کاربر ناشناس
امکلثوم دختر امام علی(ع): تفاوت میان نسخهها
منبع یابی+اصلاح پاورقی و منابع بر اساس شیوه ارجاع+اصلاح درجه بندی
جز (←منابع) |
imported>M.r.seifi (منبع یابی+اصلاح پاورقی و منابع بر اساس شیوه ارجاع+اصلاح درجه بندی) |
||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
# زینب صغری که کنیهاش ام کلثوم است. | # زینب صغری که کنیهاش ام کلثوم است. | ||
وی تصریح میکند: اگر دو تای آخر یکی باشند، سه نفر و الا ام کلثومها چهار تن هستند.<ref>امین، اعیان الشیعه، ج۳، ص۴۸۴.</ref> با این حال برخی منابع، اسم ام کلثوم دختر علی(ع) و فاطمه(س) را «رقیه کبری» و نام ام کلثوم صغری را «نفیسه» خواندهاند.<ref>علوی، المجدی، | وی تصریح میکند: اگر دو تای آخر یکی باشند، سه نفر و الا ام کلثومها چهار تن هستند.<ref>امین، اعیان الشیعه، دار التعارف، ج۳، ص۴۸۴.</ref> با این حال برخی منابع، اسم ام کلثوم دختر علی(ع) و فاطمه(س) را «رقیه کبری» و نام ام کلثوم صغری را «نفیسه» خواندهاند.<ref>علوی، المجدی، ۱۴۰۹ق، ص۱۷، ۱۸؛ مرتضی زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۱۵، ۸۱۳.</ref> | ||
=== همسر و فرزندان === | === همسر و فرزندان === | ||
بنابر نقل برخی تاریخ نویسان، ام کلثوم ابتدا با [[عمر بن خطاب|عُمَر بن خطاب]] ازدواج کرد و پس از مرگ عُمَر، به همسری پسر عمویش «عون» پسر [[جعفر بن ابی طالب]] در آمد. وی پس از وفات عون با برادرشوهرش «محمد» و پس از وفات محمد با دیگر برادر آنان «عبدالله» ازدواج کرد.<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، دار صادر، ج۸، ص۴۶۲.</ref> [[مسعودی]] او را بدون فرزند میداند<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج۱، | بنابر نقل برخی تاریخ نویسان، ام کلثوم ابتدا با [[عمر بن خطاب|عُمَر بن خطاب]] ازدواج کرد و پس از مرگ عُمَر، به همسری پسر عمویش «عون» پسر [[جعفر بن ابی طالب]] در آمد. وی پس از وفات عون با برادرشوهرش «محمد» و پس از وفات محمد با دیگر برادر آنان «عبدالله» ازدواج کرد.<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، دار صادر، ج۸، ص۴۶۲.</ref> [[مسعودی]] او را بدون فرزند میداند<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۹۹.</ref>. برخی تاریخنویسان از جمله فرزندان وی را «زید» و «رقیه» دانستهاند که هر دو از عُمَرند.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۹، ص۴۸۲؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۲۰ق، ص۱۹۰.</ref> [[ابن عنبه]] در ذکر فرزندان [[مسلم بن عقیل]] از دختری به اسم «حمیده» نام میبرد که مادر وی ام کلثوم دختر علی بن ابیطالب است.<ref>ابن عنبه، عمده الطالب، ۱۳۸۰ق، ص۳۲.</ref> سید محسن امین میگوید: این خبر دلالت بر آن دارد که مسلم بن عقیل با دختر عمویش ام کلثوم ازدواج کرده، اما این غیر ام کلثوم کبری است؛ چون احدی آن را روایت نکرده و شاید همسر ام کلثوم وسطی باشد.<ref>امین، اعیان الشیعه، دار التعارف، ج۳، ص۴۸۴.</ref> | ||
===در سوگ مادر=== | ===در سوگ مادر=== | ||
ام کلثوم پس از [[شهادت]] [[حضرت زهرا]] (س) در حالی که نقابی به صورت داشت، ناله کنان به [[پیامبر اکرم]](ص) عرضه داشت:ای پدر!ای رسول خدا! به راستی الآن مانند زمان از دست دادن شماست. دیگر پس از این دیداری میان ما و مادرمان نیست.<ref>نیشابوری، روضه الواعظین، ص۱۵۲.</ref> | ام کلثوم پس از [[شهادت]] [[حضرت زهرا]] (س) در حالی که نقابی به صورت داشت، ناله کنان به [[پیامبر اکرم]](ص) عرضه داشت:ای پدر!ای رسول خدا! به راستی الآن مانند زمان از دست دادن شماست. دیگر پس از این دیداری میان ما و مادرمان نیست.<ref>نیشابوری، روضه الواعظین، ۱۳۶۸ق، ص۱۵۲.</ref> | ||
