پرش به محتوا

حبیب بن مظاهر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
تمیزکاری
جز (تمیزکاری)
خط ۵۳: خط ۵۳:
| پانویس =
| پانویس =
}}
}}
'''حَبیب بن مُظاهِر اَسَدی''' (شهادت [[سال ۶۱ قمری|۶۱ق]]) از [[قبیله بنی اسد]]، اهل [[کوفه]] و از [[اصحاب]] خاص [[حضرت علی(ع)]] و از یاران [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] بود. او از کوفیانی بود که پس از مرگ [[معاویه بن ابی سفیان|معاویه]] به امام حسین(ع) برای آمدن به کوفه دعوتنامه نوشتند. حبیب هنگامی که بیعت‌شکنی کوفیان را دید، مخفیانه از [[کوفه]] خارج شد و خود را به امام رساند و در [[روز عاشورا]] در [[کربلا]] به [[شهادت]] رسید. قبر او در [[حرم امام حسین(ع)]] و در نزدیکی [[ضریح امام حسین(ع)]] است و ضریحی مستقل از دیگر [[شهدای کربلا]] دارد.
'''حَبیب بن مُظاهِر اَسَدی''' (شهادت [[سال ۶۱ قمری|۶۱ق]]) از [[شهدای کربلا]]. حبیب از [[قبیله بنی‌اسد]] و از [[اصحاب]] خاص [[حضرت علی(ع)]] بود. او از کوفیانی بود که پس از مرگ [[معاویه بن ابی‌سفیان|معاویه]] به امام حسین(ع) برای آمدن به کوفه نامه نوشتند. حبیب هنگامی که بیعت‌شکنی کوفیان را دید، مخفیانه از [[کوفه]] خارج شد و خود را به امام حسین رساند و در [[روز عاشورا]] در [[کربلا]] به [[شهادت]] رسید. قبر او در [[حرم امام حسین(ع)]] و در نزدیکی [[ضریح امام حسین(ع)]] است و ضریحی مستقل از دیگر [[شهدای کربلا]] دارد.


==نام، کنیه و نسب ==
==نام، کنیه و نسب ==
حبیب بن مُظَهَّر (یا مُظاهر) بن رئاب ابن اشتر بن حجوان بن فقعس بن طریف بن عمرو بن قیس بن حارث بن ثعلبة بن دودان بن اسد اسدی کندی فقعسی.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۹۸۶م، ج۴، ص۵۵۳.</ref> از قبیلۀ [[بنی اسد]] و [[کنیه]] وی ابوالقاسم بوده‌است.<ref>سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۳۰۸.</ref> در منابع متقدم، نام پدر او گاه به صورت مُظاهر<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۶۷، ج۵، ص۳۵۲، ۳۵۵، ۴۱۶.</ref> و گاه به صورت مُظَهَّر<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۲۰۰۰م، ج۲، ص۴۶۲، ۴۷۸، ۴۸۰.</ref> و در برخی مُطَهَّر<ref>ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۹۹۱م، ج۵، ص۲۸، ۳۴، ۸۷.</ref> ذکر شده است. [[عبدالله مامقانی|مامقانی]]،<ref>مامقانی، تنقیح المقال، ۱۴۲۳ق، ج۱۷، ص۳۹۴ـ۳۹۵.</ref> با استناد به آنچه در زبان‌ها و زیارات مشهور است، مُظاهر را صحیح شمرده است. ولی [[سیدمحسن امین]] می‌نویسد: در بیشتر نسخه‌های کتاب‌های تاریخی و غیرتاریخی قدیم، مظهّر بر وزن مطهّر آمده است و درست نیز همین است و اینکه در کتاب‌های جدید مظاهر گفته می‌شود خلاف ضبط قدما است.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۹۸۶م، ج۴، ص۵۵۳.</ref>  
حبیب بن مُظَهَّر (یا مُظاهر) <ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۹۸۶م، ج۴، ص۵۵۳.</ref> از قبیلۀ [[بنی‌اسد]] و [[کنیه]] وی ابوالقاسم بوده‌است.<ref>سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۳۰۸.</ref> در منابع نام پدر او به صورت مُظاهر<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۶۷، ج۵، ص۳۵۲، ۳۵۵، ۴۱۶.</ref> و مُظَهَّر<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۲۰۰۰م، ج۲، ص۴۶۲، ۴۷۸، ۴۸۰.</ref> و در برخی مُطَهَّر<ref>ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۹۹۱م، ج۵، ص۲۸، ۳۴، ۸۷.</ref> ذکر شده است. [[عبدالله مامقانی|مامقانی]]،<ref>مامقانی، تنقیح المقال، ۱۴۲۳ق، ج۱۷، ص۳۹۴ـ۳۹۵.</ref> با استناد به آنچه در زبان‌ها و زیارات مشهور است، مُظاهر را صحیح شمرده است. اما [[سید محسن امین]] گفته است بر اساس آنچه در نسخه‌های کتاب‌های قدیم آمده مظهر درست است و مظاهر خلاف ضبط قدما است.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۹۸۶م، ج۴، ص۵۵۳.</ref>  


==فضایل==
==فضایل==
حبیب مردی عابد و با [[تقوا]] بود. حافظ کل [[قرآن]] کریم بود و هر شب به نیایش و عبادت خدا می‌پرداخت. به فرموده [[امام حسین(ع)]] در هر شب یک ختم قرآن می‌کرد.<ref>قمی، نفس المهموم، ۱۳۷۶ق، ص۱۲۴.</ref> زندگی پاک و ساده‌ای داشت. آن قدر به دنیا بی‌رغبت بود و [[زهد]] را سرمشق زندگی خود قرار داده بود که هر چقدر به او پیشنهاد امان و پول فراوان داده شد نپذیرفت و گفت: «ما نزد [[رسول خدا]](ص) عذری نداریم که زنده باشیم و [[امام حسین(ع)|فرزند]] [[رسول خدا]](ص) را مظلومانه به قتل برسانند».<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۹۸۶م، ج۴، ص۵۵۳.</ref>  
حبیب مردی عابد و با [[تقوا]] بود. حافظ [[قرآن]] کریم بود و هر شب به نیایش و عبادت خدا می‌پرداخت. به فرموده [[امام حسین(ع)]] در هر شب یک ختم قرآن می‌کرد.<ref> قمی، نفس المهموم، ۱۳۷۶ق، ص۱۲۴.</ref> او در برابر یشنهاد امان و پول برای دست برداشتن از یاری امام حسین: گفت: «ما نزد رسول خدا(ص) عذری نداریم که زنده باشیم و فرزند رسول خدا(ص) را مظلومانه به قتل برسانند».<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۹۸۶م، ج۴، ص۵۵۳.</ref>  


==در عصر پیامبر(ص) ==
==در عصر پیامبر(ص) ==
چندان روشن نیست که حبیب از [[صحابه]] بوده است یا [[تابعین]]. برخی چون [[ابن کلبی]]<ref>سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۱۲۶.</ref> و [[ابن حجر عسقلانی]]<ref>ابن حجر عسقلانی، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۴۲.</ref> گفته‌اند که وی رسول خدا(ص) را درک نموده است.
[[ابن کلبی]]<ref>سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۱۲۶.</ref> و [[ابن حجر عسقلانی]]<ref>ابن حجر عسقلانی، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۴۲.</ref> گفته‌اند که وی رسول خدا(ص) را درک نموده است. [[شیخ طوسی]]<ref>رجال الطوسی ص۶۰، ۹۳، ۱۰۰</ref> او را در میان فهرست اصحاب [[امام علی(ع)]]، [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] قرار داده است، ولی در میان فهرست [[صحابه]] پیامبر(ص) از وی یاد نمی‌کند. همچنین نویسندگان [[الاستیعاب (کتاب)|استیعاب]] و [[اسد الغابة (کتاب)|اُسد الغابه]] وی را در شمار صحابه نیاورده‌اند.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۹۸۶م، ج۴، ص۵۵۴.</ref>
 
[[شیخ طوسی]]<ref>رجال الطوسی ص۶۰، ۹۳، ۱۰۰</ref> او را در میان فهرست اصحاب [[امام علی(ع)]]، [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] قرار داده است، ولی در میان فهرست [[صحابه]] پیامبر(ص) از وی یاد نمی‌کند. همچنین نویسندگان [[الاستیعاب (کتاب)|استیعاب]] و [[اسد الغابة (کتاب)|اُسد الغابه]] وی را در شمار صحابه نیاورده‌اند.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۹۸۶م، ج۴، ص۵۵۴.</ref>


== دوره امام علی(ع) ==
== دوره امام علی(ع) ==
حبیب با حضرت [[علی(ع)]] به [[کوفه]] رفت و در کلیه جنگ‌ها در کنار او و از یاران خاص و از حاملان علم و دانش آن حضرت تلقی می‌شد.<ref>سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۱۲۷.</ref> حضرت علی(ع)، حبیب را به [[علم منایا و بلایا]]<ref>علم به اموری که بعدها اتفاق خواهد افتاد</ref> آگاه ساخته بود.<ref>الحسین فی طریقه الی الشهاده، ص۶</ref> او عضو گروه ویژه [[شرطة الخمیس]] بود که نیروی ضربتی و گوش به فرمان علی(ع) بودند.<ref>الاختصاص، شیخ مفید، ص۲ تا ۷</ref> گفتگوی او با [[میثم تمار]]، سال‌ها پیش از [[عاشورا]]، هنگام عبور از مجلس [[بنی اسد]] که هر یک نحوه [[شهادت]] دیگری را پیشگویی می‌کرد، از همان علم مَنایاست که از حضرت علی(ع) آموخته بودند و از جریانات آینده خبر داشتند.<ref>سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۱۲۷.</ref>  
حبیب با حضرت علی(ع) به [[کوفه]] رفت و در همه جنگ‌ها در کنار او و از یاران خاص و از حاملان علم و دانش آن حضرت تلقی می‌شد.<ref>سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۱۲۷.</ref> حضرت علی(ع)، حبیب را به [[علم منایا و بلایا]](علم به اموری که بعدها اتفاق خواهد افتاد) آگاه ساخته بود.<ref>الحسین فی طریقه الی الشهاده، ص۶</ref> او عضو گروه ویژه [[شرطة الخمیس]] بود که نیروی ضربتی و گوش به فرمان علی(ع) بودند.<ref>الاختصاص، شیخ مفید، ص۲-۷.</ref> گفتگوی او با [[میثم تمار]]، سال‌ها پیش از [[عاشورا]]، هنگام عبور از مجلس [[بنی‌اسد]] که هر یک نحوه [[شهادت]] دیگری را پیشگویی می‌کرد، از همان علم مَنایاست که از حضرت علی(ع) آموخته بودند و از جریانات آینده خبر داشتند.<ref>سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۱۲۷.</ref>  


== دوره امام حسین(ع) ==
== دوره امام حسین(ع) ==
خط ۹۴: خط ۹۲:
صبح [[روز عاشورا|عاشورا]]، امام حسین(ع) حبیب بن مظاهر را فرمانده جناح چپ نیروهای خویش ساخت، [[زهیر بن قین]] را در جناح راست و حضرت [[عباس بن علی|ابوالفضل(ع)]] را با پرچم در قلب لشکر قرارداد.<ref>خوارزمی، مقتل الحسین ج۲ ص۷</ref>  
صبح [[روز عاشورا|عاشورا]]، امام حسین(ع) حبیب بن مظاهر را فرمانده جناح چپ نیروهای خویش ساخت، [[زهیر بن قین]] را در جناح راست و حضرت [[عباس بن علی|ابوالفضل(ع)]] را با پرچم در قلب لشکر قرارداد.<ref>خوارزمی، مقتل الحسین ج۲ ص۷</ref>  


[[امام حسین(ع)]] در سخنرانی خود، حسب، نسب، فضایل خویش و [[حدیث]] "هذانِ سَیّدا شَبابِ اَهلِ الْجَنَّةِ" را یادآور شد و فرمود در میان شما افرادی هستند که این حدیث را از [[محمد(ص) |پیامبر]](ص) شنیده‌اند. در این هنگام [[شمر بن ذی الجوشن|شمر]] گفت: من خدا را با شک و تردید عبادت کرده باشم اگر بدانم تو چه می‌گویی. حبیب بن مظاهر در پاسخ او گفت: به خدا من چنان می‌بینم که تو با هفتاد شک و تردید خدا را عبادت می‌کنی، شهادت می‌دهم که راست می‌گویی و نمی‌فهمی چه می‌گوید، چراکه قلب تو سیاه و مهر شده است.<ref>مفید، الارشاد، ص۴۵۰</ref>  
[[امام حسین(ع)]] در سخنرانی خود، حسب، نسب، فضایل خویش و [[حدیث]] "هذانِ سَیّدا شَبابِ اَهلِ الْجَنَّةِ" را یادآور شد و فرمود در میان شما افرادی هستند که این حدیث را از [[محمد(ص) |پیامبر]](ص) شنیده‌اند. در این هنگام [[شمر بن ذی‌الجوشن]] گفت: من خدا را با شک و تردید عبادت کرده باشم اگر بدانم تو چه می‌گویی. حبیب بن مظاهر در پاسخ او گفت: به خدا من چنان می‌بینم که تو با هفتاد شک و تردید خدا را عبادت می‌کنی، شهادت می‌دهم که راست می‌گویی و نمی‌فهمی چه می‌گوید، چراکه قلب تو سیاه و مهر شده است.<ref>مفید، الارشاد، ص۴۵۰</ref>  


در ابتدای درگیری که لشکریان عمر سعد مبارزه می‌طلبیدند حبیب و [[بریر]] به سوی میدان شتافتند اما امام حسین آنها را منع کرد.
در ابتدای درگیری که لشکریان عمر سعد مبارزه می‌طلبیدند حبیب و [[بریر]] به سوی میدان شتافتند اما امام حسین آنها را منع کرد.
خط ۱۰۰: خط ۹۸:
زمانی که [[ابوثمامه]] وقت نماز را به امام یادآوری کرد امام فرمود: از آنان بخواهید دست از جنگ بردارند تا [[نماز]] بخوانیم. [[حصین بن نمیر]] (حصین بن تمیم) گفت: نمازتان قبول نیست. حبیب بن مظاهر گفت: خیال می‌کنی نماز خاندان رسول قبول نیست و نماز تو قبول است ‌ای شرابخوار. و حبیب بر او حمله کرد و با شمشیر به صورت اسب حصین زد، او بر زمین افتاد و یارانش حمله کرده، او را از چنگ حبیب نجات دادند.<ref>قمی، نفس المهموم، ۱۳۷۶ق، ص۱۲۴.</ref>  
زمانی که [[ابوثمامه]] وقت نماز را به امام یادآوری کرد امام فرمود: از آنان بخواهید دست از جنگ بردارند تا [[نماز]] بخوانیم. [[حصین بن نمیر]] (حصین بن تمیم) گفت: نمازتان قبول نیست. حبیب بن مظاهر گفت: خیال می‌کنی نماز خاندان رسول قبول نیست و نماز تو قبول است ‌ای شرابخوار. و حبیب بر او حمله کرد و با شمشیر به صورت اسب حصین زد، او بر زمین افتاد و یارانش حمله کرده، او را از چنگ حبیب نجات دادند.<ref>قمی، نفس المهموم، ۱۳۷۶ق، ص۱۲۴.</ref>  


[[مسلم بن عوسجه]] پس از جنگ، در حالی که به خون آغشته بود و لحظات آخر عمرش را سپری می‌کرد، و برزمین افتاده بود، [[امام حسین]](ع) با حبیب نزد او آمدند. امام فرمود: ای مسلم خدا تو را بیامرزد، سپس [[آیه]] «{{عربی|فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلوا تَبْدیلاً}}»<ref>احزاب، ۳۳</ref> را قرائت کرد. حبیب نزد او آمد و گفت: «کشته شدن تو بر من بسی مشکل است ولی تو را به [[بهشت]] مژده می‌دهم» مسلم بن عوسجه با صدای ضعیف گفت: خداوند تو را به خیر بشارت دهد. آنگاه حبیب به او گفت: اگر شهادتم نزدیک نبود، دوست داشتم آنچه برایت مهم است به من وصیت کنی تاحق دینی و خویشاوندی خود را ادا کرده باشم. مسلم بن عوسجه به امام اشاره کرد و به حبیب گفت: «تو را وصیت می‌کنم به امام حسین(ع)، خدای رحمتت کند تا جان در بدن داری از اودفاع کن و از یاری‌اش دست مکش تا کشته شوی.» حبیب بن مظاهر گفت: به وصیت تو عمل می‌کنم و چشم تو را روشن می‌گردانم.<ref>سید بن طاووس، لهوف، ص۱۳۳</ref>  
[[مسلم بن عوسجه]] پس از جنگ، در حالی که به خون آغشته بود و لحظات آخر عمرش را سپری می‌کرد، و برزمین افتاده بود، [[امام حسین]](ع) با حبیب نزد او آمدند. امام فرمود: ای مسلم خدا تو را بیامرزد، سپس [[آیه]] «{{عربی|فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلوا تَبْدیلاً}}»<ref>احزاب، ۳۳</ref> را قرائت کرد. حبیب نزد او آمد و گفت: «کشته شدن تو بر من بسی مشکل است ولی تو را به بهشت مژده می‌دهم» مسلم بن عوسجه گفت: خداوند تو را به خیر بشارت دهد. آنگاه حبیب به او گفت: اگر شهادتم نزدیک نبود، دوست داشتم آنچه برایت مهم است به من وصیت کنی تاحق دینی و خویشاوندی خود را ادا کرده باشم. مسلم بن عوسجه به امام اشاره کرد و به حبیب گفت: «تو را وصیت می‌کنم به امام حسین(ع)، خدای رحمتت کند تا جان در بدن داری از اودفاع کن و از یاری‌اش دست مکش تا کشته شوی.» حبیب بن مظاهر گفت: به وصیت تو عمل می‌کنم و چشم تو را روشن می‌گردانم.<ref>سید ابن طاووس، لهوف، ص۱۳۳.</ref>  


'''رجز حبیب در روز عاشورا'''
'''رجز حبیب در روز عاشورا'''
خط ۱۱۵: خط ۱۱۳:
حبیب بن مظاهر، با آن سن زیاد همچون یک قهرمان شمشیر می‌زد، و ۶۲ نفر از افراد دشمن را کشت. در این هنگام بدیل بن صریم عقفانی به او حمله کرد و با شمشیری بر فرق او زد، دیگری با نیزه به او حمله کرد، تا اینکه حبیب از اسب بر زمین افتاد، محاسن او با خون سرش خضاب شد. سپس بدیل بن صریم سرش را از تن جدا کرد.<ref>قمی، نفس المهموم، ۱۳۷۶ق، ص۱۲۴.</ref>  
حبیب بن مظاهر، با آن سن زیاد همچون یک قهرمان شمشیر می‌زد، و ۶۲ نفر از افراد دشمن را کشت. در این هنگام بدیل بن صریم عقفانی به او حمله کرد و با شمشیری بر فرق او زد، دیگری با نیزه به او حمله کرد، تا اینکه حبیب از اسب بر زمین افتاد، محاسن او با خون سرش خضاب شد. سپس بدیل بن صریم سرش را از تن جدا کرد.<ref>قمی، نفس المهموم، ۱۳۷۶ق، ص۱۲۴.</ref>  


