کاربر ناشناس
جنگ جمل: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mashg |
imported>Mashg بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
==رخدادها و کلیات == | ==رخدادها و کلیات == | ||
جنگ جمل، اولین جنگ دوران امام علی(ع)،<ref>طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۸۸ش، ص۴۲.</ref> و نخستین جنگ میان دو گروه مسلمان بود<ref>دلشاد تهرانی، سودای پیمانشکنان، ۱۳۹۴ش، ص۱۴.</ref> نبرد در [[۱۰ جمادی الاولی]]<ref>شیخ مفید، الجمل والنصرة، ۱۳۷۴ش، ص۳۳۶؛ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۳۵۱؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۸۲.</ref> یا به روایتی دیگر در نیمه [[جمادیالثانی]] [[سال ۳۶ هجری قمری|سال ۳۶ قمری]]<ref>طبری، تاريخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۵۰۱.</ref>، بین سپاه [[امام علی(ع)]] و اصحاب جمل ([[طلحه]]، [[زبیر]] و [[عایشه]])، در نزدیکی [[بصره]] آغاز شد.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، | جنگ جمل، اولین جنگ دوران امام علی(ع)،<ref>طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۸۸ش، ص۴۲.</ref> و نخستین جنگ میان دو گروه مسلمان بود<ref>دلشاد تهرانی، سودای پیمانشکنان، ۱۳۹۴ش، ص۱۴.</ref> نبرد در [[۱۰ جمادی الاولی]]<ref>شیخ مفید، الجمل والنصرة، ۱۳۷۴ش، ص۳۳۶؛ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۳۵۱؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۸۲.</ref> یا به روایتی دیگر در نیمه [[جمادیالثانی]] [[سال ۳۶ هجری قمری|سال ۳۶ قمری]]<ref>طبری، تاريخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۵۰۱.</ref>، بین سپاه [[امام علی(ع)]] و اصحاب جمل ([[طلحه]]، [[زبیر]] و [[عایشه]])، در نزدیکی [[بصره]] آغاز شد.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۴۱؛ حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ذیل کلمه «خُرَیبَة»؛ سمعانی، الأنساب، ۱۴۰۰ق، ج۱۲، ص۱۸۰.</ref> | ||
جنگ، به هنگام ظهر آغاز شد و تا غروب آفتاب ادامه یافت و به شکست اصحاب جمل انجامید.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۳۷.</ref> [[امام علی(ع)]] پس از جنگ جمل، در ۱۲ رجب ۳۶ هجری وارد [[کوفه]] شد و در آنجا سکونت گزید.<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۱۵۴.</ref> [[امام علی(ع)]] در [[خطبه شقشقیه]]، به پیمانشکنی عدهای در دوران خلافت خود اشاره کرده است.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۲۰۰.</ref> [[ابن ابی الحدید]]، در [[شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید)|شرح نهج البلاغه]]، پیمانشکنان یا ناکثین را اصحاب جمل دانسته و روایتی را نقل کرده که بر اساس آن، [[حضرت محمد(ص)]] به [[امام علی(ع)]] خبر داده است که با ناکثین و قاسطین و مارقین خواهد جنگید.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۲۰۱.</ref> | |||
برخی منابع، کشتهشدگان اصحاب جمل از بصره را دو هزار و پانصد نفر دانستهاند که ۱۳۵۰ تن از قبیله ازد و ۸۰۰ نفر از قبیله بنی ضبه بودهاند.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، | سپاه طلحه و زبیر در حالی آماده جنگ شد که [[عایشه]]، همسر پیامبر، بر شتری سوار شده و پیشاپیش صفوف سربازان پیش میرفت.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۳۵-۳۶؛ دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۱۴۹.</ref> این نبرد به همین دلیل جنگ جمل نامیده شد.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ص۳۹۰-۳۹۱.</ref> هزینه جنگ جمل از سوی [[یعلی بن امیة]] و [[عبدالله بن عامر]] تامین شد؛<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۲۰۷؛ </ref> یعلی بن امیة، حاکم صنعا در دوره [[عثمان بن عفان|عثمان]]، با ۶۰۰ شتر به همراه ۶۰۰ هزار درهم<ref>ابن كثیر، البداية والنهاية، ۱۳۹۸ق، ج۷، ص۲۳۰.</ref> و همچنین [[عبدالله بن عامر]]،<ref>ابن كثیر، البداية والنهاية، ۱۳۹۸ق، ج۷، ص۲۳۰.</ref> حاکم [[بصره]] در زمان [[عثمان بن عفان|عثمان]]، با اموالی که برخی منابع تاریخی آن را «فراوان» توصیف کرده<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۲۰۷.</ref> و برخی دیگر آن را ۴۰۰ هزار درهم دانستهاند، به ناکثین کمک کردند.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۳۵۷.</ref> فرمانده اصلی لشکر اصحاب جمل، زبیر دانسته شده است.<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ص۳۲۴.</ref> | ||
