کاربر ناشناس
واقعه مسجد گوهرشاد: تفاوت میان نسخهها
جز
←کشتار محدود اولیه
imported>M.bahrami |
imported>M.bahrami جز (←کشتار محدود اولیه) |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
===ورود شیخ بهلول به مشهد=== | ===ورود شیخ بهلول به مشهد=== | ||
[[پرونده:شیخ محمدتقی بهلول.jpg|بندانگشتی|شیخ محمدتقی بهلول از شخصیت هایی بود که در واقعه مسجد گوهرشاد در آگاهسازی مردم نقش مهمی ایفا کرد.]] | [[پرونده:شیخ محمدتقی بهلول.jpg|بندانگشتی|شیخ محمدتقی بهلول از شخصیت هایی بود که در واقعه مسجد گوهرشاد در آگاهسازی مردم نقش مهمی ایفا کرد.]] | ||
شیخ [[محمدتقی بهلول]]، که تحت تعقیب بود و از شهری به شهر دیگر میرفت، از گرفتاری آیت الله قمی، مطلع شده و در چهارشنبه [[۱۸ تیر]] به مشهد رسید و به [[حرم رضوی]] رفت؛ ولی مامورین انتظامی ساعاتی پس از ورودش به حرم او را دستگیر نموده و در یکی از اتاق های صحن کهنه بازداشت کردند. ساعاتی پس از بازداشت شیخ محمدتقی بهلول، مردم به تدریج از این امر آگاه شده، و در مقابل محل توقیف او تجمع کرده و او را آزاد کردند.<ref>عباس موسوی مطلق، ۱۳۷۹، ص ۵۷.</ref> | شیخ [[محمدتقی بهلول]]، که تحت تعقیب بود و از شهری به شهر دیگر میرفت، از گرفتاری آیت الله قمی، مطلع شده و در روز چهارشنبه [[۱۸ تیر]] به مشهد رسید و به [[حرم رضوی]] رفت؛ ولی مامورین انتظامی ساعاتی پس از ورودش به حرم او را دستگیر نموده و در یکی از اتاق های صحن کهنه بازداشت کردند. ساعاتی پس از بازداشت شیخ محمدتقی بهلول، مردم به تدریج از این امر آگاه شده، و در مقابل محل توقیف او تجمع کرده و او را آزاد کردند.<ref>عباس موسوی مطلق، ۱۳۷۹، ص ۵۷.</ref> | ||
شیخ محمدتقی بهلول میگوید: «من قصد ایجاد وحشت در هیات حاکمه را داشتم و این برنامهای بود که در تهران و سایر شهرها اجرا کرده بودم و در موارد مختلف دولت مجبور به عقب نشینی شده بود.» او همچنین خاطرنشان میکند: «در مشهد هم میخواستم که چنین بشود؛ ولی نشد، وقتی این منظره پیش آمد و رییس شهربانی و پلیسها را زدند، من گیج شده بودم و نمیدانستم چه باید بکنم... در تمام محوطه مسجد و صحنها صدای مرگ بر شاه و لعنت بر شاه و مرده باد شاه و زنده باد اسلام، لعنت بر بهایی و لعنت بر دشمن علما، بلند بود.» وی در ادامه میگوید که با این اتفاقات، دیگر کوتاه آمدن معنا نداشت و ممکن هم نبود؛ از اینرو، در یک سخنرانی به مردم گفتم: «کاری که نباید میشد، شد و ما نباید نرمی نشان دهیم، باید پایمردی کرده و مقاومت کنیم تا [[حاج آقا حسین قمی]] را از زندان آزاد کرده و احکام [[اسلام]] را جاری کنیم.<ref>عباس موسوی مطلق، ۱۳۷۹، ص۵۹-۵۷.</ref> | شیخ محمدتقی بهلول میگوید: «من قصد ایجاد وحشت در هیات حاکمه را داشتم و این برنامهای بود که در تهران و سایر شهرها اجرا کرده بودم و در موارد مختلف دولت مجبور به عقب نشینی شده بود.» او همچنین خاطرنشان میکند: «در مشهد هم میخواستم که چنین بشود؛ ولی نشد، وقتی این منظره پیش آمد و رییس شهربانی و پلیسها را زدند، من گیج شده بودم و نمیدانستم چه باید بکنم... در تمام محوطه مسجد و صحنها صدای مرگ بر شاه و لعنت بر شاه و مرده باد شاه و زنده باد اسلام، لعنت بر بهایی و لعنت بر دشمن علما، بلند بود.» وی در ادامه میگوید که با این اتفاقات، دیگر کوتاه آمدن معنا نداشت و ممکن هم نبود؛ از اینرو، در یک سخنرانی به مردم گفتم: «کاری که نباید میشد، شد و ما نباید نرمی نشان دهیم، باید پایمردی کرده و مقاومت کنیم تا [[حاج آقا حسین قمی]] را از زندان آزاد کرده و احکام [[اسلام]] را جاری کنیم.<ref>عباس موسوی مطلق، ۱۳۷۹، ص۵۹-۵۷.</ref> | ||