== ازدواج با عمر بن خطاب == | == ازدواج با عمر بن خطاب == | ||
{{اصلی|ازدواج ام کلثوم با عمر بن خطاب}} | {{اصلی|ازدواج ام کلثوم با عمر بن خطاب}} | ||
بنابر برخی گزارشهای تاریخی، ام کلثوم دختر [[علی بن ابی طالب(ع)]] با [[عمر]] [[خلیفه]] دوم [[ازدواج]] کرده است.<ref>کلینی، | بنابر برخی گزارشهای تاریخی، ام کلثوم دختر [[علی بن ابی طالب(ع)]] با [[عمر]] [[خلیفه]] دوم [[ازدواج]] کرده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۳۴۶؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۳۶۴ش، ج۸، ص۱۶۱؛ طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۹۷؛ مفید، المسائل العکبریه، ۱۴۱۴ق، ص۶۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۲۰ق، ص۱۸۹.</ref> تاریخ این ازدواج، [[ذی القعده]] [[سال ۱۷ هجری قمری]] ذکر شده است.<ref>نویری، نهایه الارب، ۱۴۲۳ق، ج۱۹، ص۳۴۷.</ref> | ||
در مقابل، عدهای از علمای شیعه مانند [[شیخ مفید]] این ازدواج را انکار کردهاند و [[آقا بزرگ تهرانی]]، از چندین کتاب نام میبرد که در ردّ این ازدواج نوشته شدهاند.<ref> مدخل [[ازدواج ام کلثوم با عمر بن خطاب]]، بخش مخالفان ازدواج]</ref> | در مقابل، عدهای از علمای شیعه مانند [[شیخ مفید]] این ازدواج را انکار کردهاند و [[آقا بزرگ تهرانی]]، از چندین کتاب نام میبرد که در ردّ این ازدواج نوشته شدهاند.<ref> مدخل [[ازدواج ام کلثوم با عمر بن خطاب]]، بخش مخالفان ازدواج]</ref> | ||
== حضور در کربلا == | == حضور در کربلا == | ||
برخی مقاتل از حضور ام کلثوم در [[کربلا]] سخن گفتهاند؛ به گونهای که از او در بسیاری از موارد در کنار حضرت [[زینب]](س) نام برده شده است و مصیبتهایی برای او نقل کردهاند. [[علامه مجلسی|مجلسی]] نقل میکند: پس از [[شهادت]] امام(ع) و هنگام آتش زدن خیمهها، گوشواره را از گوش ام کلثوم خواهر [[حسین(ع)]] کشیدند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۶۰.</ref> ام کلثوم راوی [[واقعه عاشورا]] بوده و در [[کوفه]] و مجلس [[ابن زیاد]] [[خطبه]] خوانده است. ابن طیفور در کتاب خویش، خطبهای را از ام کلثوم میآورد که در کوفه و جریان [[اسارت اهل بیت]] پیامبر(ص) روی داده است.<ref>بلاغات النساء، ص۲۳.</ref> [[علامه مجلسی]] نیز سخنان و اشعار ام کلثوم در مجلس ابن زیاد را ذکر کرده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، | برخی مقاتل از حضور ام کلثوم در [[کربلا]] سخن گفتهاند؛ به گونهای که از او در بسیاری از موارد در کنار حضرت [[زینب]](س) نام برده شده است و مصیبتهایی برای او نقل کردهاند. [[علامه مجلسی|مجلسی]] نقل میکند: پس از [[شهادت]] امام(ع) و هنگام آتش زدن خیمهها، گوشواره را از گوش ام کلثوم خواهر [[حسین(ع)]] کشیدند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۶۰.</ref> ام کلثوم راوی [[واقعه عاشورا]] بوده و در [[کوفه]] و مجلس [[ابن زیاد]] [[خطبه]] خوانده است. ابن طیفور در کتاب خویش، خطبهای را از ام کلثوم میآورد که در کوفه و جریان [[اسارت اهل بیت]] پیامبر(ص) روی داده است.<ref>ابن طیفور، بلاغات النساء، ۱۳۷۲ش، ص۲۳.</ref> [[علامه مجلسی]] نیز سخنان و اشعار ام کلثوم در مجلس ابن زیاد را ذکر کرده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۱۱۲–۱۱۵.</ref> | ||
