پرش به محتوا

امر بین الامرین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
افزودن لینک
imported>Salvand
جز (افزودن لینک)
imported>Salvand
جز (افزودن لینک)
خط ۲۶: خط ۲۶:


=== آیات قرآن ===
=== آیات قرآن ===
از آیات قرآن می‌توان به [[آیه]] '''إِیاک نعبد و إیاک نستعین'''<ref>حمد:۵</ref> اشاره کرد. این آیه با اعتقاد به [[جبر و اختیار|جبر]] ناسازگار است؛ زیرا اگر خداوند خالق افعال ما باشد و اراده ما دخالتی نداشته باشد، بی‌معناست عبادت را به خودمان نسبت دهیم و بگوییم: «نعبد: عبادت می‌کنیم»؛ چنان‌که آیه با عقیده [[تفویض]] نیز که می‌گوید خداوند دخالتی در فعل ما ندارد، ناسازگار است؛ زیرا استعانت (نستعین: یاری می‌طلبیم)از کسی که دخالتی در تحققِ عمل ندارد، معنایی نخواهد داشت.<ref>طباطبایی، ''المیزان''، ج۱، ص۲۴.</ref> [[امام صادق]](ع) نیز در پاسخ به شخصی درباره این موضوع به همین آیه استدلال کرده‌اند.<ref>مجلسی، ''بحارالانوار''، ج۵، ص۵۶.</ref>
از آیات قرآن می‌توان به [[آیه]] '''إِیاک نعبد و إیاک نستعین'''<ref>حمد:۵</ref> اشاره کرد. این آیه با اعتقاد به [[جبر و اختیار|جبر]] ناسازگار است؛ زیرا اگر [[خداوند]] خالق افعال ما باشد و اراده ما دخالتی نداشته باشد، بی‌معناست [[عبادت]] را به خودمان نسبت دهیم و بگوییم: «نعبد: عبادت می‌کنیم»؛ چنان‌که آیه با عقیده [[تفویض]] نیز که می‌گوید خداوند دخالتی در فعل ما ندارد، ناسازگار است؛ زیرا استعانت (نستعین: یاری می‌طلبیم)از کسی که دخالتی در تحققِ عمل ندارد، معنایی نخواهد داشت.<ref>طباطبایی، ''المیزان''، ج۱، ص۲۴.</ref> [[امام صادق]](ع) نیز در پاسخ به شخصی درباره این موضوع به همین آیه استدلال کرده‌اند.<ref>مجلسی، ''بحارالانوار''، ج۵، ص۵۶.</ref>


از آیات دیگری می‌توان به آیه ۱۷ [[سوره انفال]] اشاره کرد:
از آیات دیگری می‌توان به آیه ۱۷ [[سوره انفال]] اشاره کرد:
خط ۴۶: خط ۴۶:
دسته سوم: روایاتی که عقیده حق را منزلی میان جبر و تفویض مطرح می‌کند.<ref> مجلسی، ''بحارالانوار''، ج۵، ص۵۱.</ref>
دسته سوم: روایاتی که عقیده حق را منزلی میان جبر و تفویض مطرح می‌کند.<ref> مجلسی، ''بحارالانوار''، ج۵، ص۵۱.</ref>


دسته چهارم: روایاتی که کشف حقیقت «امر بین الامرین» را مشکل و متوقف بر داشتن قدمِ استوار می‌داند و برای [[مؤمن]] اعتقاد به بطلان جبر و تفویض را کافی شمرده است.<ref> مجلسی، ''بحارالانوار''، ج۵، ص۹۷.</ref>
دسته چهارم: روایاتی که کشف حقیقت «امر بین الامرین» را مشکل و متوقف بر داشتن قدمِ استوار می‌داند و برای [[مؤمن]] اعتقاد به باطل‌بودن جبر و تفویض را کافی شمرده است.<ref> مجلسی، ''بحارالانوار''، ج۵، ص۹۷.</ref>


