پرش به محتوا

آیه عدد: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۴ آوریل ۲۰۲۰
ویکی‌سازی
imported>Hasaninasab
(ویکی‌سازی)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات آیه
{{جعبه اطلاعات آیه
| عنوان         =آیه عدد
| عنوان =آیه عدد
| تصویر         =
| تصویر =
| توضیح تصویر   =
| توضیح تصویر =
| اندازه تصویر   =
| اندازه تصویر =
| نام آیه       = آیه عدد
| نام آیه = آیه عدد
| واقع در سوره   = [[سوره نساء]]
| واقع در سوره = [[سوره نساء]]
| شماره آیه    
| شماره آیه =۳
| جزء          
| جزء =۴
| شأن نزول       = درباره یتیمان و تعدد زوجات
| شأن نزول = درباره یتیمان و تعدد زوجات
| مکان نزول     =[[مدینه]]
| مکان نزول =[[مدینه]]
| موضوع =[[فقه|فقهی]]
| موضوع =[[فقه|فقهی]]
|درباره= [[چندهمسری]]
|درباره= [[چندهمسری]]
خط ۱۷: خط ۱۷:
'''آیه عدد''' ([[سوره نساء]]: ۳) بر جواز [[چندهمسری]] مردان دلالت دارد. [[شیخ طوسی]] برای این آیه شش [[شأن نزول]] نقل کرده است.
'''آیه عدد''' ([[سوره نساء]]: ۳) بر جواز [[چندهمسری]] مردان دلالت دارد. [[شیخ طوسی]] برای این آیه شش [[شأن نزول]] نقل کرده است.


براساس آیه عدد، تعدد زوجات برای مردان تا چهار زن جایز است و [[ازدواج]] با بیش از چهاز زن جایز نیست. این حکم مخصوص ازدواج دائمی مرد آزاد با زنان آزاد است؛ اما درباره کنیزان و [[ازدواج موقت]] محدودیتی وجود ندارد.
بر اساس آیه عدد، ازدواج با چهار زن برای مردان جایز است و [[ازدواج]] با بیش از آن جایز نیست. این حکم مخصوص ازدواج دائمی مرد آزاد با زنان آزاد است؛ اما درباره ازدواج با کنیزان و [[ازدواج موقت]] محدودیتی وجود ندارد.
 
براساس نظر مفسران و فقها چندهمسری در صورتی جایز است که [[عدالت]] (عدالت و مساوات در حق هم‌خوابگی و [[نفقه]]) میان زنان رعایت شود.
چندهمسری به نظر مفسران و فقها در صورتی جایز است که [[عدالت]] و مساوات در حق هم‌خوابگی و [[نفقه]] میان زنان رعایت شود.


==متن و ترجمه==
==متن و ترجمه==
خط ۳۱: خط ۳۱:
|تراز=وسط
|تراز=وسط
|عنوان={{عربی|اندازه=۹۵%|وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَىٰ فَانكِحُوا مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاءِ مَثْنَىٰ وَثُلَاثَ وَرُ‌بَاعَ ۖ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ۚ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَلَّا تَعُولُوا}}
|عنوان={{عربی|اندازه=۹۵%|وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَىٰ فَانكِحُوا مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاءِ مَثْنَىٰ وَثُلَاثَ وَرُ‌بَاعَ ۖ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ۚ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَلَّا تَعُولُوا}}
|اگر در اجراى عدالت ميان دختران يتيم بيمناكيد، هر چه از زنان [ديگر] كه شما را پسند افتاد، دو دو، سه سه، چهار چهار، به زنى گيريد. پس اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد، به يك [زن آزاد] يا به آنچه [از كنيزان‌] مالك شده‌ايد [اكتفا كنيد]. اين [خوددارى‌] نزديك‌تر است تا به ستم گراييد [و بيهوده عيال‌وار گرديد].}}
|اگر شما را بیم آن است که در کار یتیمان عدالت نورزید، از زنان هر چه شما را پسند افتد، دو تا، سه تا و چهار تا به نکاح درآورید. و اگر بیم آن دارید که به عدالت رفتار نکنید، تنها یک زن بگیرید یا هر چه مالک آن شوید. این راهی بهتر است تا مرتکب ستم نگردید.}}


