Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۰۹۵
ویرایش
imported>Maytham |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
علی(ع) از نزدیک با طلحه و زبیر سخن گفت و به زبیر، که او را نصیحت پذیرتر میدانست، حدیثی از [[پیغمبر(ص)]] را یادآوری کرد و زبیر تأیید کرد و گفت اگر این را به یاد داشتم، به این راه نمیآمدم، به خدا هرگز با تو نمیجنگم. | علی(ع) از نزدیک با طلحه و زبیر سخن گفت و به زبیر، که او را نصیحت پذیرتر میدانست، حدیثی از [[پیغمبر(ص)]] را یادآوری کرد و زبیر تأیید کرد و گفت اگر این را به یاد داشتم، به این راه نمیآمدم، به خدا هرگز با تو نمیجنگم. | ||
آنگاه زبیر به عایشه گفت که میخواهد جنگ را ترک کند، اما | آنگاه زبیر به عایشه گفت که میخواهد جنگ را ترک کند، اما عبدالله بن زبیر به پدر گفت، که این دو لشکر را باهم روبهرو کردهای و حال که به روی یکدیگر شمشیر کشیدهاند، میخواهی آنان را رها کنی؟ تو پرچمهای پسر ابیطالب را دیدهای که به دست جوانان دلیر است و بیمناک شدهای. | ||
بنا بر نقل [[طبری]]، زبیر نیز به اصرار | بنا بر نقل [[طبری]]، زبیر نیز به اصرار عبدالله، [[کفاره قسم]] خود را با آزاد کردن بندهای داد و آماده جنگ شد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۳، ص۵۱۳.</ref> | ||
===عاقبت طلحه و زبیر و عایشه=== | ===عاقبت طلحه و زبیر و عایشه=== | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
[[امیرالمؤمنین(ع)]] در خطبه ۱۷۱ [[نهج البلاغه]] به این نکته اینگونه اشاره کرده است: «به سوی جنگ بیرون شدند در حالی که حرم رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله را همچون کنیزی که برای فروش میبرند به دنبال خود کشاندند»..<ref>نهج البلاغة، ترجمه انصاریان، خطبه ۱۷۱.</ref> | [[امیرالمؤمنین(ع)]] در خطبه ۱۷۱ [[نهج البلاغه]] به این نکته اینگونه اشاره کرده است: «به سوی جنگ بیرون شدند در حالی که حرم رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله را همچون کنیزی که برای فروش میبرند به دنبال خود کشاندند»..<ref>نهج البلاغة، ترجمه انصاریان، خطبه ۱۷۱.</ref> | ||
زبیر پسر عمه [[پیامبر(ص)]] و امام علی(ع) و شوهر خواهر عایشه بود. پسرش، [[عبدالله بن زبیر| | زبیر پسر عمه [[پیامبر(ص)]] و امام علی(ع) و شوهر خواهر عایشه بود. پسرش، [[عبدالله بن زبیر|عبدالله]]، نقش عمدهای در همراه ساختن عایشه با طلحه و زبیر و برافروختن آتش جنگ ایفا کرد.<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، قاهره، ج۲، ص۲۴۹-۲۵۰ و ج۳، ص۲۴۲-۲۴۳.</ref> عایشه نیز از علی(ع) کینه داشت<ref>نهج البلاغه،خطبه۱۵۶؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۵۴۴.</ref> و همین امر نیز در پیوستن او به طلحه و زبیر مؤثر افتاد. | ||
بدین ترتیب، [[طلحه]] و [[زبیر]] و دیگر جداییطلبان که میدانستند کارشان بدون [[عایشه]] همسر رسول خدا(ص)، که مورد توجه مردم بود به نتیجه نمیرسد با کسب موافقت عایشه سپاهی فراهم ساختند.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۴۵۰-۴۵۱.</ref> | بدین ترتیب، [[طلحه]] و [[زبیر]] و دیگر جداییطلبان که میدانستند کارشان بدون [[عایشه]] همسر رسول خدا(ص)، که مورد توجه مردم بود به نتیجه نمیرسد با کسب موافقت عایشه سپاهی فراهم ساختند.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۴۵۰-۴۵۱.</ref> | ||
[[عبدالله بن عامر بن کریز| | [[عبدالله بن عامر بن کریز|عبدالله بن عامر بن کُرَیز]] و [[یعلی بن امیه]] نیز با اموال و شترهای بسیار (بنابر بعضی اخبار، با ۶۰۰ شتر و ششصد هزار [[درهم شرعی|درهم]] یا [[دینار شرعی|دینار]]) از [[یمن]] به آنان پیوستند و همه در خانه [[عایشه]] گرد آمدند.{{مدرک}} | ||
===سخنان طلحه و زبیر و عایشه در بصره === | ===سخنان طلحه و زبیر و عایشه در بصره === |