Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۲٬۰۰۵
ویرایش
جز (←دین ورقه بن نوفل: اصلاح) |
جز (←دین ورقه بن نوفل: ویرایش جزیی) |
||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
ورقه بن نوفل را [[اهل کتاب]]<ref> زندانی، بینات الرسول(ص) و معجزاته، قاهره،ص۲۳.</ref> و از جمله هدایت یافتگان زمان [[جاهلیت]] دانسته<ref> یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۱، ص۲۵۷؛ ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ۱۴۰۳ق، ص۴۹۱.</ref> که با دین قوم خود به مخالفت پرداخت<ref>ابن اسحاق، سیرة ابن اسحاق، ۱۴۱۰ق، ص۱۱۵؛ ابن طاووس، سعد السعود، قم، ص۲۱۵.</ref>و از [[شرک]] و بتپرستی دوری گزید<ref>بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۲،ص:۱۲۰؛ زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۸،ص:۱۱۵؛ مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۵، ص۲۰۴.</ref> و در سفری به [[شام]]،<ref>قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۳۵؛ ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۳۳۰.</ref> دین [[حنیف|حنیف ابراهیم]]<ref>صالحی الشامی، سبل الهدی، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۱۲۶؛ مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۵، ص۱۱۸.</ref> یا دین [[نصرانی]] را برگزید.<ref> ابن قتیبة دینوری، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۵۹؛ ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ۱۴۰۳ق، ص۴۹۱؛ ماوردی، أعلام النبوة، ۱۴۰۹ق، ص۲۳۸؛ بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۱۲۰.</ref> {{یادداشت|ورقه بن نوفل در زمان جاهلیت به همراه چند نفر، اَعمال و رفتار بتپرستان را تقبیح(ابن اسحاق، سیرة ابن اسحاق، ۱۴۱۰ق، ص۱۱۵؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵، ج۳، ص۴۲۳؛ ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۴۰۶.) و برای تحقیق و به دست آوردن دین حقیقی به شام سفر کرد(قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۳۵؛ ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۳۳۰.) و در نهایت بنا به گفته برخی در منطقه موصل در ملاقات با یک راهب مسیحی که به او وعده یافتن حقیقت در سرزمین مکه داده بود(بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۱۲۴،۱۴۴.) به مسیحیت ایمان آورد(ابن عبد البر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۶۱۶.) و این اعتقاد بنابه گفته خودش، تا زمان رسیدن به دین جدید بود.(ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۳۳۰.)}} وی ذبح حیوانات دوران جاهلیت را قبول نداشت<ref>زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۸، ص۱۱۵.</ref> و [[خمر]]<ref>ابن عبد البر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۸۱۹؛ مقریزی، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۳۶۵.</ref> و [[ازلام]] را [[حرام]] میدانست.<ref>ابن حبیب، المحبر، بیروت، ص۲۳۷؛ بغدادی، المنمق، ۱۴۰۵ق، ص۴۲۲.</ref> | ورقه بن نوفل را [[اهل کتاب]]<ref> زندانی، بینات الرسول(ص) و معجزاته، قاهره،ص۲۳.</ref> و از جمله هدایت یافتگان زمان [[جاهلیت]] دانسته<ref> یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۱، ص۲۵۷؛ ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ۱۴۰۳ق، ص۴۹۱.</ref> که با دین قوم خود به مخالفت پرداخت<ref>ابن اسحاق، سیرة ابن اسحاق، ۱۴۱۰ق، ص۱۱۵؛ ابن طاووس، سعد السعود، قم، ص۲۱۵.</ref>و از [[شرک]] و بتپرستی دوری گزید<ref>بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۲،ص:۱۲۰؛ زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۸،ص:۱۱۵؛ مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۵، ص۲۰۴.</ref> و در سفری به [[شام]]،<ref>قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۳۵؛ ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۳۳۰.</ref> دین [[حنیف|حنیف ابراهیم]]<ref>صالحی الشامی، سبل الهدی، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۱۲۶؛ مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۵، ص۱۱۸.</ref> یا دین [[نصرانی]] را برگزید.<ref> ابن قتیبة دینوری، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۵۹؛ ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ۱۴۰۳ق، ص۴۹۱؛ ماوردی، أعلام النبوة، ۱۴۰۹ق، ص۲۳۸؛ بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۱۲۰.