==شأن نزول==
==شأن نزول==
برای آیه عدد [[شأن نزول|شأن نزول‌های]] مختلفی نقل شده است.<ref>نگاه کنید به: طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۵-۱۵۹؛ طوسی، التبیان، داراحیاء التراث العربی، ج۳، ص۱۰۳و۱۰۴؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۰و۱۱.</ref> به گفته [[شیخ طوسی]] مفسران شش سبب نزول برای آیه ذکر کرده‌اند.<ref> طوسی، التبیان، داراحیاء التراث العربی، ج۳، ص۱۰۲.</ref> برخی از آنها از این قرار است:
برای آیه عدد [[شأن نزول|شأن نزول‌های]] مختلفی نقل شده است.<ref>نگاه کنید به: طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۵-۱۵۹؛ طوسی، التبیان، داراحیاء التراث العربی، ج۳، ص۱۰۳و۱۰۴؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۰و۱۱.</ref> به گفته [[شیخ طوسی]] مفسران شش سبب نزول برای آیه ذکر کرده‌اند.<ref>طوسی، التبیان، داراحیاء التراث العربی، ج۳، ص۱۰۲.</ref> برخی از آنها از این قرار است:
# براساس [[روایت|روایتی]] از [[عایشه]]، این آیه درباره دختر یتیمی نازل شد که سرپرستش به مال و جمال او چشم دوخته بود و تصمیم داشت بدون دادن [[مهریه]] با او [[ازدواج]] کند. ازاین‌رو، [[خداوند]] از ازدواج با دختران [[یتیم]] نهی کرد مگر اینکه با آنها به عدالت رفتار کنند و [[مهریه|مَهرشان]] را طبق شأنشان ([[مهر المثل]]) پرداخت کنند و ازدواج با زنان دیگر را تا چهار زن جایز دانست.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۵؛ طوسی، التبیان، داراحیاء التراث العربی، ج۳، ص۱۰۳؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۰.</ref>
# بر اساس [[روایت|روایتی]] از [[عایشه]]، این آیه درباره دختر یتیمی نازل شد که سرپرستش به مال و جمال او چشم دوخته بود و تصمیم داشت بدون دادن [[مهریه]] با او [[ازدواج]] کند. ازاین‌رو [[خداوند]] از ازدواج با دختران [[یتیم]] نهی کرد، مگر اینکه با آنها به عدالت رفتار کنند و [[مهریه|مَهرشان]] را طبق شأنشان ([[مهر المثل]]) پرداخت کنند و ازدواج با زنان دیگر را تا چهار زن جایز دانست.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۵؛ طوسی، التبیان، داراحیاء التراث العربی، ج۳، ص۱۰۳؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۰.</ref>
# از [[عبدالله بن عباس]] و [[عکرمه بن عبدالله|عِکْرِمه بن عبدالله]] نقل شده که آیه عدد درباره مردی نازل شد که با زنان متعددی ازدواج کرده بود. هنگامی که اموال او از بین رفت، به مال یتیمی که تحت سرپرستی‌اش بود، چشم دوخت. ازاین‌رو، خداوند مردم را از ازدواج با بیش از چهار زن نهی کرد تا محتاج گرفتن اموال یتیمان نشوند و اگر با گرفتن چهار زن نیز ترس از تجاوز به اموال یتیم را داشتند، باید به یک زن بسنده کنند.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۶؛ طوسی، التبیان، داراحیاء التراث العربی، ج۳، ص۱۰۳؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۰.</ref>
# از [[عبدالله بن عباس]] و [[عکرمه بن عبدالله|عِکْرِمة بن عبدالله]] نقل شده که آیه عدد درباره مردی نازل شد که با زنان متعدد ازدواج کرده بود. هنگامی که اموال او از بین رفت به مال یتیمی که تحت سرپرستی‌اش بود چشم دوخت. ازاین‌رو خداوند مردم را از ازدواج با بیش از چهار زن نهی کرد تا محتاج گرفتن اموال یتیمان نشوند و اگر با گرفتن چهار زن نیز ترس از تجاوز به اموال یتیم را داشتند، باید به یک زن بسنده کنند.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۶؛ طوسی، التبیان، داراحیاء التراث العربی، ج۳، ص۱۰۳؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۰.</ref>