[[امام حسین]](ع) خود را به بالین او رساند و فرمود: «اَحْتَسِبُ نَفْسی و حماة اَصحابی» پاداش خود و یاران حامی خود را، از خدای تعالی انتظار می‌برم.<ref>ابی مخنف، وقعه الطف، ص۲۶۵</ref> در بعضی مقاتل است که حضرت فرمود: ای حبیب، مردی با فضیلت بودی که در یک شب [[قرآن]] را ختم می‌کردی.<ref>قمی، نفس المهموم، ۱۳۷۶ق، ص۱۲۴.</ref>  
[[امام حسین]](ع) خود را به بالین او رساند و فرمود: «اَحْتَسِبُ نَفْسی و حماة اَصحابی» پاداش خود و یاران حامی خود را، از خدای تعالی انتظار می‌برم.<ref>ابی مخنف، وقعه الطف، ص۲۶۵</ref> در بعضی مقاتل است که حضرت فرمود: ای حبیب، مردی با فضیلت بودی که در یک شب قرآن را ختم می‌کردی.<ref>قمی، نفس المهموم، ۱۳۷۶ق، ص۱۲۴.</ref>  


حبیب بن مظاهر فرزندی به نام قاسم داشت. قاسم وقتی به بلوغ رسید بدیل بن صریم را کشت.<ref>سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۱۲۷.</ref>  
حبیب بن مظاهر فرزندی به نام قاسم داشت. قاسم وقتی به بلوغ رسید بدیل بن صریم را کشت.<ref>سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۱۲۷.</ref>  
=== مدفن ===
=== مدفن ===
قبیله [[بنی اسد]] هنگام دفن [[شهدای کربلا]] حبیب را، که از بزرگان و مورد احترام آنان بود، در ده متری قبر [[امام حسین(ع)]] به طور مستقل و جداگانه به خاک سپردند. بعدها این مرقد در داخل [[حرم امام حسین(ع)]] و در رواق جنوبی قرار گرفت.<ref>قائدان، عتباب عالیات عراق، ص۱۲۲</ref>
قبیله [[بنی‌اسد]] هنگام دفن [[شهدای کربلا]] حبیب را، که از بزرگان خود بود، در ده متری قبر [[امام حسین(ع)]] جداگانه به خاک سپردند. بعدها این مرقد در داخل [[حرم امام حسین(ع)]] و در رواق جنوبی قرار گرفت.<ref>قائدان، عتباب عالیات عراق، ص۱۲۲.</ref>


== زیارت نامه ==
== زیارت نامه ==
در [[زیارت امام حسین(ع)]] در [[نیمه شعبان]] و غیره<ref>مجلسی، بحار، ج۴۵ ص۷۱ و ج۹۸ ص۲۷</ref> نام حبیب بن مظاهر آمده است.<ref>سید بن طاوس، اقبال الاعمال، ص۲۲۹</ref>
در [[زیارت امام حسین(ع)]] در [[نیمه شعبان]] و غیره<ref>مجلسی، بحار، ج۴۵ ص۷۱ و ج۹۸ ص۲۷</ref> نام حبیب بن مظاهر آمده است.<ref>سید ابن طاوس، اقبال الاعمال، ص۲۲۹</ref>