برخی منابع، کشتهشدگان اصحاب جمل از بصره را دو هزار و پانصد نفر دانستهاند که ۱۳۵۰ تن از قبیله ازد و ۸۰۰ نفر از قبیله بنی ضبه بودهاند.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۵۸.</ref> در روایات دیگر، شمار کشتههای اصحاب جمل از شش هزار تا ۲۵ هزار تن ذکر شده است<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۳۷۱؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ۱۴۱۵ق، ص۱۱۲؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۵۳۹؛ ابن أعثم كوفي، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۸۷-۴۸۸.</ref> و این تعداد در سپاه امام علی(ع)، در منابع مختلف از ۴۰۰ تا ۵ هزار نفر ذکر شده است.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۳۷۱؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ۱۴۱۵ق، ص۱۱۲؛ ابن أعثم كوفي، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۸۷.</ref> | |||
بر اساس گزارشهای تاریخی، هشتاد تن از شرکتکنندگان در جنگ بدر، و ۱۵۰۰ نفر از اصحاب پیامبر(ص) در سپاه امام علی(ع) جنگیدهاند.<ref>شیخ طوسی، الأمالي، ۱۳۸۰ش، ص۱۰۰۱؛ التميمي المغربي، شرح الأخبار، ۱۴۳۱ق، ص۴۰۱.</ref> برخی از چهرههای برجسته در سپاه امام علی(ع) عبارتند از [[ابو ایوب انصاری]]،<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ص۶۱.</ref> [[خزیمة بن ثابت]]،<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ص۶۱.</ref> [[عبیدالله بن عباس]]،<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ص۶۱.</ref> [[محمد بن حنفیه]]،<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ۱۴۱۶ق، ص۶۱.</ref> [[عبدالله بن جعفر طیار]]،<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ص۶۱.</ref> [[عمار بن یاسر]]،<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ۱۴۱۶ق، ص۳۵۹.</ref> [[عثمان بن حنیف]]،<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۲۲۶.</ref> عدیّ بن حاتم،<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ۱۴۱۶ق، ص۲۳۲.</ref> [[عمرو بن حمق]]،<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ص۳۲۰.</ref> جاریة بن قدامة، [[حجر بن عدی]]،<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ص۳۲۰.</ref> [[زید بن صوحان]]،<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ص۲۳۲و۳۲۰.</ref> [[صعصعة بن صوحان]]، [[مالک اشتر]]،<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ص۳۵۹.</ref> [[شریح بن هانی]]،<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ص۳۱۹.</ref> [[محمد بن ابی بکر]]<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ص۳۱۹.</ref> و [[محمد بن حنفیه]].<ref>دلشاد تهرانی، سودای پیمانشکنان، ۱۳۹۴ش، ص۱۵۷.</ref> چهرههای سرشناس در سپاه اصحاب جمل هم عبارتند از [[مروان بن حکم]]،<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش ص۳۲۴.</ref> عبدالله بن عامر،<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ص۳۲۴.</ref> یعلی بن امیة، کعب بن سور، عمیرة بن یثربی، و سعد بن سود.<ref>دلشاد تهرانی، سودای پیمانشکنان، ۱۳۹۴ش، ص۱۵۸.</ref> | بر اساس گزارشهای تاریخی، هشتاد تن از شرکتکنندگان در جنگ بدر، و ۱۵۰۰ نفر از اصحاب پیامبر(ص) در سپاه امام علی(ع) جنگیدهاند.<ref>شیخ طوسی، الأمالي، ۱۳۸۰ش، ص۱۰۰۱؛ التميمي المغربي، شرح الأخبار، ۱۴۳۱ق، ص۴۰۱.</ref> برخی از چهرههای برجسته در سپاه امام علی(ع) عبارتند از [[ابو ایوب انصاری]]،<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ص۶۱.</ref> [[خزیمة بن ثابت]]،<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ص۶۱.</ref> [[عبیدالله بن عباس]]،<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ص۶۱.</ref> [[محمد بن حنفیه]]،<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ۱۴۱۶ق، ص۶۱.