==دلالت بر جواز چند همسری==
==دلالت بر جواز چند همسری==
{{همچنین ببینید|چند همسری}}
{{همچنین ببینید|چند همسری}}
از نظر [[مفسران]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۹، ص۴۸۷؛ طباطبائی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۴، ص۱۶۸.</ref> و [[فقها]]،<ref>برای نمونه نگاه کنید به: مفید، المقنعه، ۱۴۱۳ق، ص۵۱۷؛ کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۱۲، ص۳۷۴؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۰، ص۲و۳.</ref> آیه عدد بر جواز [[تعدد زوجات]] تا چهار همسر دلالت دارد. [[علامه حلی]] جواز تعدد زوجات تا چهار مورد را مورد اتفاق همه علما در همه زمان‌ها و مناطق دانسته است.<ref>علامه حلی، تذکرة الفقهاء،‌ ۱۳۸۸ق، ص۶۳۸.</ref> بر حرمت ازدواج بیش از چهار زن به [[عقد ازدواج|عقد دائمی]] نیز به این آیه استناد شده است.<ref>کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۱۲، ص۳۷۴؛ طباطبایی، ریاض المسائل، ۱۴۱۹ق، ج۱۰، ص۲۱۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۰، ص۲و۳.</ref> بر عدم جواز بیش از چهار زن [[اجماع]] نقل شده است.<ref>طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۲۹۳؛‌ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۹، ص۴۸۸؛ فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۱۴۱.</ref> [[صاحب جواهر]] و [[شهید صدر]] جایز نبودن ازدواج با بیش از چهار زن را از [[ضروریات دین]] شمرده‌اند.<ref> نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۰، ص۲؛ صدر، ماوراء الفقه،‌ ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۱۷۸.</ref> همچنین برای عدم جواز، به [[روایات]] نیز استناد شده است.<ref>علامه حلی، تذکرة الفقهاء،‌ ۱۳۸۸ق، ص۶۳۸؛ فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۱۴۱؛ طباطبایی، ریاض المسائل، ۱۴۱۹ق، ج۱۰، ص۲۱۶و۲۱۷.</ref>  
از نظر [[مفسران]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۹، ص۴۸۷؛ طباطبائی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۴، ص۱۶۸.</ref> و [[فقها]]،<ref>برای نمونه نگاه کنید به: مفید، المقنعه، ۱۴۱۳ق، ص۵۱۷؛ کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۱۲، ص۳۷۴؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۰، ص۲و۳.</ref> آیه عدد بر جواز [[تعدد زوجات]] تا چهار همسر دلالت دارد. [[علامه حلی]] جواز تعدد زوجات تا چهار زن را مورد قبول همه علما در همه زمان‌ها و مناطق دانسته است.<ref>علامه حلی، تذکرة الفقهاء،‌ ۱۳۸۸ق، ص۶۳۸.</ref> بر حرمت ازدواج بیش از چهار زن به [[عقد ازدواج|عقد دائمی]] نیز به این آیه استناد شده است.<ref>کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۱۲، ص۳۷۴؛ طباطبایی، ریاض المسائل، ۱۴۱۹ق، ج۱۰، ص۲۱۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۰، ص۲و۳.</ref> درباره عدم جواز ازدواج با بیش از چهار زن، ادعای [[اجماع]] شده است.<ref>طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۲۹۳؛‌ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۹، ص۴۸۸؛ فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۱۴۱.</ref> [[صاحب جواهر]] و [[شهید صدر]] جایز نبودن ازدواج با بیش از چهار زن را از [[ضروریات دین]] شمرده‌اند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۰، ص۲؛ صدر، ماوراء الفقه،‌ ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۱۷۸.</ref> همچنین برای عدم جواز، به [[روایات]] نیز استناد شده است.<ref>علامه حلی، تذکرة الفقهاء،‌ ۱۳۸۸ق، ص۶۳۸؛ فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۱۴۱؛ طباطبایی، ریاض المسائل، ۱۴۱۹ق، ج۱۰، ص۲۱۶و۲۱۷.</ref>
 
برخی از فقها همچون [[صاحب جواهر]] و [[صاحب عروه]] چندهمسری را با استناد به آیه عدد و روایات [[مستحب]] شمرده‌اند،<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۹، ص۳۵؛ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۸ق، ج۲، ص۷۴۸.</ref> اما عده‌ای از فقها دلالت آیه بر استحباب چندهمسری را رد کرده‌اند.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۸ق، ج۲، ص۷۴۸.</ref>


برخی از فقها همچون صاحب جواهر و [[صاحب عروه]] چندهمسری را به دلیل آیه عدد و روایات [[مستحب]] شمرده‌اند؛<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۹، ص۳۵؛ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۸ق، ج۲، ص۷۴۸.</ref> اما عده‌ای از فقها دلالت آیه بر استحباب آن را رد کرده‌اند.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۸ق، ج۲، ص۷۴۸.</ref>
گفته شده بیشتر مفسران و فقها «واو» در «مثنی و ثلاث و رباع» را به معنای واو جمع ندانسته‌اند؛ زیرا در این صورت جواز ازدواج تا نه زن لازم می‌آید.<ref>فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۱۴۱.</ref> بر این اساس واو در این آیه به معنای تخییر است<ref>کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۱۲، ص۳۷۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۱۶۸؛ مغنیه، فقه الامام الصادق(ع)، ۱۴۲۱ق، ج۵، ص۱۹۷.</ref> و آیه عدد بر جواز ازدواج با دو زن، سه زن یا چهار زن دلالت دارد، نه همه آن تعداد با هم که در این صورت‌ آیه بر جواز ازدواج با نه زن دلالت می‌کند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۰، ص۳.</ref>


گفته شده بیشتر مفسران و فقها «واو» در «مثنی و ثلاث و رباع» را به معنای واو جمع ندانسته‌اند؛ زیرا در این صورت جواز ازدواج تا نه زن لازم می‌آید؛<ref>فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۱۴۱.</ref> بلکه واو در آیه به معنای تخییر است.<ref>کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۱۲، ص۳۷۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۱۶۸؛ مغنیه، فقه الامام الصادق(ع)، ۱۴۲۱ق، ج۵، ص۱۹۷.</ref> بنابراین آیه بر جواز ازدواج با دو زن، سه زن یا چهار زن دلالت دارد نه همه آن تعداد با هم که در این صورت‌ آیه بر جواز ازدواج با نه زن دلالت می‌کند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۰، ص۳.</ref>
بر اساس آیه عدد، حکم ازدواج تا چهار همسر مخصوص [[ازدواج دائم|ازدواج دائمی]] مرد آزاد با زنان آزاد است؛<ref>مفید، المقنعه، ۱۴۱۳ق، ص۵۱۷؛ فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۱۴۲و۱۴۳؛ کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۱۲، ص۳۷۴.</ref> اما در رابطه با کنیزان و [[ازدواج موقت]] محدودیتی وجود ندارد.<ref>فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۱۴۲و۱۴۳؛ صدر، ماوراء الفقه،‌ ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۱۷۹.</ref> در این باره ادعای [[اجماع]] شده است.<ref>فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۱۴۳.</ref>


براساس آیه عدد، حکم ازدواج تا چهار همسر مخصوص [[ازدواج دائم|ازدواج دائمی]] مرد آزاد با زنان آزاد است؛<ref>مفید، المقنعه، ۱۴۱۳ق، ص۵۱۷؛ فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۱۴۲و۱۴۳؛ کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۱۲، ص۳۷۴.</ref> اما در رابطه با کنیزان و [[ازدواج موقت]] محدودیتی وجود ندارد.<ref>فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۱۴۲و۱۴۳؛ صدر، ماوراء الفقه،‌ ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۱۷۹.</ref> بر این مطلب اجماع نیز ذکر شده است.<ref>فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۱۴۳.</ref>
به گفته [[سید محمد صدر]]، حکمت و مصلحت انحصار تعدد همسران در چهار زن روشن نیست.<ref>صدر، ماوراء الفقه،‌ ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۱۷۸.</ref>


گفته شده است که حکمت و مصلحت انحصار تعدد همسران در چهار زن، برای ما روشن نیست.<ref>صدر، ماوراء الفقه،‌ ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۱۷۸.</ref>
===شرط عدالت===
===شرط عدالت===
فقها<ref>برای نمونه نگاه کنید به: صدر، ماوراء الفقه،‌ ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۱۶۲؛ مغنیه، فقه الامام الصادق(ع)، ۱۴۲۱ق، ج۵، ص۱۹۷.</ref> و مفسران<ref>برای نمونه نگاه کنید به: طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۱۶۹؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۲۵۴.</ref> براساس این آیه، [[عدالت]] را در چندهمسری شرط دانسته‌اند از این‌رو کسی که نمی‌تواند عدالت را رعایت کند، [[چندهمسری]] برایش جایز نیست.<ref>صدر، ماوراء الفقه،‌ ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۱۶۲.</ref>گفته شده واژه قسط در «أَلَّا تُقْسِطُوا» به معنای عدل و انصاف است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۸و۱۱؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۹، ص۴۸۵.</ref>
فقها<ref>برای نمونه نگاه کنید به: صدر، ماوراء الفقه،‌ ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۱۶۲؛ مغنیه، فقه الامام الصادق(ع)، ۱۴۲۱ق، ج۵، ص۱۹۷.</ref> و مفسران شیعه<ref>برای نمونه نگاه کنید به: طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۱۶۹؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۲۵۴.</ref> براساس این آیه، رعایت [[عدالت]] را در چندهمسری شرط دانسته‌اند؛ از این‌رو کسی که نمی‌تواند عدالت را رعایت کند، [[چندهمسری]] برایش جایز نیست.<ref>صدر، ماوراء الفقه،‌ ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۱۶۲.</ref> گفته شده واژه قسط در «أَلَّا تُقْسِطُوا» به معنای عدل و انصاف است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۸و۱۱؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۹، ص۴۸۵.</ref>


