پرش به محتوا

امامت امامان شیعه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Salvand
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Salvand
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
[[علی|امیرمؤمنان على]] (علیه السلام)، [[امام حسن مجتبی]] (علیه السلام)، [[امام حسین]] سیدالشهدا (علیه السلام)، [[امام سجاد|امام على زین‌العابدین]] (علیه السلام)، [[امام محمد باقر]] (علیه السلام)، [[امام جعفر صادق]] (علیه السلام)، [[امام موسی کاظم]] (علیه السلام)، [[امام رضا|امام على الرضا]] (علیه السلام)، [[امام جواد|امام محمدتقى]] (علیه السلام)، [[امام هادی|امام على النقى]] (علیه السلام)، [[امام حسن عسکری]] (علیه السلام) و [[امام مهدی]] (عج).
[[علی|امیرمؤمنان على]] (علیه السلام)، [[امام حسن مجتبی]] (علیه السلام)، [[امام حسین]] سیدالشهدا (علیه السلام)، [[امام سجاد|امام على زین‌العابدین]] (علیه السلام)، [[امام محمد باقر]] (علیه السلام)، [[امام جعفر صادق]] (علیه السلام)، [[امام موسی کاظم]] (علیه السلام)، [[امام رضا|امام على الرضا]] (علیه السلام)، [[امام جواد|امام محمدتقى]] (علیه السلام)، [[امام هادی|امام على النقى]] (علیه السلام)، [[امام حسن عسکری]] (علیه السلام) و [[امام مهدی]] (عج).


==دلیل امامت ائمه اثنی عشر==
==دلایل امامت ائمه اثنی عشر==
===دلیل نخست: روایات===
 
نخستین دلیل بر امامت ائمه اثنى عشر، احادیث متواترى است که از پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) در این خصوص نقل شده است. این احادیث دو نوع‌اند:
نخستین دلیل بر امامت ائمه اثنى عشر، احادیث متواترى است که از پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) در این خصوص نقل شده است. این احادیث دو نوع‌اند:


===روایات نوع اول===
====روایات نوع اول====
نوع اول احادیثى است که در آنها تعداد جانشینان پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) منحصر در دوازده نفر که همگى [[قریش]] تبارند، ذکر شده است.
نوع اول احادیثى است که در آنها تعداد جانشینان پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) منحصر در دوازده نفر که همگى [[قریش]] تبارند، ذکر شده است.


خط ۱۷: خط ۱۹:
پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) در برخى از این احادیث،  از این دوازده نفر با عنوان «اثناعشر خلیفة» یاد کرده است، مثل حدیث: «یکون من بعدى اثنا عشر خلیفة کلّهم من قریش» ،<ref>''مسند'' احمد، ج5، ص92؛ ''مسند'' ابن‌جعد، ص390؛ ''صحیح'' ابن‌حبان، ج5، ص44.</ref> «لا یزال هذا الدین عزیزاً منیعاً إلى اثنی عشر خلیفة کلّهم من قریش»،<ref>''صحیح'' مسلم، ج6، ص 4؛ ''مسند'' ابوداود، ص105؛ ابن‌ابی‌عاصم، ''الآحاد والمثانى''، ج3، ص126.</ref> «لا یزال الدین قائماً حتى یکون اثنا عشر خلیفة من قریش»<ref>''مسند'' احمد، ج5، ص86؛ ''مسند'' ابویعلى، ج13، ص456.</ref> و احادیث مشابه دیگر.
پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) در برخى از این احادیث،  از این دوازده نفر با عنوان «اثناعشر خلیفة» یاد کرده است، مثل حدیث: «یکون من بعدى اثنا عشر خلیفة کلّهم من قریش» ،<ref>''مسند'' احمد، ج5، ص92؛ ''مسند'' ابن‌جعد، ص390؛ ''صحیح'' ابن‌حبان، ج5، ص44.</ref> «لا یزال هذا الدین عزیزاً منیعاً إلى اثنی عشر خلیفة کلّهم من قریش»،<ref>''صحیح'' مسلم، ج6، ص 4؛ ''مسند'' ابوداود، ص105؛ ابن‌ابی‌عاصم، ''الآحاد والمثانى''، ج3، ص126.</ref> «لا یزال الدین قائماً حتى یکون اثنا عشر خلیفة من قریش»<ref>''مسند'' احمد، ج5، ص86؛ ''مسند'' ابویعلى، ج13، ص456.</ref> و احادیث مشابه دیگر.


