کاربر ناشناس
آمین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahboobi بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Mahboobi بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==در زبان عبری== | ==در زبان عبری== | ||
در زبان عبری لفظ آمن نخست در قالب وصفی و به معنی درست و راست به کار میرفته است ولی در سفر اشعیاء<ref>۶۵: ۱۶</ref> به صورت اسم به کار رفته است. در ترجمههای فارسی و عربی موجود به ترتیب واژههای «حق»، «الحق» را در برابر آن گذاشتهاند. این واژه سپس یکی از ادوات نامتغیر (مبنی) زبان عبری گردیده (به معنی «حقیقتاً»، «البته») و به این صورت، ۳۰ بار در متن مَسورهای عهد عتیق و ۳۳ بار در ترجمۀ یونانی معروف به «هفتادی» آن (سده ۳ق م) آمده است. شاید وجود آن در کتاب اول تواریخ ایام<ref>۱۶: ۳۶</ref> و کتاب اول پادشاهان<ref>۱: ۳۶</ref> دلالت بر آن داشته باشد که این کلمه حتی پیش از سدۀ ۴ق م در ادعیه و شعائر دینی یهود به کار میرفته است. در سنت کهن یهود، بیشتر آن را در آغاز نیایش و گاه نیز در پایان آن میآوردهاند. تکرار آن در پایان دعا و نماز و سرود دینی، هم تأکید و تأیید آن گفتار یا دعا بوده، و هم به امید اینکه همگی، با ذکر آمین، در برکات نیایشی که به جا آورده میشد، شریک شوند. در دورۀ تلمودی و سنن بعدی یهود چگونگی ادای این کلمه در موارد مختلف اهمیت خاص پیدا کرد و اعتقاد بر این بود که خداوند به ادعیهای که خطاب به اوست، «آمین» میگوید. | در زبان عبری لفظ آمن نخست در قالب وصفی و به معنی درست و راست به کار میرفته است ولی در سفر اشعیاء<ref>۶۵: ۱۶</ref> به صورت اسم به کار رفته است. در ترجمههای فارسی و عربی موجود به ترتیب واژههای «حق»، «الحق» را در برابر آن گذاشتهاند. این واژه سپس یکی از ادوات نامتغیر (مبنی) زبان عبری گردیده (به معنی «حقیقتاً»، «البته») و به این صورت، ۳۰ بار در متن مَسورهای عهد عتیق و ۳۳ بار در ترجمۀ یونانی معروف به «هفتادی» آن (سده ۳ق م) آمده است. شاید وجود آن در کتاب اول تواریخ ایام<ref>۱۶: ۳۶</ref> و کتاب اول پادشاهان<ref>۱: ۳۶</ref> دلالت بر آن داشته باشد که این کلمه حتی پیش از سدۀ ۴ق م در ادعیه و شعائر دینی [[یهودیت|یهود]] به کار میرفته است. در سنت کهن یهود، بیشتر آن را در آغاز نیایش و گاه نیز در پایان آن میآوردهاند. تکرار آن در پایان دعا و نماز و سرود دینی، هم تأکید و تأیید آن گفتار یا دعا بوده، و هم به امید اینکه همگی، با ذکر آمین، در برکات نیایشی که به جا آورده میشد، شریک شوند. در دورۀ تلمودی و سنن بعدی یهود چگونگی ادای این کلمه در موارد مختلف اهمیت خاص پیدا کرد و اعتقاد بر این بود که [[خداوند]] به ادعیهای که خطاب به اوست، «آمین» میگوید. | ||
==در مسیحیت== | ==در مسیحیت== | ||
سنت یهود به کلیسای مسیحی راه یافت و کلمه آمین ۱۱۹ بار در عهد جدید تکرار شد که در ۵۲ مورد نحوه استعمال آن با آمین یهود اندکی متفاوت است. این واژه سپس از طریق کتاب مقدس تقریباً در تمام | سنت یهود به [[کلیسا|کلیسای]] [[مسیحیت |مسیحی]] راه یافت و کلمه آمین ۱۱۹ بار در [[عهد جدید]] تکرار شد که در ۵۲ مورد نحوه استعمال آن با آمین یهود اندکی متفاوت است. این واژه سپس از طریق کتاب مقدس تقریباً در تمام زبان های عمدۀ جهان منتشر شد.<ref>نک: جودائیکا، II/803؛ قاموس کتاب مقدس</ref> | ||
از بررسی موارد استعمال این کلمه در کتاب مقدس، ۴ معنی استنباط میشود: | از بررسی موارد استعمال این کلمه در کتاب مقدس، ۴ معنی استنباط میشود: | ||
# اقرار و اعلان قبول، موافقت یا مشارکت در دعا و بیان عهد و سوگند؛ | # اقرار و اعلان قبول، موافقت یا مشارکت در [[دعا]] و بیان عهد و سوگند؛ | ||
# طلب اجابت و قبول الهی، به معنی خدایا بپذیر، اجابت کن؛ | # طلب اجابت و قبول الهی، به معنی خدایا بپذیر، اجابت کن؛ | ||
# تأیید و تأکید دعا یا سوگند، به معنی این چنین باد (امروز استعمال آن در آخر دعا، به همین دو معنای اخیر است)؛ | # تأیید و تأکید دعا یا سوگند، به معنی این چنین باد (امروز استعمال آن در آخر دعا، به همین دو معنای اخیر است)؛ | ||
# صفت یا نامی برای عیسی مسیح(ع).<ref>مکاشفۀ یوحنا، ۳: ۴</ref> | # صفت یا نامی برای [[حضرت عیسی|عیسی مسیح(ع)]].<ref>مکاشفۀ یوحنا، ۳: ۴</ref> | ||
==در زبان عربی== | ==در زبان عربی== | ||
باتوجه به انتشار دو دین یهودی و نصرانی در [[جزیره العرب]] میتوان پنداشت که اعراب، از جمله اعراب [[مکه]] و [[مدینه]]، با آن آشنا بودهاند، هرچند که نشانی از آن در شعر جاهلی نیافتیم و این واژه در [[قرآن کریم]] هم نیامده است، اما به یقین میدانیم که مسلمانان صدر [[اسلام]] آن را خوب میشناختهاند.<ref>نک: ونسینک</ref> [[پیامبر اسلام(ص)]] نیز آن را به کار میبرده است،<ref>نک: المعجم المفهرس ونسینک، بخاری</ref> اما گویی نخستین مسلمانان هنوز در استعمال یا فهم معنای دقیق آن دچار تردید بودهاند، زیرا هم پیامبر آن را برای ایشان تفسیر کرده است (آمین، مُهر خداوند است بر بندگان مؤمن خویش)، هم [[ابوبکر بن ابوقحافه|ابوبکر]] آن را شرح کرده و هم [[ابن عباس]] به توجیه نحوی آن پرداخته است.<ref>ابن منظور؛ الموسوعه الفقهیه، ۱/۱۱۰ به بعد</ref> | |||
==در تفسیر قرآن== | ==در تفسیر قرآن== | ||
در توضیح آیه ۸۸ و ۸۹ | در توضیح آیه ۸۸ و ۸۹ [[سوره یونس]] نخستینبار به کتب تفسیر راه یافته است: تقریباً همه مفسران نوشتهاند که چون [[حضرت موسی|موسی(ع)]]، [[فرعون]] را نفرین کرد، خود و برادرش [[هارون]] آمین میگفتهاند.<ref>طبری،ج ۱۱، ص ۱۱۰</ref> | ||
==استعمال آمین در فقه== | ==استعمال آمین در فقه== | ||
مورد دیگر، تکرار آمین پس از | مورد دیگر، تکرار آمین پس از [[سوره فاتحه]] است. [[اهل سنت]] پس از پایان قرائت سورۀ فاتحه الکتاب در پاسخ «اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ...» (ما را به راه راست هدایت کن...)، میگویند: آمین. اگر نمازگزار به تنهایی (فرادی) [[نماز]] بخواند، خود به تنهایی این واژه را بر زبان میآورد، و اگر نماز به صورت [[نماز جماعت|جماعت]] باشد، پس از آنکه امام، سورۀ فاتحه را به پایان برد، نمازگزاران یکصدا میگویند: آمین. فقهای شیعه، گفتن این کلمه را در این مورد مبطل نماز میدانند.<ref>طوسی، استبصار، ج ۱، ص ۳۱۸-۳۱۹؛ همو، تبیان، ج ۱، ص ۴۶؛ طبرسی، ج۱، ص ۶۵</ref> | ||
==معنا و ریشه آمین== | ==معنا و ریشه آمین== | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
از کلمه آمین شکلهای تازهتری نیز زاده شده است: «آمّینَ»، یا «الآمینَ». این دو، نشان از تحول طبیعی کلمه در زبان عموم دارد؛ أمینَ شکل غریبتری است که شاید ضرورت شعری باعث پیدایش آن شده باشد. همچنین آن را به باب تفعیل برده و واژۀ تأمین (= آمین گفتن) را ساختهاند <ref>ابن منظور، ج ۱۳، ص ۲۷</ref> | از کلمه آمین شکلهای تازهتری نیز زاده شده است: «آمّینَ»، یا «الآمینَ». این دو، نشان از تحول طبیعی کلمه در زبان عموم دارد؛ أمینَ شکل غریبتری است که شاید ضرورت شعری باعث پیدایش آن شده باشد. همچنین آن را به باب تفعیل برده و واژۀ تأمین (= آمین گفتن) را ساختهاند <ref>ابن منظور، ج ۱۳، ص ۲۷</ref> | ||
ریشه | ریشه بیگانه کلمه، بسیاری از لغویان را به توجیهات ناروایی در باب اشتقاق آن کشانده است، اما بیشتر ایشان آن را اسم فعلی مبنی بر فتح، و معنای آن را نیز همان معانی مشهور کتاب مقدس (معانی دوم و سوم) دانستهاند. آنجا که آمین را از نامهای [[خداوند]] شمردهاند،<ref>مثلاً ابن منظور</ref> پیداست از معنی عبری آن (معنی چهارم) تأثیر پذیرفتهاند. | ||