==تک‌نگاری==
==تک‌نگاری==
خط ۱۳۴: خط ۱۳۲:
*ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، تحقیق علی شیری، بیروت، دار الأضواء، ۱۹۹۱م.
*ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، تحقیق علی شیری، بیروت، دار الأضواء، ۱۹۹۱م.
*ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییزالصحابة، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، بی‌نا، ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
*ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییزالصحابة، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، بی‌نا، ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
*امین، سید محسن، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۹۸۶م.
*بلاذری، احمدبن یحیی، انساب الاشراف، دمشق، چاپ محمود فردوس العظم، ۲۰۰۰م.
*بلاذری، احمدبن یحیی، انساب الاشراف، دمشق، چاپ محمود فردوس العظم، ۲۰۰۰م.
*خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، قم، انوارالهدی، ۱۴۱۸ه‍.ق.
*خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، قم، انوارالهدی، ۱۴۱۸ه‍.ق.
*سماوی، محمد بن طاهر، ابصارالعین فی انصارالحسین، ترجمه عباس جلالی، قم، انتشارات زائر، ۱۳۸۱ش.
*سید ابن طاووس، علی بن موسی بن جعفر بن طاووس، اقبال الاعمال، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۹۹۶.
*سید ابن طاووس، علی بن موسی بن جعفر بن طاووس، لهوف، ترجمه بخشایشی، قم، دفتر نوید اسلام، ۱۳۷۸.
*طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، بیروت، روائع التراث العربی، ۱۹۶۷م.
*طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، بیروت، روائع التراث العربی، ۱۹۶۷م.
*سماوی، محمد بن طاهر، ابصارالعین فی انصارالحسین، ترجمه عباس جلالی، قم، انتشارات زائر، ۱۳۸۱ش.
*قائدان، اصغر، عتباب عالیات عراق، تهران، مشعر، ۱۳۸۷
*سید بن طاووس، علی بن موسی بن جعفر بن طاووس، اقبال الاعمال، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۹۹۶.
*سید بن طاووس، علی بن موسی بن جعفر بن طاووس، لهوف، ترجمه بخشایشی، قم، دفتر نوید اسلام، ۱۳۷۸.
*امین، سید محسن، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۹۸۶م.
*قمی، شیخ عباس، نفس المهموم، ترجمه کمره‌ای، تهران، چاپ اسلامیه، ۱۳۷۶ق.
*قمی، شیخ عباس، نفس المهموم، ترجمه کمره‌ای، تهران، چاپ اسلامیه، ۱۳۷۶ق.
*مامقانی، عبداللّه، تنقیح المقال فی علم الرجال، تحقیق محیی الدین مامقانی، قم، مؤسسة‌ آل البیت لإحیاء التراث، ۱۴۲۳ق.
*مامقانی، عبداللّه، تنقیح المقال فی علم الرجال، تحقیق محیی الدین مامقانی، قم، مؤسسة‌ آل البیت لإحیاء التراث، ۱۴۲۳ق.
*قائدان، اصغر، عتباب عالیات عراق، تهران، مشعر، ۱۳۸۷
*محمد بن عمرکشی، اختیار معرفةالرجال،]تلخیص[محمدبن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش.
*محمدبن حسن طوسی، رجال الطوسی، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم، ۱۴۱۵.
*محمدبن حسن طوسی، رجال الطوسی، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم، ۱۴۱۵.
*محمدبن عمرکشی، اختیار معرفةالرجال،]تلخیص[محمدبن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش.
*مفید، محمدبن محمدبن نعمان، الارشاد، ترجمه ساعدی خراسانی، تهران، انتشارات اسلامیه، ۱۳۸۰.
*مفید، محمدبن محمدبن نعمان، الارشاد، ترجمه ساعدی خراسانی، تهران، انتشارات اسلامیه، ۱۳۸۰.
*موسوعة کلمات الامام الحسین علیه‌السلام، اعداد لجنةالحدیث، معهد تحقیقات باقرالعلوم علیه‌السلام، قم: دارالمعروف، ۱۳۷۴ش.
*موسوعة کلمات الامام الحسین علیه‌السلام، اعداد لجنةالحدیث، معهد تحقیقات باقرالعلوم علیه‌السلام، قم: دارالمعروف، ۱۳۷۴ش.