====عدم تطابق این روایات بر غیر اهل‌بیت====
=====عدم تطابق این روایات بر غیر اهل‌بیت=====
بعضى از محققان اهل سنت نیز اذعان كرده‌اند که مراد از این دوازده نفر در احادیث نبوى، دوازده نفر از اهل‌بیت است؛ زیرا این احادیث بر کسان دیگر قابل تطبیق نیست، نه بر [[خلفاى]] بعد از پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) چون تعداد آنان کمتر از دوازده نفر است، و نه بر حاکمان بنى‌امیه چون تعداد آنان بیشتر از دوازده نفر است. علاوه بر اینکه حاكمان بنی‌امیه شدیداً ظالم بودند و [[هاشمى]] هم نبودند.
بعضى از محققان اهل سنت نیز اذعان كرده‌اند که مراد از این دوازده نفر در احادیث نبوى، دوازده نفر از اهل‌بیت است؛ زیرا این احادیث بر کسان دیگر قابل تطبیق نیست، نه بر [[خلفاى]] بعد از پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) چون تعداد آنان کمتر از دوازده نفر است، و نه بر حاکمان بنى‌امیه چون تعداد آنان بیشتر از دوازده نفر است. علاوه بر اینکه حاكمان بنی‌امیه شدیداً ظالم بودند و [[هاشمى]] هم نبودند.


خط ۲۶: خط ۲۸:
همچنین گفتنی است پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) در برخى موارد، از امامان بعد از خود با عنوان «اثنا عشر امیراً» نام برده است، مثل حدیث: «یکون من بعدى اثنا عشر أمیراً... کلّهم من قریش».<ref>''صحیح'' بخارى، ج8، ص127؛ ''مسند'' احمد، ج5، ص94؛ ''سنن'' ترمذى، ج3، ص340.</ref>
همچنین گفتنی است پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) در برخى موارد، از امامان بعد از خود با عنوان «اثنا عشر امیراً» نام برده است، مثل حدیث: «یکون من بعدى اثنا عشر أمیراً... کلّهم من قریش».<ref>''صحیح'' بخارى، ج8، ص127؛ ''مسند'' احمد، ج5، ص94؛ ''سنن'' ترمذى، ج3، ص340.</ref>


====تشبیه تعداد ائمه به تعداد نقبای بنی‌اسرائیل====
=====تشبیه تعداد ائمه به تعداد نقبای بنی‌اسرائیل=====
در چند حدیث دیگر تعداد جانشینان پیامبر (صلى الله علیه وآله و سلم) همان تعداد نقباى (رؤسای) بنى‌اسرائیل براى حضرت موسى (علیه السلام)، دانسته شده است، مثل: «انّ عدة الخلفاء بعدى عدة نقباء موسى»<ref>سیوطی، ''الجامع الصغیر''، ج1، ص350؛ متقی هندی، ''کنزالعمال''، ج6، ص89</ref> و «الخلفاء بعدى اثنا عشر کعدد نقباء بنى اسرائیل». <ref>قندوزی، ''ینابیع الموده''، ج2، ص315؛ صدوق، امالى، ص387؛ سیدهاشم بحرانی، ''غایة المرام''، ج2، ص271.</ref> گفتنی است نقبای بنی‌اسرائیل نیز دوازده نفر بوده‌اند.
در چند حدیث دیگر تعداد جانشینان پیامبر (صلى الله علیه وآله و سلم) همان تعداد نقباى (رؤسای) بنى‌اسرائیل براى حضرت موسى (علیه السلام)، دانسته شده است، مثل: «انّ عدة الخلفاء بعدى عدة نقباء موسى»<ref>سیوطی، ''الجامع الصغیر''، ج1، ص350؛ متقی هندی، ''کنزالعمال''، ج6، ص89</ref> و «الخلفاء بعدى اثنا عشر کعدد نقباء بنى اسرائیل». <ref>قندوزی، ''ینابیع الموده''، ج2، ص315؛ صدوق، امالى، ص387؛ سیدهاشم بحرانی، ''غایة المرام''، ج2، ص271.</ref> گفتنی است نقبای بنی‌اسرائیل نیز دوازده نفر بوده‌اند.