</ref> [[عبدالله بن جعفر طیار]]،<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ص۶۱.</ref> [[عمار بن یاسر]]،<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ۱۴۱۶ق، ص۳۵۹.</ref> [[عثمان بن حنیف]]،<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۲۲۶.</ref> عدیّ بن حاتم،<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ۱۴۱۶ق، ص۲۳۲.</ref> [[عمرو بن حمق]]،<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ص۳۲۰.</ref> جاریة بن قدامة، [[حجر بن عدی]]،<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ص۳۲۰.</ref> [[زید بن صوحان]]،<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ص۲۳۲و۳۲۰.</ref> [[صعصعة بن صوحان]]، [[مالک اشتر]]،<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ص۳۵۹.</ref> [[شریح بن هانی]]،<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ص۳۱۹.</ref> [[محمد بن ابی بکر]]<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ص۳۱۹.</ref> و [[محمد بن حنفیه]].<ref>دلشاد تهرانی، سودای پیمانشکنان، ۱۳۹۴ش، ص۱۵۷.</ref> چهرههای سرشناس در سپاه اصحاب جمل هم عبارتند از [[مروان بن حکم]]،<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش ص۳۲۴.</ref> عبدالله بن عامر،<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ص۳۲۴.</ref> یعلی بن امیة، کعب بن سور، عمیرة بن یثربی، و سعد بن سود.<ref>دلشاد تهرانی، سودای پیمانشکنان، ۱۳۹۴ش، ص۱۵۸.</ref> | ||
===آغاز جنگ=== | ===آغاز جنگ=== | ||
جنگ جمل پس از آن آغاز شد که امام علی (ع) [[مسلم بن عبدالله مجاشعی]]، یکی از سپاهیان خود را مأمور کرد تا نسخهای از [[قرآن کریم]] را در بین دو لشکر بلند کند و همه را به آنچه در قرآن است و به پرهیز از تفرقه دعوت کند. وی پس از آنکه دستور امام علی(ع) را انجام داد، توسط سپاه اصحاب جمل کشته شد.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، | جنگ جمل پس از آن آغاز شد که امام علی (ع) [[مسلم بن عبدالله مجاشعی]]، یکی از سپاهیان خود را مأمور کرد تا نسخهای از [[قرآن کریم]] را در بین دو لشکر بلند کند و همه را به آنچه در قرآن است و به پرهیز از تفرقه دعوت کند. وی پس از آنکه دستور امام علی(ع) را انجام داد، توسط سپاه اصحاب جمل کشته شد.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۳۶-۳۷.</ref> پس از این رخدادها امام علی(ع) جنگ را روا دانست.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۳۷؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۸۲؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۵۰۹.</ref> | ||
امام علی(ع) یاران خود را از آغاز کردن جنگ پرهیز داده بود. او همچنین سفارش کرد که مجروحی را نکشند، کسی را [[مثله]] نکنند، بیاجازه وارد خانهای نشوند، به کسی ناسزا نگویند، زنی را هجو نکنند و جز آنچه در اردوگاه اصحاب جمل است، برندارند.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، | امام علی(ع) یاران خود را از آغاز کردن جنگ پرهیز داده بود. او همچنین سفارش کرد که مجروحی را نکشند، کسی را [[مثله]] نکنند، بیاجازه وارد خانهای نشوند، به کسی ناسزا نگویند، زنی را هجو نکنند و جز آنچه در اردوگاه اصحاب جمل است، برندارند.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۳۶؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۵۰۹.</ref> | ||
===تعداد و آمادهسازی دو سپاه=== | ===تعداد و آمادهسازی دو سپاه=== | ||
طلحه و زبیر پس از آنکه از امام علی(ع) برای ادای [[عمره مفرده]] اجازه خواستند، | طلحه و زبیر پس از آنکه از امام علی(ع) برای ادای [[عمره مفرده]] اجازه خواستند، از مدینه به [[مکه]] رفتند،<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۲۱.</ref> و با [[عایشه]]، [[عبدالله بن عامر]] و یعلی بن امیة دیدار کردند.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۲۱.</ref> بنابر برخی روایات، [[طلحه]] و [[زبیر]] در [[مکه]] با [[عایشه]] دیدار و او را دعوت به خروج علیه امام علی(ع) کردند و در پاسخ به عایشه که پرسید آیا از وی میخواهند که بجنگد، او را به خونخواهی قتل عثمان و همچنین تشکیل شورای مسلمین برای تعیین خلیفه تشویق کردند.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۲۳.</ref> | ||
