Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۸۱
ویرایش
جز (←گستره) |
جز (←گستره) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
در خصوص مرتبه سوم هم میان متکلمان شیعه اتفاقنظر هست؛<ref>مفید، النکت الاعتقادیه، ۱۴۱۳ق، ص۳۷؛ حلی، کشف المراد، ۱۳۸۲ش، ص۱۵۵؛ سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۳۱.</ref> یعنی به باور آنان، پیامبران از هر گونه گناه کبیره و صغیره معصوم هستند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به مفید، النکت الاعتقادیه، ۱۴۱۳ق، ص۳۷؛ حلی، کشف المراد، ۱۳۸۲ش، ص۱۵۵.</ref> تنها [[شیخ مفید]] انجامدادن گناه صغیرهٔ سهوی را که حاکی از خِفتطَبع نباشد، برای پیامبران پیش از بعثتشان ممکن دانسته است.<ref>مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۶۲.</ref> | در خصوص مرتبه سوم هم میان متکلمان شیعه اتفاقنظر هست؛<ref>مفید، النکت الاعتقادیه، ۱۴۱۳ق، ص۳۷؛ حلی، کشف المراد، ۱۳۸۲ش، ص۱۵۵؛ سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۳۱.</ref> یعنی به باور آنان، پیامبران از هر گونه گناه کبیره و صغیره معصوم هستند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به مفید، النکت الاعتقادیه، ۱۴۱۳ق، ص۳۷؛ حلی، کشف المراد، ۱۳۸۲ش، ص۱۵۵.</ref> تنها [[شیخ مفید]] انجامدادن گناه صغیرهٔ سهوی را که حاکی از خِفتطَبع نباشد، برای پیامبران پیش از بعثتشان ممکن دانسته است.<ref>مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۶۲.</ref> | ||
مرتبه چهارم، یعنی مصونیت از خطا در امور روزمره را هم بیشتر عالمان شیعه پذیرفتهاند و میگویند گفتار و کردار پیامبران در امور فردی و اجتماعی روزمره نیز مصون از خطا است؛<ref>مفید، عدم سهو النبی، ۱۴۱۳ق، ص۲۹و۳۰؛ حلی، کشف المراد، ۱۳۸۲ش، ص۱۵۵-۱۵۷.</ref> البته شیخ صدوق با استناد به [[روایت ذوالشمالین]]،<ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۵۸و۳۵۹.</ref> [[سهو النبی]] را پذیرفته و اعتقاد به عصمت پیامبران از اشتباه در امور فردی و روزمره را [[غلو]] و [[تفویض]] دانسته است.<ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۵۹.</ref> درباره سهو پیامبر(ص)، در کتاب [[اصول کافی]] نیز روایاتی نقل شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۶۴؛ ج۳، ص۲۹۴ و ص۳۵۵-۳۵۶.</ref> | مرتبه چهارم، یعنی مصونیت از خطا در امور روزمره را هم بیشتر عالمان شیعه پذیرفتهاند و میگویند گفتار و کردار پیامبران در امور فردی و اجتماعی روزمره نیز مصون از خطا است؛<ref>مفید، عدم سهو النبی، ۱۴۱۳ق، ص۲۹و۳۰؛ حلی، کشف المراد، ۱۳۸۲ش، ص۱۵۵-۱۵۷.</ref> البته شیخ صدوق با استناد به [[روایت ذوالشمالین]]،<ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۵۸و۳۵۹.</ref> [[سهو النبی]] را پذیرفته و اعتقاد به عصمت پیامبران از اشتباه در امور فردی و روزمره را [[غلو]] و [[تفویض]] دانسته است.<ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۵۹.</ref> درباره سهو پیامبر(ص)، در کتاب [[اصول کافی]] نیز روایاتی نقل شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۶۴؛ ج۳، ص۲۹۴ و ص۳۵۵-۳۵۶.</ref> در مقابل، [[ابوالحسن شعرانی|علامه شعرانی]] در نقد ادعای شیخ صدوق، معتقد است که تمام کارهای [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] تبلیغ محسوب میشود و اگر سهو در کارهای روزمره پیامبر جائز باشد، امکان وجود سهو در تبلیغ دین هم وجود خواهد داشت و این با غرض عصمت مخالف است. همچنین به گفته او مسلمانان به کاری که پیامبر (حتی اگر یک بار) انجام داده تمسک میکنند.<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، پاورقی ج۱، ص۳۵۹.</ref> | ||
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] هم معتقد است مواردی که با وحی و هدایت مردم ارتباط ندارد، خارج از بحث عصمت است. او | [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] هم با استثنای پیامبر اسلام(ص) به دلیل فضیلت خاص الهیاش، معتقد است مواردی که با وحی و هدایت مردم ارتباط ندارد، خارج از بحث عصمت است. به گفته او بنا بر آیاتی از قرآن، پیامبران در امور روزمره دچار اشتباه و نسیان شدهاند که برخی موارد آن عبارتاند از: نسیان [[آدم (پیامبر)|حضرت آدم]] درباره عهدش، درخواست [[نوح (پیامبر)|حضرت نوح]] مبنی بر نجات فرزند گنهکارش از [[طوفان نوح|طوفان]]، خروج غضبناک [[یونس (پیامبر)|حضرت یونس]] از قومش و قضاوت اشتباه [[موسی (پیامبر)|حضرت موسی]] درباره [[هارون (پیامبر)|حضرت هارون]] پس از گوسالهپرستی [[بنیاسرائیل]].<ref>فاریاب، «عصمت پیامبران در منظومه فکری علامه طباطبایی»، ص۲۴-۲۸.</ref> | ||
</ref> | |||
==منافات نداشتن عصمت پیامبران با اختیار== | ==منافات نداشتن عصمت پیامبران با اختیار== |