===روایات نوع دوم===
====روایات نوع دوم====
نوع دوم احادیثى است که پیامبر (صلى الله علیه وآله و سلم) ضمن تأکید بر دوازده نفر بودن جانشینان خود، به معرفى یک‌یک این دوازده نفر پرداخته و آنان را از اهل‌بیت خود دانسته است.این نوع روایات خود بر دو دسته‌اند:
نوع دوم احادیثى است که پیامبر (صلى الله علیه وآله و سلم) ضمن تأکید بر دوازده نفر بودن جانشینان خود، به معرفى یک‌یک این دوازده نفر پرداخته و آنان را از اهل‌بیت خود دانسته است.این نوع روایات خود بر دو دسته‌اند:


خط ۴۳: خط ۴۵:
و یا حدیث: «انّ الأئمة من بعدى اثنى عشر من اهل بیتى على أوّلهم وأوسطهم محمد وآخرهم محمد ومهدى هذا الأُمّة الذی سیصلى خلفه عیسى بن مریم (غایة المرام ، ج2 ، ص 238) امامان بعد از من دوازده نفر از اهل بیت من اند که اولین آنان على و وسط آنان محمد و آخر آنان محمد و مهدى این امّت است کسى که عیسى بن مریم در نماز بر او اقتدا مى کند».
و یا حدیث: «انّ الأئمة من بعدى اثنى عشر من اهل بیتى على أوّلهم وأوسطهم محمد وآخرهم محمد ومهدى هذا الأُمّة الذی سیصلى خلفه عیسى بن مریم (غایة المرام ، ج2 ، ص 238) امامان بعد از من دوازده نفر از اهل بیت من اند که اولین آنان على و وسط آنان محمد و آخر آنان محمد و مهدى این امّت است کسى که عیسى بن مریم در نماز بر او اقتدا مى کند».
در برخى موارد پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) امامان دوازده گانه را با ذکر اسامى و القاب هر کدام معرفى نموده است (کمال الدین و تمام النعمه ، ص 258 ; الاحتجاج ، ج1 ، ص 87 ; کفایة الاثر ، ص 145).در حدیث معروف به حدیث لوح نیز اسامى امامان دوازده گانه با توصیفات خاص هر کدام ذکر شده است (کافى ، ج1 ، ص 8 ; الإمامة والتبصره ، ص 104 ; الاختصاص ، ص 210).
در برخى موارد پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) امامان دوازده گانه را با ذکر اسامى و القاب هر کدام معرفى نموده است (کمال الدین و تمام النعمه ، ص 258 ; الاحتجاج ، ج1 ، ص 87 ; کفایة الاثر ، ص 145).در حدیث معروف به حدیث لوح نیز اسامى امامان دوازده گانه با توصیفات خاص هر کدام ذکر شده است (کافى ، ج1 ، ص 8 ; الإمامة والتبصره ، ص 104 ; الاختصاص ، ص 210).
===دلیل دوم: عصمت===
عصمت: در احادیث دیگر از امامان اهل بیت  (علیه السلام) با ویژگى عصمت یاد شده است (کمال الدین ، ص 280 ; عیون اخبارالرضا ، ج2 ، ص 66 ; غایة المرام ، ج1 ، ص 195 ; کفایة الأثر ، ص 135 ; بحارالانوار ، ج36 ، ص 331).
عصمت: در احادیث دیگر از امامان اهل بیت  (علیه السلام) با ویژگى عصمت یاد شده است (کمال الدین ، ص 280 ; عیون اخبارالرضا ، ج2 ، ص 66 ; غایة المرام ، ج1 ، ص 195 ; کفایة الأثر ، ص 135 ; بحارالانوار ، ج36 ، ص 331).
این روایات در حقیقت به برهان عقلى بر امامت ائمه اهل بیت نظر دارند ، زیرا از نظر عقلى ، امام باید معصوم باشد ، و چون در میان امت کسى جز امامان اهل بیت (علیهم السلام)از ویژگى عصمت برخوردار نبوده است ، امامت آنان قطعى خواهد بود.
این روایات در حقیقت به برهان عقلى بر امامت ائمه اهل بیت نظر دارند ، زیرا از نظر عقلى ، امام باید معصوم باشد ، و چون در میان امت کسى جز امامان اهل بیت (علیهم السلام)از ویژگى عصمت برخوردار نبوده است ، امامت آنان قطعى خواهد بود.
===دلیل سوم: افضلیت===
