پرش به محتوا

عبدالملک بن مروان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
imported>Mgolpayegani
imported>Mgolpayegani
خط ۱۴۱: خط ۱۴۱:
==قیام ابن‌اشعث==
==قیام ابن‌اشعث==
{{اصلی|عبدالرحمن بن محمد بن اشعث}}
{{اصلی|عبدالرحمن بن محمد بن اشعث}}
در سال ۷۸ ه‍.ق، حجّاج، [[عبدالرحمن بن محمد بن اشعث]] را والی [[سیستان]] کرد. وی رئیس [[قبیله کنده]] از قبایل قدرتمند [[کوفه]] بود. [[حجاج بن یوسف ثقفی]] به ابن‌اشعث دستور داد [[رتبیل]] پادشاه [[کابل]] و مناطق شرق سیستان را تحت فرمان خودش بیاورد. ابن‌اشعث توانست «رتبیل» را به عقب نشینی وادارد اما موفق به فتح کامل آن سرزمین نشد. ابن‌اشعث ادامۀ پیشروی را در مناطق کوهستانی [[افغانستان]] صلاح ندید و به همین خاطر به حجّاج نامه‌ای نوشت و پیشنهاد خود را مطرح کرد. حجاج جواب بسیار تندی به ابن‌اشعث داد و او را تهدید به برکناری کرد.
در سال ۷۸ ه‍.ق، حجّاج، [[عبدالرحمن بن محمد بن اشعث]] را والی [[سیستان]] کرد. وی رئیس [[قبیله کنده]] از قبایل قدرتمند کوفه بود. حجاج بن یوسف ثقفی به ابن‌اشعث دستور داد رتبیل پادشاه [[کابل]] و مناطق شرق سیستان را تحت فرمان خودش بیاورد. ابن‌اشعث توانست «رتبیل» را به عقب نشینی وادارد اما موفق به فتح کامل آن سرزمین نشد. ابن‌اشعث ادامۀ پیشروی را در مناطق کوهستانی [[افغانستان]] صلاح ندید و به همین خاطر به حجّاج نامه‌ای نوشت و پیشنهاد خود را مطرح کرد. حجاج جواب بسیار تندی به ابن‌اشعث داد و او را تهدید به برکناری کرد.
ابن‌اشعث و یارانش تندی حجّاج را برنتافتند و تصمیم گرفتند که [[عراق]] را از چنگ حجّاج خارج کنند. سپاهیان ابن‌اشعث با او [[بیعت]] کردند واز همانجا برای جنگ با حجّاج به سمت عراق برگشتند. ابن‌اشعث قبل از اینکه به سمت عراق حرکت کند با «رتبیل» مصالحه کرد مبنی بر اینکه اگر او پیروز شد از رتبیل حمایت کند و در عوض اگر شکست خورد رتبیل او را پناه بدهد.
حجّاج از کار ابن‌اشعث برآشفت و لشگرش را تا [[شوشتر]] آورد و در سال ۸۱ ه‍.ق (۷۰۱ م) از ابن‌اشعث شکست خورد و عقب نشینی کرد. ابن‌اشعث پیروزی‌های خود را ادامه داد و تا [[کوفه]] پیشروی کرد. حجاج مجبور شد در محلی به نام [[دیر قره]] به انتظار نیروی کمکی بنشیند.


عبدالملک از اغتشاشات [[عراق]] به وحشت افتاده بود و ابتدا به ابن‌اشعث پیشنهادهايي را ارائه داد؛ تا او را از ادامۀ جنگ منصرف کند. اما هدف اصلی ابن‌اشعث و یارانش، فتح [[دمشق]] و برکناری عبدالملک از [[خلافت]] بود. در نتیجه ابن‌اشعث، راهی جز جنگ باقی نگذاشت گویا این تصمیم ابن‌اشعث دور از عقل نبود؛ چراکه لشگر او از شرایط بسیار بهتری برخوردار بود؛ به ویژه، در آن زمان که اکثریت مردم عراق او را حمایت می‌کردند.
ابن‌اشعث و یارانش تندی حجّاج را برنتافتند و تصمیم گرفتند که عراق را از چنگ حجّاج خارج کنند. سپاهیان ابن‌اشعث با او بیعت کردند واز همانجا برای جنگ با حجّاج به سمت عراق برگشتند. ابن‌اشعث قبل از اینکه به سمت عراق حرکت کند با «رتبیل» مصالحه کرد مبنی بر اینکه اگر او پیروز شد از رتبیل حمایت کند و در عوض اگر شکست خورد رتبیل او را پناه بدهد.
حجّاج از کار ابن‌اشعث برآشفت و لشگرش را تا [[شوشتر]] آورد و در سال ۸۱ ه‍.ق (۷۰۱ م) از ابن‌اشعث شکست خورد و عقب نشینی کرد. ابن‌اشعث پیروزی‌های خود را ادامه داد و تا کوفه پیشروی کرد. حجاج مجبور شد در محلی به نام دیر قره به انتظار نیروی کمکی بنشیند.


سر انجام، در ۱۴ جمادی الآخر سال ۸۲ ه‍.ق (۷۰۱م) دو طرف، در [[دیر الجماجم]]<ref> محلی در هفت فرسخی کوفه </ref> مقابل هم قرار گرفتند. [[حجاج بن یوسف ثقفی]] به برخی از سران لشگر ابن‌اشعث وعده‌های بسیار داد و آنها را با خود همراه کرد. و شبی به سپاه ابن‌اشعث شبیخون زد و لشگر ابن‌اشعث، پا به فرار گذاشتند. همین تعقیب و گریز باعث شد تا بسیاری از سپاهیان ابن‌اشعث در نهر غرق شوند و [[عراق]] بار دیگر به دست حجّاج برگشت.
عبدالملک از اغتشاشات عراق به وحشت افتاده بود و ابتدا به ابن‌اشعث پیشنهادهايي را ارائه داد؛ تا او را از ادامۀ جنگ منصرف کند. اما هدف اصلی ابن‌اشعث و یارانش، فتح دمشق و برکناری عبدالملک از خلافت بود. در نتیجه ابن‌اشعث، راهی جز جنگ باقی نگذاشت گویا این تصمیم ابن‌اشعث دور از عقل نبود؛ چراکه لشگر او از شرایط بسیار بهتری برخوردار بود؛ به ویژه، در آن زمان که اکثریت مردم عراق او را حمایت می‌کردند.


ابن‌اشعث به [[سیستان]] گریخت و طبق عهدی که با «رتبیل» داشت، نزد او پناهنده شد اما حجّاج دست از او برنداشت و رتبیل را قانع کرد تا ابن‌اشعث را تحویل دهد. وقتی ابن‌اشعث از این قضیه مطلع شد خود را از بالای قصر به پایین انداخت و مُرد.
سر انجام، در ۱۴ جمادی الآخر سال ۸۲ ه‍.ق (۷۰۱م) دو طرف، در [[دیر الجماجم]]<ref> محلی در هفت فرسخی کوفه </ref> مقابل هم قرار گرفتند. حجاج بن یوسف ثقفی به برخی از سران لشگر ابن‌اشعث وعده‌های بسیار داد و آنها را با خود همراه کرد. و شبی به سپاه ابن‌اشعث شبیخون زد و لشگر ابن‌اشعث، پا به فرار گذاشتند. همین تعقیب و گریز باعث شد تا بسیاری از سپاهیان ابن‌اشعث در نهر غرق شوند و عراق بار دیگر به دست حجّاج برگشت.


حجّاج به سرعت توانست آرامش توأم با ترس و وحشت را بر [[عراق]] و [[ایران]] بازگرداند. وی [[مهلب بن ابی صفره| مُهلَّب بن ابی صُفره]] را حاکم [[خراسان]] کرد و مهلّب را مأمور کرد تا فتوحات را در شرق و به ویژه [[ماوراء النهر]] پیگیری کند. مهلّب شهرهای [[کش]]، [[ختل]] و [[ریخش]] را فتح کرد. اما با این حال، فتوحات در جبهۀ شرقی رونق چندانی نداشت تا اینکه در سال ۸۶ ه‍.ق [[قتیبه بن مسلم باهلی|قُتَیبة بن مسلم باهلى]] -که از سرداران نامی در فتوحات نظامی است- حاکم خراسان شد.
ابن‌اشعث به سیستان گریخت و طبق عهدی که با «رتبیل» داشت، نزد او پناهنده شد اما حجّاج دست از او برنداشت و رتبیل را قانع کرد تا ابن‌اشعث را تحویل دهد. وقتی ابن‌اشعث از این قضیه مطلع شد خود را از بالای قصر به پایین انداخت و مُرد.
 
حجّاج به سرعت توانست آرامش توأم با ترس و وحشت را بر عراق و [[ایران]] بازگرداند. وی [[مهلب بن ابی صفره| مُهلَّب بن ابی صُفره]] را حاکم خراسان کرد و مهلّب را مأمور کرد تا فتوحات را در شرق و به ویژه [[ماوراء النهر]] پیگیری کند. مهلّب شهرهای [[کش]]، [[ختل]] و [[ریخش]] را فتح کرد. اما با این حال، فتوحات در جبهۀ شرقی رونق چندانی نداشت تا اینکه در سال ۸۶ ه‍.ق [[قتیبه بن مسلم باهلی|قُتَیبة بن مسلم باهلى]] -که از سرداران نامی در فتوحات نظامی است- حاکم خراسان شد.


==رخدادهای خارجی==
==رخدادهای خارجی==
کاربر ناشناس