کاربر ناشناس
ضرورت امامت: تفاوت میان نسخهها
←حدیث من مات
imported>H.S بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>H.S |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
===[[حدیث من مات]]=== | ===[[حدیث من مات]]=== | ||
از [[رسول خدا(ص)]] نقل شده است: «من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میتةً | از [[رسول خدا(ص)]] نقل شده است: «من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میتةً جاهلیةً»؛ <ref> سید بن طاووس، الاقبال بالاعمال الحسنه، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۵۲؛ شیخ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۴۱۰؛ تفتازانی، سعد الدین، شرح مقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۳۹، قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ينابيع المودة لذو القربى، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۴۵۶.</ref> «هرکس بدون اینکه [[امام]] زمان خود را بشناسد، از دنیا برود، به مرگ جاهلیت مرده است.» بسیاری همچون تفتازانی،<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۳۹.</ref> محقق طوسی<ref>محقق طوسی، تلخیص المحصل، ۱۴۰۵ق، ص۴۰۷.</ref> و ملاعلی قاری<ref>قاری، شرح الفقه الاکبر، دارالکتب العلمیة، ص۱۷۹.</ref> آن را بهعنوان دلیلی بر ضرورت [[امامت]] دانستهاند. | ||
===سیره مسلمانان=== | ===سیره مسلمانان=== | ||
گفته شده [[مسلمانان]]، بهویژه در صدر اسلام، [[امامت]] را امری تردیدناپذیر میدانستند؛ چراکه بلافاصله پس از رحلت [[پیامبر اسلام(ص)]] به آن پرداختهاند و عدم حضور برخی به دلایل دیگری، غیر از انکار اهمیت امامت بوده است.<ref>ربانی گلپایگانی، امامت در بینش اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۵۹.</ref> تفتازانی،<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۳۶.</ref> خواجه نصیر طوسی،<ref>محقق طوسی، تلخیص المحصل، ۱۴۰۵ق، ص۴۰۷.</ref> شهرستانی،<ref>شهرستانی، نهایة الاقدام، ص۴۷۹.</ref> عضدالدین ایجی<ref>ایجی، شرح المواقف، ج۸، ص۳۴۶.</ref> و سیف الدین آمدی<ref>آمدی، غایة المرام، ص۳۶۴.</ref> سیره مسلمانان را مورد استدلال قرار داده و آن را دلیلی اجماعی دانستهاند. | گفته شده [[مسلمانان]]، بهویژه در صدر اسلام، [[امامت]] را امری تردیدناپذیر میدانستند؛ چراکه بلافاصله پس از رحلت [[پیامبر اسلام(ص)]] به آن پرداختهاند و عدم حضور برخی به دلایل دیگری، غیر از انکار اهمیت امامت بوده است.<ref>ربانی گلپایگانی، امامت در بینش اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۵۹.</ref> تفتازانی،<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۳۶.</ref> خواجه نصیر طوسی،<ref>محقق طوسی، تلخیص المحصل، ۱۴۰۵ق، ص۴۰۷.</ref> شهرستانی،<ref>شهرستانی، نهایة الاقدام، ص۴۷۹.</ref> عضدالدین ایجی<ref>ایجی، شرح المواقف، ج۸، ص۳۴۶.</ref> و سیف الدین آمدی<ref>آمدی، غایة المرام، ص۳۶۴.</ref> سیره مسلمانان را مورد استدلال قرار داده و آن را دلیلی اجماعی دانستهاند. |