کاربر ناشناس
علوم غریبه: تفاوت میان نسخهها
جز
اصلاح پانویس ها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Fayaz جز (اصلاح پانویس ها) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
علوم غریبه به دانشهای سری،<ref>نیشابوری، غرایب القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۴۷.</ref> پنهان،<ref>فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۴۶۴.</ref> دور از دسترس عموم<ref>سجادی، مدخل علوم غریبه، ۱۳۹۰ش، ج۱۱، ص۳۸۶.</ref> و شگفتانگیز<ref>نصر، علم در اسلام، ۱۳۵۹ش، ص۲۰۱.</ref> معنا شده است. اصطلاح علوم غریبه در مقابل علوم متعارف استفاده میشود.<ref>نیشابوری، غرایب القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۴۷.</ref> شیخ بهایی در تقسیم علوم، برای علوم غریبه عنوان خَفیّه (نهانی) را در مقابل علوم جَلیّه (آشکار) بکار برده است.<ref>بهایی، کشکول، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۲۵۴.</ref> از دلایل پنهان بودن این علوم این بوده که از سوءاستفاده یا زیانهای آن پیشگیری شود.<ref>نصر، علم در اسلام، ۱۳۵۹ش، ص۲۰۱.</ref> | علوم غریبه به دانشهای سری،<ref>نیشابوری، غرایب القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۴۷.</ref> پنهان،<ref>فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۴۶۴.</ref> دور از دسترس عموم<ref>سجادی، مدخل علوم غریبه، ۱۳۹۰ش، ج۱۱، ص۳۸۶.</ref> و شگفتانگیز<ref>نصر، علم در اسلام، ۱۳۵۹ش، ص۲۰۱.</ref> معنا شده است. اصطلاح علوم غریبه در مقابل علوم متعارف استفاده میشود.<ref>نیشابوری، غرایب القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۴۷.</ref> شیخ بهایی در تقسیم علوم، برای علوم غریبه عنوان خَفیّه (نهانی) را در مقابل علوم جَلیّه (آشکار) بکار برده است.<ref>بهایی، کشکول، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۲۵۴.</ref> از دلایل پنهان بودن این علوم این بوده که از سوءاستفاده یا زیانهای آن پیشگیری شود.<ref>نصر، علم در اسلام، ۱۳۵۹ش، ص۲۰۱.</ref> | ||
ابن خلدون علوم غریبه را مهارتهایی میداند که انسان را به اثرگذاری بر عناصر توانا میسازد.<ref>ابن خلدون، مقدمه، ۱۳۹۱ق، ص۶۵۵.</ref> نیشابوری در کتاب غرایب القرآن، علوم غریبه را علوم رازآلود معرفی میکند که به انسان توانایی آگاهی از اسرار و امور پنهان و نیز انجام کارهای غیرعادی میدهد.<ref>نیشابوری، غرایب القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۴۷.</ref> برخی موضوع این علوم را نیروهای فوق طبیعی و اسرارآمیز نوشتهاند.<ref>ماهانی، | ابن خلدون علوم غریبه را مهارتهایی میداند که انسان را به اثرگذاری بر عناصر توانا میسازد.<ref>ابن خلدون، مقدمه، ۱۳۹۱ق، ص۶۵۵.</ref> نیشابوری در کتاب غرایب القرآن، علوم غریبه را علوم رازآلود معرفی میکند که به انسان توانایی آگاهی از اسرار و امور پنهان و نیز انجام کارهای غیرعادی میدهد.<ref>نیشابوری، غرایب القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۴۷.</ref> برخی موضوع این علوم را نیروهای فوق طبیعی و اسرارآمیز نوشتهاند.<ref>ماهانی، «خاقانی و علوم غریبه»، ۱۳۸۳ش، ص۱۲۷-۱۱۳.</ref> | ||
==دیدگاه اسلامی== | ==دیدگاه اسلامی== | ||
در [[قرآن کریم]] در مورد [[سحر|سِحر]]، [[کهانت|کِهانت]] (خبر از آینده با تسخیر جن یا روح)،<ref>انصاری، مکاسب، ج۲، ص۳۳</ref> طیره(فالِ بد زدن)، چشم زدن و چند شاخه دیگر علوم غریبه آیاتی وجود دارد.<ref>خوشزبان، «بررسی جایگاه علوم غریبه در آیات و سور قرآن با استناد بر روایات»، ۱۳۹۷ش، ص۱۰۲-۸۱.</ref> قرآن کریم، [[حضرت سلیمان]] را دارای قدرت علوم غریبه معرفی کرده است. او [[جن]]، [[شیاطین]]، باد و حیوانات را تسخیر کرده بود. (آیه۱۰۱ [[سوره بقره|بقره]]؛ ۳۶،۳۷و۳۸ [[سوره ص|ص]]؛ ۸۱و۸۲ [[سوره انبیاء|انبیاء]]؛آیات۳۸و۳۹ [[سوره نمل|نمل]]) این باعث شد که شیاطین سحر را بین مردم بابِل ([[عراق عرب]]) رواج دهند. آنان از تعالیم دو فرشته [[هاروت و ماروت]] نیز سوءاستفاده کردند.(آیه۱۰۲ بقره) وزیر او [[آصف بن برخیا]] نیز از علم خود برای آوردن عرش [[بلقیس]] استفاده کرد(آیه۴۰ [[سوره نمل|نمل]]). در داستان دعوت [[حضرت موسی]] از [[فرعون]]، او نیز در مقابل موسی از ساحران استفاده کرد.(آیات ۱۲۳-۱۰۸ [[سوره اعراف|اعراف]خ؛ ۷۳-۵۷ [[سوره طه|طه]]) همچنین بعضی [[مفسران]] معتقدند [[قارون]] برای ثروتمند شدن از کیمیا،<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۷۹.</ref> استفاده کرد. دشمنان پیامبران، آنان را به سحر یا جنزدگی متهم میکردند. (آیه۵۲ [[سوره ذاریات|ذاریات]]) در زمان ظهور [[پیامبر اسلام]]، کهانت قطع شد و جنها نتوانستند اخبار آینده را از آسمان بدزدند(آیات۹و۱۰ [[سوره جن|جن]]). در آیات ۵۱و۵۲ [[سوره قلم]] نیز از تلاش برخی [[مشرکان]] برای آسیب زدن به پیامبر از طریق چشم زدن خبر داده شده است. | در [[قرآن کریم]] در مورد [[سحر|سِحر]]، [[کهانت|کِهانت]] (خبر از آینده با تسخیر جن یا روح)،<ref>انصاری، مکاسب، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۳۳</ref> طیره(فالِ بد زدن)، چشم زدن و چند شاخه دیگر علوم غریبه آیاتی وجود دارد.<ref>خوشزبان، «بررسی جایگاه علوم غریبه در آیات و سور قرآن با استناد بر روایات»، ۱۳۹۷ش، ص۱۰۲-۸۱.</ref> قرآن کریم، [[حضرت سلیمان]] را دارای قدرت علوم غریبه معرفی کرده است. او [[جن]]، [[شیاطین]]، باد و حیوانات را تسخیر کرده بود. (آیه۱۰۱ [[سوره بقره|بقره]]؛ ۳۶،۳۷و۳۸ [[سوره ص|ص]]؛ ۸۱و۸۲ [[سوره انبیاء|انبیاء]]؛آیات۳۸و۳۹ [[سوره نمل|نمل]]) این باعث شد که شیاطین سحر را بین مردم بابِل ([[عراق عرب]]) رواج دهند. آنان از تعالیم دو فرشته [[هاروت و ماروت]] نیز سوءاستفاده کردند.(آیه۱۰۲ بقره) وزیر او [[آصف بن برخیا]] نیز از علم خود برای آوردن عرش [[بلقیس]] استفاده کرد(آیه۴۰ [[سوره نمل|نمل]]). در داستان دعوت [[حضرت موسی]] از [[فرعون]]، او نیز در مقابل موسی از ساحران استفاده کرد.(آیات ۱۲۳-۱۰۸ [[سوره اعراف|اعراف]خ؛ ۷۳-۵۷ [[سوره طه|طه]]) همچنین بعضی [[مفسران]] معتقدند [[قارون]] برای ثروتمند شدن از کیمیا،<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۷۹.</ref> استفاده کرد. دشمنان پیامبران، آنان را به سحر یا جنزدگی متهم میکردند. (آیه۵۲ [[سوره ذاریات|ذاریات]]) در زمان ظهور [[پیامبر اسلام]]، کهانت قطع شد و جنها نتوانستند اخبار آینده را از آسمان بدزدند(آیات۹و۱۰ [[سوره جن|جن]]). در آیات ۵۱و۵۲ [[سوره قلم]] نیز از تلاش برخی [[مشرکان]] برای آسیب زدن به پیامبر از طریق چشم زدن خبر داده شده است. | ||
در بین علوم غریبه، [[روایت|روایتهای]] بسیاری درباره نکوهش و حرمت سِحر بیان شده است.<ref>حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۱۷، ص۱۴۸؛ طوسی، تهذیب، ج۱۰، ص۱۴۸.</ref> بیشتر فقها آموزش و یادگیری سحر را حرام،<ref>برای نمونه:نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۷۵؛ ابن ادریس، سرائر، ج۳، ص۵۳۳و۵۳۴؛ حلی، منتهی المصطلب، ص۳۸۸</ref> و کیفر ساحر را قتل دانستهاند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۸۶؛ ج۴۱، ص۴۴۳؛ خویی، مصباح الفقاهة، ج۱، ص۲۹۲و۲۹۳.</ref> البته چند فقیه نیز معتقدند یادگیری سحر برای ابطال آن بخصوص کاربرد آن علیه سحر مدعی [[نبوت]] جایز است.<ref>برای نمونه:شهید ثانی، شرح لمعه، ج، ص۲۷۲و۲۷۳؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۷۸؛ انصاری، مکاسب، ج۲، ص۳۸.</ref> | در بین علوم غریبه، [[روایت|روایتهای]] بسیاری درباره نکوهش و حرمت سِحر بیان شده است.<ref>حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۱۷، ص۱۴۸؛ طوسی، تهذیب، ۱۳۶۴ش، ج۱۰، ص۱۴۸.</ref> بیشتر فقها آموزش و یادگیری سحر را حرام،<ref>برای نمونه:نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۷۵؛ ابن ادریس، سرائر، ج۳، ص۵۳۳و۵۳۴؛ حلی، منتهی المصطلب، ص۳۸۸</ref> و کیفر ساحر را قتل دانستهاند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۸۶؛ ج۴۱، ص۴۴۳؛ خویی، مصباح الفقاهة، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۹۲و۲۹۳.</ref> البته چند فقیه نیز معتقدند یادگیری سحر برای ابطال آن بخصوص کاربرد آن علیه سحر مدعی [[نبوت]] جایز است.<ref>برای نمونه:شهید ثانی، شرح لمعه، ج، ص۲۷۲و۲۷۳؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۷۸؛ انصاری، مکاسب، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۳۸.</ref> | ||
