خطبه امام حسین در روز عاشورا: تفاوت میان نسخهها
جز
تمیزکاری
(←منابع: ويرايش جزئي) |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
امام حسین(ع) از لشکریان عمر بن سعد خواست تا سخنانش را بشنوند و در جنگ عجله نکنند تا آنان را پند دهد. همچنین از آنان خواست که به او فرصت دهند تا دلیل آمدنش را به [[کوفه]] توضیح دهد تا امر بر آنها مشتبه نشود.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۷.</ref> | امام حسین(ع) از لشکریان عمر بن سعد خواست تا سخنانش را بشنوند و در جنگ عجله نکنند تا آنان را پند دهد. همچنین از آنان خواست که به او فرصت دهند تا دلیل آمدنش را به [[کوفه]] توضیح دهد تا امر بر آنها مشتبه نشود.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۷.</ref> | ||
او در ادامه به معرفی خود پرداخت و به نسبش به [[امام علی(ع)]]، [[پیامبر(ص)]]، [[حمزة بن عبدالمطلب]] و [[جعفر بن ابیطالب]] اشاره کرد.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۷.</ref> همچنین سخن پیامبر(ص) درباره خود و | او در ادامه به معرفی خود پرداخت و به نسبش به [[امام علی(ع)]]، [[پیامبر(ص)]]، [[حمزة بن عبدالمطلب]] و [[جعفر بن ابیطالب]] اشاره کرد.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۷.</ref> همچنین سخن پیامبر(ص) درباره خود و برادرش [[امام حسن(ع)]] که «این دو سرور جوانان اهل بهشتند» را یادآور شد و از آنان خواست که اگر سخنانش را قبول ندارند به صحابهای همچون [[جابر بن عبدالله انصاری]]، [[ابوسعید خدری]]، [[سهل بن سعد ساعدی]]، [[زید بن ارقم]] و [[انس بن مالک]] که هنوز زنده بودند، مراجعه نمایند.<ref> شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۷.</ref> سپس با اشاره به اینکه وی نوه پیامبر(ص) است از لشکریان ابن سعد پرسید آیا کسی از شما را کشتهام، یا مال کسی را حیف و میل کردهام و یا اینکه جراحتی بر کسی وارد کردهام؟<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۸.</ref> | ||
پس از آن [[شبث بن ربعی]]، [[حجار بن ابجر]]، [[قیس بن اشعث]] و [[یزید بن حارث شیبانی|یزید بن حارث]] از نویسندگان [[نامههای کوفیان]] را خطاب قرار داد که آیا شما نبودید که به من نامه نوشتید و مرا به [[کوفه]] دعوت کردید؟<ref> شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۸.</ref> | پس از آن [[شبث بن ربعی]]، [[حجار بن ابجر]]، [[قیس بن اشعث]] و [[یزید بن حارث شیبانی|یزید بن حارث]] از نویسندگان [[نامههای کوفیان]] را خطاب قرار داد که آیا شما نبودید که به من نامه نوشتید و مرا به [[کوفه]] دعوت کردید؟<ref> شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۸.</ref> | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
به گزارش [[ابومخنف]] هنگامی که امام حسین(ع) از لشکریان ابن سعد خواست که به سخنانش گوش دهند تا دلیل آمدنش به کوفه را بیان کند، برخی از زنان و کودکان به گریه افتادند. امام حسین(ع) از [[حضرت عباس]] و [[حضرت علیاکبر علیهالسلام|علیاکبر]] خواست که آنان را ساکت کنند و جمله معروف «سَكِّتَاهُن فَلَعَمْرِي لَيَكْثُرَنَّ بُكَاؤُهُنَّ؛ ساکتشان کنید به خدا قسم هنوز گریههای بسیاری در پیش دارند.» را همین جا بر زبان جاری کرد.<ref> ابومخنف، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۲۰۶.</ref> | به گزارش [[ابومخنف]] هنگامی که امام حسین(ع) از لشکریان ابن سعد خواست که به سخنانش گوش دهند تا دلیل آمدنش به کوفه را بیان کند، برخی از زنان و کودکان به گریه افتادند. امام حسین(ع) از [[حضرت عباس]] و [[حضرت علیاکبر علیهالسلام|علیاکبر]] خواست که آنان را ساکت کنند و جمله معروف «سَكِّتَاهُن فَلَعَمْرِي لَيَكْثُرَنَّ بُكَاؤُهُنَّ؛ ساکتشان کنید به خدا قسم هنوز گریههای بسیاری در پیش دارند.» را همین جا بر زبان جاری کرد.<ref> ابومخنف، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۲۰۶.</ref> | ||
همچنین پس از آن که امام حسین(ع) از لشکریان ابن سعد خواست که اگر سخنانش را قبول ندارند به صحابهای که زنده هستند مراجعه نمایند، [[شمر بن ذیالجوشن]] فریاد زد: او خدا را روی یک کلمه [[عبادت]] میکند و نمیداند چه میگوید؟ سخن شمر واکنش [[حبیب بن مظاهر]] را در پی داشت که به او | همچنین پس از آن که امام حسین(ع) از لشکریان ابن سعد خواست که اگر سخنانش را قبول ندارند به صحابهای که زنده هستند مراجعه نمایند، [[شمر بن ذیالجوشن]] فریاد زد: او خدا را روی یک کلمه [[عبادت]] میکند و نمیداند چه میگوید؟ سخن شمر واکنش [[حبیب بن مظاهر]] را در پی داشت که به او گفت خدا بر قلبت مهر زده است.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۷-۹۸.</ref> به گفته [[محمدهادی یوسفی غروی]] پژوهشگر تاریخ اسلام، قطع کردن سخنان امام حسین(ع) توسط شمر، برای جلوگیری از تأثیر سخنان او بر لشکریان ابن سعد بوده است.<ref>یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۱۵.</ref> | ||
نویسندگان نامهها دعوت خود را انکار نمودند.<ref>ابومخنف، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۲۰۸.</ref> پس از سخنان امام حسین(ع) [[قیس بن اشعث]] گفت: چرا با پسرعمویت(یزید) بیعت نمیکنی؟ امام حسین(ع) فرمود: «لا وَ اللَّهِ لَا أُعْطِيكُمْ بِيَدِي إِعْطَاءَ الذَّلِيلِ وَ لَا أَفِرُّ فِرَارَ الْعَبِيدِ؛ به خدا قسم، دستم را همچون انسانهای ذلیل در دست شما قرار نمیدهم و مانند بندهها فرار نمیکنم».<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۸.</ref> | نویسندگان نامهها دعوت خود را انکار نمودند.<ref>ابومخنف، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۲۰۸.</ref> پس از سخنان امام حسین(ع) [[قیس بن اشعث]] گفت: چرا با پسرعمویت(یزید) بیعت نمیکنی؟ امام حسین(ع) فرمود: «لا وَ اللَّهِ لَا أُعْطِيكُمْ بِيَدِي إِعْطَاءَ الذَّلِيلِ وَ لَا أَفِرُّ فِرَارَ الْعَبِيدِ؛ به خدا قسم، دستم را همچون انسانهای ذلیل در دست شما قرار نمیدهم و مانند بندهها فرار نمیکنم».<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۸.</ref> |