اصحاب جمل با سپاهی ۹۰۰ نفری از مردم مدینه و مکه، به سوی بصره حرکت کردند<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۳، ص۲۲؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۴۵۴.</ref> و سپاه آنها به تدریج به سه هزار نفر رسید.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۲۲؛ ابن أعثم كوفي، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۵۳.</ref> به نقل بلاذری سپاه جمل را کسانی از جمله [[سعید بن عاص]]، [[مروان بن حکم]] و عبدالرحمن بن عتاب همراهی میکردند. [[مغیرة بن شعبة]] نیز ابتدا مردم را به همراهی با سپاه جمل تشویق میکرد، اما چندی بعد به [[طائف]] رفت و از جنگ کناره گرفت.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۲۳.</ref> | اصحاب جمل با سپاهی ۹۰۰ نفری از مردم مدینه و مکه، به سوی بصره حرکت کردند<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۳، ص۲۲؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۴۵۴.</ref> و سپاه آنها به تدریج به سه هزار نفر رسید.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۲۲؛ ابن أعثم كوفي، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۵۳.</ref> به نقل بلاذری سپاه جمل را کسانی از جمله [[سعید بن عاص]]، [[مروان بن حکم]] و عبدالرحمن بن عتاب همراهی میکردند. [[مغیرة بن شعبة]] نیز ابتدا مردم را به همراهی با سپاه جمل تشویق میکرد، اما چندی بعد به [[طائف]] رفت و از جنگ کناره گرفت.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۲۳.</ref> | ||
دست راست لشکر اصحاب جمل، از قبیله ازد و به فرماندهی صبرة بن شیمان بودند و دست چپ، از قبایل تمیم، ضبه و الرباب بوده و فرمانده آنان هلال بن وکیع گزارش شده است.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، | دست راست لشکر اصحاب جمل، از قبیله ازد و به فرماندهی صبرة بن شیمان بودند و دست چپ، از قبایل تمیم، ضبه و الرباب بوده و فرمانده آنان هلال بن وکیع گزارش شده است.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۳۵.</ref> بنابر روایات تاریخی، سپاه اصحاب جمل، سی هزار یا بیش از آن بودهاند.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۵۰۵-۵۰۶؛ ابن أعثم كوفي، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۶۱.</ref> | ||
[[امام علی(ع)]] پس از آنکه از رفتن [[طلحه]]، [[زبیر]] و [[عایشه]] به سوی [[بصره]] آگاهی یافت، [[سهل بن حنیف انصاری]] را بهجای خود امیر [[مدینه]] ساخت و به [[ذیقار]] در نزدیکی بصره رفت. سپس عثمان بن حنیف انصاری را والی بصره قرار داد.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۲۲.</ref> | [[امام علی(ع)]] پس از آنکه از رفتن [[طلحه]]، [[زبیر]] و [[عایشه]] به سوی [[بصره]] آگاهی یافت، [[سهل بن حنیف انصاری]] را بهجای خود امیر [[مدینه]] ساخت و به [[ذیقار]] در نزدیکی بصره رفت. سپس عثمان بن حنیف انصاری را والی بصره قرار داد.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۲۲.</ref> | ||
خط ۵۲: | خط ۵۴: | ||
پس ار آن امام علی(ع) با سپاه ۷۰۰ نفری، متشکل از ۴۰۰ تن از [[مهاجر|مهاجران]] و [[انصار]] که آماده حرکت به [[شام]] بودند، از شهر بیرون رفت تا شاید شورشیان را بازگرداند، اما چون به [[ربذه]]، در سه میلی مدینه رسید، معلوم شد که شورشیان دور شدهاند.<ref>حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ذیل کلمه ربَذَة.</ref> امام(ع) چند روز در ربذه ماند. در اینجا ششصد نیروی سواره از قبیله طَی به وی پیوستند<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۳۵۸-۳۵۹.</ref> و از مدینه برای او مرکب و سلاح رسید.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۱۵۸؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۴۷۷-۴۷۹؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ۱۴۱۵ق، ص۱۱۰.</ref> | پس ار آن امام علی(ع) با سپاه ۷۰۰ نفری، متشکل از ۴۰۰ تن از [[مهاجر|مهاجران]] و [[انصار]] که آماده حرکت به [[شام]] بودند، از شهر بیرون رفت تا شاید شورشیان را بازگرداند، اما چون به [[ربذه]]، در سه میلی مدینه رسید، معلوم شد که شورشیان دور شدهاند.