پرش به محتوا

ذوی القربی: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۰۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ اوت ۲۰۱۷
اصلاح پاورقی و منابع
imported>Hasaninasab
جز (اصلاح جزئی شناسه)
imported>M.r.seifi
(اصلاح پاورقی و منابع)
خط ۳: خط ۳:


==معنای لغوی==
==معنای لغوی==
قرب، مصدر و متضاد بُعد (دوری) به معنای نزدیکی و دنّو است. قرابت و قُربی به معنای نزدیکی و خویشاوندی نَسَبی است.<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱، ص۶۶۴؛ راغب، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۶۳.</ref> زمخشری می‌گوید: قُربی مصدری است مثل زُلفی و بُشری، به معنای قرابت و نزدیکی.<ref>زمخشری، الکشاف، ج۴، ص۲۲۱ و ۲۲۰.</ref> لغت‌نامه‌ها و فرهنگ‌ها نیز عموماً‌ آن را به معنای خویشاوندی و قرابت نسبی گرفته‌اند.<ref>ابن فارس، مقاییس اللغة، ج۵، ص۸۰.</ref>
قرب، مصدر و متضاد بُعد (دوری) به معنای نزدیکی و دنّو است. قرابت و قُربی به معنای نزدیکی و خویشاوندی نَسَبی است.<ref>ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه «قرب»؛ راغب، المفردات فی غریب القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۶۶۳.</ref> زمخشری می‌گوید: قُربی مصدری است مثل زُلفی و بُشری، به معنای قرابت و نزدیکی.<ref>زمخشری، تفسیر الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۲۲۱، ۲۲۰.</ref> لغت‌نامه‌ها و فرهنگ‌ها نیز عموماً‌ آن را به معنای خویشاوندی و قرابت نسبی گرفته‌اند.<ref>ابن فارس، مقاییس اللغة، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۸۰.</ref>


==ذی القربی در قرآن==
==ذی القربی در قرآن==
در ۱۱ آیه از قرآن لفظ «القربی» آمده و در مورد اشخاصی به کار رفته است که دارای قرب و نزدیکی و عمدتاً دارای قرابت خویشاوندی‌اند و لذا گاهی کلمه "ذی" بدان اضافه شده است<ref>و بالوالدین احساناً و ذی القربی و الیتامی"، سوره بقره، آیه ۸۳.</ref> و گاهی "ذوی"<ref>و آتی المال علی حبّه ذوی القربی و الیتامی"، سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref> و زمانی دیگر هم لفظ "اولی"<ref>ما کان للنبی و الذین آمنوا ان سیتغفروا للمشرکین و لو کانوا اولی قربی، سوره توبه، آیه ۱۱۳.</ref> و تنها در یک مورد بدون اضافه آمده است: «... الّا المودة فی القربی». و از این روی لازم است لفظی همچون "اهل"<ref>زمخشری در این باب می‌گوید: القربی مصدر کالزلفی و البشری، بمعنی القرابة و المراد فی الآیة «اهل القربی» الکشاف، ج۳، ص۸۱، ذیل تفسیر آیه ۲۳ سوره‌ شوری.</ref> یا "ذی" و یا "ذوی" و... قبل از "القربی" در تقدیر گرفته شود. به نظر می‌رسد در بیشتر این آیات مقصود از ذوی القربی یا اولواالقربی خویشان و نزدیکان هر فردی از مسلمانان است اما با توجه به تفاسیر و روایات [[پیامبر(ص)]] و [[اهل بیت]](ع) چهار آیه را می‌توان ذکر کرد که مقصود از ذوی القربی در آن‌ها اهل بیت پیامبرند:
در ۱۱ آیه از قرآن لفظ «القربی» آمده و در مورد اشخاصی به کار رفته است که دارای قرب و نزدیکی و عمدتاً دارای قرابت خویشاوندی‌اند و لذا گاهی کلمه "ذی" بدان اضافه شده است{{یادداشت|برای نمونه: و بالوالدین احساناً و ذی القربی و الیتامی، سوره بقره، آیه ۸۳.}} و گاهی "ذوی"{{یادداشت|برای نمونه: و آتی المال علی حبّه ذوی القربی و الیتامی، سوره بقره، آیه ۱۷۷.}} و زمانی دیگر هم لفظ "اولی"{{یادداشت|برای نمونه: ما کان للنبی و الذین آمنوا ان سیتغفروا للمشرکین و لو کانوا اولی قربی، سوره توبه، آیه ۱۱۳.}} و تنها در یک مورد بدون اضافه آمده است: «... الّا المودة فی القربی». و از این روی لازم است لفظی همچون "اهل"{{یادداشت|زمخشری در این باب می‌گوید: القربی مصدر کالزلفی و البشری، بمعنی القرابة و المراد فی الآیة «اهل القربی» الکشاف، ج۳، ص۸۱، ذیل تفسیر آیه ۲۳ سوره‌ شوری.}} یا "ذی" و یا "ذوی" و... قبل از "القربی" در تقدیر گرفته شود. به نظر می‌رسد در بیشتر این آیات مقصود از ذوی القربی یا اولواالقربی خویشان و نزدیکان هر فردی از مسلمانان است اما با توجه به تفاسیر و روایات [[پیامبر(ص)]] و [[اهل بیت]](ع) چهار آیه را می‌توان ذکر کرد که مقصود از ذوی القربی در آن‌ها اهل بیت پیامبرند:
*[[آیه مودت]]: قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی وَ مَنْ یقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فیها حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکورٌ<ref>سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>
*[[آیه مودت]]: قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی وَ مَنْ یقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فیها حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکورٌ<ref>سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>
*[[آیه خمس]]: وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی وَ الْیتامی وَ الْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ...<ref>سوره انفال، آیه ۴۱.</ref>
*[[آیه خمس]]: وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی وَ الْیتامی وَ الْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ...<ref>سوره انفال، آیه ۴۱.</ref>
*[[آیه فیء]]: ما أَفاءَ اللَّهُ عَلی رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُری فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی وَ الْیتامی وَ الْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ کی لا یکونَ دُولَةً بَینَ الْأَغْنِیاءِ مِنْکمْ وَ ما آتاکمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا...<ref>سوره حشر، آیه ۷. </ref>
*[[آیه فیء]]: ما أَفاءَ اللَّهُ عَلی رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُری فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی وَ الْیتامی وَ الْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ کی لا یکونَ دُولَةً بَینَ الْأَغْنِیاءِ مِنْکمْ وَ ما آتاکمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا...<ref>سوره حشر، آیه ۷.</ref>
*فَآتِ ذَا الْقُرْ‌بَیٰ حَقَّهُ...<ref>سوره روم، آیه ۳۸.</ref>
*فَآتِ ذَا الْقُرْ‌بَیٰ حَقَّهُ...<ref>سوره روم، آیه ۳۸.</ref>


خط ۱۵: خط ۱۵:
درباره مصداق ذی القربی به خصوص در [[آیه مودت]] نظرات مختلفی وجود دارد.  
درباره مصداق ذی القربی به خصوص در [[آیه مودت]] نظرات مختلفی وجود دارد.  


#'''خویشاوندان سببی یعنی مشرکان [[قریش]]''': اکثر مفسران [[اهل سنت]] پس از نقل روایات در معانی و مصادیق ذی القربی، آن را به مشرکان قریش که فامیل نسبی پیامبر(ص) بودند، تفسیر کرده‌اند که خداوند اجر رسالت را دوستی مشرکان قریش مطالبه کرده است. طبری و ابن کثیر و آلوسی بیشتر بر آن تأکید دارند و مکّی بودن سوره را مؤید آن دانسته‌اند. روایات نقل شده از پیامبر(ص) در معانی دیگر را نیز مورد توجه قرار نداده یا با سند آن‌ها را ضعیف دانسته‌اند.<ref>ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج۴، ص۵۶؛ سیوطی، الدر المنثور، ذیل آیه مودت؛ زمخشری، تفسیر الکشاف، ج۳، ص۴۶۸؛ قرطبی، تفسیر قرطبی، ج۸، ص۱۲.</ref>
#'''خویشاوندان سببی یعنی مشرکان [[قریش]]''': اکثر مفسران [[اهل سنت]] پس از نقل روایات در معانی و مصادیق ذی القربی، آن را به مشرکان قریش که فامیل نسبی پیامبر(ص) بودند، تفسیر کرده‌اند که خداوند اجر رسالت را دوستی مشرکان قریش مطالبه کرده است. طبری و ابن کثیر و آلوسی بیشتر بر آن تأکید دارند و مکّی بودن سوره را مؤید آن دانسته‌اند. روایات نقل شده از پیامبر(ص) در معانی دیگر را نیز مورد توجه قرار نداده یا با سند آن‌ها را ضعیف دانسته‌اند.<ref>ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۵۶؛ سیوطی، الدر المنثور، ذیل آیه مودت؛ زمخشری، تفسیر الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۴۶۸؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۸، ص۱۲.</ref>
#'''خویشاوندان سببی در [[مدینه]] (و [[انصار]])''': برخی مفسران گفته‌اند که انصار مال نسبتاً زیادی برای پیامبر(ص) آورده بودند چون انصار از ناحیه سلمی بنت زید النجار (مادر [[عبدالمطلب]]) و نیز از جانب [[آمنه بنت وهب]]، با پیامبر(ص) فامیل بودند! در پاسخ آنان این آیه نازل شد که پیامبر(ص) بگو که اجری، جز دوستی و مودت خود را به خاطر خویشاوندی با شما نمی‌خواهم!
#'''خویشاوندان سببی در [[مدینه]] (و [[انصار]])''': برخی مفسران گفته‌اند که انصار مال نسبتاً زیادی برای پیامبر(ص) آورده بودند چون انصار از ناحیه سلمی بنت زید النجار (مادر [[عبدالمطلب]]) و نیز از جانب [[آمنه بنت وهب]]، با پیامبر(ص) فامیل بودند! در پاسخ آنان این آیه نازل شد که پیامبر(ص) بگو که اجری، جز دوستی و مودت خود را به خاطر خویشاوندی با شما نمی‌خواهم!
#'''صله رحم:''' بعضی دیگر گفته‌اند: مراد از مودت به قربی؛ مودت خود قربی است، و خطاب در آیه به قریش و یا به عموم مردم است، و معنایش این است که بگو: من از شما مزدی نمی‌خواهم مگر این که با اقربای خودتان موّدت داشته باشید.(صلۀ رحم)
#'''صله رحم:''' بعضی دیگر گفته‌اند: مراد از مودت به قربی؛ مودت خود قربی است، و خطاب در آیه به قریش و یا به عموم مردم است، و معنایش این است که بگو: من از شما مزدی نمی‌خواهم مگر این که با اقربای خودتان موّدت داشته باشید.(صلۀ رحم)
#'''تقرب به خدا''': بعضی دیگر گفته‌اند: معنای «قربی» تقرب به خداست و «مودت به قربی» یعنی مودت به خدا از راه تقرب جستن به او به وسیله اطاعت کردن. بر این اساس، آیه شریفه به این معناست که از شما اجری نمی‌خواهم مگر اینکه به وسیله تقرب جستن به خدا، به او مودت کنید.<ref>شکری آلوسی، ۱۴۰۵: ۲۵ / ۳۰-۳۲.</ref> به چهار احتمال ذکر شده پاسخهایی از طرف مفسرین شیعه داده شده و این گونه تفسیر از آیه مودت رد شده است.
#'''تقرب به خدا''': بعضی دیگر گفته‌اند: معنای «قربی» تقرب به خداست و «مودت به قربی» یعنی مودت به خدا از راه تقرب جستن به او به وسیله اطاعت کردن. بر این اساس، آیه شریفه به این معناست که از شما اجری نمی‌خواهم مگر اینکه به وسیله تقرب جستن به خدا، به او مودت کنید.<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۰۵ق، ج۲۵، ص۳۰-۳۲.</ref> به چهار احتمال ذکر شده پاسخهایی از طرف مفسرین شیعه داده شده و این گونه تفسیر از آیه مودت رد شده است.
#[[اهل بیت(ع)|'''اهل بیت(ع)''']] '''مصداق ذی القربی''': بنابر نظر مشهورِ نزدیک به اجماع در شیعه، منظور از ذی القربی [[امام معصوم|امام معصوم(ع)]] است<ref>قمی، جامع الخلاف و الوفاق، ص۲۳۴؛ نجفی، جواهر الکلام ج۱۶، ص۸۶-۸۷. </ref> و به تصریح برخی، شامل [[حضرت فاطمه(س)]] نیز می‌شود.<ref>مستند العروة (الخمس) ج۳، ص۳۰۷-۳۰۸. </ref> اما در منابع معروف اهل سنت علی رغم تلاش برخی برای تطبیق ذی القربی به مشرکان قریش، مفسران و محدثان معروف، که آن را به اهل بیت و اقربای نبی و [[آل محمد|آل محمد(ص)]] و مخصوصا به [[علی]] و [[فاطمه]] و دو فرزندشان و … تطبیق کرده‌اند و احادیث مربوط به آن را نقل کرده‌اند، زیادند؛ از جمله احمد بن حنبل<ref>احمد بن حنبل، فضائل الصحابه، ج۲، ص۸۳۳.</ref> بخاری<ref>بخاری، صحیح بخاری، ج۶، ص۱۹۲.</ref> طبری<ref>طبری، تفسیر طبری، ج۲۵، ص۱۵-۱۴.</ref> حاکم نیشابوری<ref>حاکم نیشابوری، مستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۷۲.</ref> زمخشری<ref>زمخشری، کشاف، ج۳، ص۴۰۲.</ref> شافعی<ref>شافعی، محمد بن طلحه، مطالب السئول، ص۴۰.</ref> ابن صباغ مالکی<ref>ابن صباغ مالکی، الفصول المهمه، ص۱۲-۱۱.</ref> حافظ کنجی<ref>گنجی، کفایة الطالب، ص۳۱۳.</ref> ابن حجر هیثمی<ref>ابن حجر هیثمی، الصواعق المحرقه ص۲۰۰-۲۰۱.</ref> شبلنجی<ref>شبلنجی، نورالأبصار، ص۲۲۷.</ref> سیوطی<ref>سیوطی، الدر المنثور، ج۶، ص۷.</ref> محی الدین عربی در تفسیرش، ابن کثیر<ref>ابن کثیر، تفسیر، ج۴، ص۱۰۱-۱۰۳.</ref> و قرطبی.<ref>قرطبی، تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۲۲.</ref> به عنوان نمونه آلوسی در ذیل آیه «وَ آتِ ذی القربی حقَه» از قول [[جبرییل]] به پیامبر می‌گوید: «منظور فاطمه است».<ref>آلوسی، تفسیر روح المعانی ج۱۳، ص۳۱.</ref> زمخشری در کشاف می‌گوید: «هنگامی که این آیه نازل شد از پیامبر(ص) پرسیدند که چه کسانی از ذوی القربای شما هستند که خداوند مودت آنان را بر ما واجب کرده است؟ فرمود: علی و فاطمه و ابناهما، آنان علی و فاطمه و دو فرزند آنان می‌باشند».<ref>زمخشری، کشاف ج۳، ۴۶۸.</ref> فخر رازی ذی القربی را [[آل محمد]] می‌داند و می‌گوید: «آل محمد کسانی هستند که امرشان به [[محمد(ص)]] بازگشت می‌کند و هرکه ارتباط بیشتر و بهتر و کامل‌تر و محکم‌تری با پیغمبر داشته باشد، آل او محسوب می‌گردد و بدون تردید فاطمه و علی و [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین علیه‌السلام|حسین]] محکم‌ترین پیوند را با رسول خدا(ص) دارند و این از مسلمات است و مستفاد از احادیث متواتر می‌باشد.»<ref>فخر رازی، تفسیر فخر رازی، ج۲۷، ص۵۹۵. </ref>
#[[اهل بیت(ع)|'''اهل بیت(ع)''']] '''مصداق ذی القربی''': بنابر نظر مشهورِ نزدیک به اجماع در شیعه، منظور از ذی القربی [[امام معصوم|امام معصوم(ع)]] است<ref>قمی، جامع الخلاف و الوفاق، ۱۳۷۹ش، ص۲۳۴؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۱۶، ص۸۶-۸۷.</ref> و به تصریح برخی، شامل [[حضرت فاطمه(س)]] نیز می‌شود.<ref>مستند العروة (الخمس) ج۳، ص۳۰۷-۳۰۸. </ref> اما در منابع معروف اهل سنت علی رغم تلاش برخی برای تطبیق ذی القربی به مشرکان قریش، مفسران و محدثان معروف، که آن را به اهل بیت و اقربای نبی و [[آل محمد|آل محمد(ص)]] و مخصوصا به [[علی]] و [[فاطمه]] و دو فرزندشان و … تطبیق کرده‌اند و احادیث مربوط به آن را نقل کرده‌اند، زیادند؛ از جمله احمد بن حنبل<ref>احمد بن حنبل، فضائل الصحابه، ۱۴۳۰ق، ج۲، ص۸۳۳.</ref> بخاری<ref>بخاری، صحیح بخاری، ج۶، ص۱۹۲.</ref> طبری<ref>طبری، تفسیر طبری، ج۲۵، ص۱۵-۱۴.</ref> حاکم نیشابوری<ref>حاکم نیشابوری، مستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۷۲.</ref> زمخشری<ref>زمخشری، تفسیر الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۴۰۲.</ref> شافعی<ref>شافعی، محمد بن طلحه، مطالب السئول، ص۴۰.</ref> ابن صباغ مالکی<ref>ابن صباغ مالکی، الفصول المهمه، ص۱۲-۱۱.</ref> حافظ کنجی<ref>گنجی، کفایة الطالب، ص۳۱۳.</ref> ابن حجر هیثمی<ref>ابن حجر هیثمی، الصواعق المحرقه ص۲۰۰-۲۰۱.</ref> شبلنجی<ref>شبلنجی، نورالأبصار، ص۲۲۷.</ref> سیوطی<ref>سیوطی، الدر المنثور، ج۶، ص۷.</ref> محی الدین عربی در تفسیرش، ابن کثیر<ref>ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۱۰۱-۱۰۳.</ref> و قرطبی.<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۶، ص۲۲.</ref> به عنوان نمونه آلوسی در ذیل آیه «وَ آتِ ذی القربی حقَه» از قول [[جبرییل]] به پیامبر می‌گوید: «منظور فاطمه است».<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۰۵ق، ج۱۳، ص۳۱.</ref> زمخشری در کشاف می‌گوید: «هنگامی که این آیه نازل شد از پیامبر(ص) پرسیدند که چه کسانی از ذوی القربای شما هستند که خداوند مودت آنان را بر ما واجب کرده است؟ فرمود: علی و فاطمه و ابناهما، آنان علی و فاطمه و دو فرزند آنان می‌باشند».<ref>زمخشری، تفسیر الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۳، ۴۶۸.</ref> فخر رازی ذی القربی را [[آل محمد]] می‌داند و می‌گوید: «آل محمد کسانی هستند که امرشان به [[محمد(ص)]] بازگشت می‌کند و هرکه ارتباط بیشتر و بهتر و کامل‌تر و محکم‌تری با پیغمبر داشته باشد، آل او محسوب می‌گردد و بدون تردید فاطمه و علی و [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین علیه‌السلام|حسین]] محکم‌ترین پیوند را با رسول خدا(ص) دارند و این از مسلمات است و مستفاد از احادیث متواتر می‌باشد.»<ref>فخر رازی، تفسیر فخر رازی، ج۲۷، ص۵۹۵. </ref>


[[سید شهاب الدین مرعشی نجفی]] در شرح [[احقاق الحق]]، قریب به پنجاه نفر از علمای بزرگ اهل سنت را نام می‌برد که روایات مربوط به آیه مودت را با سندهای متعدد در کتاب‌های خود آورده‌اند.<ref>شوشتری، احقاق الحق، ج۳، ص۲-۱۸.</ref> [[سید هاشم بحرانی]]، نیز در کتاب [[غایة المرام و حجة الخصام]]، ۱۷ روایت از اهل سنت و ۲۲ روایت از شیعه درباره این آیه نقل کرده است.<ref>بحرانی، غایة المرام، ج۳، ص۲۳-۲۴۴.</ref>
[[سید شهاب الدین مرعشی نجفی]] در شرح [[احقاق الحق]]، قریب به پنجاه نفر از علمای بزرگ اهل سنت را نام می‌برد که روایات مربوط به آیه مودت را با سندهای متعدد در کتاب‌های خود آورده‌اند.<ref>شوشتری، احقاق الحق، ج۳، ص۲-۱۸.</ref> [[سید هاشم بحرانی]]، نیز در کتاب [[غایة المرام و حجة الخصام]]، ۱۷ روایت از اهل سنت و ۲۲ روایت از شیعه درباره این آیه نقل کرده است.<ref>بحرانی، غایة المرام، ج۳، ص۲۳-۲۴۴.</ref>
کاربر ناشناس