کاربر ناشناس
امامت امامان شیعه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Salvand بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Salvand بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
وقتی از ابوحنیفه، یکى از امامان مذاهب چهارگانه اهل سنت، در مورد داناترین فرد زمان سؤال شد، در پاسخ تصریح گفت: «ما رأیت أحداً أفقه من [[امام صادق|جعفربنمحمد]] (علیه السلام)»: من هرگز عالم و فقیهى داناتر از جعفربنمحمد الصادق (علیه السلام) ندیدم.<ref>ذهبی، ''سیر اعلام النبلاء''، ج6، ص258؛ همو، ''تاریخ الاسلام''، ج9، ص89.</ref> | وقتی از ابوحنیفه، یکى از امامان مذاهب چهارگانه اهل سنت، در مورد داناترین فرد زمان سؤال شد، در پاسخ تصریح گفت: «ما رأیت أحداً أفقه من [[امام صادق|جعفربنمحمد]] (علیه السلام)»: من هرگز عالم و فقیهى داناتر از جعفربنمحمد الصادق (علیه السلام) ندیدم.<ref>ذهبی، ''سیر اعلام النبلاء''، ج6، ص258؛ همو، ''تاریخ الاسلام''، ج9، ص89.</ref> | ||
مالکبنانس (174ق) رئیس مذهب مالکى مىگوید: «ما رأت عین ولا سمعت اذن ولا خطر على قلب بشر أفضل من جعفر بن محمد الصادق علماً وعبادةً وورعاً»: هیچ چشمى ندیده و هیچ گوشى نشنیده و بر قلب هیچ بشرى خطور نکرده است که کسى | مالکبنانس (174ق) رئیس مذهب مالکى مىگوید: «ما رأت عین ولا سمعت اذن ولا خطر على قلب بشر أفضل من جعفر بن محمد الصادق علماً وعبادةً وورعاً»: هیچ چشمى ندیده و هیچ گوشى نشنیده و بر قلب هیچ بشرى خطور نکرده است که کسى از جهت علم و عبادت و تقوا، افضل و برتر از جعفربنمحمد صادق باشد.<ref>''قسمات التاریخ''، ص197.</ref> | ||
ابوعثمان عمربنبحر (متوفاى 255ق) مىگوید: جعفربنمحمد کسى است که دنیا را پر از علم و فقه خود کرد و اشخاصى مثل ابوحنیفه و سفیان ثورى و دیگران، مفتخر به شاگردى ایشان بودهاند.<ref>''رسائل جاحظ''، ص106.</ref> و دیگر اعترافات و تصریحاتى که بزرگان اهل سنت در مورد عظمت و مقام رفیع امامان شیعه کردهاند. | ابوعثمان عمربنبحر (متوفاى 255ق) مىگوید: جعفربنمحمد کسى است که دنیا را پر از علم و فقه خود کرد و اشخاصى مثل ابوحنیفه و سفیان ثورى و دیگران، مفتخر به شاگردى ایشان بودهاند.<ref>''رسائل جاحظ''، ص106.</ref> و دیگر اعترافات و تصریحاتى که بزرگان اهل سنت در مورد عظمت و مقام رفیع امامان شیعه کردهاند. | ||
==دلیل چهارم: معجزات== | ==دلیل چهارم: معجزات== | ||
دلیل دیگر بر اثبات امامت ائمه دوازدهگانه شیعه، معجزههایى است که از آنان در موارد متعددى صادر شده است. صدور این معجزات به صورتهای زیر بوده است: | |||
صدور این معجزات از | |||
*گاهى به صورت خبردادن از آینده بوده است که دقیقاً مطابق آنچه خبر دادهاند، به وقوع پیوسته است. | |||
*گاهى به صورت خبردادن از حقایق غیبى و ملکوتى بوده است که کسى از راه عادى به آن راه ندارد. | |||
*گاهى به صورت اظهار علم در حال کودکى بوده است، به گونهاى که همگان در برابر آنان، اظهار عجز و حقارت مىکردند. | |||
*گاهى نیز به صورت تصرفات ولایى و ملکوتى در عالم تکوین بوده است، مثل: | |||
1. به سخن در آمدن [[حجرالاسود]] به دستور امام سجاد (علیه السلام) و شهادتدادن آن بر حقانیت ادعاى امامت حضرت.<ref>حلبی، ''تقریب المعارف فى الکلام''، ص119ـ 123.</ref> | |||
2. به بارنشستن و میوهدادن چوب خشک خرما به دستور امام مجتبى (علیه السلام).<ref>همان.</ref> | |||
3.اعطاى بینایى کامل به ابوبصیر توسط امام باقر (علیه السلام) و بازگرداندن او به حال اول به تقاضاى خود وى.<ref>طبرسی، ''اعلام الورى''، ج1، ص503.</ref> | |||
و صدها معجزه دیگرى که از امامان معصوم (علیهم السلام) حکایت شده و در کتابهای حدیثى و تاریخى معتبر مانند ''اصول کافى''، ''مناقب'' ابنشهرآشوب، ''اثبات الوصیه'' مسعودى، ''دلائل الامامه'' طبرى و... ثبت شده است. | |||
صدور این معجزات از امامان معصوم (علیهم السلام) که همراه با ادعاى امامت است، دلیل امامت آنان است، همانگونه که معجزههاى پیامبران دلیلی قاطع بر صحت ادعاى نبوت آنان بوده است. | |||
== پانویس == | == پانویس == |