<ref>حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ذیل کلمه ربَذَة.</ref> امام(ع) چند روز در ربذه ماند. در اینجا ششصد نیروی سواره از قبیله طَی به وی پیوستند<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۳۵۸-۳۵۹.</ref> و از مدینه برای او مرکب و سلاح رسید.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۱۵۸؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۴۷۷-۴۷۹؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ۱۴۱۵ق، ص۱۱۰.</ref> | ||
سپاهیان امام علی(ع)، هفت گروه از قبایل گوناگون بودند. فرماندهی میمنه (سمت راست) لشکر امام علی(ع) با [[مالک اشتر]] و فرماندهی میسره (سمت چپ) با [[عمار بن یاسر]] بود. همچنین نعمان بن ربعی انصاری، فرمانده پیادهنظام بوده و پرچم لشکر را [[محمد بن حنفیه]] حمل میکرده است.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، | سپاهیان امام علی(ع)، هفت گروه از قبایل گوناگون بودند. فرماندهی میمنه (سمت راست) لشکر امام علی(ع) با [[مالک اشتر]] و فرماندهی میسره (سمت چپ) با [[عمار بن یاسر]] بود. همچنین نعمان بن ربعی انصاری، فرمانده پیادهنظام بوده و پرچم لشکر را [[محمد بن حنفیه]] حمل میکرده است.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۳۵؛ شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ص۳۳۶.</ref> در این جنگ، [[امام حسن(ع)]] در میمنه و [[امام حسین(ع)]] در میسره بود.<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ص۳۴۸.</ref> تعداد سپاهیان امام علی(ع)، ۱۹ یا ۲۰ هزار تن ذکر شده است.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۵۰۵-۵۰۶؛ ابن أعثم كوفي، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۶۱.</ref> | ||
عدهای، از هر دو طرف کناره گرفتند؛ از جمله [[احنف بن قیس|اَحْنَف بن قیس]] که به امام(ع) گفت اگر بخواهی با دویست نفر از خانوادهام به تو میپیوندم و اگر نه، با قبیله خود، بنی سعد، کناره میگیرم و چهار هزار شمشیر را از تو بازمیدارم. امام ترجیح داد که وی کناره گیرد.<ref>شیخ مفید، الجمل والنصرة، ۱۳۸۵ق، ص۲۹۵؛ بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۳۴؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۵۰۰-۵۰۵؛ ابن أعثم كوفي، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۶۳.</ref> | عدهای، از هر دو طرف کناره گرفتند؛ از جمله [[احنف بن قیس|اَحْنَف بن قیس]] که به امام(ع) گفت اگر بخواهی با دویست نفر از خانوادهام به تو میپیوندم و اگر نه، با قبیله خود، بنی سعد، کناره میگیرم و چهار هزار شمشیر را از تو بازمیدارم. امام ترجیح داد که وی کناره گیرد.<ref>شیخ مفید، الجمل والنصرة، ۱۳۸۵ق، ص۲۹۵؛ بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۳۴؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۵۰۰-۵۰۵؛ ابن أعثم كوفي، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۶۳.</ref> | ||
خط ۹۷: | خط ۹۹: | ||
بعدها [[عایشه|عایشه]] هرگاه روز جمل را به یاد میآورد، آرزو میکرد که ای کاش قبل از آن مرده بود و در آن حادثه حضور نمییافت. وی هنگامی که آیه «و قَرْنَ فی بُیوتِکُنَّ»<ref>سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> را میخواند، چندان میگریست که روبندش خیس میشد.<ref>ابن أعثم كوفي، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۸۷.</ref> | بعدها [[عایشه|عایشه]] هرگاه روز جمل را به یاد میآورد، آرزو میکرد که ای کاش قبل از آن مرده بود و در آن حادثه حضور نمییافت. وی هنگامی که آیه «و قَرْنَ فی بُیوتِکُنَّ»<ref>سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> را میخواند، چندان میگریست که روبندش خیس میشد.<ref>ابن أعثم كوفي، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۸۷.</ref> | ||
در مسیر بصره، عایشه در بین راه به هرجا میرسید نام آنجا را میپرسید تا اینکه به آبهای [[حوأب]] رسیدند و سگهای آنجا واق واق کردند. وقتی از نام آنجا اطلاع پیدا کرد قصد جدایی از سپاه و مراجعت به مکه را داشت<ref>أحمد بن حنبل، مسند، مؤسسة قرطبه، ج۶، ص۵۲.</ref> زیرا پیامبر(ص) گفته بود: «روزی را میبینم که سگهای حوأب به یکی از شما زنان واق واق میکنند، حمیرا (عایشه) مبادا تو باشی».<ref>ابن قتیبة، الإمامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۸۲.</ref> [[عبدالله بن زبیر]] پنجاه نفر را جمع کرده و [[سوگند|قسم]] خوردند که این جا حوأب نیست<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، | در مسیر بصره، عایشه در بین راه به هرجا میرسید نام آنجا را میپرسید تا اینکه به آبهای [[حوأب]] رسیدند و سگهای آنجا واق واق کردند. وقتی از نام آنجا اطلاع پیدا کرد قصد جدایی از سپاه و مراجعت به مکه را داشت<ref>أحمد بن حنبل، مسند، مؤسسة قرطبه، ج۶، ص۵۲.</ref> زیرا پیامبر(ص) گفته بود: «روزی را میبینم که سگهای حوأب به یکی از شما زنان واق واق میکنند، حمیرا (عایشه) مبادا تو باشی».<ref>ابن قتیبة، الإمامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۸۲.</ref> [[عبدالله بن زبیر]] پنجاه نفر را جمع کرده و [[سوگند|قسم]] خوردند که این جا حوأب نیست<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۲۴؛ بیهقی، المحاسن والمساوی، ۱۴۲۰ق، ص۴۳.</ref> و عایشه را از تصمیمش منصرف کردند. این گزارش در بسیاری از منابع اهل سنت آمده<ref>إبن أبی شیبة، الکتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، ۱۴۰۹ق، ج۷، ص۵۳۶؛ حنظلی، مسند إسحاق بن راهویه، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۸۹۱؛ حاکم النیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۲۹؛ مسند أبی یعلی، ۱۴۰۴ق، ج۸، ص۲۸۲.</ref> و برخی نیز آن را صحیح دانستهاند.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۳۹۸ق، ج۶، ص۲۱۲؛ هیثمی، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۲۳۴؛ ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، دار المعرفه، ج۱۳، ص۵۵.</ref> | ||
==پیشینه و دلایل بروز جنگ== | ==پیشینه و دلایل بروز جنگ== | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۷: | ||
طلحه و زبیر از امام علی(ع) خواستند که امارت [[کوفه]] و [[بصره]] را به آنان دهد،<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۴۲۹.</ref> ولی امام(ع) رضایت دادن به ولایت طلحه و زبیر بر کوفه و بصره را همانند رضایت دادن به معاویه در شام دانست و با این خواسته آنان مخالفت کرد.<ref> ابن قتیبه، الإمامة والسیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۷۰-۷۱؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۴۳۸.</ref> | طلحه و زبیر از امام علی(ع) خواستند که امارت [[کوفه]] و [[بصره]] را به آنان دهد،<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۴۲۹.</ref> ولی امام(ع) رضایت دادن به ولایت طلحه و زبیر بر کوفه و بصره را همانند رضایت دادن به معاویه در شام دانست و با این خواسته آنان مخالفت کرد.<ref> ابن قتیبه، الإمامة والسیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۷۰-۷۱؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۴۳۸.</ref> | ||
چهار ماه پس از بهخلافت رسیدن علی(ع)، طلحه و زبیر که دریافتند با خلافت امام علی(ع)، مردم از ایشان رویگردان شدهاند و دیگر جایی در [[مدینه]] ندارند، از امام اجازه خواستند که برای انجام [[عمره]] به [[مکه]] روند.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، | چهار ماه پس از بهخلافت رسیدن علی(ع)، طلحه و زبیر که دریافتند با خلافت امام علی(ع)، مردم از ایشان رویگردان شدهاند و دیگر جایی در [[مدینه]] ندارند، از امام اجازه خواستند که برای انجام [[عمره]] به [[مکه]] روند.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۲۲.</ref> با این حال، امام فرمود که آنان به عمره نمیروند، بلکه قصد نیرنگ دارند.<ref> بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۱۵۸؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۴۲۹.</ref> | ||
[[طلحه]] و [[زبیر]]، برای توجیه پیمانشکنی خویش، مدعی شدند که از ترس و با اکراه بیعت کردهاند و لذا تعهدی در فرمانبرداری از امیرمؤمنان (ع) ندارند.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، | [[طلحه]] و [[زبیر]]، برای توجیه پیمانشکنی خویش، مدعی شدند که از ترس و با اکراه بیعت کردهاند و لذا تعهدی در فرمانبرداری از امیرمؤمنان (ع) ندارند.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۲۲؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۴۳۵.</ref> | ||
=== نقش معاویه در جنگ جمل=== | === نقش معاویه در جنگ جمل=== | ||
به باور [[علامه طباطبایی]]، طلحه و زبیر، به تحریک معاویه دست به برپایی جنگ جمل زدند<ref>طباطبایی، رسالت تشیع در دنیای امروز، ۱۳۸۷ش، ص۱۴۸.</ref> و طلحه و زبیر و یعلی بن منبه، با دستور سری معاویه در مکه جمع شده و مردم را علیه امام علی تحریک کردند.<ref>طباطبایی، رسالت تشیع در دنیای امروز، ۱۳۸۷ش، ص۱۸۴.</ref> بنا بر گزارش ابن أبی الحدید، پس از آن که علی (ع) برای معاویه نامه نوشت و از او درخواست بیعت کرد، معاویه نامهای به زبیر نوشت که در آن آمده بود: «...همانا از مردم شام برای تو بیعت گرفتم، آنان دعوت مرا پذیرفتند و گروه گروه جمع شدند، پس کوفه و بصره را دریاب، مبادا پسر ابوطالب بر تو پیشی گیرد، چراکه مهمتر از این دو شهر وجود ندارد، پس از تو برای طلحه بیعت گرفتم، خونخواهی عثمان را آشکار کنید و مردم را بهسوی آن بخوانید.»<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص ۲۳۱</ref> | به باور [[علامه طباطبایی]]، طلحه و زبیر، به تحریک معاویه دست به برپایی جنگ جمل زدند<ref>طباطبایی، رسالت تشیع در دنیای امروز، ۱۳۸۷ش، ص۱۴۸.</ref> و طلحه و زبیر و یعلی بن منبه، با دستور سری معاویه در مکه جمع شده و مردم را علیه امام علی تحریک کردند.<ref>طباطبایی، رسالت تشیع در دنیای امروز، ۱۳۸۷ش، ص۱۸۴.</ref> بنا بر گزارش ابن أبی الحدید، پس از آن که علی (ع) برای معاویه نامه نوشت و از او درخواست بیعت کرد، معاویه نامهای به زبیر نوشت که در آن آمده بود: «...همانا از مردم شام برای تو بیعت گرفتم، آنان دعوت مرا پذیرفتند و گروه گروه جمع شدند، پس کوفه و بصره را دریاب، مبادا پسر ابوطالب بر تو پیشی گیرد، چراکه مهمتر از این دو شهر وجود ندارد، پس از تو برای طلحه بیعت گرفتم، خونخواهی عثمان را آشکار کنید و مردم را بهسوی آن بخوانید.»<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص ۲۳۱</ref> | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۴: | ||
===سخنان طلحه و زبیر و عایشه در بصره === | ===سخنان طلحه و زبیر و عایشه در بصره === | ||
بهخواست [[عایشه]]، [[عبدالله بن عامر]] با نامهای از او به سران بصره، مخفیانه وارد شهر شد و عایشه با همراهانش تا حُفَیر یا حَفر ابیموسی پیش رفت.<ref> بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۱۶۰؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۴۶۱.</ref> چون خبر به مردم بصره رسید، [[عثمان بن حنیف|عثمان بن حُنَیف]] (فرماندار علی(ع) در بصره)، [[عمران بن حصین|عِمران بن حُصَین]] و [[ابوالاسود دوئلی|ابوالاسود دُؤَلی]] را نزد عایشه فرستاد تا سبب آمدن وی و مخالفت او را بپرسند.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، | بهخواست [[عایشه]]، [[عبدالله بن عامر]] با نامهای از او به سران بصره، مخفیانه وارد شهر شد و عایشه با همراهانش تا حُفَیر یا حَفر ابیموسی پیش رفت.<ref> بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۱۶۰؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۴۶۱.</ref> چون خبر به مردم بصره رسید، [[عثمان بن حنیف|عثمان بن حُنَیف]] (فرماندار علی(ع) در بصره)، [[عمران بن حصین|عِمران بن حُصَین]] و [[ابوالاسود دوئلی|ابوالاسود دُؤَلی]] را نزد عایشه فرستاد تا سبب آمدن وی و مخالفت او را بپرسند.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۲۴.</ref> فرستادگان عثمان بن حنیف، در محلی به نام حفر ابوموسی به عایشه رسیدند.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۲۴.</ref> | ||