دسته پنجم: روایاتی که برای هدایت ذهن‌های مردم عادی، حقیقت امر بین الامرین را در قالب مثال‌هایی بیان کرده است.<ref> کلینی، ''اصول کافی''، ج۱، ص۱۶۰.</ref>
دسته پنجم: روایاتی که برای هدایت ذهن‌های مردم عادی، حقیقت امر بین الامرین را در قالب مثال‌هایی بیان کرده است.<ref> کلینی، ''اصول کافی''، ج۱، ص۱۶۰.</ref>
خط ۵۸: خط ۵۸:
[[امام رضا]](ع) می‌فرماید: «خداوند عزوجل فرموده است:‌ای پسر آدم! تو به مشیت من آن کسی هستی که می‌خواهی و به قوت من دستورهایم را به جا آوردی و به نعمت من بر معصیت من نیرو یافتی. تو را شنوا و بینا قرار دادم. آنچه از کار نیک به تو می‌رسد از ناحیه خداوند است و آنچه از بدی به تو می‌رسد، از خودت است و این بدین سبب است که من به کارهای نیک تو از تو سزاوارترم و تو به کارهای بدت از من سزاوارتری و این بدان سبب است که من درباره آنچه انجام می‌دهم، بازخواست نمی‌شوم؛ در حالی که مردم بازخواست می‌شوند».<ref> کلینی، ''اصول کافی''، ج۱، ص۱۶۰؛ صدوق، ''التوحید''، ص۳۳۸، باب۵۵، ح۶.</ref>
[[امام رضا]](ع) می‌فرماید: «خداوند عزوجل فرموده است:‌ای پسر آدم! تو به مشیت من آن کسی هستی که می‌خواهی و به قوت من دستورهایم را به جا آوردی و به نعمت من بر معصیت من نیرو یافتی. تو را شنوا و بینا قرار دادم. آنچه از کار نیک به تو می‌رسد از ناحیه خداوند است و آنچه از بدی به تو می‌رسد، از خودت است و این بدین سبب است که من به کارهای نیک تو از تو سزاوارترم و تو به کارهای بدت از من سزاوارتری و این بدان سبب است که من درباره آنچه انجام می‌دهم، بازخواست نمی‌شوم؛ در حالی که مردم بازخواست می‌شوند».<ref> کلینی، ''اصول کافی''، ج۱، ص۱۶۰؛ صدوق، ''التوحید''، ص۳۳۸، باب۵۵، ح۶.</ref>


بر اساس این روایت [[مشیت]] و قوت در کارهای انسان ضروری است و هر دو را خداوند به انسان داده است. از طرفی خداوند دستور به کارهای نیک ([[حسنات]]) داده و از [[گناه|گناهان]] نهی کرده است؛ پس درست این است که حسنات به خداوند نسبت داده شود و گناهان ([[سیئات]])به بندگان.<ref>کلینی، ''اصول کافی''، ج۱، ص۱۶۰، تعلیقه علامه طباطبایی.</ref>
بر اساس این روایت [[مشیت]] و قوت در کارهای انسان ضروری است و هر دو را [[خداوند]] به انسان داده است. از طرفی خداوند دستور به کارهای نیک ([[حسنات]]) داده و از [[گناه|گناهان]] نهی کرده است؛ پس درست این است که حسنات به خداوند نسبت داده شود و گناهان ([[سیئات]])به بندگان.<ref>کلینی، ''اصول کافی''، ج۱، ص۱۶۰، تعلیقه علامه طباطبایی.</ref>


=== دلایل عقلی ===
=== دلایل عقلی ===


* استدلال [[علم کلام|مُتکلِّمان]]
* استدلال [[علم کلام|مُتکلِّمان]]
یکی از استدلال‌های متکلمان این است که در مسئله رابطه اراده انسان با اراده الهی بیش از سه قول نمی‌توان تصور کرد؛ زیرا وقتی دو اراده (اراده خدا و اراده عبد) را نسبت به کاری در نظر بگیریم، یا در تحقق فعل، فقط یک اراده دخالت دارد یا هر دو اراده. اگر بگوییم فقط یک اراده دخالت دارد و آن هم اراده خداوند است، نتیجه آن جبر است و اگر فقط اراده انسان مؤثر باشد، به تفویض می‌رسیم؛ اما اگر بگوییم هر دو اراده مؤثرند، نتیجه آن امر بین الامرین است. باید توجه داشت که نمی‌توان گفت هیچ‌یک از دو اراده دخالت ندارند؛ زیرا این حالت، خلاف فرض است.<ref>فیاض لاهیجی، ''گوهر مراد''، ص۳۲۷</ref>
یکی از استدلال‌های متکلمان این است که در مسئله رابطه اراده انسان با اراده الهی بیش از سه قول نمی‌توان تصور کرد؛ زیرا وقتی دو اراده (اراده خدا و اراده عبد) را نسبت به کاری در نظر بگیریم، یا در تحقق فعل، فقط یک اراده دخالت دارد یا هر دو اراده. اگر بگوییم فقط یک اراده دخالت دارد و آن هم اراده خداوند است، نتیجه آن [[جبر و اختیار|جبر]] است و اگر فقط اراده انسان مؤثر باشد، به [[تفویض]] می‌رسیم؛ اما اگر بگوییم هر دو اراده مؤثرند، نتیجه آن امر بین الامرین است. باید توجه داشت که نمی‌توان گفت هیچ‌یک از دو اراده دخالت ندارند؛ زیرا این حالت، خلاف فرض است.<ref>فیاض لاهیجی، ''گوهر مراد''، ص۳۲۷</ref>


* استدلال [[فلسفه|حُکما]]
* استدلال [[فلسفه|حُکما]]
کاربر ناشناس