در مقابل، برخی منابع به غیر فاطمی بودن ام کلثوم حاضر در کربلا تصریح کردهاند.<ref>بری، الجوهره فی نسب الامام علی و آله، ص۴۵.</ref> [[سید محسن امین]] این مسئله را رد کرده و میگوید: امیرمؤمنان(ع) دو دختر به نام ام کلثوم داشته که یکی ام کلثوم کبری فرزند حضرت زهرا (س) بوده که قبل از واقعه کربلا از دنیا رفت و دیگری که مادرش کنیز بود، در کربلا حضور داشته و در [[کوفه]] خطبه خوانده است. وی همسر [[مسلم بن عقیل]] بوده است.<ref>امین، اعیان الشیعه، ج۱، | در مقابل، برخی منابع به غیر فاطمی بودن ام کلثوم حاضر در کربلا تصریح کردهاند.<ref>بری، الجوهره فی نسب الامام علی و آله، ۱۴۰۲ق، ص۴۵.</ref> [[سید محسن امین]] این مسئله را رد کرده و میگوید: امیرمؤمنان(ع) دو دختر به نام ام کلثوم داشته که یکی ام کلثوم کبری فرزند حضرت زهرا (س) بوده که قبل از واقعه کربلا از دنیا رفت و دیگری که مادرش کنیز بود، در کربلا حضور داشته و در [[کوفه]] خطبه خوانده است. وی همسر [[مسلم بن عقیل]] بوده است.<ref>امین، اعیان الشیعه، دار التعارف، ج۱، ص۳۲۷؛ ج۳، ص۴۸۴.</ref> | ||
===خطبه ام کلثوم در کوفه=== | ===خطبه ام کلثوم در کوفه=== | ||
ام کلثوم از جمله کسانی | ام کلثوم از جمله کسانی{{یادداشت|امام سجاد(ع)، حضرت زینب(س) و فاطمه دختر امام حسین(ع) نیز در کوفه خطبه خواندند (ر.ک: سید بن طاووس، لهوف، ص۱۸۱).}} است که بعد از [[شهادت]] [[امام حسین(ع)]]، در [[کوفه]] [[خطبه]] خوانده است.<ref>ر.ک: ابن طاووس، لهوف (۱۳۷۸ش)، ص۱۸۱.</ref> | ||
{{طومار|ارتفاع=۱۴}} | {{طومار|ارتفاع=۱۴}} | ||
راوی گوید: امّ کلثوم دختر امیرالمؤمنین(ع) در حالی که صدایش به گریه بلند بود، از پشت پرده هودج این خطبه را در آن روز قرائت کرد: | راوی گوید: امّ کلثوم دختر امیرالمؤمنین(ع) در حالی که صدایش به گریه بلند بود، از پشت پرده هودج این خطبه را در آن روز قرائت کرد: | ||
ای اهل کوفه! بدا به حال شما، چرا حسین را خوار کردید و او را کشتید و اموال او را به غارت بردید و زنان او را اسیر نمودید و آنگاه بر او گریه میکنید؟ وای بر شما، هلاکت و بدبختی بر شما باد. آیا میدانید چه داهیه و کار بزرگی مرتکب شدید و چه جنایتی به گردن گرفتید و چه خونهایی به ناحق ریختید و چه پردهنشینانی را از پرده بیرون افکندید و چه خانوادهای را از زینت و زیور عریان کردید و چه اموالی را به غارت بردید؟ و کسی را کشتید که بعد از رسول خدا(ص) هیچ کس به مقام او نمیرسید. رحم از دلهای شما برداشته شد. «آگاه باشید که حزب خداوند رستگاراناند و حزب شیطان زیانکاران».<ref> | ای اهل کوفه! بدا به حال شما، چرا حسین را خوار کردید و او را کشتید و اموال او را به غارت بردید و زنان او را اسیر نمودید و آنگاه بر او گریه میکنید؟ وای بر شما، هلاکت و بدبختی بر شما باد. آیا میدانید چه داهیه و کار بزرگی مرتکب شدید و چه جنایتی به گردن گرفتید و چه خونهایی به ناحق ریختید و چه پردهنشینانی را از پرده بیرون افکندید و چه خانوادهای را از زینت و زیور عریان کردید و چه اموالی را به غارت بردید؟ و کسی را کشتید که بعد از رسول خدا(ص) هیچ کس به مقام او نمیرسید. رحم از دلهای شما برداشته شد. «آگاه باشید که حزب خداوند رستگاراناند و حزب شیطان زیانکاران».<ref>سوره مجادله، آیه ۱۹.</ref> | ||
او سپس این اشعار را خواند: | او سپس این اشعار را خواند: | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
== راوی احادیث == | == راوی احادیث == | ||
از ام کلثوم، [[حدیث|روایاتی]] در منابع [[شیعه|شیعی]] نقل شده است. [[عبدالله مامقانی|مامقانی]] او را در زمره زنان راوی میشمارد و میگوید: «وی زنی جلیل القدر، فهیم و بلیغ بوده و او را از [[ثقه|ثقات]] میدانم».<ref>مامقانی، تنقیح المقال، ج۳، ص۷۳.</ref> اکثر این احادیث، درباره مصائب واردشده بر [[اهل بیت]] است. | از ام کلثوم، [[حدیث|روایاتی]] در منابع [[شیعه|شیعی]] نقل شده است. [[عبدالله مامقانی|مامقانی]] او را در زمره زنان راوی میشمارد و میگوید: «وی زنی جلیل القدر، فهیم و بلیغ بوده و او را از [[ثقه|ثقات]] میدانم».<ref>مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۵۲ق، ج۳، ص۷۳.</ref> اکثر این احادیث، درباره مصائب واردشده بر [[اهل بیت]] است. | ||
=== شهادت امام علی(ع) === | === شهادت امام علی(ع) === | ||
[[علامه مجلسی]] در روایتی طولانی مینویسد: | [[علامه مجلسی]] در روایتی طولانی مینویسد: | ||
::: «ام کلثوم گفت: شب نوزدهم [[رمضان]] که رسید برای [[افطار]] پدرم دو قرص نان جو و شیر و نمک آماده کردم. پس از فراغت [[نماز]] بر سر افطار حاضر شد. به غذایش نگاه کرد و با صدای بلند گریست و فرمود:... دخترم اگر یکی از این دو طعام را برنداری به خدا قسم چیزی نمیخورم... و قرص نانی با نمک خورد.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۴۲، | ::: «ام کلثوم گفت: شب نوزدهم [[رمضان]] که رسید برای [[افطار]] پدرم دو قرص نان جو و شیر و نمک آماده کردم. پس از فراغت [[نماز]] بر سر افطار حاضر شد. به غذایش نگاه کرد و با صدای بلند گریست و فرمود:... دخترم اگر یکی از این دو طعام را برنداری به خدا قسم چیزی نمیخورم... و قرص نانی با نمک خورد.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۲، ص۲۷۶–۲۷۸.</ref> | ||
[[شیخ مفید]] نقل میکند: | [[شیخ مفید]] نقل میکند: | ||
:::در شبی که [[علی(ع)]] فردای آن به [[شهادت]] رسید، تا صبح بیدار بود. ام کلثوم علت را جویا شد. حضرت فرمود: اگر شب را به صبح برسانم کشته میشوم. ام کلثوم پدر را باز داشت؛ اما امام(ع) فرمود: از مرگ گریزی نیست و از خانه به سمت [[مسجد]] خارج شد.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۶.</ref> | :::در شبی که [[علی(ع)]] فردای آن به [[شهادت]] رسید، تا صبح بیدار بود. ام کلثوم علت را جویا شد. حضرت فرمود: اگر شب را به صبح برسانم کشته میشوم. ام کلثوم پدر را باز داشت؛ اما امام(ع) فرمود: از مرگ گریزی نیست و از خانه به سمت [[مسجد]] خارج شد.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۶.</ref> | ||
همچنین ام کلثوم در پی شهادت [[امیرالمؤمنین (ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] در حالی که میگریست به [[ابن ملجم]] خطاب کرد: وای بر تو! خداوند تو را در دنیا و [[آخرت]] ذلیل ساخت و جایگاهت آتش ابدی [[جهنم]] خواهد بود.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۴۲، ص۲۸۹.</ref> | همچنین ام کلثوم در پی شهادت [[امیرالمؤمنین (ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] در حالی که میگریست به [[ابن ملجم]] خطاب کرد: وای بر تو! خداوند تو را در دنیا و [[آخرت]] ذلیل ساخت و جایگاهت آتش ابدی [[جهنم]] خواهد بود.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۲، ص۲۸۹.</ref> | ||
[[عبدالکریم بن احمد بن طاووس حلی]]، [[حدیث]]ی را از [[شیخ صدوق]] نقل میکند که در آن، ام کلثوم از [[وصیت]] امیرالمؤمنین به فرزندان، مراسم [[تشییع جنازه|تشییع]] و [[تدفین]] آن امام(ع) سخن میگوید. در بخشی از این روایت آمده است: | [[عبدالکریم بن احمد بن طاووس حلی]]، [[حدیث]]ی را از [[شیخ صدوق]] نقل میکند که در آن، ام کلثوم از [[وصیت]] امیرالمؤمنین به فرزندان، مراسم [[تشییع جنازه|تشییع]] و [[تدفین]] آن امام(ع) سخن میگوید. در بخشی از این روایت آمده است: | ||
