پرش به محتوا

عبدالملک بن مروان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
imported>Mgolpayegani
imported>Mgolpayegani
خط ۱۸۲: خط ۱۸۲:


==گسترش تمدن اسلامی==
==گسترش تمدن اسلامی==
فرهنگ وتمدن، زیربنا و شالودۀ یک حکومت را تشکیل می‌دهند. بی گمان، نمی‌توان یک امپراتوری بزرگ را با سیاست‌های بدوی و صحرانشینی اداره کرد و مسلماً نحوۀ ادارۀ یک امپراتوری بزرگ با یک قبیله بسیار متفاوت خواهد بود؛ چراکه یک امپراتوری، تشکیلات، سازمان‌ها و نهادهای مخصوص به خود را می‌طلبد.
از زمان «[[خلفای راشدین]]» تا سقوط [[امویان]]، سه خلیفه بیشتر بر روی این مسئله اهتمام ورزیدند و آن سه نفر: [[عمر بن خطاب]]، [[معاویه بن ابی سفیان]] و عبدالملک بن مروان بودند. به همین دلیل، این سه نفر در گسترش تمدن اسلامی شهرت بیشتری دارند هر چند به نظر می‌رسد در انهدام و تضعیف فرهنگ اسلامی هم پیشقدم بودند.


در زمان عبدالملک در زمان [[خلافت]] که ۲۰ یا ۲۱ سال به طول انجامید کارهایی قابل توجه در جهت گسترش تمدن اسلامی انجام گرفت؛ از جمله:
در زمان عبدالملک که ۲۰ یا ۲۱ سال به طول انجامید کارهایی در جهت گسترش تمدن اسلامی انجام گرفت؛ از جمله:
 
===اصلاح نظام اداری مالی===
===اصلاح نظام اداری مالی===
با توجه به گسترش جغرافیای سرزمینی و انسانی در زمان عبدالملک قوانین حاکم برنظام قبیله¬ای جواب¬گوی مشکلات مدیرتی آن روز نبود. هر چند در دوران خلفای قبلی جهش به سمت اداره جهانی مملکت اسلامی آغاز شد؛ ولی با توجه به نزاع¬های داخلی و اختلافات سیاسی گرو¬های اسلامی، این امر محقق نشد. از طرفی دیگر جامعه عرب که هیچ¬گونه تجربه¬ای در اداره یک حکومت نداشت مجبور بود، از روش¬های متداول و مرسوم در آن روزگار استفاده کند؛ لذا نهضت ترجمه و واردات الگوهای مدیریتی در بخش¬های مختلف و همچنین استفاده از کارشناسان با تجربه برای اجرای آن که عمدتا از نیروهای [[ایران]]ی و [[روم]]ی بودند بیشتر از هر زمان دیگر ضروری به نظر می¬رسید.
با توجه به گسترش جغرافیای سرزمینی و انسانی در زمان عبدالملک قوانین حاکم برنظام قبیله‌ای جوابگوی مشکلات مدیرتی آن روز نبود. هر چند در دوران خلفای قبلی جهش به سمت اداره جهانی مملکت اسلامی آغاز شد؛ ولی با توجه به نزاع‌های داخلی و اختلافات سیاسی گرو¬های اسلامی، این امر محقق نشد. از طرفی دیگر جامعه عرب که هیچ‌گونه تجربه‌ای در اداره یک حکومت نداشت مجبور بود، از روش¬های متداول و مرسوم در آن روزگار استفاده کند؛ لذا نهضت ترجمه و واردات الگوهای مدیریتی در بخش‌های مختلف و همچنین استفاده از کارشناسان با تجربه برای اجرای آن که عمدتا از نیروهای ایرانی و رومی بودند بیشتر از هر زمان دیگر ضروری به نظر می‌رسید.
 
عبدالملک با توجه به عنصر عرب و تحقیر دیگر نژادها که ویژگی همه حاکمان اموی بود،<ref> البلاذرى؛ پیشین، ص۱۹۲ </ref> در خارج کردن امثال این امور از دست غیر عرب تلاش بسیار کرد. عبدالملک نخست به متحول سازی دستگاه اداری و فعال کردن آن و دوم، عربی کردن دیوان‌ها و پول مملکت اسلامی که تحت عنوان نهضت عربی کردن نام گرفت، پرداخت.<ref> محمد بن على بن طباطبا المعروف بابن‌الطقطقى (م ۷۰۹)، الفخرى فى الآداب السلطانیة و الدول الاسلامیة، تحقیق عبد القادر محمد مایو، بیروت، دار القلم العربى، ط الأولى، ۱۴۱۸/۱۹۹۷، ص۱۲۳ </ref>
 
===[عربی سازی دیوان‌ها===
«تعریب الدواوین» یا همان عربی کردن اداره‌ها یا دیوان‌ها پس از مدتی طولانی در زمان عبدالملک انجام گرفت. همانگونه که در تاریخ مشهور است، تشکیلات اداری به دست موالی و عجم‌ها اداره می‌شد. به همین دلیل، زبان ادارات و سازمان‌ها عربی نبود و به مقتضای هر منطقه متفاوت بود. در برخی از مناطق ایرانیها به زبان خودشان مکاتبه می‌کردند و در برخی دیگر رومیان و مصریان این کار را به عهده داشتند.


عبدالملک با توجه به عنصر عرب و تحقیر دیگر نژادها که ویژگی همه حاکمان [[اموی]] بود، <ref> البلاذرى؛ پیشین، ص۱۹۲ </ref> در خارج کردن امثال این امور از دست غیر عرب تلاش بسیار کرد. عبدالملک نخست به متحول سازی دستگاه اداری و فعال کردن آن و دوم، [[عربی]] کردن دیوان¬ها و پول مملکت اسلامی که تحت عنوان نهضت عربی کردن نام گرفت، پرداخت. <ref> محمد بن على بن طباطبا المعروف بابن‌الطقطقى (م ۷۰۹)، الفخرى فى الآداب السلطانیة و الدول الاسلامیة، تحقیق عبد القادر محمد مایو، بیروت، دار القلم العربى، ط الأولى، ۱۴۱۸/۱۹۹۷، ص۱۲۳ </ref>
حکومت عبدالملک از همان آغاز به تربیت کارمندان اداری عرب برای پر کردن و جایگزینی کارمندان قبلی که ایرانی و رومی بودن مبادرت کرد.  مشکل زبان در بین سطوح مختلف اداره جامعه رخ می¬نمود؛ از جمله آن، رد و بدل کردن نامه ثبت معاملات و غیره نیاز به زبان مشترک را دو چندان می‌نمود؛<ref> ابن‌خلدون ج‏۱، ص۴۶۷ </ref> مسلماً ادامۀ این روند به نفع حکومت اسلامی نبود و ناهماهنگی در ادارۀ کشور را در پی داشت.
===[[عربی]] سازی دیوان‌ها===
بنابراین عبدالملک دستور داد که تمام دیوان را عربی کنند و خود بر آن نظارت کرد. این اقدام چند سال طول کشید تا سرانجام زبان عربی زبان رسمی شد.<ref> عبد الرحمن بن محمد بن خلدون (م ۸۰۸)؛ تاریخ ابن‌خلدون، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دار الفکر، ط الثانیة، ۱۴۰۸/۱۹۸۸، ج‏۱، ص۳۰۳ </ref> این کار چند سال طول کشید و سرانجام زبان عربی به عنوان زبان رسمی و اداری حکومت جایگزین زبان‌های مختلف دیگر شد.
«تعریب الدواوین» یا همان عربی¬کردن اداره‌ها یا دیوان‌ها پس از مدتی طولانی در زمان عبدالملک انجام گرفت. همانگونه که در تاریخ مشهور است، تشکیلات اداری به دست [[موالی]] و عجم‌ها اداره می‌شد. به همین دلیل، زبان ادارات و سازمان‌ها عربی نبود و به مقتضای هر منطقه متفاوت بود. در برخی از مناطق [[ایران]]یها به زبان خودشان مکاتبه می‌کردند و در برخی دیگر [[روم]]یان و [[مصر]]یان این کار را به عهده داشتند.
حکومت عبدالملک از همان آغاز به تربیت کارمندان اداری عرب برای پر کردن و جایگزینی کارمندان قبلی که [[ایران]]ی و [[روم]]ی بودن مبادرت کرد.  مشکل زبان در بین سطوح مختلف اداره جامعه رخ می¬نمود؛ از جمله آن، رد و بدل کردن نامه ثبت معاملات و غیره نیاز به زبان مشترک را دو چندان می¬نمود؛<ref> ابن‌خلدون ج‏۱، ص۴۶۷ </ref>
مسلماً ادامۀ این روند به نفع حکومت اسلامی نبود و ناهماهنگی در ادارۀ کشور را در پی داشت.
بنابراین عبدالملک دستور داد که تمام دیوان را عربی کنند و خود بر آن نظارت کرد. این اقدام چند سال طول کشید تا سرانجام زبان عربی زبان رسمی شد. <ref> عبد الرحمن بن محمد بن خلدون (م ۸۰۸) ؛ تاریخ ابن‌خلدون، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دار الفکر، ط الثانیة، ۱۴۰۸/۱۹۸۸، ج‏۱، ص۳۰۳ </ref> این کار چند سال طول کشید و سرانجام زبان عربی به عنوان زبان رسمی و اداری حکومت جایگزین زبان‌های مختلف دیگر شد.
===ضرب سکه‌های اسلامی===
===ضرب سکه‌های اسلامی===
عبدالملک، نبود سیستم پولی مستقل و پیروی از سیاست¬های پولی دیگر نظام¬ها از جمله [[روم]]یان را عامل ضعف خود در برابر آنان می¬دانست<ref> فتوح‏البلدان، ص۲۳۷ </ref> و از طرفی وجود پول¬های متعدد در کنار سکه¬های [[ایران]]ی و رومی که باعث آشفتگی بازار و تجارت می¬شد، عبدالملک را بر آن داشت تا در سال ۷۴ ه‍.ق دستور ضرب سکه را صادر کند. همچنین از سال ۸۴ ه‍.ق درهم و دینار اسلامی ضرب کرد و این نخستین پول اسلامی مستقل بود که ضرب شد. <ref> ابن‌قتیبه الدینورى، پیشین، ص۳۱۶ </ref>
عبدالملک، نبود سیستم پولی مستقل و پیروی از سیاست¬های پولی دیگر نظام¬ها از جمله [[روم]]یان را عامل ضعف خود در برابر آنان می¬دانست<ref> فتوح‏البلدان، ص۲۳۷ </ref> و از طرفی وجود پول¬های متعدد در کنار سکه¬های [[ایران]]ی و رومی که باعث آشفتگی بازار و تجارت می¬شد، عبدالملک را بر آن داشت تا در سال ۷۴ ه‍.ق دستور ضرب سکه را صادر کند. همچنین از سال ۸۴ ه‍.ق درهم و دینار اسلامی ضرب کرد و این نخستین پول اسلامی مستقل بود که ضرب شد. <ref> ابن‌قتیبه الدینورى، پیشین، ص۳۱۶ </ref>
کاربر ناشناس