==کشتار محدود اولیه== | ==کشتار محدود اولیه== | ||
به دنبال دریافت دستور رضاخان، زمان اذان صبح [[جمعه | به دنبال دریافت دستور رضاخان، زمان اذان صبح [[جمعه]]، نظامیان به تدریج بر مواضع حساس اطراف حرم مسلط شدند. در این مرحله، نظامیان در صدد کشتار مردم نبودند؛ بلکه سعی میکردند که جلوی ورود مردم خارج از حرم را به داخل حرم و مسجد گوهرشاد بگیرند. نظامیان به افراد متحصن در داخل مسجد گوهرشاد اعلام کردند که متفرق شوید و عرایض خود را تسلیم استاندار کنید تا رسیدگی شود. شیخ بهلول در پاسخ به مأموری که این سخن را گفته بود، گفت: «ما جمع نشدهایم برای اینکه به حرف استاندار متفرق شویم. زود از اینجا برو که نمیخواهیم به تو صدمه برسد.» آن مرد رفت، بین سربازها و کسانی که میخواستند از اطراف به صحن و حرم و مسجد بیایند، درگیری به وجود آمد.<ref> خاطرات سیاسی بهلول، ۱۳۶۹، ص ۶۵-۷۲.</ref> و عدهای کشته و زخمی شدند و سلاح هایی نیز از سربازان به دست مردم افتاد. به گفته محمدتقی بهلول در [[جمعه]] ۲۲ نفر کشته و عدهای نیز زخمی شدند.<ref>محمدتقی بهلول، ۱۳۶۹، ص ۶۵-۷۲.</ref> | ||
==افزایش جمعیت تجمع کنندگان== | ==افزایش جمعیت تجمع کنندگان== | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
==کشتار تحصن کنندگان== | ==کشتار تحصن کنندگان== | ||
بر اساس دستور مؤکد تشکیلات کل نظمیه مملکتی به نظمیه مشهد در | بر اساس دستور مؤکد تشکیلات کل نظمیه مملکتی به نظمیه مشهد در شنبه [[۲۱ تیر]] [[سال ۱۳۱۴ شمسی|۱۳۱۴ش]]([[۱۱ ربیعالثانی]] [[سال ۱۳۵۴ قمری|۱۳۵۴ق]]) مقرر شده است: «اگرچه اوامر جهان مطاع اقدس شاهنشاهی (ارواحنا فداه) به فرمانده برای دستگیری کلیه اشخاص مفسده جو و لو از هر طبقه باشند، شرف صدور یافته و ابلاغ گردیده است؛ ولی البته، عامل اصلی برای عملیات، شما و مامورین شما باید باشند و امشب در موقعی که تردد موقوف و جمعیت متحصنین هم تقلیل یافته است، غفلتا عده کافی هرچه بیشتر و بهتر با فرم و لباس سویل از قوای پیاده، آژان، صاحب منصب، وکیل، مامورین سویل افسر و سرباز غفلتا به مسجد وارد و کلیه محرکین اعم از علما و تجار و کسبه و غیره را آنا دستگیر و بدون درنگ، از مسجد یا صحن خارج و به سرعت به سمت طرق و هرچه دورتر بهتر، تحت الحفظ اعزام و همچنین هر کس را که در خارج آستانه و مسجد تا به حال تشخیص دادهاید، در این امر مداخله دارد، آنها را هم دستگیر و همین عمل را درباره آنها اجرا دارید. باید عملیات شما تا قبل از اجرا، فوق العاده در پرده و مستور بوده که متحصنین آگاهی حاصل نکنند.»<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو، پرونده وقایع مسجد گوهرشاد، شماره بازیابی ۴۲۲، ص ۲۲.</ref> | ||