:::... ام کلثوم گفت: هنگام دفن، قبر شکافته شد. نمیدانم سرورم (پدرم) در زمین دفن گردید یا به آسمان عروج کرد. ناگهان صدای تسلیتدهندهای را شنیدم که گفت: خداوند شما را در عزای سید و حجت [[خدا]] بر خلقش تعزیت دهد.<ref> | :::... ام کلثوم گفت: هنگام دفن، قبر شکافته شد. نمیدانم سرورم (پدرم) در زمین دفن گردید یا به آسمان عروج کرد. ناگهان صدای تسلیتدهندهای را شنیدم که گفت: خداوند شما را در عزای سید و حجت [[خدا]] بر خلقش تعزیت دهد.<ref>ابن طاووس حلی، فرحه الغری فی تعیین قبر امیر المؤمنین علی(ع)، مرکز الغدیر، ص۶۳، ۶۴.</ref> | ||
=== واقعه عاشورا و حوادث پس از آن === | === واقعه عاشورا و حوادث پس از آن === | ||
{{اصلی|واقعه کربلا}} | {{اصلی|واقعه کربلا}} | ||
# ابن طاووس میگوید: چون [[امام حسین(ع)|حسین]](ع) وداع کرد، ام کلثوم ندا سرداد و گفت: یا ابا عبدالله! وای بر ما بعد از مصیبت از دست دادن شما. امام(ع) هم ام کلثوم، [[حضرت زینب(س)|زینب]] (س) و [[رباب دختر امرؤ القیس|رباب]] را تسلی داد.<ref>ابن طاووس، لهوف، ص۸۲.</ref> | # ابن طاووس میگوید: چون [[امام حسین(ع)|حسین]](ع) وداع کرد، ام کلثوم ندا سرداد و گفت: یا ابا عبدالله! وای بر ما بعد از مصیبت از دست دادن شما. امام(ع) هم ام کلثوم، [[حضرت زینب(س)|زینب]] (س) و [[رباب دختر امرؤ القیس|رباب]] را تسلی داد.<ref>ابن طاووس، لهوف، ص۸۲.</ref> | ||
# در جریان اسارت، هنگامی که کوفیان برای اطفال غذا آوردند ام کلثوم فریاد زد و گفت: ای اهل [[کوفه]] [[صدقه]] بر ما ([[اهل بیت|اهلبیت]] پیامبر) حرام است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۱۴.</ref> | # در جریان اسارت، هنگامی که کوفیان برای اطفال غذا آوردند ام کلثوم فریاد زد و گفت: ای اهل [[کوفه]] [[صدقه]] بر ما ([[اهل بیت|اهلبیت]] پیامبر) حرام است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۱۱۴.</ref> | ||
# روایتی که به هنگام ورود کاروان اسرا به [[شام]]، ام کلثوم از [[شمر]] خواست که سرهای شهدا را از میان اسیران به سمتی ببرد که همه نگاهها به آن طرف برود و نظاره به سوی آنان کمتر شود.<ref>ابن طاووس، لهوف، ص۱۷۴.</ref> | # روایتی که به هنگام ورود کاروان اسرا به [[شام]]، ام کلثوم از [[شمر]] خواست که سرهای شهدا را از میان اسیران به سمتی ببرد که همه نگاهها به آن طرف برود و نظاره به سوی آنان کمتر شود.<ref>ابن طاووس، لهوف، ص۱۷۴.</ref> | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۲: | ||
در باب زمان وفات ام کلثوم و چگونگی آن نیز اختلاف است. | در باب زمان وفات ام کلثوم و چگونگی آن نیز اختلاف است. | ||
# بسیاری از منابع، رحلت او و فرزندش زید را در یک زمان دانستهاند تا آن جا که [[نماز میت]] بر بدن هر دو با هم خوانده شد.<ref>مرتضی زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۱۵، ص۸۱۳.</ref> | # بسیاری از منابع، رحلت او و فرزندش زید را در یک زمان دانستهاند تا آن جا که [[نماز میت]] بر بدن هر دو با هم خوانده شد.<ref>مرتضی زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۱۵، ص۸۱۳.</ref> | ||
#عدهای وفات آنان را حدود سال ۵۰ ق و در زمان سلطنت [[معاویه]] میدانند.<ref>صفدی، الوافی بالوفیات، ج۱۵، ص۲۴؛ امین، اعیان الشیعه، ج۳، ص۴۸۵.</ref> | #عدهای وفات آنان را حدود سال ۵۰ ق و در زمان سلطنت [[معاویه]] میدانند.<ref>صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۲۰ق، ج۱۵، ص۲۴؛ امین، اعیان الشیعه، دار التعارف، ج۳، ص۴۸۵.</ref> | ||
#برخی گفتهاند: وفات آنان در زمان حکومت [[عبدالملک بن مروان]] (۷۳ – ۸۶ ق) بوده است.<ref>صنعانی، المصنف، ج۶، ص۱۶۴.</ref> | #برخی گفتهاند: وفات آنان در زمان حکومت [[عبدالملک بن مروان]] (۷۳ – ۸۶ ق) بوده است.<ref>صنعانی، المصنف، ج۶، ص۱۶۴.</ref> | ||
#[[مقریزی]] مینویسد: زمانی که همسر [[عون بن جعفر بن ابی طالب|عون بن جعفر]] بود از دنیا رفت.<ref>مقریزی، امتاع الاسماع، ج۵، ص۳۷۰.</ref> | #[[مقریزی]] مینویسد: زمانی که همسر [[عون بن جعفر بن ابی طالب|عون بن جعفر]] بود از دنیا رفت.<ref>مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۳۷۰.</ref> | ||
#ابن عبدالبر، وفات وی را در زمان امامت [[امام حسن]] (ع) ذکر میکند.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۹۵۶.</ref> | #ابن عبدالبر، وفات وی را در زمان امامت [[امام حسن]] (ع) ذکر میکند.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۹۵۶.</ref> | ||
#[[ابن طیفور]] نیز قائل به وفات او پس از سال [[سال ۶۱ هجری قمری|۶۱ ق]] و [[واقعه کربلا]] شده است.<ref>ابن طیفور، بلاغات النساء، | #[[ابن طیفور]] نیز قائل به وفات او پس از سال [[سال ۶۱ هجری قمری|۶۱ ق]] و [[واقعه کربلا]] شده است.<ref>ابن طیفور، بلاغات النساء، ۱۳۷۲ش، ص۲۳، ۲۴.</ref> | ||
=== نحوۀ وفات === | === نحوۀ وفات === | ||
درباره نحوه وفات هم آمده است کهام کلثوم و فرزندش زید بر اثر بیماری<ref>بغدادی، المنمق، ص۳۱۲.</ref> یا خورانیدن سم به آنان<ref>صنعانی، المصنف، ج۶، ص۱۶۴.</ref> از دنیا رفتهاند. | درباره نحوه وفات هم آمده است کهام کلثوم و فرزندش زید بر اثر بیماری<ref>ابن جبیب بغدادی، المنمق، ۱۴۱۵ق، ص۳۱۲.</ref> یا خورانیدن سم به آنان<ref>صنعانی، المصنف، ج۶، ص۱۶۴.</ref> از دنیا رفتهاند. | ||
== مدفن == | == مدفن == | ||
[[پرونده:ضریح ام کلثوم.jpg|بندانگشتی|[[ضریح]] ام کلثوم]] | [[پرونده:ضریح ام کلثوم.jpg|بندانگشتی|[[ضریح]] ام کلثوم]] | ||
[[حسن بن علی بن محمد طبری|عمادالدین طبری]] میگوید: | [[حسن بن علی بن محمد طبری|عمادالدین طبری]] میگوید: | ||
:::''روایت است کهام کلثوم خواهر [[امام حسین]](ع) در [[شام]] (سوریه) متوفی شد''.<ref>طبری، کامل بهایی، ج۲، ص۳۷۱.</ref> | :::''روایت است کهام کلثوم خواهر [[امام حسین]](ع) در [[شام]] (سوریه) متوفی شد''.<ref>طبری، کامل بهایی، المکتبةالحیدریه، ج۲، ص۳۷۱.</ref> | ||
[[ابن بطوطه]] در سفرنامهاش مینویسد: | [[ابن بطوطه]] در سفرنامهاش مینویسد: | ||
:::''در نزدیکی شهر شام و یک فرسخ مانده به آن، مزار ام کلثوم دختر [[علی بن ابی طالب]](ع) از فاطمه است.''<ref>ابن بطوطه، الرحله، ج۱، | :::''در نزدیکی شهر شام و یک فرسخ مانده به آن، مزار ام کلثوم دختر [[علی بن ابی طالب]](ع) از فاطمه است.''<ref>ابن بطوطه، الرحله، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۲۳.</ref> | ||
[[یاقوت حموی]] هم مینویسد: | [[یاقوت حموی]] هم مینویسد: | ||
:::''قبر ام کلثوم در راویه دمشق است''.<ref> | :::''قبر ام کلثوم در راویه دمشق است''.<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۳۹۹ق، ج۳، ص۲۰.</ref> | ||
ابن عساکر در این باره میگوید: | ابن عساکر در این باره میگوید: | ||
:::''این قبری که در راویه [[دمشق]] است مدفن ام کلثوم، دختر علی بن ابیطالب(ع) از فاطمه نیست... وی در [[مدینه]] درگذشت و در [[قبرستان بقیع]] مدفون گردید''.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۲، ص۳۰۹.</ref> | :::''این قبری که در راویه [[دمشق]] است مدفن ام کلثوم، دختر علی بن ابیطالب(ع) از فاطمه نیست... وی در [[مدینه]] درگذشت و در [[قبرستان بقیع]] مدفون گردید''.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۳۰۹.</ref> | ||
