پرش به محتوا

حدیث قاروره‌: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
imported>Mgolpayegani
imported>Mgolpayegani
خط ۵: خط ۵:


==منابع اهل سنت==
==منابع اهل سنت==
در منابع [[اهل سنت]] نیز این روایت نقل شده است، به نقل از برخی منابع اهل سنت، [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] می‌گوید: روزی پیامبر(ص)هنگام ظهر خوابید ناگهان بیدار شد در حالی که ناراحت و پریشان بود و در دستش ظرفی از خون بود، وقتی علت را جویا شدم فرمود: این خوب حسین است.<ref>الاستيعاب،ج‏1،ص:396 </ref> <ref>أسدالغابة،ج‏1،ص:500</ref><ref>الإصابة،ج‏2،ص:71</ref> برخی نیز قول ام سلمه نقل کرده اند که امام حسین(ع) بر پیامبر(ص) وارد من در این هنگام کنار درب وردی بودم، ناگاه در دست پیامبر(ص) شیئی دیدم که می بوسد در حالیکه امام حسین(ع) بر روزی زانوی پیامبر(ص) در خواب بود، پرسیدم این چیست که می بوسی واشکست سرازیر است. پیامبر(ص) فرمود: [[جبرئیل]] خاکی آورد که در آن خاک فرزندم به دست امتم به [[شهادت]] می رسد.<ref>إمتاع‏ الأسماع،ج‏12،ص:238</ref><ref>الطبقات‏ الكبرى،خامسة1،ص:427</ref>سپس آن خاک را به دست من داد و فرمود: ای ام سلمه اگر دیدی این خاک به خون تبدیل شد بدان که فرزندم به شهادت رسیده است، ام سلمه آن را در ظرفی«قاروره» قرار داد و هر روز به آن نگاه می کرد ام سلمه می گوید: در روزی بزرگ آن خاک به خون تبدیل شد.<ref>إمتاع‏ الأسماع،ج‏12،ص:238</ref> دراین حدث حتی پیامبر(ص) به نام سرزمین [[کربلا]] نیز اشاره می کند.<ref>إمتاع‏ الأسماع،ج‏14،ص:146</ref>
در منابع [[اهل سنت]] نیز این روایت نقل شده است، به نقل از برخی منابع اهل سنت، [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] می‌گوید: روزی پیامبر(ص) هنگام ظهر خوابید؛ ناگهان بیدار شد در حالی که ناراحت و پریشان بود و در دستش ظرفی از خون بود، وقتی علت را جویا شدم فرمود: این خون حسین است.<ref>الاستيعاب، ج‏1، ص:396؛ أسدالغابة، ج‏1، ص:500؛ الإصابة، ج‏2، ص:71</ref>  
 
برخی نیز قول ام سلمه نقل کرده اند که امام حسین(ع) بر پیامبر(ص) وارد شد. من در این هنگام کنار درب وردی بودم، ناگاه در دست پیامبر(ص) شیئی دیدم که می بوسد در حالی که امام حسین(ع) بر روزی زانوی پیامبر(ص) در خواب بود، پرسیدم این چیست که می‌بوسی واشکت سرازیر است؟ پیامبر(ص) فرمود: [[جبرئیل]] خاکی آورد که در آن خاک فرزندم به دست امتم به [[شهادت]] می‌رسد.<ref>إمتاع‏ الأسماع، ج‏12، ص:238؛ الطبقات‏ الكبرى، خامسة1، ص:427</ref> سپس آن خاک را به دست من داد و فرمود: ای ام سلمه اگر دیدی این خاک به خون تبدیل شد بدان که فرزندم به شهادت رسیده است. ام سلمه آن را در ظرفی«قاروره» قرار داد و هر روز به آن نگاه می کرد. ام سلمه می گوید: در روزی بزرگ آن خاک به خون تبدیل شد.<ref>إمتاع‏ الأسماع، ج‏12، ص:238</ref> دراین حدیث حتی پیامبر(ص) به نام سرزمین [[کربلا]] نیز اشاره می‌کند.<ref>إمتاع‏ الأسماع، ج‏14، ص:146</ref>


==پانویس==
==پانویس==
کاربر ناشناس