عایشه گفت: اوباش (غوغاء) به حرم [[پیامبر(ص)]] حمله کردند و پیشوای مسلمانان (عثمان) را به ستم کشتند و اموال محترم را غارت کردند و حرمت شهر حرام و [[ماه حرام]] را شکستند. من آمدهام تا مسلمانان را از کار آنان آگاه سازم و آنچه را که برای اصلاح این وضع باید انجام داد، بگویم.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۳، ص۲۳و۲۴.</ref> | عایشه گفت: اوباش (غوغاء) به حرم [[پیامبر(ص)]] حمله کردند و پیشوای مسلمانان (عثمان) را به ستم کشتند و اموال محترم را غارت کردند و حرمت شهر حرام و [[ماه حرام]] را شکستند. من آمدهام تا مسلمانان را از کار آنان آگاه سازم و آنچه را که برای اصلاح این وضع باید انجام داد، بگویم.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۳، ص۲۳و۲۴.</ref> | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۲: | ||
عایشه در مکه هم برای مردم سخنرانی کرده و گفته بود: «ای گروه مسلمانان؛ همانا عثمان مظلوم کشته شد». و سپس مردم را علیه علی (ع) و جنگ با ایشان، تحریک کرد.<ref>مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ص۲۲۸.</ref> | عایشه در مکه هم برای مردم سخنرانی کرده و گفته بود: «ای گروه مسلمانان؛ همانا عثمان مظلوم کشته شد». و سپس مردم را علیه علی (ع) و جنگ با ایشان، تحریک کرد.<ref>مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ص۲۲۸.</ref> | ||
پس از آنکه سپاه عایشه و طلحه و زبیر وارد بصره شدند، در مکانی به نام مربد توقف کردند.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۳، ص۲۵.</ref> مردم بصره همراه با عثمان بن حنیف هم در مربد تجمع کردند.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، | پس از آنکه سپاه عایشه و طلحه و زبیر وارد بصره شدند، در مکانی به نام مربد توقف کردند.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۳، ص۲۵.</ref> مردم بصره همراه با عثمان بن حنیف هم در مربد تجمع کردند.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۲۵.</ref> طلحه در خطبهای که در بین مردم [[بصره]] اایراد کرد، قصد خود را از جنگ با امام علی، تلاش برای اصلاح امت [[پیامبر(ص)]] و ترویج اطاعت خدا بیان کرد.<ref>شیخ مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ص۳۰۴.</ref> | ||
طلحه با تمجید فراوان از عثمان،<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، | طلحه با تمجید فراوان از عثمان،<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۲۵.</ref> او را خلیفه مظلوم خواند و سپس خود و یارانش را در پی خونخواهی عثمان معرفی کرد.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۲۵.</ref> زبیر هم سخنانی مشابه بر زبان راند و سپس جمعی از مردم به موافقت با آنان برخاستند و برخی دیگر سخنان طلحه و زبیر را دروغ خواندند و یادآوری کردند که این دو بیشترین مخالفت را با عثمان داشتهاند.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۲۵.</ref> | ||
پس از طلحه و زبیر، عایشه در حالی که درون کجاوه، بر شتر خود سوار بود و با صدایی بلند سخن میگفت، عثمان را خلیفه مظلومی خواند که پس از آنکه از گناهانش توبه کرده، به ظلم کشته شده است.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، | پس از طلحه و زبیر، عایشه در حالی که درون کجاوه، بر شتر خود سوار بود و با صدایی بلند سخن میگفت، عثمان را خلیفه مظلومی خواند که پس از آنکه از گناهانش توبه کرده، به ظلم کشته شده است.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲۳، ص۲۵.</ref> عایشه، خواسته خود را کشتن قاتلان عثمان دانست.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۲۵.</ref> پس از سخنان عایشه، برخی از مردم او را تصدیق کرده و برخی دیگر او را دروغگو خواندند.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۲۵-۲۶.</ref> این اختلاف باعث درگیری و زد و خورد شد.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۳، ص۲۵-۲۶.</ref> این درگیری به جنگ بین دو گروه انجامید و کشتهها و زخمیهایی در پی داشت.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۲۶.</ref> سپس دو طرف توافق کردند که دار الاماره، بیتالمال و مسجد بصره، تا ورود امام علی(ع)، در اختیار عثمان بن حنیف باشد و طلحه و زبیر و یاران آن دو آزاد باشند.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۲۶.</ref> | ||
===نظرات امام علی(ع) درباره آغازکنندگان جنگ=== | ===نظرات امام علی(ع) درباره آغازکنندگان جنگ=== |