منظور از عدالت در آیه مذکور، عدالت در رفتارهایی مانند [[حق قسم]](نقسیم شب‌ها میان همسران) و [[نفقه]] دانسته‌اند<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۸و۱۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۲۵۵؛ مغنیه، فقه الامام الصادق(ع)، ۱۴۲۱ق، ج۵، ص۱۹۷.</ref> نه عدالت در محبت قلبی که خارج از اختیار انسان است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۲۵۵؛ مغنیه، فقه الامام الصادق(ع)، ۱۴۲۱ق، ج۵، ص۱۹۷.</ref> در برخی روایات نیز عدالت در آیه، به عدالت در نفقه تفسیر شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۳۶۲و۳۶۳، قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۵۵.</ref>
منظور از عدالت در آیه مذکور، عدالت در رفتارهایی مانند [[حق قسم]] (تقسیم شب‌ها میان همسران) و [[نفقه]] دانسته شده است؛<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۸و۱۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۲۵۵؛ مغنیه، فقه الامام الصادق(ع)، ۱۴۲۱ق، ج۵، ص۱۹۷.</ref> نه عدالت در محبت قلبی که خارج از اختیار انسان است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۲۵۵؛ مغنیه، فقه الامام الصادق(ع)، ۱۴۲۱ق، ج۵، ص۱۹۷.</ref> در برخی روایات نیز عدالت در آیه، به عدالت در نفقه تفسیر شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۳۶۲و۳۶۳، قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۵۵.</ref>


به گفته [[علامه طباطبایی]] جمله «ذلِکَ أَدْنی‏ أَلَّا تَعُولُوا» دلالت دارد که اساس تشریع در [[احکام]] ازدواج، بر عدالت و از بین بردن انحراف و جلوگیری از تجاوز به حقوق دیگران است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۱۶۹.</ref>
به گفته [[علامه طباطبایی]] عبارت «ذلِکَ أَدْنی‏ أَلَّا تَعُولُوا» دلالت بر آن دارد که اساس تشریع در [[احکام]] ازدواج، بر عدالت و از بین بردن انحراف و جلوگیری از تجاوز به حقوق دیگران است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۱۶۹.</ref>


==احکام یتیم==
==احکام یتیم==
{{همچنین ببینید|یتیم}}
{{همچنین ببینید|یتیم}}
گفته شده در آیه عدد سه [[حکم شرعی|حکم]] مهم درباره مال [[یتیم]] صادر شده است که عبارتند از:
به گفته عبدالله جوادی آملی، فیلسوف و مفسر قرآن، سه [[حکم شرعی|حکم]] مهم درباره مال [[یتیم]] در آیه عدد وجود دارد که عبارتند از:
* واجب بودن بازگرداندن اموال یتیمان به آنان؛
* واجب بودن بازگرداندن اموال یتیمان به آنان؛
* نهی از تبدّل خبیث به طیّب نسبت به اموال یتیمان مانند خیانت در امانت نسبت به اموال آنها؛  
* نهی از تبدّل خبیث به طیّب نسبت به اموال یتیمان مانند خیانت در امانت نسبت به اموال آنها؛  
* حرام بودن مخلوط کردن مال خود با اموال یتیم و تصرف در مجموع آن‌ها.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۹ش، ج۱۷، ص۲۱۳و۲۱۴.</ref>
* حرام بودن مخلوط کردن مال خود با اموال یتیم و تصرف در مجموع آنها.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۹ش، ج۱۷، ص۲۱۳و۲۱۴.</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس۲}}
{{پانویس۲}}
۳۸۶

ویرایش