افضلیت: دلیل دیگر اثبات امامت امامان دوازده گانه (علیهم السلام)  ، افضلیت آنان در کمالات نفسانى است ، با این بیان که امامان شیعه به دلیل برخوردارى از کمالات و ویژگى هاى منحصر به فردى نظیر: علم ، عصمت و... بر دیگران برترى دارند و مستحق تصدى مقام امامت و ریاست عامه اند. بدیهى است که با وجود آنان ، مقدم داشتن دیگران براى تصدى مقام امامت ، عقلاً قبیح و ناروا است (کشف المراد ، ص 539).
افضلیت: دلیل دیگر اثبات امامت امامان دوازده گانه (علیهم السلام)  ، افضلیت آنان در کمالات نفسانى است ، با این بیان که امامان شیعه به دلیل برخوردارى از کمالات و ویژگى هاى منحصر به فردى نظیر: علم ، عصمت و... بر دیگران برترى دارند و مستحق تصدى مقام امامت و ریاست عامه اند. بدیهى است که با وجود آنان ، مقدم داشتن دیگران براى تصدى مقام امامت ، عقلاً قبیح و ناروا است (کشف المراد ، ص 539).
فلسفه امامت نیز اقتضا مى کند که امام به دلیل رسالت سنگینى که در مورد هدایت و زعامت دینى و دنیوى مردم برعهده دارد ، از همه افضل و شایسته تر باشد تا مردم او را در همه کمالات الگو بدانند و از او تبعیت نمایند. لازمه چنین امرى ، پاکى و آراستگى شخص امام به عالى ترین آداب و صفات انسانى است. از این نظر هر کدام از امامان دوازده گانه شیعه ، کامل ترین شخص زمان خود بوده اند ; به گونه اى که عظمت شخصیت آنان مورد اعتراف همگان بوده و حتى کسانى که با آنان به مناظره و محاجه مى پرداخته اند نیز در مقابل عظمت علمى و معنوى آنان ، اظهار حقارت و خضوع مى نموده اند. علما و بزرگان اهل سنت نیز بر افضلیت و برترى آنان اعتراف کرده اند.
فلسفه امامت نیز اقتضا مى کند که امام به دلیل رسالت سنگینى که در مورد هدایت و زعامت دینى و دنیوى مردم برعهده دارد ، از همه افضل و شایسته تر باشد تا مردم او را در همه کمالات الگو بدانند و از او تبعیت نمایند. لازمه چنین امرى ، پاکى و آراستگى شخص امام به عالى ترین آداب و صفات انسانى است. از این نظر هر کدام از امامان دوازده گانه شیعه ، کامل ترین شخص زمان خود بوده اند ; به گونه اى که عظمت شخصیت آنان مورد اعتراف همگان بوده و حتى کسانى که با آنان به مناظره و محاجه مى پرداخته اند نیز در مقابل عظمت علمى و معنوى آنان ، اظهار حقارت و خضوع مى نموده اند. علما و بزرگان اهل سنت نیز بر افضلیت و برترى آنان اعتراف کرده اند.
خط ۵۸: خط ۶۴:
مالک بن انس (174هـ) رئیس مذهب مالکى ، مى گوید: «ما رأت عین ولا سمعت اذن ولا خطر على قلب بشر أفضل من جعفر بن محمد الصادق علماً وعبادةً وورعاً ; هیچ چشمى ندیده و هیچ گوشى نشنیده و بر قلب هیچ بشرى خطور نکرده است کسى که از جهت علم و عبادت و تقوا ، افضل و برتر از جعفر بن محمد صادق باشد». (قسمات التاریخ ، ص 197).
مالک بن انس (174هـ) رئیس مذهب مالکى ، مى گوید: «ما رأت عین ولا سمعت اذن ولا خطر على قلب بشر أفضل من جعفر بن محمد الصادق علماً وعبادةً وورعاً ; هیچ چشمى ندیده و هیچ گوشى نشنیده و بر قلب هیچ بشرى خطور نکرده است کسى که از جهت علم و عبادت و تقوا ، افضل و برتر از جعفر بن محمد صادق باشد». (قسمات التاریخ ، ص 197).
ابوعثمان عمر بن بحر (متوفاى 255هـ) مى گوید: جعفر بن محمد کسى است که دنیا را پر از علم و فقه خود نمود و اشخاصى مثل ابوحنیفه و سفیان ثورى ودیگران ، مفتخر به شاگردى ایشان بوده اند (رسائل جاحظ ، ص 106) و دیگر اعترافات و تصریحاتى که بزرگان اهل سنت در مورد عظمت و مقام رفیع امامان شیعه نموده اند.
