پرش به محتوا

جهنم: تفاوت میان نسخه‌ها

۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۹ اکتبر ۲۰۲۲
جز
خط ۱۵۰: خط ۱۵۰:
صوفیان بر این نکته تأکید ورزیده‌اند که آتش دوزخ را با مؤمنان حقیقی و محبان خداوند کاری نیست.<ref>غزنوی، مقامات ژنده پیل، ۱۳۴۰ش، ص۱۳۹؛ سنایی، دیوان، ۱۳۶۲ش، ص۵۱؛ روزبهان بقلی، شرح شطحیات، ۱۳۶۴ش، ص۲۵۳-۲۵۶</ref>
صوفیان بر این نکته تأکید ورزیده‌اند که آتش دوزخ را با مؤمنان حقیقی و محبان خداوند کاری نیست.<ref>غزنوی، مقامات ژنده پیل، ۱۳۴۰ش، ص۱۳۹؛ سنایی، دیوان، ۱۳۶۲ش، ص۵۱؛ روزبهان بقلی، شرح شطحیات، ۱۳۶۴ش، ص۲۵۳-۲۵۶</ref>


تعابیری همچون جهنم فراق، عذاب هجر، دوزخ حجاب و ذل حجاب در گفتار صوفیان دیده می‌شود که در مقایسه با عذاب جهنم یا جهنم احتراق به کار رفته و حاکی از این معناست که محجوبیت از حق، دوزخ و عذاب حقیقی است و از همین رو صوفیان آن را عذابی الیم و سخت‌تر از عذاب دوزخ دانسته‌اند.<ref> قشیری، لطائف الاشارات، ۱۹۸۱-۱۹۸۳م، ج۲، ص۲۵۱و۲۷۴ و ج۳، ص۲۷۳-۲۷۵؛ سراج، اللمع فی التصوف، ۱۹۱۴، ص۲۶۲؛ هجویری، کشف المحجوب، ۱۳۵۸ش، ص۱۲۷</ref>{{یادداشت| در فرازی از دعای کمیل امیرالمؤمنین (ع)صبر بر فراق از خداوند در برابر صبر بر آتش عذاب الهی غیر قابل تحمل دانسته شده است.  فَلَئِنْ صَيَّرْتَنِى لِلْعُقُوبَاتِ مَعَ أَعْدائِكَ، وَجَمَعْتَ بَيْنِى وَبَيْنَ أَهْلِ بَلَائِكَ، وَفَرَّقْتَ بَيْنِى وَبَيْنَ أَحِبَّائِكَ وَأَوْلِيائِكَ، فَهَبْنِى يَا إِلٰهِى وَسَيِّدِى وَمَوْلاىَ وَرَبِّى، صَبَرْتُ عَلَىٰ عَذابِكَ، فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَىٰ فِراقِكَ ترجمه: پس اگر مرا در عقوبت و مجازات با دشمنانت قرار دهی و بین من و اهل عذابت جمع کنی و میان من و عاشقان و دوستانت جدایی اندازی، ای خدا و آقا و مولا و پروردگارم، بر فرض که بر عذابت شکیبایی ورزم، ولی بر فراقت چگونه صبر کنم. }}
تعابیری همچون جهنم فراق، عذاب هجر، دوزخ حجاب و ذل حجاب در گفتار صوفیان دیده می‌شود که در مقایسه با عذاب جهنم یا جهنم احتراق به کار رفته و حاکی از این معناست که محجوبیت از حق، دوزخ و عذاب حقیقی است و از همین رو صوفیان آن را عذابی الیم و سخت‌تر از عذاب دوزخ دانسته‌اند.<ref> قشیری، لطائف الاشارات، ۱۹۸۱-۱۹۸۳م، ج۲، ص۲۵۱و۲۷۴ و ج۳، ص۲۷۳-۲۷۵؛ سراج، اللمع فی التصوف، ۱۹۱۴، ص۲۶۲؛ هجویری، کشف المحجوب، ۱۳۵۸ش، ص۱۲۷</ref>{{یادداشت| در فرازی از دعای کمیل امیرالمؤمنین (ع)صبر بر فراق از خداوند در برابر صبر بر آتش عذاب الهی را غیر قابل تحمل دانسته شده است.  فَلَئِنْ صَيَّرْتَنِى لِلْعُقُوبَاتِ مَعَ أَعْدائِكَ، وَجَمَعْتَ بَيْنِى وَبَيْنَ أَهْلِ بَلَائِكَ، وَفَرَّقْتَ بَيْنِى وَبَيْنَ أَحِبَّائِكَ وَأَوْلِيائِكَ، فَهَبْنِى يَا إِلٰهِى وَسَيِّدِى وَمَوْلاىَ وَرَبِّى، صَبَرْتُ عَلَىٰ عَذابِكَ، فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَىٰ فِراقِكَ ترجمه: پس اگر مرا در عقوبت و مجازات با دشمنانت قرار دهی و بین من و اهل عذابت جمع کنی و میان من و عاشقان و دوستانت جدایی اندازی، ای خدا و آقا و مولا و پروردگارم، بر فرض که بر عذابت شکیبایی ورزم، ولی بر فراقت چگونه صبر کنم. }}


از دیدگاه ابن عربی، جهنم و بهشت معنایی جز قرب و بُعد از خداوند ندارد. جهنم که نصیب مجرمان است، تصور و توهم انسان از بُعد میان او و خداوند است و عذاب الیم و ذُلِّ عظیم، عذاب حجاب است.<ref>ابن عربی، فصوص الحکم، ۱۳۶۶ش، ص ۱۰۷-۱۰۸.</ref> منشأ این بُعد، اشتغال به امور طبیعی و نفسانی و در واقع توهم غیر در وجود است. اما چنین بعدی حقیقت ندارد؛ زیرا همه مواطن و مقامات، صور مراتب حق است و به این ترتیب، بعد از خدا جز توهم چیزی نیست.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۲۹۹ق، ص۲۴۴؛ خوارزمی، شرح فصوص الحکم، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۳۶۹</ref> ابن عربی بر آن است که بهشت و جهنم جز حالات روحی که پس از مفارقت از بدن بر نفس جزئی عارض می‌شود، نیست و عامل سعادت یا شقاوت هر نفسی جز درجه معرفتش به خداوند و حدت ذاتی وجود او نیست. عذاب مهین نفس نیز با رفع حجاب یعنی با رفع جهل از میان می‌رود.<ref> قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۲۹۹ق، ص۱۱۴. </ref>
از دیدگاه ابن عربی، جهنم و بهشت معنایی جز قرب و بُعد از خداوند ندارد. جهنم که نصیب مجرمان است، تصور و توهم انسان از بُعد میان او و خداوند است و عذاب الیم و ذُلِّ عظیم، عذاب حجاب است.<ref>ابن عربی، فصوص الحکم، ۱۳۶۶ش، ص ۱۰۷-۱۰۸.</ref> منشأ این بُعد، اشتغال به امور طبیعی و نفسانی و در واقع توهم غیر در وجود است. اما چنین بعدی حقیقت ندارد؛ زیرا همه مواطن و مقامات، صور مراتب حق است و به این ترتیب، بعد از خدا جز توهم چیزی نیست.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۲۹۹ق، ص۲۴۴؛ خوارزمی، شرح فصوص الحکم، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۳۶۹</ref> ابن عربی بر آن است که بهشت و جهنم جز حالات روحی که پس از مفارقت از بدن بر نفس جزئی عارض می‌شود، نیست و عامل سعادت یا شقاوت هر نفسی جز درجه معرفتش به خداوند و حدت ذاتی وجود او نیست. عذاب مهین نفس نیز با رفع حجاب یعنی با رفع جهل از میان می‌رود.<ref> قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۲۹۹ق، ص۱۱۴. </ref>
۱۷٬۰۱۴

ویرایش