Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۲۱۵
ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←تعداد کشتهها) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''واقعه مسجد گوهرشاد''' تجمع مردم [[مشهد]] در [[مسجد گوهرشاد]] در اعتراض به قانون تغییر لباس که توسط نیروهای دولتی سرکوب شد. این تجمع در تیر ماه [[سال ۱۳۱۴ هجری قمری|سال ۱۳۱۴ش]] و | '''واقعه مسجد گوهرشاد''' تجمع مردم [[مشهد]] در [[مسجد گوهرشاد]] در اعتراض به قانون تغییر لباس که توسط نیروهای دولتی سرکوب شد. این تجمع در تیر ماه [[سال ۱۳۱۴ هجری قمری|سال ۱۳۱۴ش]] و در زمان حکومت پهلوی اول رخ داده است. علت اصلی این تحصن اعتراض به اجباری شدن کلاه شاپو و سیاستهای تغییر لباس، و حصر [[آیت الله سید حسین قمی]] بود. در این تجمع [[شیخ محمدتقی بهلول]] سخنرانی کرد و در این حین بین مردم و نیروهای دولتی درگیری رخ داد. این تحصن به شدت سرکوب و بیش از ۱۶۰۰ نفر کشته و تعدادی هم زخمی شدند. پس از این واقعه روحانیان سرشناس مشهد دستگیر و تبعید شدند و به دستور [[رضا پهلوی|رضا شاه]] برخی از رؤسای ادارات مشهد تغییر کردند. | ||
==سیاست تغییر لباس== | ==سیاست تغییر لباس== | ||
خط ۵: | خط ۵: | ||
یکی از سیاستهای فرهنگی [[رضاخان]] تغییر لباس بود که بعد از تثبیت قدرت او به مرور و در طول چند سال دنبال شد. قانون اتحاد شکل لباس اتباع ایرانی در داخلۀ مملکت به تاریخ ۱۰ دیماه ۱۳۰۷ش در مجلس شورای ملّی وقت تصویب شد. براساس این مصوبه، به جز برخی از روحانیان، کلیه اتباع ذکور [[ایران]] در داخلۀ مملکت مکلّف بودند که ملبّس به لباس متحدالشکل شوند.<ref>تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، ۱۳۷۸، سند شماره ۲، صص ۱۱ ۱۰.</ref> | یکی از سیاستهای فرهنگی [[رضاخان]] تغییر لباس بود که بعد از تثبیت قدرت او به مرور و در طول چند سال دنبال شد. قانون اتحاد شکل لباس اتباع ایرانی در داخلۀ مملکت به تاریخ ۱۰ دیماه ۱۳۰۷ش در مجلس شورای ملّی وقت تصویب شد. براساس این مصوبه، به جز برخی از روحانیان، کلیه اتباع ذکور [[ایران]] در داخلۀ مملکت مکلّف بودند که ملبّس به لباس متحدالشکل شوند.<ref>تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، ۱۳۷۸، سند شماره ۲، صص ۱۱ ۱۰.</ref> | ||
در تاریخ ۱۳ فروردین ۱۳۱۴ش جشنی با حضور علیاصغر حکمت وزیر معارف در [[شیراز]] برپا گردید. در بخشی از این جشن عدهای از دختران بر روی صحنه رفته، ناگهان، نقاب از چهره برگرفتند و با آهنگ ارکستر به [[رقص]] و پایکوبی پرداختند. | در تاریخ ۱۳ فروردین ۱۳۱۴ش جشنی با حضور علیاصغر حکمت وزیر معارف در [[شیراز]] برپا گردید. در بخشی از این جشن عدهای از دختران بر روی صحنه رفته، ناگهان، نقاب از چهره برگرفتند و با آهنگ ارکستر به [[رقص]] و پایکوبی پرداختند. عدهای از مردم شیراز به اعتراض مجلس را ترک کردند و روز بعد تعدادی از مردم در مسجد وکیل گرد هم آمده و سید حسامالدین فالی، برای آنها سخنرانی کرد و در اعتراضی به آن، اعمال جشن را تقبیح و محکوم کرد. فالی دستگیر و زندانی شد.<ref>مکی، تاریخ بیست ساله ایران، ۱۳۶۲ش، ص۲۵۲. </ref> | ||
===دستور تغییر کلاه پهلوی به کلاه شاپو=== | ===دستور تغییر کلاه پهلوی به کلاه شاپو=== | ||
