پرش به محتوا

امامت امامان شیعه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mohamadhaghani
imported>Mohamadhaghani
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۰: خط ۵۰:


==دلیل چهارم: افضلیت==
==دلیل چهارم: افضلیت==
{{اصلی|برتری اهل بیت علیهم السلام}}
دلیل دیگر اثبات امامت امامان دوازده‌گانه (ع)، افضلیت آنان در کمالات نفسانى است، با این بیان که امامان شیعه به دلیل برخوردارى از کمالات و ویژگى‌هاى منحصر به فردى نظیر [[علم امام|علم]]، [[عصمت]] و... بر دیگران برترى دارند و مستحق تصدى مقام امامت و ریاست عامه‌اند. بدیهى است با وجود آنان، مقدم‌داشتن دیگران براى تصدى مقام امامت، عقلاً قبیح و ناروا است.<ref>حلی، ''کشف المراد''، ص539.</ref>
دلیل دیگر اثبات امامت امامان دوازده‌گانه (ع)، افضلیت آنان در کمالات نفسانى است، با این بیان که امامان شیعه به دلیل برخوردارى از کمالات و ویژگى‌هاى منحصر به فردى نظیر [[علم امام|علم]]، [[عصمت]] و... بر دیگران برترى دارند و مستحق تصدى مقام امامت و ریاست عامه‌اند. بدیهى است با وجود آنان، مقدم‌داشتن دیگران براى تصدى مقام امامت، عقلاً قبیح و ناروا است.<ref>حلی، ''کشف المراد''، ص539.</ref>


فلسفه امامت نیز اقتضا مى‌کند امام به دلیل رسالت سنگینى که در مورد هدایت و رهبری دینى و دنیوى مردم برعهده دارد، از همه افضل و شایسته‌تر باشد تا مردم او را در همه کمالات الگو بدانند و از او تبعیت کنند. لازمه چنین امرى، پاکى و آراستگى شخص امام به عالى‌ترین آداب و صفات انسانى است. از این نظر هر کدام از امامان دوازده‌گانه شیعه، کامل‌ترین شخص زمان خود بوده‌اند، به گونه‌اى که عظمت شخصیت آنان مورد اعتراف همگان بوده و حتى کسانى که با آنان به مناظره و محاجه مى‌پرداختند نیز در مقابل عظمت علمى و معنوى آنان، اظهار حقارت و خضوع مى‌کردند.
علاوه بر اینکه روایات بسیاری بر این برتری و افضیلت اشاره دارد، فلسفه امامت نیز اقتضا مى‌کند امام به دلیل رسالت سنگینى که در مورد هدایت و رهبری دینى و دنیوى مردم برعهده دارد، از همه افضل و شایسته‌تر باشد تا مردم او را در همه کمالات الگو بدانند و از او تبعیت کنند. لازمه چنین امرى، پاکى و آراستگى شخص امام به عالى‌ترین آداب و صفات انسانى است. از این نظر هر کدام از امامان دوازده‌گانه شیعه، کامل‌ترین شخص زمان خود بوده‌اند، به گونه‌اى که عظمت شخصیت آنان مورد اعتراف همگان بوده و حتى کسانى که با آنان به مناظره و محاجه مى‌پرداختند نیز در مقابل عظمت علمى و معنوى آنان، اظهار حقارت و خضوع مى‌کردند.
 
=== اعتراف بزرگان اهل سنت به برتری امامان دوازده‌گانه ===
علما و بزرگان اهل سنت نیز بر افضلیت و برترى امامان اهل‌بیت (ع) اعتراف کرده‌اند. این اعترافات دو گونه است: برخى بر برترى اهل‌بیت پیامبر (صلى الله علیه وآله و سلم) به طور عام دلالت مى‌کند و برخى دیگر بیانگر برترى هر یک از امامان اهل‌بیت  (علیهم السلام) بر دیگران است که به چند نمونه اشاره مى‌شود:
 
[[محى‌ الدین عربى]] در مورد برترى و جایگاه اهل‌بیت (ع) تصریح مى‌کند: هیچ مخلوقى در عالم آفرینش، هم‌وزن اهل‌بیت پیامبر (صلى الله علیه وآله و سلم) پدید نیامده است. آنان سزاوار سرورى و سیادت‌اند. دشمنى با آنان خسران واقعى و محبت آنان عبادت حقیقى است.<ref>عربی، ''فتوحات مکیه''، ج4، ص139.</ref>
 
عبداللّه بن‌محمد شبراوى از فقهاى [[اهل‌ سنت]] مى‌گوید: اهل‌بیت رسول اللّه (ص) تمامى فضائل را یکجا داشتند. هر کس بخواهد فضائل آنان را بپوشاند، گو اینکه مى‌خواهد نور آفتاب را بپوشاند! هیچ‌کس از آنان سؤالى نکرد، مگر اینکه جواب کافى و معقول شنید و کسى با آنان معارضه و محاجه ننمود، مگر اینکه مغلوب گردید.<ref>شافعی شبراوی، ''الاتحاف''، ص17.</ref>
 
امام شافعى، پیشواى [[مذهب شافعى]]، خطاب به اهل‌بیت پیامبر (صلى الله علیه وآله و سلم) مى‌گوید: اى خاندان پیامبر (ص)، دوستى شما را خداوند در قرآن واجب کرده و در عظمت و فضیلت شما همین بس که فرستادن صلوات بر شما، شرط قبولى نماز شمرده شده است.<ref>قندوزی، ''ینابیع الموده''، ج3، ص103.</ref>
 
محمدحسین ذهبى، استاد دانشگاه الأزهر و صاحب کتاب معروف ''التفسیر والمفسرون''، در خصوص شخصیت ممتاز امیرمؤمنان على (ع) مى‌گوید: على دریاى بى‌پایان علم و دانش بود، از استدلال قوى و فصاحت و بلاغت بى‌نظیرى برخوردار بود. او داراى عقل کامل و بصیرت نافذ بود که در بسیارى موارد صحابه براى حل مشکلات و فهم مسائل علمى و دینى به او مراجعه مى‌کردند و از آن پناهگاه و مرجع در حل مشکلات کمک مى‌گرفتند.<ref>ذهبی، ''التفسیر والمفسرون''، ج1، ص89.</ref>
 
[[ابن‌ صباغ مالکى]] (متوفاى 855) در کتاب [[الفصول المهمة]] مى‌گوید: على (ع) بر همه [[حلال]] و [[حرام]] احاطه داشت و از احکام پیچیده و حقایق امور با خبر بود، هر حکمى را در محل خود به طور واضح مى‌دانست.<ref>ابن‌صباغ، الفصول المهمه، ص30ـ 34.</ref>
 
محمدبن‌مسلم ذهرى (متوفاى 124ق) جزو [[تابعین]] و فقیهی بود که علوم فقهاى هفت‌گانه اهل سنت را از حفظ داشت. او در مورد مقام علمى [[امام سجاد]](ع) مى‌گوید: «ما رأیت أفقه من زین العابدین»: من هرگز فردى داناتر از زین‌العابدین ندیدم.<ref>ذهبی، تذکرة الحفاظ''، ج1، ص75.</ref>
 
عبداللّه بن‌عطا از دانشمندان بزرگ و هم‌عصر با [[امام باقر]] (ع) در توصیف مقام رفیع علمى امام باقر (علیه السلام) مى‌گوید: من علما و دانشمندان را نزد هیچ‌کس حقیرتر و کوچک‌تر از آنچه در برابر ابوجعفر دیدم نیافتم. من عالم بزرگى مثل حکم‌بن‌عتیبه را با همه مراتب علمى که در میان مردم داشت، در برابر [[امام باقر|ابوجعفر]] همانند کودکى نوآموز دیدم که در برابر استادش زانو زده است.<ref>ابن‌عساکر، ''تاریخ مدینه دمشق''، ج54، ص278؛ شافعی، ''مطالب السئول''، ص430.</ref>
 
وقتی از [[ابوحنیفه]]، یکى از امامان [[مذاهب اربعه اهل سنت|مذاهب چهارگانه اهل سنت]]، در مورد داناترین فرد زمان سؤال شد، در پاسخ تصریح گفت: «ما رأیت أحداً أفقه من [[امام صادق|جعفربن‌محمد]] (ع)»: من هرگز عالم و فقیهى داناتر از جعفربن‌محمد الصادق (علیه السلام) ندیدم.<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج6، ص258؛ همو، تاریخ الاسلام، ج9، ص89.</ref>
 
[[مالک بن‌انس]] (174ق) رئیس [[مذهب مالکى]] مى‌گوید: «ما رأت عین ولا سمعت اذن ولا خطر على قلب بشر أفضل من جعفر بن محمد الصادق علماً وعبادةً وورعاً»: هیچ چشمى ندیده و هیچ گوشى نشنیده و بر قلب هیچ بشرى خطور نکرده است که کسى از جهت علم و عبادت و تقوا، افضل و برتر از جعفربن‌محمد صادق باشد.<ref>''قسمات التاریخ''، ص197.</ref>
 
ابوعثمان عمربن‌بحر (متوفاى 255ق) مى‌گوید: جعفربن‌محمد کسى است که دنیا را پر از علم و فقه خود کرد و اشخاصى مثل ابوحنیفه و سفیان ثورى و دیگران، مفتخر به شاگردى ایشان بوده‌اند.<ref>''رسائل جاحظ''، ص106.</ref> و دیگر اعترافات و تصریحاتى که بزرگان اهل سنت در مورد عظمت و مقام رفیع امامان شیعه کرده‌اند.


==دلیل پنجم: معجزات==
==دلیل پنجم: معجزات==
کاربر ناشناس