برخی نیز گفتهاند که این قبر، مدفن [[زینب کبری|زینب]] (س)، دختر علی(ع) و فاطمه (س) است که کنیهاش ام کلثوم است.<ref>البیطار، حلیة البشر، | برخی نیز گفتهاند که این قبر، مدفن [[زینب کبری|زینب]] (س)، دختر علی(ع) و فاطمه (س) است که کنیهاش ام کلثوم است.<ref>البیطار، حلیة البشر، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۱۲۸۳.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس2}} | {{پانویس2}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
*ابن اسحاق، محمد، سیره ابن اسحاق، قم، دفتر تاریخ و مطالعات اسلامی، ۱۴۱۰ ه. | *ابن اسحاق، محمد، سیره ابن اسحاق، قم، دفتر تاریخ و مطالعات اسلامی، ۱۴۱۰ ه. | ||
*ابن بطوطة، محمد بن عبد الله، | *ابن بطوطة، محمد بن عبد الله، رحلة ابن بطوطه، تحقیق عبدالهادی التازی، الرباط، أکادیمیة المملکةالمغربیة، ۱۴۱۷ق. | ||
*ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت،دار صادر، بیتا. | *ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت،دار صادر، بیتا. | ||
*ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب، نجف، المطبعه الحیدریه، ۱۳۷۶ق. | *ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب، نجف، المطبعه الحیدریه، ۱۳۷۶ق. | ||
*ابن | *ابن طاووس حلی، عبدالکریم بن احمد، فرحه الغری فی تعیین قبر امیر المؤمنیین علی(ع)، تحقیق سید تحسین آل شبیب موسوی، بیجا، مرکز الغدیر، بیتا. | ||
*ابن طیفور، ابوالفضل بن ابی طاهر، بلاغات النساء، قم، مکتبه بصیرتی، | *ابن طیفور، ابوالفضل بن ابی طاهر، بلاغات النساء، قم، مکتبه بصیرتی، ۱۳۷۲ش. | ||
*ابن عبدالبر، احمد بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۲ق. | *ابن عبدالبر، احمد بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۲ق. | ||
*ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق. | *ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق. | ||
*ابن عنبه، احمد بن علی، عمده الطالب فی انساب آل ابیطالب، نجف، المطبعه الحیدریه، ۱۳۸۰ق. | *ابن عنبه، احمد بن علی، عمده الطالب فی انساب آل ابیطالب، نجف، المطبعه الحیدریه، ۱۳۸۰ق. | ||
*البیطار، عبدالرزاق، حلیة البشر فی تاریخ القرن الثالث العشر، تحقیق محمد بهجه البیطار، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق. | |||
*امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعه، بیروت،دار التعارف، بیتا. | *امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعه، بیروت،دار التعارف، بیتا. | ||
*بری، محمد بن ابی بکر، الجوهره فی نسب الامام علی و آله، دمشق، | *بری، محمد بن ابی بکر، الجوهره فی نسب الامام علی و آله، دمشق، مکتبه النوری، ۱۴۰۲ق. | ||
*بغدادی، | *ابن حبیب بغدادی، المنمق فی اخبار قریش، تحقیق خورشید احمد فاروق، بیروت، عالم الکتب، چاپ اول، ۱۴۱۵ق. | ||
*بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، بیروت، دارالفکر، ۱۴۲۰ق. | *بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، بیروت، دارالفکر، ۱۴۲۰ق. | ||
*حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، بیروت،دار احیاء التراث، ۱۳۹۹ق. | *حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، بیروت،دار احیاء التراث، ۱۳۹۹ق. | ||
*دخیل, علی محمدعلی, اعلام النساء، دارالاسلامیة, بیروت، ۱۴۱۲ق. | *دخیل, علی محمدعلی, اعلام النساء، دارالاسلامیة, بیروت، ۱۴۱۲ق. | ||
خط ۱۸۵: | خط ۱۸۴: | ||