تعدادی از فقیهان فراگیری علوم غریبه را بشرط نداشتن فساد یا نداشتن ارتباط با سحر، بدون اشکال دانستهاند.<ref>برای نمونه:انصاری، مکاسب، ج۲، ص۳۹؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۸۱، ۹۲و ۱۰۸؛ گلپایگانی، ارشاد السائل، ص۹۷؛ سبزواری، مهذب الاحکام، ج۱۶، ص۱۰۳.</ref> برخی نیز پیشگویی را با استفاده از علوم غریبه حرام دانستهاند. این عالمان حتی مراجعه به این علوم را برای مطالب معمولی مانند پیدا کردن فرد یا کالای گمشده جایز نمیدانند.<ref>برای نمونه:فیض کاشانی، مفاتیح الشرائع، ج۲، ص۲۳؛ کاشف الغطاء، انوار الفقاهة، کتاب التجارة، ص۳۴۵.</ref> همچنین شماری از فقها معتقدند اگر از راه علوم غریبه برای کسی آگاهی و یقین حاصل شد، فقط برای خود او [[حجّت]] است؛ ولی قضاوت کردن<ref>خویی، فقه الشیعة، ج۲، ص۶۹-۶۸.</ref> و شهادت دادن<ref>خمینی، تحریر الوسیلة، ج۲، ص۴۴۵.</ref> بر اساس آن جایز نیست. در نظر [[آیتالله خویی]] [[تقلید]] از کسی که به احکام شرع از راهی جز منابع چهار گانه [[قرآن|کتاب]]، [[سنّت]]، [[عقل]] و [[اجماع]]، از قبیل علوم غریبه، علم پیدا کرده است، جایز نیست.<ref>خویی، التنقیح، باب الاجتهاد و التقلید، ص۲۴۰۵.</ref> | تعدادی از فقیهان فراگیری علوم غریبه را بشرط نداشتن فساد یا نداشتن ارتباط با سحر، بدون اشکال دانستهاند.<ref>برای نمونه:انصاری، مکاسب، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۳۹؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۸۱، ۹۲و ۱۰۸؛ گلپایگانی، ارشاد السائل، ص۹۷؛ سبزواری، مهذب الاحکام، ج۱۶، ص۱۰۳.</ref> برخی نیز پیشگویی را با استفاده از علوم غریبه حرام دانستهاند. این عالمان حتی مراجعه به این علوم را برای مطالب معمولی مانند پیدا کردن فرد یا کالای گمشده جایز نمیدانند.<ref>برای نمونه:فیض کاشانی، مفاتیح الشرائع، ج۲، ص۲۳؛ کاشف الغطاء، انوار الفقاهة، کتاب التجارة، ص۳۴۵.</ref> همچنین شماری از فقها معتقدند اگر از راه علوم غریبه برای کسی آگاهی و یقین حاصل شد، فقط برای خود او [[حجّت]] است؛ ولی قضاوت کردن<ref>خویی، فقه الشیعة، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۶۹-۶۸.</ref> و شهادت دادن<ref>خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۴۴۵.</ref> بر اساس آن جایز نیست. در نظر [[آیتالله خویی]] [[تقلید]] از کسی که به احکام شرع از راهی جز منابع چهار گانه [[قرآن|کتاب]]، [[سنّت]]، [[عقل]] و [[اجماع]]، از قبیل علوم غریبه، علم پیدا کرده است، جایز نیست.<ref>خویی، التنقیح، باب الاجتهاد و التقلید، ۱۴۰۷ق، ص۲۴۰۵.</ref> | ||
==زیر مجموعهها== | ==زیر مجموعهها== | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
علوم غریبه پس از سقوط [[بنی عباس]] و در زمان حکومت [[ایلخانیان]]، [[تیموریان]] و [[صفویه]] گسترش بیشتری پیدا کرد. بعضی دلایل این رواج را کاهش تدریس و تحقیق علوم طبیعی، گسترش عقاید [[مغولان]]، رویآوری گروههایی از مردم به دلیل سرخوردگی از تسلط مغولان و صدمات بسیار آن و نیز رواج اندیشههای [[صوفیه]] عنوان کردهاند.<ref>گوهری، کاظم بیگی؛ «وضعیت علوم غریبه پس از حمله مغول»، ۱۳۹۴ش، ص۱۵۷-۱۳۷.</ref> [[ابن طاووس]] (درگذشت ۶۶۴ق)، [[شهید اول]] (درگذشت ۷۸۶ق)، [[ابن فهد حلی]] (درگذشت ۸۴۱ق)، ملاحسین [[واعظ کاشفی]] (درگذشت ۹۱۰ق)، [[شهید ثانی]] (درگذشت ۹۶۶ق)، [[شیخ بهایی]] (درگذشت ۱۰۳۱ق)، [[محمدباقر مجلسی]] (درگذشت ۱۱۱۰ق) و [[احمد نراقی]] (درگذشت۱۲۴۵ق) در این دوره مطالعات و تجربیاتی در علوم غریبه داشتند.<ref>گوهری، کاظم بیگی؛ «وضعیت علوم غریبه پس از حمله مغول»، ۱۳۹۴ش، ص۱۵۷-۱۳۷.</ref> شاهان صفوی و [[قاجار]]،<ref>حاتمی، «باورهای نجومی در قاجاریه»، ۱۳۸۹ش، ص۸۲-۶۵.</ref> نیز به این علوم علاقه و اعتقاد داشتند. اواخر دوره قاجار انتقادهایی به رواج این علوم و آمیختگی آن با خرافات شد که گستره آنها را محدود گردانید.<ref>حاتمی، علوم غریبه در دوره قاجاریه، ۱۳۸۷ش، چکیده.</ref> | علوم غریبه پس از سقوط [[بنی عباس]] و در زمان حکومت [[ایلخانیان]]، [[تیموریان]] و [[صفویه]] گسترش بیشتری پیدا کرد. بعضی دلایل این رواج را کاهش تدریس و تحقیق علوم طبیعی، گسترش عقاید [[مغولان]]، رویآوری گروههایی از مردم به دلیل سرخوردگی از تسلط مغولان و صدمات بسیار آن و نیز رواج اندیشههای [[صوفیه]] عنوان کردهاند.<ref>گوهری، کاظم بیگی؛ «وضعیت علوم غریبه پس از حمله مغول»، ۱۳۹۴ش، ص۱۵۷-۱۳۷.</ref> [[ابن طاووس]] (درگذشت ۶۶۴ق)، [[شهید اول]] (درگذشت ۷۸۶ق)، [[ابن فهد حلی]] (درگذشت ۸۴۱ق)، ملاحسین [[واعظ کاشفی]] (درگذشت ۹۱۰ق)، [[شهید ثانی]] (درگذشت ۹۶۶ق)، [[شیخ بهایی]] (درگذشت ۱۰۳۱ق)، [[محمدباقر مجلسی]] (درگذشت ۱۱۱۰ق) و [[احمد نراقی]] (درگذشت۱۲۴۵ق) در این دوره مطالعات و تجربیاتی در علوم غریبه داشتند.<ref>گوهری، کاظم بیگی؛ «وضعیت علوم غریبه پس از حمله مغول»، ۱۳۹۴ش، ص۱۵۷-۱۳۷.</ref> شاهان صفوی و [[قاجار]]،<ref>حاتمی، «باورهای نجومی در قاجاریه»، ۱۳۸۹ش، ص۸۲-۶۵.</ref> نیز به این علوم علاقه و اعتقاد داشتند. اواخر دوره قاجار انتقادهایی به رواج این علوم و آمیختگی آن با خرافات شد که گستره آنها را محدود گردانید.<ref>حاتمی، علوم غریبه در دوره قاجاریه، ۱۳۸۷ش، چکیده.</ref> | ||
در روند تقسیمبندی علوم توسط [[مسلمانان]] نیز، زیرمجموعههای علوم غریبه در گروههای مختلف قرار گرفتند. [[فارابی]]، احکام نجوم (پیشگویی حوادث از نجوم) و حِیَل (شامل جبر و مهندسی و ساختن آلات نجوم و ظرفهای عجیب) را در دسته علم تَعالیم قرار داد.<ref>فارابی، احصاءالعلوم، ۱۹۴۸م، ص۴۴.</ref> پس از او [[ابنسینا]] در مقدمه [[کتاب شفاء]] عناوین احکام نجوم، تعبیر، طلسمها، نیرنگها و کیمیا را زیرگروه حکمت طبیعی فرعی معرفی کرد.<ref>ابنسینا، الشفاء، ۱۹۵۲م، ص۱۲-۱۴.</ref> [[اخوان الصفاء]] علوم سحر، کیمیا، عَزایم و حیل را جزء گروه ریاضی نوشت.<ref>اخوان الصفا، رسائل اخوان الصفا، ۱۹۶۴م، ص</ref>. [[ابنندیم]] در کتاب الفهرست، افسانهگویی و خرافات، سحر و افسون و شعبده را در یک مقاله یا دسته، و کیمیا و صنعت را در دسته دیگر جای داده است.<ref>ابن الندیم، الفهرست، ۱۳۶۶ش، ص۴.</ref> [[ابنخلدون]] سحر و طلسمات و کیمیا را زیرمجموعه علوم عقلی قرار داد.<ref>ابن خلدون، مقدمه، ۱۳۹۱ق، ص۳۹۰.</ref> | در روند تقسیمبندی علوم توسط [[مسلمانان]] نیز، زیرمجموعههای علوم غریبه در گروههای مختلف قرار گرفتند. [[فارابی]]، احکام نجوم (پیشگویی حوادث از نجوم) و حِیَل (شامل جبر و مهندسی و ساختن آلات نجوم و ظرفهای عجیب) را در دسته علم تَعالیم قرار داد.<ref>فارابی، احصاءالعلوم، ۱۹۴۸م، ص۴۴.</ref> پس از او [[ابنسینا]] در مقدمه [[کتاب شفاء]] عناوین احکام نجوم، تعبیر، طلسمها، نیرنگها و کیمیا را زیرگروه حکمت طبیعی فرعی معرفی کرد.<ref>ابنسینا، الشفاء، ۱۹۵۲م، ص۱۲-۱۴.</ref> [[اخوان الصفاء]] علوم سحر، کیمیا، عَزایم {{یادداشت|عزایم:افسون ها و دعاهایی که بر بیماران برای شفا یافتن می خوانند.فرهنگ فارسی معین}} | ||
و حیل را جزء گروه ریاضی نوشت.<ref>اخوان الصفا، رسائل اخوان الصفا، ۱۹۶۴م، ص</ref>. [[ابنندیم]] در کتاب الفهرست، افسانهگویی و خرافات، سحر و افسون و شعبده را در یک مقاله یا دسته، و کیمیا و صنعت را در دسته دیگر جای داده است.<ref>ابن الندیم، الفهرست، ۱۳۶۶ش، ص۴.</ref> [[ابنخلدون]] سحر و طلسمات و کیمیا را زیرمجموعه علوم عقلی قرار داد.<ref>ابن خلدون، مقدمه، ۱۳۹۱ق، ص۳۹۰.</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۸۵: | خط ۸۶: | ||
*حاتمی، زهرا، «باورهای نجومی در قاجاریه»، نشریه فرهنگ و زندگی، سال نهم، بهار ۱۳۸۹ش. | *حاتمی، زهرا، «باورهای نجومی در قاجاریه»، نشریه فرهنگ و زندگی، سال نهم، بهار ۱۳۸۹ش. | ||
*[https://thesis2.ut.ac.ir/thesis/UTCatalog/UTThesis/Forms/ThesisBrief.aspx?thesisID=d5080f26-a664-428a-8b36-1b6015fdd0fc حاتمی، زهرا، «علوم غریبه در دوره قاجاریه»، پایان نامه کارشناسی ارشد تاریخ]، دانشگاه تهران، دفاع:۱۳۸۷/۱۱/۲۶ش. | *[https://thesis2.ut.ac.ir/thesis/UTCatalog/UTThesis/Forms/ThesisBrief.aspx?thesisID=d5080f26-a664-428a-8b36-1b6015fdd0fc حاتمی، زهرا، «علوم غریبه در دوره قاجاریه»، پایان نامه کارشناسی ارشد تاریخ]، دانشگاه تهران، دفاع:۱۳۸۷/۱۱/۲۶ش. | ||
*انصاری، مرتضی، المکاسب (۶ج)، مجمع الفکر الاسلامی، ۱۳۹۰ش. | |||
*طوسی، ابوجعفر محمد، تهذیب الاحکام، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۴ش. | |||
*نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۶۲ش. | |||
*خمینی، سید روحالله، تحریر الوسیله، نجف، نشر الاداب، ۱۳۹۰ق. | |||
*خویی، سید ابوالقاسم، مصابح الفقاهه، قم، انصاریان، ۱۴۱۷ق. | |||
*خویی، سید ابوالقاسم، فقه الشیعه، موسسه الافاق، ۱۴۱۰ق. | |||
[[رده:علوم]] | [[رده:علوم]] |