confirmed، templateeditor
۱۱٬۴۸۵
ویرایش
جز (ویکی سازی) |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
وی را '''اسداللّه''' و '''اسد رسول اللّه''' لقب دادهاند.<ref>رجوع کنید به واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۶۸.</ref> این لقب، پس از شهادت حمزه، توسط [[جبرئیل]] به پیامبر گفته شد.<ref> واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۹۰.</ref> | وی را '''اسداللّه''' و '''اسد رسول اللّه''' لقب دادهاند.<ref>رجوع کنید به واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۶۸.</ref> این لقب، پس از شهادت حمزه، توسط [[جبرئیل]] به پیامبر گفته شد.<ref> واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۹۰.</ref> | ||
یکی دیگر از القاب مهم حمزه [[سیدالشهداء]] میباشد.<ref>نهج البلاغة، نامه ۲۸</ref> [[مرتضی مطهری]] لقب [[سیدالشهداء]] را برای حمزه، مقید و برای [[امام حسین(ع)]]، مطلق میشمارد و بر این نکته تاریخی تأکید میورزد که این لقب قبل از عاشورا مخصوص حمزه بود ولی بعد از عاشورا لقب [[امام حسین(ع)]] شد و حمزه، سیدالشهدای زمان خودش است ولی [[امام حسین(ع)]] سیدالشهدای همه زمانهاست همان طور که [[مریم]]، سرور بانوان دوران خودش است ولی [[فاطمه(س)]]، سرور زنان همه دوران ها.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۴، ص۴۶۵-۴۶۶.</ref> [[ملاصالح مازندرانی]] همین نظر را قبل از [[مرتضی مطهری]] مطرح کرده است.<ref>مازندرانی، شرح اصول کافی، ۱۴۲۱ق، ج۱۱، ص۳۶۸.</ref> | یکی دیگر از القاب مهم حمزه [[سیدالشهداء]] میباشد.<ref>نهج البلاغة، نامه ۲۸</ref> [[مرتضی مطهری]] لقب [[سیدالشهداء]] را برای حمزه، مقید و برای [[امام حسین(ع)]]، مطلق میشمارد و بر این نکته تاریخی تأکید میورزد که این لقب قبل از [[عاشورا]] مخصوص حمزه بود ولی بعد از عاشورا لقب [[امام حسین(ع)]] شد و حمزه، سیدالشهدای زمان خودش است ولی [[امام حسین(ع)]] سیدالشهدای همه زمانهاست همان طور که [[مریم]]، سرور بانوان دوران خودش است ولی [[فاطمه(س)]]، سرور زنان همه دوران ها.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۴، ص۴۶۵-۴۶۶.</ref> [[ملاصالح مازندرانی]] همین نظر را قبل از [[مرتضی مطهری]] مطرح کرده است.<ref>مازندرانی، شرح اصول کافی، ۱۴۲۱ق، ج۱۱، ص۳۶۸.</ref> | ||
== فرزندان == | == فرزندان == | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
نامهای گوناگونی که برای دختران حمزه در منابع ذکر شده، به تصریح بیشتر منابع، همه به یک تن بازمی گردند که نام مرجَّح یا اُمامه است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به بلاذری،انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۲۸۳؛ ابن اثیر، اسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۲۱، ۱۴۷، ۱۹۹، ۲۱۹، ۳۷۸</ref> نام امامه را در شمار راویان [[حدیث غدیر| حدیث غدیرخم]] نیز درج کردهاند.<ref>امینی، الغدیر، ج۱، ص۱۳۹</ref> | نامهای گوناگونی که برای دختران حمزه در منابع ذکر شده، به تصریح بیشتر منابع، همه به یک تن بازمی گردند که نام مرجَّح یا اُمامه است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به بلاذری،انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۲۸۳؛ ابن اثیر، اسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۲۱، ۱۴۷، ۱۹۹، ۲۱۹، ۳۷۸</ref> نام امامه را در شمار راویان [[حدیث غدیر| حدیث غدیرخم]] نیز درج کردهاند.<ref>امینی، الغدیر، ج۱، ص۱۳۹</ref> | ||
{{شجرهنامه پیامبر اسلام}} | {{شجرهنامه پیامبر اسلام}} | ||