دستور تغییر لباس و تبدیل «کلاه پهلوی» به «کلاه بینالمللی» موسوم به «شاپو» به فتحالله پاکروان، استاندار [[خراسان]] ابلاغ گردید. او نیز بدون کمترین تاملی، دستور رضاخان را به اجرا گذاشت و در این زمینه، دستورات اکیدی به شهربانی خراسان و دیگر ادارات وعوامل تابعه صادر کرد. محمدعلی شوشتری، خفیهنویس عصر رضاشاه که در این موقع در [[مشهد]] ماموریت داشته در این باره مینویسد: «اجرای حکم در [[مشهد]] تا حدی مشکل بود؛ زیرا عوامل مخفیه و متدینین و مجاورین به جنب و جوش افتاده، عنوان «من تشبه بقوم فهو منهم» را پیش گرفته سرا و علنا بنای اعتراض را گذاردند.»<ref>شوشتری، خاطرات سیاسی سید محمدعلی شوشتری، ۱۳۷۹ش، | دستور تغییر لباس و تبدیل «کلاه پهلوی» به «کلاه بینالمللی» موسوم به «شاپو» به فتحالله پاکروان، استاندار [[خراسان]] ابلاغ گردید. او نیز بدون کمترین تاملی، دستور رضاخان را به اجرا گذاشت و در این زمینه، دستورات اکیدی به شهربانی خراسان و دیگر ادارات وعوامل تابعه صادر کرد. محمدعلی شوشتری، خفیهنویس عصر رضاشاه که در این موقع در [[مشهد]] ماموریت داشته در این باره مینویسد: «اجرای حکم در [[مشهد]] تا حدی مشکل بود؛ زیرا عوامل مخفیه و متدینین و مجاورین به جنب و جوش افتاده، عنوان «من تشبه بقوم فهو منهم» را پیش گرفته سرا و علنا بنای اعتراض را گذاردند.»<ref>شوشتری، خاطرات سیاسی سید محمدعلی شوشتری، ۱۳۷۹ش، ص۳۹.</ref> | ||
===واکنش علما=== | ===واکنش علما=== | ||
[[پرونده:آیت الله سید حسین قمی.jpg|بندانگشتی|آیتالله سید حسین قمی در کنار جمعی از شاگردانش]] | [[پرونده:آیت الله سید حسین قمی.jpg|بندانگشتی|آیتالله سید حسین قمی در کنار جمعی از شاگردانش]] | ||
علمای مشهد، جلساتی برای بحث و گفتوگو در مورد این بخشنامه برپا کردند. در یکی از این جلسات که در منزل [[سید یونس اردبیلی]] تشکیل شده بود، پیشنهاد شد که [[آیت الله سید حسین قمی|آیت الله حسین قمی]] به تهران برود و با رضاخان در مورد توقف اجرای بخشنامه یادشده و تغییرلباس مذاکره کند. وی در هشتم یا نهم تیرماه به تهران آمد؛ و پس از ورود به باغ سراج الملک، باغ توسط نیروهای دولتی به محاصره درآمد و تحت کنترل مامورین قرار گرفته و ممنوع الملاقات شد.<ref>مکی، تاریخ بیست ساله ایران، ۱۳۶۲ش، ج۶، | علمای مشهد، جلساتی برای بحث و گفتوگو در مورد این بخشنامه برپا کردند. در یکی از این جلسات که در منزل [[سید یونس اردبیلی]] تشکیل شده بود، پیشنهاد شد که [[آیت الله سید حسین قمی|آیت الله حسین قمی]] به تهران برود و با رضاخان در مورد توقف اجرای بخشنامه یادشده و تغییرلباس مذاکره کند. وی در هشتم یا نهم تیرماه به تهران آمد؛ و پس از ورود به باغ سراج الملک، باغ توسط نیروهای دولتی به محاصره درآمد و تحت کنترل مامورین قرار گرفته و ممنوع الملاقات شد.<ref>مکی، تاریخ بیست ساله ایران، ۱۳۶۲ش، ج۶، ص۲۵۳.</ref> | ||
روحانیون مشهد در اطلاعیههایی از مردم خواستند که با اعتراض به سیاست مذهبی و اجتماعی رضاخان و محدودیتی که برای آیت الله قمی بهوجود آورده، دست به اعتصاب و تحصن بزنند و در [[مسجد گوهرشاد]] گرد هم آیند. خود نیز تصمیم گرفتند در آن مسجد به مردم بپیوندند و هر روز، یکی از آنها در خصوص اوضاع جاری کشور برای مردم سخنرانی کند.<ref>حمید بصیرتمنش، سیاست مذهبی حکومت رضاشاه، ۱۳۷۶ش، ص۴۵۹.</ref> | روحانیون مشهد در اطلاعیههایی از مردم خواستند که با اعتراض به سیاست مذهبی و اجتماعی رضاخان و محدودیتی که برای آیت الله قمی بهوجود آورده، دست به اعتصاب و تحصن بزنند و در [[مسجد گوهرشاد]] گرد هم آیند. خود نیز تصمیم گرفتند در آن مسجد به مردم بپیوندند و هر روز، یکی از آنها در خصوص اوضاع جاری کشور برای مردم سخنرانی کند.<ref>حمید بصیرتمنش، سیاست مذهبی حکومت رضاشاه، ۱۳۷۶ش، ص۴۵۹.</ref> | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
===ورود شیخ بهلول به مشهد=== | ===ورود شیخ بهلول به مشهد=== | ||
[[پرونده:شیخ محمدتقی بهلول.jpg|بندانگشتی|شیخ محمدتقی بهلول از | [[پرونده:شیخ محمدتقی بهلول.jpg|بندانگشتی|شیخ محمدتقی بهلول از شخصیتهایی بود که در واقعه مسجد گوهرشاد در آگاهسازی مردم نقش مهمی ایفا کرد.]] | ||
شیخ [[محمدتقی بهلول]]، که تحت تعقیب بود و از شهری به شهر دیگر میرفت، از گرفتاری آیتالله قمی، مطلع شده و در روز چهارشنبه [[۱۸ تیر]] به مشهد رسید و به [[حرم رضوی]] رفت؛ ولی مامورین انتظامی ساعاتی پس از ورودش به حرم او را دستگیر نموده و در یکی از | شیخ [[محمدتقی بهلول]]، که تحت تعقیب بود و از شهری به شهر دیگر میرفت، از گرفتاری آیتالله قمی، مطلع شده و در روز چهارشنبه [[۱۸ تیر]] به مشهد رسید و به [[حرم رضوی]] رفت؛ ولی مامورین انتظامی ساعاتی پس از ورودش به حرم او را دستگیر نموده و در یکی از اتاقهای صحن کهنه بازداشت کردند. ساعاتی پس از بازداشت شیخ محمدتقی بهلول، مردم به تدریج از این امر آگاه شده، و در مقابل محل توقیف او تجمع کرده و او را آزاد کردند.<ref>موسوی مطلق، اعجوبه عصر بهلول قرن چهاردهم، ۱۳۷۹ش، ص۵۷.</ref> | ||
شیخ محمدتقی بهلول میگوید: «من قصد ایجاد وحشت در هیات حاکمه را داشتم و این برنامهای بود که در تهران و سایر شهرها اجرا کرده بودم و در موارد مختلف دولت مجبور به عقب نشینی شده بود.» او همچنین خاطرنشان میکند: «در مشهد هم میخواستم که چنین بشود؛ ولی نشد، وقتی این منظره پیش آمد و رییس شهربانی و پلیسها را زدند، من گیج شده بودم و نمیدانستم چه باید بکنم... در تمام محوطه مسجد و صحنها صدای مرگ بر شاه و لعنت بر شاه و مرده باد شاه و زنده باد اسلام، لعنت بر بهایی و لعنت بر دشمن علما، بلند بود.» وی در ادامه میگوید که با این اتفاقات، دیگر کوتاه آمدن معنا نداشت و ممکن هم نبود؛ از اینرو، در یک سخنرانی به مردم گفتم: «کاری که نباید میشد، شد و ما نباید نرمی نشان دهیم، باید پایمردی کرده و مقاومت کنیم تا [[حاج آقا حسین قمی]] را از زندان آزاد کرده و احکام [[اسلام]] را جاری کنیم.<ref>موسوی مطلق، اعجوبه عصر بهلول قرن چهاردهم، ۱۳۷۹ش، ص۵۹-۵۷.</ref> | شیخ محمدتقی بهلول میگوید: «من قصد ایجاد وحشت در هیات حاکمه را داشتم و این برنامهای بود که در تهران و سایر شهرها اجرا کرده بودم و در موارد مختلف دولت مجبور به عقب نشینی شده بود.» او همچنین خاطرنشان میکند: «در مشهد هم میخواستم که چنین بشود؛ ولی نشد، وقتی این منظره پیش آمد و رییس شهربانی و پلیسها را زدند، من گیج شده بودم و نمیدانستم چه باید بکنم... در تمام محوطه مسجد و صحنها صدای مرگ بر شاه و لعنت بر شاه و مرده باد شاه و زنده باد اسلام، لعنت بر بهایی و لعنت بر دشمن علما، بلند بود.» وی در ادامه میگوید که با این اتفاقات، دیگر کوتاه آمدن معنا نداشت و ممکن هم نبود؛ از اینرو، در یک سخنرانی به مردم گفتم: «کاری که نباید میشد، شد و ما نباید نرمی نشان دهیم، باید پایمردی کرده و مقاومت کنیم تا [[حاج آقا حسین قمی]] را از زندان آزاد کرده و احکام [[اسلام]] را جاری کنیم.<ref>موسوی مطلق، اعجوبه عصر بهلول قرن چهاردهم، ۱۳۷۹ش، ص۵۹-۵۷.</ref> | ||
==کشتار محدود اولیه== | ==کشتار محدود اولیه== | ||
به دنبال دریافت دستور رضاخان، زمان اذان صبح [[جمعه]]، نظامیان به تدریج بر مواضع حساس اطراف حرم مسلط شدند. در این مرحله، نظامیان در صدد کشتار مردم نبودند؛ بلکه سعی میکردند که جلوی ورود مردم خارج از حرم را به داخل حرم و مسجد گوهرشاد بگیرند. نظامیان به افراد متحصن در داخل مسجد گوهرشاد اعلام کردند که متفرق شوید و عرایض خود را تسلیم استاندار کنید تا رسیدگی شود. شیخ بهلول در پاسخ به مأموری که این سخن را گفته بود، گفت: «ما جمع نشدهایم برای اینکه به حرف استاندار متفرق شویم. زود از اینجا برو که نمیخواهیم به تو صدمه برسد.» آن مرد رفت، بین سربازها و کسانی که میخواستند از اطراف به صحن و حرم و مسجد بیایند، درگیری به وجود آمد.<ref> خاطرات سیاسی بهلول، ۱۳۶۹ش، | به دنبال دریافت دستور رضاخان، زمان اذان صبح [[جمعه]]، نظامیان به تدریج بر مواضع حساس اطراف حرم مسلط شدند. در این مرحله، نظامیان در صدد کشتار مردم نبودند؛ بلکه سعی میکردند که جلوی ورود مردم خارج از حرم را به داخل حرم و مسجد گوهرشاد بگیرند. نظامیان به افراد متحصن در داخل مسجد گوهرشاد اعلام کردند که متفرق شوید و عرایض خود را تسلیم استاندار کنید تا رسیدگی شود. شیخ بهلول در پاسخ به مأموری که این سخن را گفته بود، گفت: «ما جمع نشدهایم برای اینکه به حرف استاندار متفرق شویم. زود از اینجا برو که نمیخواهیم به تو صدمه برسد.» آن مرد رفت، بین سربازها و کسانی که میخواستند از اطراف به صحن و حرم و مسجد بیایند، درگیری به وجود آمد.<ref> خاطرات سیاسی بهلول، ۱۳۶۹ش، ص۶۵-۷۲.</ref> و عدهای کشته و زخمی شدند و سلاحهایی نیز از سربازان به دست مردم افتاد. به گفته محمدتقی بهلول در [[جمعه]] ۲۲ نفر کشته و عدهای نیز زخمی شدند.<ref>محمدتقی بهلول، ۱۳۶۹ش، ص۶۵-۷۲.</ref> | ||
==افزایش جمعیت تجمع کنندگان== | ==افزایش جمعیت تجمع کنندگان== | ||
[[پرونده:فتح الله پاکروان.jpg|بندانگشتی|سرلشگر فتح الله پاکروان | [[پرونده:فتح الله پاکروان.jpg|بندانگشتی|سرلشگر فتح الله پاکروان نوه دختری [[امیرکبیر]] و پدر سرلشکر حسن پاکروان (رئیس ساواک از سال ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۳ش) عامل اصلی سرکوب خونین مردم معترض در مسجد گوهرشاد بود.<ref>[http://dowran.ir/show.php?id=62826940 بازکاوی نقش پاکروان در فاجعه مسجد گوهرشاد]</ref>]] | ||
بر اساس | بر اساس گزارشهای محمدعلی شوشتری «دوایر مسئول از ترس مرکز و شاه قوای فکری را از دست داده و خود را باخته بودند و در گزارشها به قدری مبالغه میکردند و موضوع را بزرگ میدانستند که بالطبع شاه بیاندازه نگران میشد، به طوری که در آن دو روز اغلب، شخصا تلگراف حضوری مینمود و اوامر صادر میکرد.»<ref>شوشتری، خاطرات سیاسی سید محمدعلی شوشتری، ۱۳۷۹ش، ص۶۱-۶۳.</ref> بر اساس گزارش نظمیه مشهد، تعداد مردم گردآمده در مسجد گوهرشاد هر لحظه در حال افزایش بود و روز شنبه کسبه را وادار به تعطیلی مغازههایشان کردند.<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو، پرونده وقایع مسجد گوهرشاد، شماره بازیابی ۴۲۲، ص۱۹.</ref> | ||
روز شنبه، عدهای نیز از روستاهای اطراف به مردم متحصن پیوستند و مسجد گوهرشاد و صحنها مملو از جمعیت شد و سخنرانان در موضوعات مختلف به ویژه در مورد آیت الله قمی، تغییر لباس و رفع حجاب برای مردم صحبت میکردند. از سوی دیگر نیز قشون شرق به فرماندهی سرلشکر ایرج مطبوعی، شهربانی و آگاهی نیروهای خود را برای سرکوب مردم هماهنگ میکردند. شوشتری به نقل از اسدی و پاکروان میگوید: «اعلیحضرت فرموده بود: اگر بیش از این مسامحه کنید و تعلل ورزید، نه کلاه بر سر شما و نه تاج بر سر من باقی خواهند گذارد، امر میکنم و فرمان میدهم امشب [نیمه شب شنبه] باید غائله بدون خونریزی خاتمه یابد. هر قدر قشون لازم است، باید آنها را محاصره کرده، محرکین را دستگیر، مردم متفرقه را آزاد سازید.»<ref>شوشتری، خاطرات سیاسی سید محمدعلی شوشتری، ۱۳۷۹ش، ص۶۶.</ref> | روز شنبه، عدهای نیز از روستاهای اطراف به مردم متحصن پیوستند و مسجد گوهرشاد و صحنها مملو از جمعیت شد و سخنرانان در موضوعات مختلف به ویژه در مورد آیت الله قمی، تغییر لباس و رفع حجاب برای مردم صحبت میکردند. از سوی دیگر نیز قشون شرق به فرماندهی سرلشکر ایرج مطبوعی، شهربانی و آگاهی نیروهای خود را برای سرکوب مردم هماهنگ میکردند. شوشتری به نقل از اسدی و پاکروان میگوید: «اعلیحضرت فرموده بود: اگر بیش از این مسامحه کنید و تعلل ورزید، نه کلاه بر سر شما و نه تاج بر سر من باقی خواهند گذارد، امر میکنم و فرمان میدهم امشب [نیمه شب شنبه] باید غائله بدون خونریزی خاتمه یابد. هر قدر قشون لازم است، باید آنها را محاصره کرده، محرکین را دستگیر، مردم متفرقه را آزاد سازید.»<ref>شوشتری، خاطرات سیاسی سید محمدعلی شوشتری، ۱۳۷۹ش، ص۶۶.</ref> | ||
===ترفند تولیت برای خروج علما از تحصن=== | ===ترفند تولیت برای خروج علما از تحصن=== | ||
[[پرونده:محمد ولی خان اسدی.jpg|بندانگشتی| | [[پرونده:محمد ولی خان اسدی.jpg|بندانگشتی|۲۰۰px|محمدولی خان اسدی در واقعه گوهرشاد تولیت حرم رضوی را برعهده داشت و بعدها به اتهام گسترش اعتراضات اعدام شد.]] | ||
محمدولی خان اسدی تولیت حرم، با توسل به این حیله که رضاخان درخواست متحصنین را پذیرفته، روحانیون ارشد و مراجع خراسان را از مسجد گوهرشاد بیرون کشید؛ اما برخی معتقدند که حکومتیان از کشته شدن مراجع و پیامدهای خطرناک آن که ممکن بود در کل کشور آشوب به پا کند، وحشت داشتهاند.{{مدرک}} | محمدولی خان اسدی تولیت حرم، با توسل به این حیله که رضاخان درخواست متحصنین را پذیرفته، روحانیون ارشد و مراجع خراسان را از مسجد گوهرشاد بیرون کشید؛ اما برخی معتقدند که حکومتیان از کشته شدن مراجع و پیامدهای خطرناک آن که ممکن بود در کل کشور آشوب به پا کند، وحشت داشتهاند.{{مدرک}} | ||
==کشتار تحصن کنندگان== | ==کشتار تحصن کنندگان== | ||
بر اساس دستور مؤکد تشکیلات کل نظمیه مملکتی به نظمیه مشهد در شنبه [[۲۱ تیر]] [[سال ۱۳۱۴ شمسی|۱۳۱۴ش]]([[۱۱ ربیعالثانی]] [[سال ۱۳۵۴ قمری|۱۳۵۴ق]]) | بر اساس دستور مؤکد تشکیلات کل نظمیه مملکتی به نظمیه مشهد در شنبه [[۲۱ تیر]] [[سال ۱۳۱۴ شمسی|۱۳۱۴ش]]([[۱۱ ربیعالثانی]] [[سال ۱۳۵۴ قمری|۱۳۵۴ق]]) مقرر شده است: «اگرچه اوامر جهان مطاع اقدس شاهنشاهی (ارواحنا فداه) به فرمانده برای دستگیری کلیه اشخاص مفسده جو و لو از هر طبقه باشند، شرف صدور یافته و ابلاغ گردیده است؛ ولی البته، عامل اصلی برای عملیات، شما و مامورین شما باید باشند و امشب در موقعی که تردد موقوف و جمعیت متحصنین هم تقلیل یافته است، غفلتا عده کافی هرچه بیشتر و بهتر با فرم و لباس سویل از قوای پیاده، آژان، صاحب منصب، وکیل، مامورین سویل افسر و سرباز غفلتا به مسجد وارد و کلیه محرکین اعم از علما و تجار و کسبه و غیره را آنا دستگیر و بدون درنگ، از مسجد یا صحن خارج و به سرعت به سمت طرق و هرچه دورتر بهتر، تحت الحفظ اعزام و همچنین هر کس را که در خارج آستانه و مسجد تا به حال تشخیص دادهاید، در این امر مداخله دارد، آنها را هم دستگیر و همین عمل را درباره آنها اجرا دارید. باید عملیات شما تا قبل از اجرا، فوق العاده در پرده و مستور بوده که متحصنین آگاهی حاصل نکنند.»<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو، پرونده وقایع مسجد گوهرشاد، شماره بازیابی ۴۲۲، ص۲۲.</ref> | ||
این دستور در حالی صادر شد که تصور میکردند، بیشتر متحصنین مثل روز قبل، شب هنگام مسجد را ترک خواهند کرد؛ اما چنین نشد و لحظه به لحظه بر تعداد جمعیت افزوده شد و بین ۱۵ تا ۲۰ هزار نفر در مسجد گوهرشاد و اطراف آن گرد آمدند. در ادامه دستور فوق، آمده است که از سلاح گرم در درون صحن و آستانه استفاده نکنند و در مواقع نیاز از سرنیزه و امثال آن استفاده شود.<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو، پرونده وقایع مسجد گوهرشاد، شماره بازیابی ۴۲۲، ص۲۴.</ref> | این دستور در حالی صادر شد که تصور میکردند، بیشتر متحصنین مثل روز قبل، شب هنگام مسجد را ترک خواهند کرد؛ اما چنین نشد و لحظه به لحظه بر تعداد جمعیت افزوده شد و بین ۱۵ تا ۲۰ هزار نفر در مسجد گوهرشاد و اطراف آن گرد آمدند. در ادامه دستور فوق، آمده است که از سلاح گرم در درون صحن و آستانه استفاده نکنند و در مواقع نیاز از سرنیزه و امثال آن استفاده شود.<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو، پرونده وقایع مسجد گوهرشاد، شماره بازیابی ۴۲۲، ص۲۴.</ref> | ||
پس از فرارسیدن نیمههای شب و عدم پراکنده شدن مردم، تمام درها و راههای ورود و خروج به مسجد گوهرشاد و حرم بسته شد. در این حال، مردم با کلنگ شروع به شکستن درها و اقدام به خروج از آن کردند. در این لحظه بود که دستور شلیک و کشتار مردم صادر شد و مردم بیدفاع و بدون سلاح، در درون و بیرون مسجد، آماج گلوله نظامیان قرار گرفتند.<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو، پرونده وقایع مسجد گوهرشاد، شماره بازیابی ۴۲۲، ص۲۹-۳۵.</ref> | پس از فرارسیدن نیمههای شب و عدم پراکنده شدن مردم، تمام درها و راههای ورود و خروج به مسجد گوهرشاد و حرم بسته شد. در این حال، مردم با کلنگ شروع به شکستن درها و اقدام به خروج از آن کردند. در این لحظه بود که دستور شلیک و کشتار مردم صادر شد و مردم بیدفاع و بدون سلاح، در درون و بیرون مسجد، آماج گلوله نظامیان قرار گرفتند.<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو، پرونده وقایع مسجد گوهرشاد، شماره بازیابی ۴۲۲، ص۲۹-۳۵.</ref> | ||
در عرض چند ساعت، کشتار بیرحمانه و عظیمی صورت گرفت و داخل و بیرون مسجد از اجساد کشتهشدگان و زخمیها پر شد و آسیبهایی نیز به مسجد وارد گردید و حرمت حرم رضوی نیز شکسته شد. قبل از دمیدن سپیده روز یکشنبه [[۲۲ تیر]] ۱۳۱۴ش مقاومت متحصنین و معترضین شکسته شد و قیام مسجد گوهرشاد سرکوب گردید. بسیاری از کشته شدگان و حتی برخی مجروحین را در گودالی که به همین منظور کنده بودند، انداختند.<ref>شوشتری، خاطرات سیاسی سید محمدعلی شوشتری، ۱۳۷۹ش، | در عرض چند ساعت، کشتار بیرحمانه و عظیمی صورت گرفت و داخل و بیرون مسجد از اجساد کشتهشدگان و زخمیها پر شد و آسیبهایی نیز به مسجد وارد گردید و حرمت حرم رضوی نیز شکسته شد. قبل از دمیدن سپیده روز یکشنبه [[۲۲ تیر]] ۱۳۱۴ش مقاومت متحصنین و معترضین شکسته شد و قیام مسجد گوهرشاد سرکوب گردید. بسیاری از کشته شدگان و حتی برخی مجروحین را در گودالی که به همین منظور کنده بودند، انداختند.<ref>شوشتری، خاطرات سیاسی سید محمدعلی شوشتری، ۱۳۷۹ش، ص۷۰-۷۹.</ref> | ||
===تعداد کشتهها=== | ===تعداد کشتهها=== | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
{{سخ}}۳. [[سید یونس اردبیلی]] | {{سخ}}۳. [[سید یونس اردبیلی]] | ||
{{سخ}}۴. [[سید هاشم میردامادی نجف آبادی]] | {{سخ}}۴. [[سید هاشم میردامادی نجف آبادی]] | ||
{{سخ}}۵. | {{سخ}}۵. [[سید محمد سیستانی]] | ||
{{سخ}}* افراد نشسته از راست به چپ: | {{سخ}}* افراد نشسته از راست به چپ: | ||
{{سخ}}۱. واعظ معروف وقت مشهد [[سید العراقین]] | {{سخ}}۱. واعظ معروف وقت مشهد [[سید العراقین]] | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
==دستگیری و تبعید روحانیون== | ==دستگیری و تبعید روحانیون== | ||
یک روز پس از واقعه، روحانیون وعلمای طراز اول مشهد دستگیر و زندانی شدند. از جمله دستگیرشدگان، [[میرزا محمد کفائی خراسانی]] معروف به آقازاده | یک روز پس از واقعه، روحانیون وعلمای طراز اول مشهد دستگیر و زندانی شدند. از جمله دستگیرشدگان، [[میرزا محمد کفائی خراسانی]] معروف به آقازاده دومین پسر [[آخوند خراسانی]] بود که شامگاه سیزدهم۱۳۵۶ق/۱۳۱۶ش در یکی از زندانهای تهران به نحو مشکوکی درگذشت.<ref>کفایی، سیری در سیره علمی و عملی آخوند خراسانی، ۱۳۹۰ش، ص۸۳ ۸۲</ref> افراد دیگری که دستگیر شدند عبارتند از: [[آیت الله سید عبدالله شیرازی]]، [[آیت الله سید یونس اردبیلی]]، محمدولی نجات، بحرالعلوم، محقق، هاشم قزوینی، آقابزرگ شاهرودی و نواب احتشام رضوی. برخی دیگر نیز از معرکه گریختند و حتی از کشور خارج شدند. بعضی نیز مخفی گردیدند. عدهای از روحانیون بعدها آزاد شدند و به شهرهای خود رفتند.<ref>واقعه گوهرشاد به روایت دیگر، ۱۳۷۹ش، صص ۵۷-۵۸.</ref> | ||
شیخ محمدتقی بهلول از معرکه جان سالم بهدر برد و به کمک افراد طایفه بربر که خود نیز در واقعه مسجد گوهرشاد شرکت داشتند، با تغییر لباس از ایران خارج شد و روانه [[افغانستان]] گردید.<ref>کریمیان، پیامدهای واقعه گوهرشاد در اسناد نویافته، ۱۳۷۴ش، صص۱۹۳ ۲۰۴.</ref> | شیخ محمدتقی بهلول از معرکه جان سالم بهدر برد و به کمک افراد طایفه بربر که خود نیز در واقعه مسجد گوهرشاد شرکت داشتند، با تغییر لباس از ایران خارج شد و روانه [[افغانستان]] گردید.<ref>کریمیان، پیامدهای واقعه گوهرشاد در اسناد نویافته، ۱۳۷۴ش، صص۱۹۳ ۲۰۴.</ref> | ||
پس از پایان واقعه گوهرشاد، به دستور رضاخان تغییراتی نیز در سطح رؤسای ادارات مشهد و [[آستان قدس رضوی]] صورت گرفت. محمدولی خان اسدی نیز با اینکه مغضوب بود؛ ولی تا مدتی در مقام خود به عنوان تولیت آستان قدس رضوی باقی ماند؛ اما در ۲۸ آذر ۱۳۱۴ش اعدام شد. | پس از پایان واقعه گوهرشاد، به دستور رضاخان تغییراتی نیز در سطح رؤسای ادارات مشهد و [[آستان قدس رضوی]] صورت گرفت. محمدولی خان اسدی نیز با اینکه مغضوب بود؛ ولی تا مدتی در مقام خود به عنوان تولیت آستان قدس رضوی باقی ماند؛ اما در ۲۸ آذر ۱۳۱۴ش اعدام شد. | ||
عدهای از افراد فعال در واقعه گوهرشاد نیز به [[سمنان]]، [[یزد]] و شهرهای دیگر تبعید شدند. اینها هجده نفر بودند و همگی روحانی یا طلاب علوم دینی بودند؛ چون مدرک متقنی علیه اینها پیدا نشد، به تبعیدشان پایان داده و به شهرهای خود برگشتند.<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو، پرونده وقایع مسجد گوهرشاد، شماره بازیابی۴۲۴، صص ۷۱ ۷۳، ۸۴ و ۹۰.</ref> | عدهای از افراد فعال در واقعه گوهرشاد نیز به [[سمنان]]، [[یزد]] و شهرهای دیگر تبعید شدند. اینها هجده نفر بودند و همگی روحانی یا طلاب علوم دینی بودند؛ چون مدرک متقنی علیه اینها پیدا نشد، به تبعیدشان پایان داده و به شهرهای خود برگشتند.<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو، پرونده وقایع مسجد گوهرشاد، شماره بازیابی۴۲۴، صص ۷۱ ۷۳، ۸۴ و ۹۰.</ref> | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
*مکی، حسین، تاریخ بیست ساله ایران، ج ۶، تهران، نشر ناشر، ۱۳۶۲ش. | *مکی، حسین، تاریخ بیست ساله ایران، ج ۶، تهران، نشر ناشر، ۱۳۶۲ش. | ||
*شوشتری، محمدعلی، خاطرات سیاسی سید محمدعلی شوشتری، به کوشش غلامحسین میرزاصالح، تهران، کویر، ۱۳۷۹ش. | *شوشتری، محمدعلی، خاطرات سیاسی سید محمدعلی شوشتری، به کوشش غلامحسین میرزاصالح، تهران، کویر، ۱۳۷۹ش. | ||
*بصیرتمنش، حمید، | *بصیرتمنش، حمید، «سیاست مذهبی حکومت رضاشاه»؛ تاریخ معاصر ایران، کتاب دهم، تهران، موسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۵ش. | ||
*کریمیان، علی، «پیامدهای واقعه گوهرشاد در اسناد نویافته»، تاریخ معاصر ایران، کتاب هشتم، تهران، موسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۴ش. | *کریمیان، علی، «پیامدهای واقعه گوهرشاد در اسناد نویافته»، تاریخ معاصر ایران، کتاب هشتم، تهران، موسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۴ش. | ||
*موسوی مطلق، عباس، اعجوبه عصر بهلول قرن چهاردهم، قم، نسیم حیات، ۱۳۷۹ش. | *موسوی مطلق، عباس، اعجوبه عصر بهلول قرن چهاردهم، قم، نسیم حیات، ۱۳۷۹ش. |