ابوعثمان عمر بن بحر (متوفاى 255هـ) مى گوید: جعفر بن محمد کسى است که دنیا را پر از علم و فقه خود نمود و اشخاصى مثل ابوحنیفه و سفیان ثورى ودیگران ، مفتخر به شاگردى ایشان بوده اند (رسائل جاحظ ، ص 106) و دیگر اعترافات و تصریحاتى که بزرگان اهل سنت در مورد عظمت و مقام رفیع امامان شیعه نموده اند.
===دلیل چهارم: معجزات===
معجزات: دلیل دیگر بر اثبات امامت ائمه دوازده گانه شیعه ، معجزه هایى است که از آنان در موارد متعددى صادر شده است. صدور این معجزات از سوى آنان گاهى به صورت اخبار غیبى درباره وقایعى در عالم کائنات در آینده بوده است که دقیقاً مطابق آنچه خبر داده اند ، به وقوع پیوسته است ، گاهى به صورت اخبار از حقایق غیبى و ملکوتى بوده است که کسى دیگر از راه عادى بدان راه ندارد و گاهى به صورت اظهار علم در حال کودکى بوده است ; به گونه اى که همگان در برابر آنان ، اظهار عجز و حقارت مى کردند و گاهى نیز به صورت تصرفات ولائى و ملکوتى در عالم تکوین بوده است ، مثل به سخن در آمدن حجرالاسود توسط امام سجاد (علیه السلام و شهادت آن بر حقانیت ادعاى امامت حضرت و یا به بارنشستن و میوه دادن چوب خشک خرما توسط امام مجتبى (علیه السلام) (تقریب المعارف فى الکلام ، ص 119ـ 123) و یا اعطاى بینایى کامل به ابوبصیر توسط امام باقر (علیه السلام) و باز گرداندن او به حال اول به تقاضاى خود وى (اعلام الورى ج1 ، ص 503) و صدها معجزه دیگرى که از امامان معصوم (علیهم السلام) حکایت شده و در کتب حدیثى و تاریخى معتبر مانند: اصول کافى ، مناقب ابن شهر آشوب ، اثبات الوصیه مسعودى ، دلائل الامامه طبرى و... بسیارى از این معجزه ها ثبت گردیده است.
معجزات: دلیل دیگر بر اثبات امامت ائمه دوازده گانه شیعه ، معجزه هایى است که از آنان در موارد متعددى صادر شده است. صدور این معجزات از سوى آنان گاهى به صورت اخبار غیبى درباره وقایعى در عالم کائنات در آینده بوده است که دقیقاً مطابق آنچه خبر داده اند ، به وقوع پیوسته است ، گاهى به صورت اخبار از حقایق غیبى و ملکوتى بوده است که کسى دیگر از راه عادى بدان راه ندارد و گاهى به صورت اظهار علم در حال کودکى بوده است ; به گونه اى که همگان در برابر آنان ، اظهار عجز و حقارت مى کردند و گاهى نیز به صورت تصرفات ولائى و ملکوتى در عالم تکوین بوده است ، مثل به سخن در آمدن حجرالاسود توسط امام سجاد (علیه السلام و شهادت آن بر حقانیت ادعاى امامت حضرت و یا به بارنشستن و میوه دادن چوب خشک خرما توسط امام مجتبى (علیه السلام) (تقریب المعارف فى الکلام ، ص 119ـ 123) و یا اعطاى بینایى کامل به ابوبصیر توسط امام باقر (علیه السلام) و باز گرداندن او به حال اول به تقاضاى خود وى (اعلام الورى ج1 ، ص 503) و صدها معجزه دیگرى که از امامان معصوم (علیهم السلام) حکایت شده و در کتب حدیثى و تاریخى معتبر مانند: اصول کافى ، مناقب ابن شهر آشوب ، اثبات الوصیه مسعودى ، دلائل الامامه طبرى و... بسیارى از این معجزه ها ثبت گردیده است.
صدور این معجزات از سوى امامان معصوم (علیهم السلام) که همراه با ادعاى امامت است ، دلیل امامت آنان مى باشد ; همان گونه که معجزه هاى پیامبران دلیل قاطع بر صحت ادعاى نبوت آنان بوده است.
صدور این معجزات از سوى امامان معصوم (علیهم السلام) که همراه با ادعاى امامت است ، دلیل امامت آنان مى باشد ; همان گونه که معجزه هاى پیامبران دلیل قاطع بر صحت ادعاى نبوت آنان بوده است.
کاربر ناشناس