۱۶٬۵۸۷
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (←محتوا: تمیزکاری) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (←محتوا: تمیزکاری) |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
==محتوا== | ==محتوا== | ||
آیه زکات مستحقّین | آیه زکات مستحقّین زکات را بیان میکند<ref>طباطبایی، المیزان،۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۰ و ۳۱۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۴.</ref> که عبارتند از: | ||
* [[فقرا]] و مساکین: فقیر کسی است که از تأمین مخارج سالیانه خود و خانوادهاش ناتوان است<ref>طباطبایی، عروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۹۹.</ref> و به گفته بیشتر مفسران مسکین کسی است که وضعیتش وخیمتر از فقیر است.<ref>فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۳۵ و ۲۳۶؛ طباطبایی، المیزان،۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۰ و ۳۱۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۱۵، ص۳۰۰.</ref> از اینرو در تفاوت آن دو گفتهاند، فقیر درخواست کمک نمیکند؛ ولی مسکین از شدت تنگدستی از دیگران درخواست کمک میکند.<ref name=":0">طوسی، التبیان، دار احیاءالتراث العربی، ج۵، ص۲۴۳؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۰، ص۱۱۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۶.</ref> هرچند برخی فقیر و مسکین را یکی دانستهاند؛<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۵، ص۲۴۳و۲۴۴؛ فاضل مقداد، کنزالعرفان، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۳۴.</ref> برخی نیز معتقدند اگر این دو واژه باهم ذکر شوند، معنایشان باهم فرق دارد؛ اما اگر یکی به تنهایی ذکر شود، دیگری را نیز شامل میشود.<ref>طباطبایی، عروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۹۸؛ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۲۸۸ و ۲۸۹.</ref> | * [[فقرا]] و مساکین: فقیر کسی است که از تأمین مخارج سالیانه خود و خانوادهاش ناتوان است<ref>طباطبایی، عروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۹۹.</ref> و به گفته بیشتر مفسران مسکین کسی است که وضعیتش وخیمتر از فقیر است.<ref>فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۳۵ و ۲۳۶؛ طباطبایی، المیزان،۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۰ و ۳۱۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۱۵، ص۳۰۰.</ref> از اینرو در تفاوت آن دو گفتهاند، فقیر درخواست کمک نمیکند؛ ولی مسکین از شدت تنگدستی از دیگران درخواست کمک میکند.<ref name=":0">طوسی، التبیان، دار احیاءالتراث العربی، ج۵، ص۲۴۳؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۰، ص۱۱۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۶.</ref> هرچند برخی فقیر و مسکین را یکی دانستهاند؛<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۵، ص۲۴۳و۲۴۴؛ فاضل مقداد، کنزالعرفان، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۳۴.</ref> برخی نیز معتقدند اگر این دو واژه باهم ذکر شوند، معنایشان باهم فرق دارد؛ اما اگر یکی به تنهایی ذکر شود، دیگری را نیز شامل میشود.<ref>طباطبایی، عروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۹۸؛ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۲۸۸ و ۲۸۹.</ref> | ||
* الْعامِلِينَ عَلَيْها: مراد کارگزاران و مأموران جمعآوری زکات است.<ref>طباطبایی، المیزان،۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۵.</ref> | * الْعامِلِينَ عَلَيْها: مراد کارگزاران و مأموران جمعآوری زکات است.<ref>طباطبایی، المیزان،۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۵.</ref> | ||
* [[مؤلفة قلوبهم]]: مراد کسانی است که با حمایت مالی به همراهی با اسلام یا دفاع از آن تمایل پیدا میکنند. | * [[مؤلفة قلوبهم]]: مراد کسانی است که با حمایت مالی به همراهی با اسلام یا دفاع از آن تمایل پیدا میکنند. برخی مراد از این دسته را اشراف زمان [[پیامبر(ص)]] دانستهاند که آن حضرت به منظور تمایل پیدا کردن آنها به [[اسلام]] و کمک در جنگ، سهمی از زکات برای آنان در نظر میگرفت.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۵، ص ۲۴۴.</ref> اما گروهی برآنند که مراد افرادی است که با پرداخت سهمی از زکات، دلشان به اسلام تمایل پیدا میکند یا به [[مسلمانان]] در جنگ یا برآودن حوایج دینی کمک میکنند.<ref>طباطبایی، المیزان،۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۱؛ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۲۸۴، ۲۹۴ و ۲۹۵.</ref> بعضی این مورد را منحصر در کفار کردهاند، اما عدهای دیگر شامل مسلمانان نیز دانستهاند.<ref>نگاه کنید به: فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۳۶؛ فخر رازی، تفسیر کبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۶،ص۸۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۹ و ۱۰.</ref> برخی این مورد را منحصر به زمان پیامبر(ص) کرده و فتوای علمای [[شیعه]] در عصر غیبت را همین دانستهاند.<ref>فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۳۶.</ref> در مقابل بعضی دیگر برآنند این مورد مانند موارد دیگر در همه دوران ثابت است.<ref>طباطبایی، المیزان،۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۴.</ref> | ||
برخی مراد از این دسته را اشراف زمان [[پیامبر(ص)]] دانستهاند که آن حضرت به منظور تمایل پیدا کردن آنها به [[اسلام]] و کمک در جنگ، سهمی از زکات برای آنان در نظر میگرفت.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۵، ص ۲۴۴.</ref> اما گروهی برآنند که مراد افرادی است که با پرداخت سهمی از زکات، دلشان به اسلام تمایل پیدا میکند یا به [[مسلمانان]] در جنگ یا برآودن حوایج دینی کمک میکنند.<ref>طباطبایی، المیزان،۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۱؛ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۲۸۴، ۲۹۴ و ۲۹۵.</ref> بعضی این مورد را منحصر در کفار کردهاند، اما عدهای دیگر شامل مسلمانان نیز دانستهاند.<ref>نگاه کنید به: فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۳۶؛ فخر رازی، تفسیر کبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۶،ص۸۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۹ و ۱۰.</ref> برخی این مورد را منحصر به زمان پیامبر(ص) کرده و فتوای علمای [[شیعه]] در عصر غیبت را همین دانستهاند.<ref>فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۳۶.</ref> در مقابل بعضی دیگر برآنند این مورد مانند موارد دیگر در همه دوران ثابت است.<ref>طباطبایی، المیزان،۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۴.</ref> | |||
برخی معتقدند سهم کارگزاران و مؤلفة قلوبهم ساقط شده است.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاءالتراث العربی، ج۵، ص۲۴۵؛ طوسی، النهایه،۱۴۰۴ق، ص۱۸۵؛ فخر رازی، تفسیر کبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۶،ص۸۹.</ref> [[شیخ طوسی]] جهاد (در راه خدا) را به دو مورد مذکور اضاف کرده و علت آن را عدم حضور [[امام]](ع) بیان کرده است.<ref>طوسی، النهایه،۱۴۰۴ق، ص۱۸۵.</ref> اما به | برخی معتقدند سهم کارگزاران و مؤلفة قلوبهم ساقط شده است.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاءالتراث العربی، ج۵، ص۲۴۵؛ طوسی، النهایه،۱۴۰۴ق، ص۱۸۵؛ فخر رازی، تفسیر کبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۶،ص۸۹.</ref> [[شیخ طوسی]] جهاد (در راه خدا) را به دو مورد مذکور اضاف کرده و علت آن را عدم حضور [[امام]](ع) بیان کرده است.<ref>طوسی، النهایه،۱۴۰۴ق، ص۱۸۵.</ref> اما به گفته برخی، [[فقهای امامیه]] با استناد به [[روایات]] به ثبوت همیشگی سهم مؤلفه قلوبهم [[فتوا]] دادهاند.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۳۱۹ و ۳۲۰.</ref> | ||
* فِي الرِّقابِ (بردگان): گفته شده مراد بردگان | * فِي الرِّقابِ (بردگان): گفته شده مراد بردگان مکاتبهای(بردهای که با عقد قرارداد و در ازای پرداخت مالی به مالک خود، آزاد میشود) هستند؛ البته برده مؤمنی را که در سختی قرار دارد نیز شامل میشود.<ref> فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۳۷؛ طباطبایی، المیزان،۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۱.</ref> از نظر بعضی از آنجا که امروزه برده وجود ندارد، سهم بردگان برای آزادی اسیران جنگی پرداخت میشود.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۲۹۷؛ قرطبی، الجامع، ۱۳۶۴ش، ج۸، ص۱۸۳.</ref> | ||
* الْغارِمِينَ (بدهکاران): مراد بدهکارانی است که بدهی آنها به جهت [[گناه]] نباشد.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاءالتراث العربی، ج۵، ص۲۴۴؛ فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۳۷.</ref> | * الْغارِمِينَ (بدهکاران): مراد بدهکارانی است که بدهی آنها به جهت [[گناه]] نباشد.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاءالتراث العربی، ج۵، ص۲۴۴؛ فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۳۷.</ref> | ||
* فِي سَبِيلِ اللَّهِ (در راه خدا): هرچند برخی [[فی سبیل الله]] را منحصر در [[جهاد]] کردهاند؛<ref>طوسی، النهایه، ۱۴۰۴ق، ص۱۸۴؛ قرطبی، الجامع، ۱۳۶۴ش، ج۸، ص۱۸۵.</ref> اما اکثر علما آن را شامل تمام مصالح مسلمانان مانند ساخت [[مسجد]]، راه و پل را شامل میدانند.<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید به: فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۳۷؛ فخر رازی، تفسیر کبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۶،ص۸۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۳۶۸.</ref> | * فِي سَبِيلِ اللَّهِ (در راه خدا): هرچند برخی [[فی سبیل الله]] را منحصر در [[جهاد]] کردهاند؛<ref>طوسی، النهایه، ۱۴۰۴ق، ص۱۸۴؛ قرطبی، الجامع، ۱۳۶۴ش، ج۸، ص۱۸۵.</ref> اما اکثر علما آن را شامل تمام مصالح مسلمانان مانند ساخت [[مسجد]]، راه و پل را شامل میدانند.<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید به: فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۳۷؛ فخر رازی، تفسیر کبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۶،ص۸۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۳۶۸.</ref> | ||
* [[ابن سبیل|ابْنِ السَّبِيل]] (در راه ماندگان): منظور مسافر [[در راه مانده]] است؛ هرچند در [[وطن]] خود ثروتمند باشد.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاءالتراث العربی، ج۵، ص۲۴۵؛ فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۳۷.</ref> از دیدگاه [[آیت الله جوادی آملی]] مراد از در راه مانده، هجرتکنندگان در راه خدایند مانند مسافران [[حج]]، [[عمره]] و [[زیارت]] و مسافران برای تحصیل [[علم]]؛ نه هر مسافری که در راه مانده باشد.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۲۸۳، ۳۰۳ و ۳۰۴.</ref> | * [[ابن سبیل|ابْنِ السَّبِيل]] (در راه ماندگان): منظور مسافر [[در راه مانده]] است؛ هرچند در [[وطن]] خود ثروتمند باشد.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاءالتراث العربی، ج۵، ص۲۴۵؛ فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۳۷.</ref> از دیدگاه [[آیت الله جوادی آملی]] مراد از در راه مانده، هجرتکنندگان در راه خدایند مانند مسافران [[حج]]، [[عمره]] و [[زیارت]] و مسافران برای تحصیل [[علم]]؛ نه هر مسافری که در راه مانده باشد.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۲۸۳، ۳۰۳ و ۳۰۴.</ref> | ||
برخی برآنند که از نظر بیشتر [[فقها]] و با استناد به [[سیره پیامبر]](ص) و [[ | برخی برآنند که از نظر بیشتر [[فقها]] و با استناد به [[سیره پیامبر]](ص) و [[امامان معصوم]] لزومی ندارد که زکات به صورت مساوی میان هشت مورد مذکور تقسیم شود؛ بلکه چگونگی مصرف آن به ضرورتهای اجتماعی و نظر [[حکومت اسلامی]] بستگی دارد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۸.</ref> | ||
فقها از آیه زکات در بیان مصارف [[زکات]] بهره برده و براساس آن مصارف زکات را در هشت مورد مذکور منحصر کردهاند.<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید به: طوسی، النهایه،۱۴۰۴ق، ص۱۸۴ و ۱۸۵؛ محقق حلی، المعتبر، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۶۴-۵۷۸؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۲۹۶-۳۷۲.</ref> | فقها از آیه زکات در بیان مصارف [[زکات]] بهره برده و براساس آن مصارف زکات را در هشت مورد مذکور منحصر کردهاند.<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید به: طوسی، النهایه،۱۴۰۴ق، ص۱۸۴ و ۱۸۵؛ محقق حلی، المعتبر، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۶۴-۵۷۸؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۲۹۶-۳۷۲.</ref> |
ویرایش