پرش به محتوا

ماجرای کسر اصنام: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۴ آوریل ۲۰۲۳
جز
خط ۳۸: خط ۳۸:
{{ب|قیل لی قل فی علی مدحاً |مدحه یخمد ناراً مؤصدة}}{{ب|قلتُ لا أقدر فی مدح امرءٍ| ضلَّ ذو اللبَّ إلی أن عبَده}}  
{{ب|قیل لی قل فی علی مدحاً |مدحه یخمد ناراً مؤصدة}}{{ب|قلتُ لا أقدر فی مدح امرءٍ| ضلَّ ذو اللبَّ إلی أن عبَده}}  
{{ب|و النبی المصطفی قال لنا| لیلة المعراج لمّا صعده}}{{ب|وضع الله بکتفی یده| فاحس القلبُ أن قد برده}}
{{ب|و النبی المصطفی قال لنا| لیلة المعراج لمّا صعده}}{{ب|وضع الله بکتفی یده| فاحس القلبُ أن قد برده}}
{{ب|'''وَ علیّ واضع أقدامَه'''| '''فی محلٍ وضع الله یَده'''}}{{پایان شعر}}<ref>شافعی، دیوان، ۱۴۱۴ق، ص۹۳.</ref>
{{ب|'''وَ علیّ واضع أقدامَه'''| '''فی محلٍ وضع الله یَده'''{{یادداشت|ترجمه:گفته شد به من: علی را ستایش کن! که ستایش او آتش فراگیر جهنم را خاموش می‌کند. گفتم: نمی‌توانم ستایش کنم مردی را که انسان خردمند به حدی درباره او به حیرت افتاد که او را پرستید! پیامبر برگزیده ما در شب [[معراج]] زمانی که بالا (به آسمان‌ها) رفت، گفت: خداوند دستش را بر روی شانه من گذارد به گونه‌ای که قلب من خنکی آن را احساس کرد '''و علی(ع) قدم‌هایش را در جایی گذاشت که خداوند دستش را همانجا گذارده بود''' (اشاره به ماجرای کسر اصنام)}}}}{{پایان شعر}}<ref>شافعی، دیوان، ۱۴۱۴ق، ص۹۳.</ref>
{{یادداشت|ترجمه=گفته شد به من: علی را ستایش کن! که ستایش او آتش فراگیر جهنم را خاموش می‌کند. گفتم: نمی‌توانم ستایش کنم مردی را که انسان خردمند به حدی درباره او به حیرت افتاد که او را پرستید! پیامبر برگزیده ما در شب [[معراج]] زمانی که بالا (به آسمان‌ها) رفت، گفت: خداوند دستش را بر روی شانه من گذارد به گونه‌ای که قلب من خنکی آن را احساس کرد '''و علی(ع) قدم‌هایش را در جایی گذاشت که خداوند دستش را همانجا گذارده بود''' (اشاره به ماجرای کسر اصنام)}}
 
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول =از سروده‌های ترکی شیرازی:{{سخ}}{{شعر}} {{ب|علی فاتح غزوهٔ بدر و خندق|
{{جعبه نقل قول |عنوان = | نقل‌قول =از سروده‌های ترکی شیرازی:{{سخ}}
{{شعر}} {{ب|علی فاتح غزوهٔ بدر و خندق|


علی کارفرمای تیغ دو پیکر}}
علی کارفرمای تیغ دو پیکر}}
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۴۷۰

ویرایش