۱۶٬۹۷۹
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (افزایش جزیی) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (افزایش محتوا و واکنشها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[مرداد]]|روز=[[۲۲]]|سال=[[۱۳۹۹]]|کاربر=Shamsoddin }} | {{در دست ویرایش ۲|ماه=[[مرداد]]|روز=[[۲۲]]|سال=[[۱۳۹۹]]|کاربر=Shamsoddin }} | ||
{{سوگواری محرم}} | {{سوگواری محرم}} | ||
'''خطبه امام حسین(ع) در روز عاشورا''' | '''خطبه امام حسین(ع) در روز عاشورا''' به سخنان [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] در [[روز عاشورا]] [[سال ۶۱ هجری قمری|سال ۶۱ق]] اشارده دارد که خطاب به [[لشکر عمر بن سعد]] ایراد شد. امام حسین(ع) پس از معرفی خود، دعوت [[نامههای کوفیان به امام حسین|نامههای کوفیان]] را علت آمدنش به [[عراق]] بیان کرد و نام برخی از نویسندگان نامهها که در لشکر ابن سعد بودند، را ذکر کرد. او در این خطبه بر عدم [[بیعت]] با [[یزید بن معاویه]] اصرار ورزید. | ||
== اهمیت و جایگاه== | == اهمیت و جایگاه== | ||
خطبه امام حسین(ع)، سخنان امام سوم شیعیان است که در روز عاشورای [[سال ۶۱ هجری قمری|سال ۶۱ق]] در برابر لشکریان عمر بن سعد (سپاهیان عبیدالله بن زیاد والی یزید بن معاویه در کوفه که برای جنگ با امام حسین به کربلا اعزام شده بودند) ایراد شد.{{مدرک}} این سخنان در منابع مختلف شیعه و | خطبه امام حسین(ع)، سخنان امام سوم شیعیان است که در روز عاشورای [[سال ۶۱ هجری قمری|سال ۶۱ق]] در برابر لشکریان عمر بن سعد (سپاهیان عبیدالله بن زیاد والی یزید بن معاویه در کوفه که برای جنگ با امام حسین به کربلا اعزام شده بودند) ایراد شد.{{مدرک}} این سخنان در منابع مختلف شیعه و سنی نقل شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید: شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۶؛ طبرسی، إعلام الوری، ۱۳۹۰ق، ص۲۴۱؛ شامی، الدرالنظیم، ۱۴۲۰ق، ص۵۵۲؛ سید بن طاووس، لهوف، ۱۳۴۸ش، ص۹۶؛ ابن نما حلی، مثیرالأحزان، ۱۴۰۶ق، ص۵۴؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۲۵؛ ابن اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۴، ص۶۱؛ ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۳۳۹.</ref> | ||
== محتوا== | == محتوا== | ||
امام حسین از لشکریان عمر بن سعد خواست تا حرفش را بشنوند و در جنگ عجله نکنند تا اینکه وظیفهاش(نصیحت و موعظه لشکریان ابن سعد) را نجام دهد. همچنین از آنان خواست که به او فرصت دهند تا دلیل آمدنش را به کوفه توضیح دهد سپس تصمیم خود را بگیرند تا امر بر آنها مشتبه نشود.{{مدرک}} | |||
امام حسین در بخش دوم سخنانش به معرفی خود پرداخت و به نسبش به امام علی(ع)، پیامبر(ص)، حمزه و جعفر طیار اشاره کرد. او همچنین سخن پیامبر درباره خود و امام حسن «این دو سرور جوانان اهل بهشتند» را یادآور شد و از آنان خواست که اگر سخنانش را قبول ندارند از صحابهای همچون [[جابر بن عبدالله انصاری]]، [[ابوسعید خدری]]، [[سهل بن سعد ساعدی]]، [[زید بن ارقم]] و [[انس بن مالک]] که هنوز زنده بودند، مراجعه نمایند.{{مدرک}} سپس به اشاره به اینکه وی نوه پیامبر است از آنان پرسید وای بر شما، آیا کسی را از شما کشتهام که در مقابل خون او میخواهید مرا بکشید؟ آیا مال کسی را حیف و میل کردهام؟ یا جراحتی بر کسی وارد ساختهام که میخواهید مجازاتم کنید؟» | |||
سپس شبث بن ربعی، حجار بن ابجر، قیس بن اشعث و یزید بن حارث را خطاب قرار داد که آیا شما نبودید که برای من نامه نوشتید و مرا به کوفه دعوت کردید. و چون با انکار اینان مواجه شد فرمود اکنون هم اگر از آمدنم پشیمانید بگذارید به هر جایی از دنیا که امن باشد بروم. | |||
== واکنشها== | |||
به گزارش ابومخنف هنگامی که امام حسین از لشکریان ابن سعد خواست که به حرفش گوش دهند و دلیل آمدنش را به کوفه بیان کند، برخی از زنان و کودکان به گریه افتادند چون امام حسین صدای آنان را شنید از [[حضرت عباس]] و علی اکبر خواست که آنان را ساکت کنند و جمله معروف «فلعمری لیکثر بکاؤهن؛ به خدا قسم هنوز گریههای بسیاری در پیش دارند.» را همین جا بر زبان جاری کرد.<ref>ابومخنف، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۲۰۶.</ref> | |||
همچنین هنگامی که امام حسین خود را معرفی کرد و از لشکریان ابن سعد اگر سخنانش را قبول ندارند به صحابه ای که زنده هستند مراجعه نمایند، شمر بن ذی الجوشن برای اینکه سخنان امام حسین قطع شود تا در روحیه لشکر تأثیر نگذارد فریاد زد: او خدا را روی یک کلمه عبادت میکند و نمیداند چه میگوید؟ این سخن شمر بن ذی الجوشن واکنش حبیب بن مظاهر را در پی داشت و به شمر گفت به خدا قسم من میبینم که تو خدا را بر هفتاد حرف میپرستی و من شهادت میدهم تو راست میگویی که چیزی نمیفهمی که او چه میگوید، خداوند قلب تو را مهر و موم کرده است».{{مدرک}} | |||
لشکریان ابن سعد در برابر سخنان امام حسین درباره معرفی خود سکوت کردند، اما نویسندگان نامه دعوت خود را انکار نمودند. | |||
پس از سخنان امام حسین قیس بن اشعث از امام حسین پرسید چرا با پسرعمویت(یزید) بیعت نمی کنی؟ امام حسین در پاسخ او فرمود «تو هم مثل برادرت هستی، میخواهی مردان [[بنیهاشم]] بیش از خون [[مسلم بن عقیل]] را از تو انتقام بگیرند؟ نه به خدا قسم، دستم را همچون انسانهای ذلیل در دست شما قرار نمیدهم و مانند بندهها فرار نمیکنم» | |||
== متن خطبه== | |||
{{نقل قول دوقلو تاشو | {{نقل قول دوقلو تاشو | ||
|تیتر=خطبه امام حسین در روز عاشورا | |تیتر=خطبه امام حسین در روز عاشورا |
ویرایش