</ref> {{یادداشت|ورقه بن نوفل در زمان جاهلیت به همراه چند نفر، اَعمال و رفتار بتپرستان را تقبیح(ابن اسحاق، سیرة ابن اسحاق، ۱۴۱۰ق، ص۱۱۵؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵، ج۳، ص۴۲۳؛ ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۴۰۶.) و برای تحقیق و به دست آوردن دین حقیقی به شام سفر کرد(قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۳۵؛ ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۳۳۰.) و در نهایت بنا به گفته برخی در منطقه موصل در ملاقات با یک راهب مسیحی که به او وعده یافتن حقیقت در سرزمین مکه داده بود(بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۱۲۴،۱۴۴.) به مسیحیت ایمان آورد(ابن عبد البر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۶۱۶.) و این اعتقاد بنابه گفته خودش، تا زمان رسیدن به دین جدید بود.(ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۳۳۰.)}} وی ذبح حیوانات دوران جاهلیت را قبول نداشت<ref>زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۸، ص۱۱۵.</ref> و [[خمر]]<ref>ابن عبد البر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۸۱۹؛ مقریزی، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۳۶۵.</ref> و [[ازلام]] را [[حرام]] میدانست.<ref>ابن حبیب، المحبر، بیروت، ص۲۳۷؛ بغدادی، المنمق، ۱۴۰۵ق، ص۴۲۲.</ref> | ||
در مورد [[اسلام]] آوردن ورقه بن نوفل<ref>ابن أثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۶۷۱.</ref> و یا باقی بودن به دین نصرانی اختلاف نظر وجود دارد<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۸۷-۸۸.</ref> عدهای معتقدند وی پس از [[بعثت]] پیامبر(ص)، او را تصدبق کرد و ایمان آورد؛<ref> مقریزی، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۳۴؛ ابن أثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۰۷.</ref> اما قبل از آغاز دعوت پیامبر(ص)<ref> | در مورد [[اسلام]] آوردن ورقه بن نوفل<ref>ابن أثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۶۷۱.</ref> و یا باقی بودن به دین نصرانی اختلاف نظر وجود دارد<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۸۷-۸۸.</ref> عدهای معتقدند وی پس از [[بعثت]] پیامبر(ص)، او را تصدبق کرد و ایمان آورد؛<ref> مقریزی، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۳۴؛ ابن أثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۰۷.</ref> اما قبل از آغاز دعوت پیامبر(ص)<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۱۸؛ زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۸، ص۱۱۵.</ref> در حالی که هدایت یافته بود از دنیا رفت<ref>مقدسی، البدء و التاریخ، بیتا، ج۵، ص۱۲۲.</ref> و حتی برخی او را محکوم به [[ایمان]] دانسته و اهل [[بهشت]] معرفی کردهاند.<ref> صالحی الشامی، سبل الهدی، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۱۲۶.</ref> روایاتی نیز مبنی بر تصدیق [[نبوت]] حضرت محمد(ص) و وفات قبل از اظهار به اسلام ورقه وجود دارد.<ref>ابن حنبل، مسند، ۱۴۱۶، ج۴۰، ص۴۳۰؛ ابن أثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۶۷۲.</ref> | ||
از ورقه بن نوفل اشعاری نقل شده که در آن به تصدیق نبوت پیامبر(ص) میپردازد.<ref> مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۸۸؛ مقدسی، البدء و التاریخ، بیتا، ج۴، ص۱۴۳؛ بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۱۵۰-۱۵۱.</ref> برخی با استناد به این اشعار، او را [[اسلام|مسلمان]] دانستهاند.<ref> آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۱۳.</ref> {{یادداشت|نویسنده کتاب سبل الهدی به قول ضعیفی اشاره میکند که ورقه را اولین نفر در میان مردان دانسته که به دین اسلام گروید؛ اما در ادامه معتقد است که او تنها رسالت پیامبر را تصدیق کرد.(صالحی الشامی، سبل الهدی، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۰۴.)}} | از ورقه بن نوفل اشعاری نقل شده که در آن به تصدیق نبوت پیامبر(ص) میپردازد.<ref> مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۸۸؛ مقدسی، البدء و التاریخ، بیتا، ج۴، ص۱۴۳؛ بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۱۵۰-۱۵۱.</ref> برخی با استناد به این اشعار، او را [[اسلام|مسلمان]] دانستهاند.<ref> آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۱۳.</ref> {{یادداشت|نویسنده کتاب سبل الهدی به قول ضعیفی اشاره میکند که ورقه را اولین نفر در میان مردان دانسته که به دین اسلام گروید؛ اما در ادامه معتقد است که او تنها رسالت پیامبر را تصدیق کرد.(صالحی الشامی، سبل الهدی، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۰۴.)}} |