== پیش از اسلام == | == پیش از اسلام == | ||
حمزه در [[جنگهای فجار|جنگهای فِجار]] و در پیمان [[حلف الفضول]] شرکت داشته است. وی با [[ابوطالب]] و دیگر عموهای پیامبر(ص) در خواستگاری [[خدیجه]] نیز حاضر بوده است؛ حتی برخی از منابع، با وجود فاصله سنی کم او با پیامبر(ص) و خواندن خطبه [[ازدواج]] توسط [[ابوطالب]]، در ماجرای خواستگاری خدیجه فقط از حمزه نام بردهاند.<ref> ابن هشام، السیرة النبویة، قسم۱، ص۱۸۹ـ۱۹۰</ref> | حمزه در [[جنگهای فجار|جنگهای فِجار]] و در پیمان [[حلف الفضول]] شرکت داشته است. وی با [[ابوطالب]] و دیگر عموهای پیامبر(ص) در [[خواستگاری]] [[خدیجه]] نیز حاضر بوده است؛ حتی برخی از منابع، با وجود فاصله سنی کم او با پیامبر(ص) و خواندن خطبه [[ازدواج]] توسط [[ابوطالب]]، در ماجرای خواستگاری خدیجه فقط از حمزه نام بردهاند.<ref> ابن هشام، السیرة النبویة، قسم۱، ص۱۸۹ـ۱۹۰</ref> | ||
در سالی که [[قریش|قُرَیش]] به قحطی و خشکسالی سختی گرفتار شده بود، در پی پیشنهاد پیامبر(ص) برای کمک به ابوطالب که فردی عیال وار بود، حمزه سرپرستی [[جعفر بن ابی طالب|جعفر]] را به عهده گرفت<ref> رجوع کنید به ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۲۶</ref> {{یادداشت|طبری به جای حمزه از [[عباس بن عبدالمطلب|عباس]] نام برده است.(طبری، تاریخ، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۱۳)}} | در سالی که [[قریش|قُرَیش]] به قحطی و خشکسالی سختی گرفتار شده بود، در پی پیشنهاد پیامبر(ص) برای کمک به [[ابوطالب]] که فردی عیال وار بود، حمزه سرپرستی [[جعفر بن ابی طالب|جعفر]] را به عهده گرفت<ref> رجوع کنید به ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۲۶</ref> {{یادداشت|طبری به جای حمزه از [[عباس بن عبدالمطلب|عباس]] نام برده است.(طبری، تاریخ، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۱۳)}} | ||
حمزه شکارچی بود و به شکار میپرداخت.<ref> ابن حبیب، المُنَمَّق، ۱۴۰۵ق، ص۲۴۳</ref> او در روزگار [[جاهلیت]]، از جمله فرزندان [[عبدالمطلب]] بود که در قریش ریاست یافتند و چنان جایگاهی داشت که بعضی با او پیمان میبستند.<ref> رجوع کنید به ابن حبیب، المُنَمَّق، ۱۴۰۵ق، ص۲۴۳.</ref> | حمزه شکارچی بود و به شکار میپرداخت.<ref> ابن حبیب، المُنَمَّق، ۱۴۰۵ق، ص۲۴۳</ref> او در روزگار [[جاهلیت]]، از جمله فرزندان [[عبدالمطلب]] بود که در [[قریش]] ریاست یافتند و چنان جایگاهی داشت که بعضی با او پیمان میبستند.<ref> رجوع کنید به ابن حبیب، المُنَمَّق، ۱۴۰۵ق، ص۲۴۳.</ref> | ||
== پس از اسلام == | == پس از اسلام == | ||
[[پرونده:ایمان آوردن حمزه به اسلام- کتاب سیره النبی- قرن یازدهم.jpg|alt=ایمان آوردن حمزه به اسلام و پیامبر(ص) در کتاب سیره النبی که در قرن یازدهم هجری به دستور سلطان مراد سوم حاکم عثمانی و توسط سید سلیمان کسیم پاشا تهیه شده است.|thumb|ایمان آوردن حمزه به [[اسلام]] و [[پیامبر(ص)]] در کتاب سیره النبی که در قرن یازدهم هجری به دستور [[سلطان مراد سوم]] [[حکومت عثمانی|حاکم عثمانی]] و توسط [[سید سلیمان کسیم پاشا]] تهیه شده است.]] | [[پرونده:ایمان آوردن حمزه به اسلام- کتاب سیره النبی- قرن یازدهم.jpg|alt=ایمان آوردن حمزه به اسلام و پیامبر(ص) در کتاب سیره النبی که در قرن یازدهم هجری به دستور سلطان مراد سوم حاکم عثمانی و توسط سید سلیمان کسیم پاشا تهیه شده است.|thumb|ایمان آوردن حمزه به [[اسلام]] و [[پیامبر(ص)]] در کتاب سیره النبی که در قرن یازدهم هجری به دستور [[سلطان مراد سوم]] [[حکومت عثمانی|حاکم عثمانی]] و توسط [[سید سلیمان کسیم پاشا]] تهیه شده است.]] | ||
