پرش به محتوا

خطبه حضرت زینب در کوفه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
imported>Hasaninasab
جز (تغییر متن عربی به متن دارای اعراب)
خط ۱: خط ۱:
'''خطبه حضرت زینب'''(س) هنگام ورود کاروان [[اسیران کربلا]] به [[کوفه]] پس از [[واقعه عاشورا]] در حضور مردم کوفه خوانده شد. زینب(س) در این خطبه، مردم کوفه را به سبب تقصیر در ماجرای عاشورا و کوتاهی در یاری [[امام حسین(ع)]] توبیخ کرد و از گناه بزرگ آنان سخن گفت.
'''خطبه حضرت زینب'''(س) هنگام ورود کاروان [[اسیران کربلا]] به [[کوفه]] پس از [[واقعه عاشورا]] در حضور مردم کوفه خوانده شد. زینب(س) در این خطبه، مردم کوفه را به سبب تقصیر در ماجرای عاشورا و کوتاهی در یاری [[امام حسین(ع)]] توبیخ کرد و از گناه بزرگ آنان سخن گفت.


== محتوای خطبه ==
==خطبه خواندن زینب ==
از خدام ستیر اسدی روایت شده است که چون [[علی بن حسین(ع)|علی بن حسین(ع)]] را با زنان از [[کربلا]] آوردند، زنان اهل کوفه را دیدم زاری کنان و گریبان چاک زده که مردان هم با آنها می‌گریستند.
روایت شده است که چون [[اسیران کربلا]] را آوردند، زنان اهل کوفه گریبان چاک زده و زاری می‌کردند و مردان هم با آنها می‌گریستند.
زین العابدین(ع)که بیمار بود با صدایی ضعیف و آهسته گفت: «اینان بر ما گریه می‌کنند! پس چه کسی ما را کشته است؟» آن گاه [[زینب دختر امام علی(ع)]] به سوی مردم اشاره کرد که خاموش باشید! دم‌ها فرو بسته شد و زنگ شتران از نوا باز ایستاد. روایت‌گر ماجرا گفته است: هرگز زنی پرده نشین را خوش سخن‌تر از وی ندیدم؛ گویی بر زبان علی سخن می‌راند.


زین العابدین(ع) بیمار بود و از بیماری ناتوان و به آواز ضعیف آهسته گفت: «اینان بر ما گریه می‌کنند! پس چه کسی ما را کشته است؟» آن گاه [[زینب دختر امام علی(ع)]] به سوی مردم اشاره کرد که خاموش باشید! دم‌ها فرو بسته شد و زنگ شتران از نوا باز ایستاد. هرگز زنی پرده نشین را خوش سخن‌تر از وی ندیدم.
او خدا را ستایش کرد و بر رسول او درود فرستاد و مردم کوفه را به خاطر رفتار دوگانه‌شان و کوتاهی در یاری امام حسین(ع) نکوهش کرد و آنان را به کیفری بزرگ برای کشتن سید جوانان اهل بهشت وعده داد. پس از سخنان زینب، مردم حیران شده بودند و دست‌ها به دندان می‌گزیدند.<ref>طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۰۴</ref>
 
گویی بر زبان علی سخن می‌راند. او خدا را ستایش کرد و بر رسول او درود فرستاد و گفت:
=== توبیخ مردم کوفه ===
«ای مردم کوفه:‌ای گروه نیرنگ و دغل و‌ای بی‌حمیت ها؛ اشک چشمانتان خشک نشود، ناله تان آرام نگیرد! مثل شما مثل آن زنی است که تار و پود تافته خود را پس از محکم تافتن، رشته رشته کند و از هم بگسلد. شما سوگندهایتان را دست آویز فساد کرده اید. جز لاف زدن و دشمنی و دروغ چه دارید؟ بسان کنیزکان چاپلوسی نمودن و همچون دشمنان [[سخن‌چینی]] کردن و همانند سبزه‌ای که بر روی فضولات حیوانی می‌روید و یا چون گچی که روی قبرها را با آن آرایش می‌دهند «ظاهری زیبا باطنی گندیده دارید».
 
=== انتقاد از رفتار مردم ===
برای خود بد توشه‌ای پیش فرستاده اید که خدا را بر شما به خشم آورد. عذاب جاودان او را به نام خود رقم زدید. آیا گریه می‌کنید؟! آری، بگریید که شایسته گریستنید. بسیار بگریید و اندک بخندید که عار آن شما را گرفت و ننگ آن بر شما آمد، ننگی که هرگز نتوانید شست.
 
=== گناه بزرگ کوفیان ===
چگونه می‌توانید این ننگ را از خود بشویید که فرزند [[پیامبر(ص)|خاتم انبیاء]] و سید جوانان اهل بهشت را کشتید. آنکه در جنگ سنگر شما و پناه حزب و دسته شما بود و در صلح موجب آرامش دل شما و مرحم گذار زخم شما و در سختی‌ها پناهگاه شما و در جنگها و ستیزها مرجع شما بود. بد است آنچه برای خویشتن پیش فرستاده اید و بد است آن بار گناهی که بر دوش خود گرفته اید برای روز [[قیامت]] نابودی بر شما باد نابودی ! و سرنگونی بر شما باد سرنگونی! کوشش شما به نا امیدی انجامید و دستهای شما برای همیشه بریده شد و کالایتان «حتی در این دنیا» زیان کرد. خشم پروردگار را برای خود خریدید و خواری و بیچارگی شما حتمی شد.
 
=== پیمان شکنی کوفیان ===
می دانید چه جگری از رسول خدا شکافته اید و چه پیمانی را شکستید چه سان پردگیان حرم را از پرده بیرون کشیدید و چه حرمتی از او دریدید و چه خونی ریختید؟ کاری بس شگفت کردید که نزدیک است از هول آن آسمانها از هم بپاشد و زمین بشکافد و کوهها متلاشی شود. مصیبتی است دشوار و بزرگ و بد و کج و پیچیده و شوم که راه چاره در آن بسته است. و در بزرگی و عظمت همانند در هم فشردگی زمین و آسمان است.
 
=== میزان گناه کوفیان ===
آیا در شگفت می‌شوید اگر «در این مصیبت جان خراش» چشم آسمان، خون ببارد؟! هیچ کیفری از کیفر آخرت برای شما خوار کننده‌تر نیست. و آنان (سردمداران حکومت اموی) دیگر از هیچ سویی یاری نخواهند شد. این مهلت شما را مغرور نسازد که خداوند بزرگ از شتاب زدگی در کارها پاک و منزه است و از پایمال شدن خون نمی‌ترسد و او در کمین ما و شماست.»
 
آن گاه [[زینب کبری]](س) اشعاری به این مضمون گفت: «چه خواهید گفت هنگامی که [[پیامبر(ص)|پیامبر]] با شما بگوید: این چه کاری بود که شما کردید در حالی که آخرین امت هستید. خانواده و فرزندان و عزیزان من، برخی اسیرند و برخی آغشته به خون. پاداش من که نیک خواه شما بودم این نبود که با خویشان من بعد از من بدی کنید. من می‌ترسم عذابی بر شما نازل شود همانند آن عذاب که قوم ارم را هلاک کرد.»
 
در این هنگام زینب(س) از آنان روی گرداند. مردم حیران شده بودند و دستها به دندان می‌گزیدند.


== سخن امام سجاد و آرام‌گرفتن زینب ==
== سخن امام سجاد و آرام‌گرفتن زینب ==
confirmed، protected، templateeditor
۱۷۵

ویرایش