این دستور در حالی صادر شد که تصور میکردند، بیشتر متحصنین مثل روز قبل، شب هنگام مسجد را ترک خواهند کرد؛ اما چنین نشد و لحظه به لحظه بر تعداد جمعیت افزوده شد و بین ۱۵ تا ۲۰ هزار نفر در مسجد گوهرشاد و اطراف آن گرد آمدند. در ادامه دستور فوق، آمده است که از سلاح گرم در درون صحن و آستانه استفاده نکنند و در مواقع نیاز از سرنیزه و امثال آن استفاده شود.<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو، پرونده وقایع مسجد گوهرشاد، شماره بازیابی ۴۲۲، ص۲۴.</ref> | این دستور در حالی صادر شد که تصور میکردند، بیشتر متحصنین مثل روز قبل، شب هنگام مسجد را ترک خواهند کرد؛ اما چنین نشد و لحظه به لحظه بر تعداد جمعیت افزوده شد و بین ۱۵ تا ۲۰ هزار نفر در مسجد گوهرشاد و اطراف آن گرد آمدند. در ادامه دستور فوق، آمده است که از سلاح گرم در درون صحن و آستانه استفاده نکنند و در مواقع نیاز از سرنیزه و امثال آن استفاده شود.<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو، پرونده وقایع مسجد گوهرشاد، شماره بازیابی ۴۲۲، ص۲۴.</ref> | ||
پس از فرارسیدن نیمههای شب و عدم پراکنده شدن مردم، تمام درها و راههای ورود و خروج به مسجد گوهرشاد و حرم بسته شد. در این حال، مردم با کلنگ شروع به شکستن درها و اقدام به خروج از آن کردند. در این لحظه بود که دستور شلیک و کشتار مردم صادر شد و مردم بیدفاع و بدون سلاح، در درون و بیرون مسجد، آماج گلوله نظامیان قرار گرفتند.<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو، پرونده وقایع مسجد گوهرشاد، شماره بازیابی ۴۲۲، ص۲۹-۳۵.</ref> | پس از فرارسیدن نیمههای شب و عدم پراکنده شدن مردم، تمام درها و راههای ورود و خروج به مسجد گوهرشاد و حرم بسته شد. در این حال، مردم با کلنگ شروع به شکستن درها و اقدام به خروج از آن کردند. در این لحظه بود که دستور شلیک و کشتار مردم صادر شد و مردم بیدفاع و بدون سلاح، در درون و بیرون مسجد، آماج گلوله نظامیان قرار گرفتند.<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو، پرونده وقایع مسجد گوهرشاد، شماره بازیابی ۴۲۲، ص۲۹-۳۵.</ref> | ||
در عرض چند ساعت، کشتار بیرحمانه و عظیمی صورت گرفت و داخل و بیرون مسجد از اجساد کشتهشدگان و زخمیها پر شد و آسیبهایی نیز به مسجد وارد گردید و حرمت حرم رضوی نیز شکسته شد. قبل از دمیدن سپیده روز یکشنبه ۲۲ تیر | در عرض چند ساعت، کشتار بیرحمانه و عظیمی صورت گرفت و داخل و بیرون مسجد از اجساد کشتهشدگان و زخمیها پر شد و آسیبهایی نیز به مسجد وارد گردید و حرمت حرم رضوی نیز شکسته شد. قبل از دمیدن سپیده روز یکشنبه [[۲۲ تیر]] ۱۳۱۴ش مقاومت متحصنین و معترضین شکسته شد و قیام مسجد گوهرشاد سرکوب گردید. بسیاری از کشته شدگان و حتی برخی مجروحین را در گودالی که به همین منظور کنده بودند، انداختند.<ref>خاطرات سیاسی محمدعلی شوشتری، ۱۳۷۹، صص ۷۰ ۷۹.</ref> | ||
===تعداد کشتهها=== | ===تعداد کشتهها=== | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
یک روز پس از واقعه، روحانیون وعلمای طراز اول مشهد دستگیر و زندانی شدند. از جمله دستگیرشدگان آیت الله [[میرزا محمد کفائی خراسانی]] معروف به آقازاده ـ دومین پسر [[آخوند خراسانی]] ـ بود که شامگاه سیزدهم۱۳۵۶ قمری /۱۳۱۶ ش در یکی از زندان های تهران به نحو مشکوکی درگذشت.<ref>کفایی، سیری در سیره علمی و عملی آخوند خراسانی، ص ۸۳ ـ ۸۲</ref> افراد دیگری که دستگیر شدند عبارتند از: [[آیت الله سید عبدالله شیرازی]]، [[آیت الله سید یونس اردبیلی]]، محمدولی نجات، بحرالعلوم، محقق، هاشم قزوینی، آقابزرگ شاهرودی و نواب احتشام رضوی. برخی دیگر نیز از معرکه گریختند و حتی از کشور خارج شدند. بعضی نیز مخفی گردیدند. عده ای از روحانیون بعدها آزاد شدند و به شهرهای خود رفتند.<ref>واقعه گوهرشاد به روایت دیگر،۱۳۷۹، صص ۵۷-۵۸.</ref> | یک روز پس از واقعه، روحانیون وعلمای طراز اول مشهد دستگیر و زندانی شدند. از جمله دستگیرشدگان آیت الله [[میرزا محمد کفائی خراسانی]] معروف به آقازاده ـ دومین پسر [[آخوند خراسانی]] ـ بود که شامگاه سیزدهم۱۳۵۶ قمری /۱۳۱۶ ش در یکی از زندان های تهران به نحو مشکوکی درگذشت.<ref>کفایی، سیری در سیره علمی و عملی آخوند خراسانی، ص ۸۳ ـ ۸۲</ref> افراد دیگری که دستگیر شدند عبارتند از: [[آیت الله سید عبدالله شیرازی]]، [[آیت الله سید یونس اردبیلی]]، محمدولی نجات، بحرالعلوم، محقق، هاشم قزوینی، آقابزرگ شاهرودی و نواب احتشام رضوی. برخی دیگر نیز از معرکه گریختند و حتی از کشور خارج شدند. بعضی نیز مخفی گردیدند. عده ای از روحانیون بعدها آزاد شدند و به شهرهای خود رفتند.<ref>واقعه گوهرشاد به روایت دیگر،۱۳۷۹، صص ۵۷-۵۸.</ref> | ||
شیخ | شیخ محمدتقی بهلول از معرکه جان سالم بهدربرد و به کمک افراد طایفه بربر که خود نیز در واقعه مسجد گوهرشاد شرکت داشتند، با تغییر لباس از ایران خارج شد و روانه [[افغانستان]] گردید.<ref>علی کریمیان، ۱۳۷۴، صص۱۹۳ ۲۰۴.</ref> | ||
پس از پایان واقعه گوهرشاد، به دستور رضاخان تغییراتی نیز در سطح رؤسای ادارات مشهد و [[آستان قدس رضوی]] صورت گرفت. محمدولی خان اسدی نیز با اینکه مغضوب بود؛ ولی تا مدتی در مقام خود به عنوان تولیت آستان قدس رضوی باقی ماند؛ اما در ۲۸ آذر ۱۳۱۴ اعدام شد. | پس از پایان واقعه گوهرشاد، به دستور رضاخان تغییراتی نیز در سطح رؤسای ادارات مشهد و [[آستان قدس رضوی]] صورت گرفت. محمدولی خان اسدی نیز با اینکه مغضوب بود؛ ولی تا مدتی در مقام خود به عنوان تولیت آستان قدس رضوی باقی ماند؛ اما در ۲۸ آذر ۱۳۱۴ اعدام شد. | ||
عدهای از افراد فعال در واقعه گوهرشاد نیز به [[سمنان]]، [[یزد]] و شهرهای دیگر تبعید شدند. اینها هجده نفر بودند و همگی روحانی یا طلاب علوم دینی بودند؛ چون مدرک متقنی علیه اینها پیدا نشد، به تبعیدشان پایان داده و به شهرهای خود برگشتند.<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو، پرونده وقایع مسجد گوهرشاد، شماره بازیابی۴۲۴، صص ۷۱ ۷۳، ۸۴ و ۹۰.</ref> | عدهای از افراد فعال در واقعه گوهرشاد نیز به [[سمنان]]، [[یزد]] و شهرهای دیگر تبعید شدند. اینها هجده نفر بودند و همگی روحانی یا طلاب علوم دینی بودند؛ چون مدرک متقنی علیه اینها پیدا نشد، به تبعیدشان پایان داده و به شهرهای خود برگشتند.<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو، پرونده وقایع مسجد گوهرشاد، شماره بازیابی۴۲۴، صص ۷۱ ۷۳، ۸۴ و ۹۰.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس۲}} | {{پانویس۲}} |