روزی که پیامبر(ص) خویشان نزدیک خود را برای دعوت به [[اسلام]] گردآورد ([[یوم الإنذار]])، حمزه نیز حضور داشت.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۱۹ـ۳۲۰</ref> حمزه حتی در زمانی که هنوز مسلمان نشده بود، همچون [[ابوطالب]]، از پیامبر اکرم(ص) در مقابل آزار مشرکان حمایت میکرد. طبق برخی از نقلهای تاریخی، حمزه توهینهای [[ابولهب]] و سایر مشرکان به پیامبر(ص) را تلافی میکرد.<ref>رجوع کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۴۹</ref> | روزی که [[پیامبر(ص)]] خویشان نزدیک خود را برای دعوت به [[اسلام]] گردآورد ([[یوم الإنذار]])، حمزه نیز حضور داشت.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۱۹ـ۳۲۰</ref> حمزه حتی در زمانی که هنوز مسلمان نشده بود، همچون [[ابوطالب]]، از پیامبر اکرم(ص) در مقابل آزار مشرکان حمایت میکرد. طبق برخی از نقلهای تاریخی، حمزه توهینهای [[ابولهب]] و سایر مشرکان به پیامبر(ص) را تلافی میکرد.<ref>رجوع کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۴۹</ref> | ||
=== مسلمان شدن === | === مسلمان شدن === | ||
روزی [[ابوجهل]] نزدیک [[کوه صفا|کوه صَفا]] به [[پیامبر(ص)]] برخورد و سخنانی ناشایست به وی گفت. پیامبر(ص) بدو پاسخی نداد. کنیزی در آنجا بود و این ماجرا را دید. دیری نگذشت که حمزه از شکار به [[مکه]] بازگشت. عادت حمزه چنان بود که چون از شکار برمی گشت، [[کعبه]] را طواف میکرد، سپس به انجمنهای [[قریش]] میرفت و با آنان سخن میگفت. قریش حمزه را به سبب جوانمردیهایش دوست میداشتند. این بار که حمزه به عادت خود به دیدن آشنایان مشغول بود، آن کنیز نزد او رفت و گفت: نبودی تا ببینی ابوجهل به | روزی [[ابوجهل]] نزدیک [[کوه صفا|کوه صَفا]] به [[پیامبر(ص)]] برخورد و سخنانی ناشایست به وی گفت. پیامبر(ص) بدو پاسخی نداد. کنیزی در آنجا بود و این ماجرا را دید. دیری نگذشت که حمزه از شکار به [[مکه]] بازگشت. عادت حمزه چنان بود که چون از شکار برمی گشت، [[کعبه]] را طواف میکرد، سپس به انجمنهای [[قریش]] میرفت و با آنان سخن میگفت. قریش حمزه را به سبب جوانمردیهایش دوست میداشتند. این بار که حمزه به عادت خود به دیدن آشنایان مشغول بود، آن کنیز نزد او رفت و گفت: نبودی تا ببینی ابوجهل به برادرزاده ات چه گفت. حمزه به سروقت ابوجهل رفت، او را دید که در [[مسجدالحرام]] در میان مردم نشسته است. کمان خود را بر سر وی کوفت، چنان که سر ابوجهل زخمی بزرگ برداشت. سپس گفت: «تو محمد را دشنام میدهی، مگر نمیدانی من به دین او درآمدهام. هر چه او بگوید من هم میگویم ». [[بنی مخزوم]] خواستند به یاری ابوجهل برخیزند، لکن وی گفت: حمزه را بگذارید، چه من برادرزاده او را دشنامهای ناخوشایند دادهام. این پیشامد سبب شد که حمزه در شمار مسلمانان درآید. از آن پس، [[قریش]] چون دیدند محمد پیشتیبانی قوی مانند حمزه دارد و او را از آسیب آنان نگاه خواهد داشت، کمتر متعرض وی شدند. <ref> ابن هشام، السیرة النبویة، قسم۱، ص۲۹۱ـ۲۹۲</ref> | ||
براساس روایتی از [[امام سجاد(ع)]]، عامل اسلام آوردن حمزه، غیرت او در ماجرایی بود که مشرکان بچهدان شتری را روی سر پیامبر(ص) انداختند.<ref>رجوع کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۴۹، ج۲، ص۳۰۸</ref> با این حال، برخی از محققان معتقدند اسلامِ حمزه از ابتدا، مبتنی بر آگاهی و شناخت بوده است.<ref>عاملی، الصحیح من سیرة النبی، ج۳، ص۱۵۳ـ۱۵۴</ref> | براساس روایتی از [[امام سجاد(ع)]]، عامل [[اسلام]] آوردن حمزه، غیرت او در ماجرایی بود که مشرکان بچهدان شتری را روی سر پیامبر(ص) انداختند.<ref>رجوع کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۴۹، ج۲، ص۳۰۸</ref> با این حال، برخی از محققان معتقدند اسلامِ حمزه از ابتدا، مبتنی بر آگاهی و شناخت بوده است.<ref>عاملی، الصحیح من سیرة النبی، ج۳، ص۱۵۳ـ۱۵۴</ref> | ||
اسلام آوردن وی را در سال دوم یا ششم [[بعثت]] و قبل از مسلمان شدن [[ابوذر]] دانستهاند.<ref>ابن عبدالبرّ، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۶۹.</ref> مسلمان شدن حمزه در گرویدن خویشان او به اسلام مؤثر بود.<ref> رجوع کنید به ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۲۳</ref> | اسلام آوردن وی را در سال دوم یا ششم [[بعثت]] و قبل از مسلمان شدن [[ابوذر]] دانستهاند.<ref>ابن عبدالبرّ، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۶۹.</ref> مسلمان شدن حمزه در گرویدن خویشان او به اسلام مؤثر بود.<ref> رجوع کنید به ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۲۳</ref> | ||
خط ۶۶: | خط ۶۵: | ||
=== حضور در مدینه === | === حضور در مدینه === | ||
حمزه در [[عقد اخوت|پیمان برادری]] مسلمانان در مکه با [[زید بن حارثه]] برادر شده و در روز [[غزوه احد|اُحُد]] هم او را وصی خود کرد. <ref>رجوع کنید به ابن هشام، السیرة النبویة، قسم ۱، ص۵۰۵</ref> در پیمان برادری مدینه، پیش از [[غزوه بدر|بدر]]، حمزه با کلثوم بن هدم برادر شد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۷۰</ref> | حمزه در [[عقد اخوت|پیمان برادری]] مسلمانان در [[مکه]] با [[زید بن حارثه]] برادر شده و در روز [[غزوه احد|اُحُد]] هم او را وصی خود کرد. <ref>رجوع کنید به ابن هشام، السیرة النبویة، قسم ۱، ص۵۰۵</ref> در پیمان برادری مدینه، پیش از [[غزوه بدر|بدر]]، حمزه با کلثوم بن هدم برادر شد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۷۰</ref> | ||
پیامبر اکرم(ص) نخستین پرچم نبرد را در [[ماه رمضان]] [[سال اول هجرت]] برای حمزه بست تا [[سریه|سریهای]] را برای حمله به کاروان تجاری [[قریش]] که از [[شام]] به [[مکه]] بازمی گشت، رهبری کند. حمزه به همراه ۳۰ تن - از [[مهاجران]] و از [[انصار]] - تا ناحیه عیص در ساحل دریا پیش رفت و در آنجا، با ۳۰۰ سوار از [[مشرکان مکه]] به فرماندهی [[ابوجهل]] روبه رو شد. با وساطت [[مجدی بن عمرو جهنی|مَجدی بن عَمرو جُهَنی]] که با هر دو دسته قرار صلح داشت، جنگی روی نداد و هر دو سپاه بازگشتند.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۹.</ref> حمزه همچنین در غزوات [[غزوه ابواء|اَبواء یا وَدّان]]، [[غزوه ذوالعشیره|ذوالعُشَیره]] و [[غزوه بنی قینقاع|بنی قَینُقاع]] پرچم دار بود.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۸ـ۹ و ج۳، ص۱۰</ref> | پیامبر اکرم(ص) نخستین پرچم نبرد را در [[ماه رمضان]] [[سال اول هجرت]] برای حمزه بست تا [[سریه|سریهای]] را برای حمله به کاروان تجاری [[قریش]] که از [[شام]] به [[مکه]] بازمی گشت، رهبری کند. حمزه به همراه ۳۰ تن - از [[مهاجران]] و از [[انصار]] - تا ناحیه عیص در ساحل دریا پیش رفت و در آنجا، با ۳۰۰ سوار از [[مشرکان مکه]] به فرماندهی [[ابوجهل]] روبه رو شد. با وساطت [[مجدی بن عمرو جهنی|مَجدی بن عَمرو جُهَنی]] که با هر دو دسته قرار صلح داشت، جنگی روی نداد و هر دو سپاه بازگشتند.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۹.</ref> حمزه همچنین در غزوات [[غزوه ابواء|اَبواء یا وَدّان]]، [[غزوه ذوالعشیره|ذوالعُشَیره]] و [[غزوه بنی قینقاع|بنی قَینُقاع]] پرچم دار بود.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۸ـ۹ و ج۳، ص۱۰</ref> |