*طبری، محمدبن جریر، تاریخ الامم و الملوک، بیروت، مؤسسه الاعلمی، ۱۴۰۳ق. | *طبری، محمدبن جریر، تاریخ الامم و الملوک، بیروت، مؤسسه الاعلمی، ۱۴۰۳ق. | ||
*طبری، عمادالدین، کامل البهائی، قم، المکتبه الحیدریه، بیتا. | *طبری، عمادالدین، کامل البهائی، قم، المکتبه الحیدریه، بیتا. | ||
*طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، تهران، دارالکتب الاسلامیه، | *طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۴ش. | ||
*ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابه فی تمییز الصحابه، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق. | *ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابه فی تمییز الصحابه، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق. | ||
*علوی، محمد بن علی، المجدی فی انساب الطالبین، قم، مکتبه المرعشی النجفی، ۱۴۰۹ق. | *علوی، محمد بن علی، المجدی فی انساب الطالبین، قم، مکتبه المرعشی النجفی، ۱۴۰۹ق. | ||
*قمی، شیخ عباس، الکنی و الالقاب، تهران، مکتبه الصدر، بیتا. | *قمی، شیخ عباس، الکنی و الالقاب، تهران، مکتبه الصدر، بیتا. | ||
*کلینی، محمد بن یعقوب، | *کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علی اکبر غفاری، تهران،دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش. | ||
*مامقانی، عبدالله بن محمد، تنقیح المقال فی علم الرجال، نجف، | *مامقانی، عبدالله بن محمد، تنقیح المقال فی علم الرجال، نجف، بی نا، ۱۳۵۲ق. | ||
*مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق. | *مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق. | ||
*مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، محقق:داغر، یوسف اسعد، قم، موسسهدار الهجره، ۱۴۰۹ق. | *مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، محقق:داغر، یوسف اسعد، قم، موسسهدار الهجره، ۱۴۰۹ق. | ||
خط ۱۹۶: | خط ۱۹۵: | ||
*مفید، محمد بن محمد بن نعمان، المسائل العکبریه، بیروت، دارالمفید، ۱۴۱۴ق. | *مفید، محمد بن محمد بن نعمان، المسائل العکبریه، بیروت، دارالمفید، ۱۴۱۴ق. | ||
*مقریزی، احمد بن علی، امتاع الاسماع، تحقیق عبدالحمید النمیسی، بیروت، دارالکتب، ۱۴۲۰ق. | *مقریزی، احمد بن علی، امتاع الاسماع، تحقیق عبدالحمید النمیسی، بیروت، دارالکتب، ۱۴۲۰ق. | ||
*نیشابوری، محمد بن الفتال، روضه الواعظین، قم، الشریف الرضی، | *نیشابوری، محمد بن الفتال، روضه الواعظین، قم، الشریف الرضی، ۱۳۶۸ق. | ||
*نویری، شهاب الدین احمد، نهایه الارب فی فنون الادب، قاهره، دارالکتب و الوثائق القومیه، ۱۴۲۳ق. | *نویری، شهاب الدین احمد، نهایه الارب فی فنون الادب، قاهره، دارالکتب و الوثائق القومیه، ۱۴۲۳ق. | ||
*یعقوبی، ابن واضح، تاریخ یعقوبی، نجف، المکتبه الحیدریه، ۱۳۸۴ق. | *یعقوبی، ابن واضح، تاریخ یعقوبی، نجف، المکتبه الحیدریه، ۱۳۸۴ق. | ||
خط ۲۲۲: | خط ۲۲۱: | ||
| عکس = <!--نمیخواهد، ندارد، دارد-->دارد | | عکس = <!--نمیخواهد، ندارد، دارد-->دارد | ||
| ناوبری = <!--نمیخواهد، ندارد، دارد-->دارد | | ناوبری = <!--نمیخواهد، ندارد، دارد-->دارد | ||
| رعایت شیوهنامه ارجاع = <!--ندارد، دارد--> | | رعایت شیوهنامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->دارد | ||
| کپیکاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->ندارد | | کپیکاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->ندارد | ||
| استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل | | استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل |