Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۰۰۰
ویرایش
imported>Fayaz جز (←قیام مسجد گوهرشاد) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:کشف حجاب.jpg|بندانگشتی]] | [[پرونده:کشف حجاب.jpg|بندانگشتی]] | ||
'''واقعه کشف حجاب''' سلسله وقایعی است که به دنبال تصویب قانونی در [[۱۷ دی]] ۱۳۱۴ش در [[ایران]] رخ داد و به موجب آن، زنان و دختران ایرانی از استفاده چادر، روبنده و روسری منع شدند. این قانون اوج سیاستهای [[رضاخان]] در زمینه تغییر لباس بود که از سال | '''واقعه کشف حجاب''' سلسله وقایعی است که به دنبال تصویب قانونی در [[۱۷ دی]] ۱۳۱۴ش در [[ایران]] رخ داد و به موجب آن، زنان و دختران ایرانی از استفاده چادر، روبنده و روسری منع شدند. این قانون اوج سیاستهای [[رضاخان]] در زمینه تغییر لباس بود که از سال ۱۳۰۷ش آغاز شده بود. این سیاستها واکنشهایی از جمله [[قیام مسجد گوهرشاد]] را در پی داشت. با درخواست علما، این قانون در سال ۱۳۲۳ش در دوره حکومت [[محمدرضا پهلوی]] لغو شد. | ||
==سیاست تغییر لباس== | ==سیاست تغییر لباس== | ||
یکی از سیاستهای فرهنگی رضاخان، تغییر لباس بوده است که بعد از تثبیت قدرت، به مرور و در طول چند سال دنبال شد. قانون «اتحاد شکل لباس اتباع ایرانی در داخلۀ مملکت»، [[۱۰ دی]] ۱۳۰۷ش در مجلس شورای ملّی وقت تصویب شد. بر اساس این مصوبه، «به جز برخی از روحانیان، کلیه اتباع ذکور ایران در داخلۀ مملکت مکلّف هستند که ملبّس به لباس متحدالشکل بشوند». در ادامه این مصوبه تصریح شده است که متخلفان از اجرای این قانون به جزای نقدی محکوم میشوند و اجرای آن از فروردین ۱۳۰۸ش آغاز خواهد شد.<ref>تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، | یکی از سیاستهای فرهنگی رضاخان، تغییر لباس بوده است که بعد از تثبیت قدرت، به مرور و در طول چند سال دنبال شد. قانون «اتحاد شکل لباس اتباع ایرانی در داخلۀ مملکت»، [[۱۰ دی]] ۱۳۰۷ش در مجلس شورای ملّی وقت تصویب شد. بر اساس این مصوبه، «به جز برخی از روحانیان، کلیه اتباع ذکور ایران در داخلۀ مملکت مکلّف هستند که ملبّس به لباس متحدالشکل بشوند». در ادامه این مصوبه تصریح شده است که متخلفان از اجرای این قانون به جزای نقدی محکوم میشوند و اجرای آن از فروردین ۱۳۰۸ش آغاز خواهد شد.<ref>تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، ۱۳۷۸ش، سند شماره ۲، ص۱۱-۱۰.</ref> | ||
قانون یکسانسازی لباس ابتدا در بین کارکنان ادارات دولتی به اجرا درآمد. آنان در غیر ساعات اداری هم باید از لباس متحدالشکل شامل لباس و کلاه استفاده میکردند. سرپیچی آنان از این دستور منجر به تعقیب قانونی و انفصال آنان از ادامه خدمت میشد.<ref>آرشیو سازمان اسناد ملی، اسناد وزارت کشور، شماره پاکت ۲۹۰۰۰۰۸۵۴۱.</ref> دولت رضاخان، در راستای اجرایی کردن این قانون در بین روحانیون، پوشیدن لباس روحانیت را مشروط به گذراندن امتحان کرد. برگزاری امتحان از طلاب، آنها را با مشکلاتی روبهرو کرد؛ چرا که این امتحان باید از سوی نهادهای حکومتی انجام میگرفت و روحانیون و طلاب با این کار موافقت نداشتند.<ref>سیاست و لباس (گزیده اسناد متحدالشکل شدن البسه ۱۳۰۷-۱۳۱۸)، صص ۸ و۹-.</ref> | قانون یکسانسازی لباس ابتدا در بین کارکنان ادارات دولتی به اجرا درآمد. آنان در غیر ساعات اداری هم باید از لباس متحدالشکل شامل لباس و کلاه استفاده میکردند. سرپیچی آنان از این دستور منجر به تعقیب قانونی و انفصال آنان از ادامه خدمت میشد.<ref>آرشیو سازمان اسناد ملی، اسناد وزارت کشور، شماره پاکت ۲۹۰۰۰۰۸۵۴۱.</ref> دولت رضاخان، در راستای اجرایی کردن این قانون در بین روحانیون، پوشیدن لباس روحانیت را مشروط به گذراندن امتحان کرد. برگزاری امتحان از طلاب، آنها را با مشکلاتی روبهرو کرد؛ چرا که این امتحان باید از سوی نهادهای حکومتی انجام میگرفت و روحانیون و طلاب با این کار موافقت نداشتند.<ref>سیاست و لباس (گزیده اسناد متحدالشکل شدن البسه ۱۳۰۷-۱۳۱۸)، صص ۸ و۹-.</ref> | ||
==سفر رضاخان به ترکیه== | ==سفر رضاخان به ترکیه== | ||
به باور تاریخنگاران، سفر [[رضاشاه]] به [[ترکیه]] در | به باور تاریخنگاران، سفر [[رضاشاه]] به [[ترکیه]] در ۱۳۱۳ش، بر نگرش او درباره میزان عقبماندگی ایرانیان نسبت به ترکها اثرگذار بود و او را نسبت به اجرای کشف حجاب مصمم کرد. وی پس از سفر، به مستشارالدوله صادق، سفیر کبیر ایران در ترکیه گفت: «هنوز عقب هستیم و فوراً باید با تمام قوا به پیشرفت سریع مردم خصوصاً زنان اقدام کنیم».<ref>مکی، تاریخ بیستساله ایران، ۱۳۵۸ش، ج۶، ص۱۵۷.</ref> صدرالاشراف نیز در خاطرات خود از تأثیر سفر ترکیه بر رضاشاه یاد کرده و نوشته است: «رضاشاه پس از مسافرت به ترکیه در اغلب اوقات ضمن اشاره به پیشرفت سریع ترکیه، از رفع حجاب زنها و آزادی آنان صحبت و تشویق میکرد».<ref>صدر، خاطرات صدرالاشراف، ۱۳۶۴ش، ص۳۰۲.</ref> | ||
به گفته حسن ارفع، «مصلح ایرانی به دیدار همتای ترکش آمده بود تا بیاموزد و با دیدار از یک کشور پیشرفتهتر، از پیشرفتی که در ترکیه حاصل آمده بود، بهره فراوان برد و پس از بازگشت بیدرنگ دست به کار شد تا آنچه را در آنجا آموخته بود، به کار گیرد».<ref>اتابکی، تجدد آمرانه: جامعه و دولت در عصر رضاشاه، | به گفته حسن ارفع، «مصلح ایرانی به دیدار همتای ترکش آمده بود تا بیاموزد و با دیدار از یک کشور پیشرفتهتر، از پیشرفتی که در ترکیه حاصل آمده بود، بهره فراوان برد و پس از بازگشت بیدرنگ دست به کار شد تا آنچه را در آنجا آموخته بود، به کار گیرد».<ref>اتابکی، تجدد آمرانه: جامعه و دولت در عصر رضاشاه، ۱۳۸۵ش، ص۲۲۰.</ref> یحیی دولتآبادی نیز نوشته است: «از آنجا که آتاتورک دعوت متقابل را پذیرفته بود، رضاشاه میخواست تا زمان بازدید او، [[ایران]] را با چنان سرعتی مدرن سازد که آتاتورک عقبماندگی نسبی ایران را مشاهده نکند.»<ref>اتابکی، تجدد آمرانه: جامعه و دولت در عصر رضاشاه، ۱۳۸۵ش، ص۲۲۰.</ref> | ||
==زمینهسازی== | ==زمینهسازی== | ||
در فاصله سالهای ۱۳۱۴-۱۳۱۳ش، اقدامات تبلیغاتی به منظور آماده ساختن افکار عمومی برای کشف حجاب انجام گرفت. جشنها و مجالس سخنرانی متعددی در این زمینه در تهران و دیگر شهرها برپا شد.<ref>مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، | در فاصله سالهای ۱۳۱۴-۱۳۱۳ش، اقدامات تبلیغاتی به منظور آماده ساختن افکار عمومی برای کشف حجاب انجام گرفت. جشنها و مجالس سخنرانی متعددی در این زمینه در تهران و دیگر شهرها برپا شد.<ref>مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج۱، ۱۲۰ص.</ref> کانون بانوان در اردیبهشت [[۱۳۱۴ش]] تحت نظارت وزارت معارف و به ریاست شمس پهلوی تأسیس شد. در این کانون، اشخاصی نظیر صدیقه دولتآبادی، فاطمه سیاح، بدرالملوک بامداد، هاجر تربیت، فخرالزمان غفاری بایندر و پری حسامشهیدی فعالیت داشتند. این کانون موظف بود که مجالس مختلف سخنرانی برگزار کرده و از اشخاص معروف دعوت نماید تا برای حضار راجع به مقام زن و مرد سخنرانی کنند. در تعقیب این سیاست به وزارت معارف دستور داده شد که در مدارس کشور مجالس جشن و سرور و خطابه با روی باز و بدون [[حجاب]] برگزار شود و نیز تصمیم گرفته شد مدارس ابتدایی تا سال چهارم به صورت مختلط توسط زنان اداره گردد. در نشریات نیز مقالاتی در انتقاد از حجاب به چاپ رسید.<ref>صفایی، رضاشاه در آیینه خاطرات، ۱۳۶۵ش، ص۱۰۲.</ref> | ||
===قیام مسجد گوهرشاد=== | ===قیام مسجد گوهرشاد=== | ||
{{اصلی|واقعه مسجد گوهرشاد}} | {{اصلی|واقعه مسجد گوهرشاد}} | ||
در تیرماه ۱۳۱۴ و به دنبال تصویب قانون اجباری شدن استعمال کلاه شاپو به جای کلاه پهلوی، روحانیان مشهد در منزل [[سید یونس اردبیلی]] جلسهای برگزار کردند تا علیه سیاستهای رضاشاه اعتراض کنند. [[سید حسین طباطبایی قمی]] برای گفتگوی مستقیم با رضا شاه انتخاب شده و به تهران رفت، او پس از ورود به تهران، در [[حرم حضرت عبدالعظیم]] محصور و ممنوع الملاقات شد. بخشی از روحانیت مشهد در [[مسجد گوهرشاد]] گرد آمده، مردم را به اعتراض علیه این عملکرد رژیم فرا خواندند. سربازان نیز این حرکت را به سختی سرکوب کردند و چندی از عالمان [[حوزه علمیه مشهد]] دستگیر شدند و بیشتر روحانیونی که در این قضیه دخیل بودند مخفی شدند یا ایران را به سوی [[نجف]] یا [[هرات]] ترک کردند. عدهای از محکومین نظامی همچنان در زندان بودند تا پس از شهریور ۱۳۲۰ش، با فشار مجلس دوره سیزدهم، دولت همگی را آزاد کرد. محمد خراسانی مشهور به آقازاده، فرزند [[آخوند خراسانی]] و از عالمان مشهد که در تهران محبوس بود، در ۱۳۱۶ش توسط پزشک احمدی با آمپول هوا کشته شد.<ref>صلاح، کشف حجاب، | در تیرماه ۱۳۱۴ و به دنبال تصویب قانون اجباری شدن استعمال کلاه شاپو به جای کلاه پهلوی، روحانیان مشهد در منزل [[سید یونس اردبیلی]] جلسهای برگزار کردند تا علیه سیاستهای رضاشاه اعتراض کنند. [[سید حسین طباطبایی قمی]] برای گفتگوی مستقیم با رضا شاه انتخاب شده و به تهران رفت، او پس از ورود به تهران، در [[حرم حضرت عبدالعظیم]] محصور و ممنوع الملاقات شد. بخشی از روحانیت مشهد در [[مسجد گوهرشاد]] گرد آمده، مردم را به اعتراض علیه این عملکرد رژیم فرا خواندند. سربازان نیز این حرکت را به سختی سرکوب کردند و چندی از عالمان [[حوزه علمیه مشهد]] دستگیر شدند و بیشتر روحانیونی که در این قضیه دخیل بودند مخفی شدند یا ایران را به سوی [[نجف]] یا [[هرات]] ترک کردند. عدهای از محکومین نظامی همچنان در زندان بودند تا پس از شهریور ۱۳۲۰ش، با فشار مجلس دوره سیزدهم، دولت همگی را آزاد کرد. محمد خراسانی مشهور به آقازاده، فرزند [[آخوند خراسانی]] و از عالمان مشهد که در تهران محبوس بود، در ۱۳۱۶ش توسط پزشک احمدی با آمپول هوا کشته شد.<ref>صلاح، کشف حجاب، ۱۳۸۴ش، چ۱، ص۱۰۳.</ref> | ||
===واکنش | ===واکنش آیتالله حائری یزدی=== | ||
در [[قم]] [[آیت الله حائری]] که | در [[قم]]، [[آیت الله حائری]] که بهخاطر حفظ حوزه علمیه، موضعی بیطرفانه در امور داشت از سوی روحانیون و دیگر طبقات سخت تحت فشار قرار گرفت به گونهای که [[میرزا مهدی بروجردی]] که عملاً مدیریت [[حوزه علمیه قم]] را بر عهده داشت، تهدید کرد که نامهای را با امضای وی علیه اقدامات دولت انتشار خواهد داد.<ref> خاطرات آیت الله گرامی، ۱۳۸۱ش، ص۹۹.</ref> سرانجام شیخ عبدالکریم حائری، تلگرافی در تاریخ ۱۱ تیر ۱۳۱۴ش خطاب به رضاشاه نگاشت.<ref>طهرانی، وظیفه فرد مسلمان در احیای حکومت اسلام، ۱۴۱۰ق، ص۲۷-۳۱.</ref> بعد از این تلگراف، رضا شاه به [[قم]] آمد و به منزل آیتالله حائری رفت، بدون سلام و جواب، با غضب و عصبانیت گفت: «رفتارتان را عوض کنید و گرنه حوزه قم را با خاک یکسان میکنم».<ref>حضور - تابستان ۱۳۸۵، شماره ۵۷.</ref> در ادامه این ماجرا، رژیم پهلوی تعدادی از روحانیون را به جرم تحریک آیتالله حائری تبعید کرد.<ref>مجله یاد، شماره ۴، ص۲۸-۲۷.</ref> | ||
==قانون کشف حجاب== | ==قانون کشف حجاب== | ||
فرمان کشف حجاب | فرمان کشف حجاب بهصورت رسمی در [[۱۷ دی]] ۱۳۱۴ش صادر شد. در این روز، جشنی از طرف علیاصغر حکمت که خود نقش فعال و مؤثری در این ماجرا داشت، در دانشسرای مقدماتی و در حضور رضاشاه برپا شد. در این جشن، همسر و دختران شاه و جمعی از همسران وزیران و وکیلان بدون حجاب شرکت داشتند.<ref>حکمت، سیخاطره از عصر فرخنده پهلوی، ۱۳۵۵ش، ص۹۰.</ref> شاه طی نطقی، همه زنان را به عدم استفاده از حجاب تشویق نمود و اعلام کرد که تاکنون نیمی از جمعیت کشور به حساب نمیآمدند؛ زیرا در پرده بهسر میبردند<ref>گرامی، تاریخ رضاشاه کبیر، ج۱، ص۶۲.</ref> و ادامه داد که نجابت و [[عفت]] زن به چادر مربوط نیست و زن روحاً و اخلاقاً میبایست عفیف باشد.<ref>مکی، تاریخ بیست سالۀ ایران، ۱۳۶۳ش، ص۲۶۳-۲۵۸.</ref> | ||
از این تاریخ به بعد، استفاده از چادر یا هر سرپوشی، به جز کلاههای اروپایی، ممنوع اعلام شد. زنان محجبه حق ورود به خیابانها یا استفاده از وسایط نقلیه را نداشتند. کسبه نیز مجاز به فروش اجناس به زنان با حجاب نبودند.<ref> پیترآوری، تاریخ معاصر ایران، ج۲، ص۷۲.</ref> آنهایی که | |||
از این تاریخ به بعد، استفاده از چادر یا هر سرپوشی، به جز کلاههای اروپایی، ممنوع اعلام شد. زنان محجبه حق ورود به خیابانها یا استفاده از وسایط نقلیه را نداشتند. کسبه نیز مجاز به فروش اجناس به زنان با حجاب نبودند.<ref> پیترآوری، تاریخ معاصر ایران، ج۲، ص۷۲.</ref> آنهایی که جرأت میکردند در مقابل این بیقانونی خشونتبار ایستادگی کنند، با حمله و بیحرمتی مأموران شهربانی مواجه میشدند.<ref>کاتوزیان، اقتصاد سیاسی ایران، ۱۳۶۶ش، ص۱۷۶.</ref> | |||
===اجرای قانون=== | ===اجرای قانون=== | ||
مأموران انتظامی مجاز بودند زنان محجبه را تعقیب نموده و به منزل آنها وارد شوند، صندوقهای لباس آنها را تفتیش کرده و اگر چادر بیابند به غنیمت برده یا آن را پاره کنند. به وزارت معارف نیز دستور داده شده بود که در کلیه مدارس | مأموران انتظامی مجاز بودند زنان محجبه را تعقیب نموده و به منزل آنها وارد شوند، صندوقهای لباس آنها را تفتیش کرده و اگر چادر بیابند به غنیمت برده یا آن را پاره کنند. به وزارت معارف نیز دستور داده شده بود که در کلیه مدارس دخترانه، معلمان و دانشآموزان بدون حجاب باشند و در غیر این صورت به مدارس راه داده نشوند.<ref>صدر، خاطرات صدرالاشراف، ۱۳۶۴، ص۳۰۲.</ref> کلیه حکام ولایات نیز دستور داشتند از پذیرفتن زنان باحجاب که به ادارات مراجعه میکردند، خودداری به عمل آورند. اما از سوی دیگر، مطابق بخشنامه و متحدالمالهایی که از طرف دولت صادر میشد، شهربانی موظف بود که در نهایت حفظ امنیت از هر نوع سوءاحترام به زنان بدون حجاب جلوگیری کند. | ||
شدت تبلیغات بر ضد حجاب چنان گسترده بود که بسیاری از زنان معتقد و مؤمن که با مشکل منع استفاده از چادر مواجه بودند، منزوی شدند و بخشی از زنان که فعالیتهای اجتماعی داشتند از این فعالیتها دور ماندند. عدهای نیز بنا به ذوق و سلیقهٔ خویش با پوشیدن پالتو و مانتو و سرکردن چارقد و شالگردن یا استفاده از کلاههای بزرگی که تمام موهای آنها را در برمیگرفت، سعی میکردند حجاب اسلامی را حفظ کنند. اما دولت برای مقابله با این قبیل اقدامات نیز متحدالمالی به شمارهٔ ۲۹۷۰ مورخ ۱۱/۳/۱۳۱۵ صادر کرد مبنی بر اینکه از استعمال چارقد بانوان جلوگیری به عمل میآید. | شدت تبلیغات بر ضد حجاب چنان گسترده بود که بسیاری از زنان معتقد و مؤمن که با مشکل منع استفاده از چادر مواجه بودند، منزوی شدند و بخشی از زنان که فعالیتهای اجتماعی داشتند از این فعالیتها دور ماندند. عدهای نیز بنا به ذوق و سلیقهٔ خویش با پوشیدن پالتو و مانتو و سرکردن چارقد و شالگردن یا استفاده از کلاههای بزرگی که تمام موهای آنها را در برمیگرفت، سعی میکردند حجاب اسلامی را حفظ کنند. اما دولت برای مقابله با این قبیل اقدامات نیز متحدالمالی به شمارهٔ ۲۹۷۰ مورخ ۱۱/۳/۱۳۱۵ صادر کرد مبنی بر اینکه از استعمال چارقد بانوان جلوگیری به عمل میآید. | ||
اعمال کشف حجاب در شهرهای مذهبی با مشکلات بیشتری همراه بود. در [[قم]] بانوان معلم تهدید به استعفا کردند. همچنین بسیاری از اهالی شهر، حتی پیش از [[۱۷ دی]] که «روز آزادی زن و کشف حجاب» نام گرفت، به دلیل انتشار خبر برداشتن حجاب از رفتن دختران خود به مدرسه ممانعت به عمل میآوردند. اعلاناتی نیز از طرف مردم علیه حجابزدایی بر دیوارهای شهر نصب شده بود.<ref>ظهیرنژاد ارشادی، مجله سیاست خارجی، سال نهم، ویژه مطالعات زنان.</ref> | اعمال کشف حجاب در شهرهای مذهبی با مشکلات بیشتری همراه بود. در [[قم]]، بانوان معلم تهدید به استعفا کردند. همچنین بسیاری از اهالی شهر، حتی پیش از [[۱۷ دی]] که «روز آزادی زن و کشف حجاب» نام گرفت، به دلیل انتشار خبر برداشتن حجاب از رفتن دختران خود به مدرسه ممانعت به عمل میآوردند. اعلاناتی نیز از طرف مردم علیه حجابزدایی بر دیوارهای شهر نصب شده بود.<ref>ظهیرنژاد ارشادی، مجله سیاست خارجی، سال نهم، ویژه مطالعات زنان.</ref> | ||
خط ۳۷: | خط ۳۸: | ||
==واکنشها== | ==واکنشها== | ||
نخستین واکنش جدی روحانیت علیه طرح حجابزدایی از [[شیراز]] آغاز شد. در جشنی که با حضور «حکمت» وزیر معارف در مدرسه شاهپور برگزار شده بود. در این جشن، عدهای از دختران جوان بر روی صحنه ظاهر شده به ناگاه حجاب خود را برداشتند و به پایکوبی پرداختند. این حادثه حتی اعتراض عدهای از حاضرین جلسه را نیز برانگیخت. فردای آن روز در مسجد وکیل شیراز اجتماعی توسط [[سید حسامالدین | نخستین واکنش جدی روحانیت علیه طرح حجابزدایی از [[شیراز]] آغاز شد. در جشنی که با حضور «حکمت» وزیر معارف در مدرسه شاهپور برگزار شده بود. در این جشن، عدهای از دختران جوان بر روی صحنه ظاهر شده به ناگاه حجاب خود را برداشتند و به پایکوبی پرداختند. این حادثه حتی اعتراض عدهای از حاضرین جلسه را نیز برانگیخت. فردای آن روز در مسجد وکیل شیراز اجتماعی توسط [[سید حسامالدین فالاسیری]] برپا شد. وی در این سخنرانی به انتقاد از عملکرد رژیم پرداخته و مردم را هشدار داد که مواظب توطئهها باشند. به دنبال این سخنرانی او را بلافاصله دستگیر و زندانی کردند.<ref>صلاح، کشف حجاب، ۱۳۸۴ش، چ۱، ص۱۰۳.</ref> | ||
[[سیدابوالقاسم کاشانی]] نیز از روحانیونی بود که با لحنی تند به رضاخان اعتراض میکند. از دیگر روحانیون | [[سیدابوالقاسم کاشانی]] نیز از روحانیونی بود که با لحنی تند به رضاخان اعتراض میکند. از دیگر روحانیون صاحبنام این دوره، امام جمعه تهران «حاج سیدمحمد» بود که در پی مخالفت با کشف حجاب محبوبیت خاصی در تهران و ایران پیدا کرد؛ زیرا که گفته بود اگر کشته شوم عیالم را بدون حجاب در مجلس جشن بیحجابی نخواهم برد.<ref>طهرانی، وظیفه فرد مسلمان در احیای حکومت اسلام، ۱۴۱۰ق، ص۲۷۳۱.</ref> «سیدابوالحسن طالقانی» هم به علت اعتراض به اقدامات ضد اسلامی به ویژه کشف حجاب مکررا به زندان افتاد و یا تبعید گردید. [[سید محمود طالقانی]] فرزند او که در این ایام طلبهای پر شور بود، در سال ۱۳۱۸ در درگیری با پاسبانی که به اجبار قصد برداشتن چادر زنی را داشت به زندان افتاد.<ref>کمبریج، سلسله پهلوی و نیروهای مذهبی به روابت کمبریج، ۱۳۷۱ش، ص۴۱.</ref> با سرکوب [[قیام گوهرشاد]] روحانیون در تنگنای بیشتری قرار گرفتند، بعد از اعلام رسمی کشف حجاب آنان را مجبور به سکوت کردند و دیگر فرصتی برای بیان آشکار مخالفتهای خود نیافتند. تنها مورد استثنا مخالفتهای روحانیون ولایات بود که البته مخالفتهایشان بازتابی فراتر از همان ناحیه نداشت و از سوی ماموران ولایت نیز به شدت با آنان برخورد میشد.<ref>بوذرجمهری، مهستی، کشف حجاب، ۱۳۸۴، ص۱۴-۱۵.</ref> سرکوب قیام مسجد گوهرشاد و برخورد تند رضاخان با آیتالله حائری پیش از قانون کشف حجاب توانست واکنشها را محدود کند. | ||
==لغو قانون کشف حجاب== | ==لغو قانون کشف حجاب== | ||
پس از روی کار آمدن [[محمدرضا پهلوی]] در سال | پس از روی کار آمدن [[محمدرضا پهلوی]] در سال ۱۳۲۰ش، گروهی از زنان که از فشار حکومت پدرش سخت به ستوه آمده بودند، در مخالفت با کشف حجاب، در معابر عمومی با چادر ظاهر شدند و مأموران حکومتی هم علیرغم وجود قانون کشف حجاب چندان که باید با آنان مقابله نمیکردند. در مهرماه همان سال [[سید ابوالقاسم کاشانی]] طی نامهای به نخست وزیر وقت خواهان کم کردن فشار بر زنان محجبه شد. در سال ۱۳۲۳ش نیزه [[سید حسین طباطبایی قمی]] از مراجع وقت، نامهای به شاه جدید نوشت و از وی خواست کشف حجاب اجباری را الغا کند. سرانجام با مخالفت علما و مقاومت مردم، قانون کشف حجاب لغو گردید.<ref>زیبابینژاد و سبحانی، درآمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام، ۱۳۷۹ش، ص۱۶۳.</ref> انتشار دو فتوای «[[آیت الله بروجردی|حاج حسین آقا بروجردی]]» و «[[سید محمدتقی خوانساری]]» که دال بر لزوم [[حجاب]] و تحریم بیحجابی بود در آن روزها منتشر شد و از نظر فرهنگی و دینی مردم را به سمت حجاب تشویق کرد.<ref>بوذرجمهری، مهستی، کشف حجاب، ۱۳۸۴ش، ص۱۴-۱۵.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |