کاربر ناشناس
سعد بن معاذ: تفاوت میان نسخهها
←پانویس
imported>Aghaie (←پانویس) |
imported>Aghaie (←پانویس) |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
زمانی که بنی قریظه در محاصره سربازان اسلام قرار گرفتند و دیگر قادر به جنگ نبودند، عاقبت داوری سعد معاذ را پذیرفتند. سعد در حالتی که مجروح و بیمار بود، از چادر خود به طرف محل بنی قریظه رفت و برخلاف انتظار طایفهاش که همپیمان بنیقریظه بودند، حکم کرد که سزای تمام مردان جنگجوی بنی قریظه قتل است و اموالشان باید تقسیم گردد، کودکانشان اسیر گردند و پیامبر (ص) فرمود: «به درستی حکم [[خدا]] و رسولش را در مورد ایشان صادر کردی و مطابق حکم الهی رأی دادی!»<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص412؛ رکـ: ابن اثیر، اسد الغابه، ج2، ص315؛ ابن سعد، طبقات الکبری، ج3، صص422-423؛ مزی، تهذیب الکمال، ج10، ص302؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج2، ص169؛ ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج3، ص327؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج2، ص52؛ طبری، تاریخ طبری، ج3، صص1073-1074 و 1084و 1088.</ref> | زمانی که بنی قریظه در محاصره سربازان اسلام قرار گرفتند و دیگر قادر به جنگ نبودند، عاقبت داوری سعد معاذ را پذیرفتند. سعد در حالتی که مجروح و بیمار بود، از چادر خود به طرف محل بنی قریظه رفت و برخلاف انتظار طایفهاش که همپیمان بنیقریظه بودند، حکم کرد که سزای تمام مردان جنگجوی بنی قریظه قتل است و اموالشان باید تقسیم گردد، کودکانشان اسیر گردند و پیامبر (ص) فرمود: «به درستی حکم [[خدا]] و رسولش را در مورد ایشان صادر کردی و مطابق حکم الهی رأی دادی!»<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص412؛ رکـ: ابن اثیر، اسد الغابه، ج2، ص315؛ ابن سعد، طبقات الکبری، ج3، صص422-423؛ مزی، تهذیب الکمال، ج10، ص302؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج2، ص169؛ ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج3، ص327؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج2، ص52؛ طبری، تاریخ طبری، ج3، صص1073-1074 و 1084و 1088.</ref> | ||
==درگذشت== | |||
در سال پنجم [[هجرت]] در غزوۀ خندق پنج نفر از مسلمین شهید شدند، سعد هم زخمی شد و یکی از رگهای او قطع شد، سپس او را به شهر آوردند و آن طوری که ابن سعد میگوید، همین که رسول خدا (ص) سعد را دید، فرمودند: «برخیزید و سرور خود را پیاده کنید، سپس در کنار مسجد خیمهای برپاکردند و او را تحت معالجه قرار دادند. اما مؤثر واقع نشد و بعد از مدتی وفات کرد. وی به هنگام 37سال داشت.<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج3، ص433؛ ابن حجر، تقریب التهذیب، ص282؛ ابوحاتم، کتاب الثقات، ج3، صص146-147؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج3، صص418؛ بخاری، کتاب التاریخ الکبیر، ج4، ص43؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج2، ص168؛ زرکلی، الاعلام، ج3، ص88.</ref> | |||
در منابع [[اهل سنت]] آمده که پیامبر (ص) در مورد مقام و منزلت سعد در درگاه الهی فرمود: «عرش از مرگ سعد بن معاذ به لرزه درآمد.»<ref>اسد الغابة، ج2، صص315-316؛ ابن سعد، طبقات الکبری، ج3، ص434؛ مزی، تهذیب الکمال، ج10، ص302؛ ابوحاتم، کتاب الثقات، ج3، ص146؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج3، صص418؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج2، صص168-169؛ ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج3، ص285، 327.</ref> اما [[شیخ صدوق]] در کتاب [[معانی الاخبار]] در این باره چنین نقل کرده است: «به [[امام صادق|حضرت صادق]] (ع) عرض کردند که عامه معتقدند که عرش رحمان از مرگ سعد بن معاذ به لرزه درآمده است. حضرت (ع) فرمود: پیامبر (ص) فرمود که عرشی [تختی] که سعد بر آن بود به لرزه افتاد اما ایشان توهم کردند که منظور پیامبر (ص) عرش الهی بوده است.<ref>ابن بابویه، معانی الاخبار، ج1، ص388، نوادر الاخبار، ح25؛ تستری، قاموس الرجال، ج5، ص68.</ref> | |||
===تشییع جنازه=== | |||
زمانی که به پیامبر (ص) گفتند سعد بن معاذ وفات کرد، پیامبر (ص) و اصحابش بلند شدند و حضرت (ص) به غسل دادن سعد امر کرد و به دنبال جنازه بدون کفش و ردا حرکت میکرد و سمت چپ و سمت راست تابوت را میگرفت.<ref>رکـ: ابن سعد، طبقات الکبری، ج3، ص429-433؛ تستری، قاموس الرجال، ج5، ص66.</ref> | |||
روایت کردهاند زمانی که جنازۀ سعد را بیرون آوردند، گروهی از منافقین گفتند که جنازهاش چقدر سبک است! پیامبر (ص) فرمود: «هفتاد هزار فرشته برای تشییع جنازه و تابوت سعد به زمین آمدهاند که تاکنون نیامده بودند.» <ref>طبقات، ابن سعد، ج3، ص328؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج2، ص316؛ ابن سعد، طبقات الکبری، ج3، ص428 و 429؛ مزی، تهذیب الکمال، ج10، ص302؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج2، ص168.</ref> | |||
علاوه بر این امام صادق (ع) فرمود: «پیامبر (ص) بر سعد بن معاذ نماز خواند و [[جبرئیل|جبرائیل]] را دید که با فرشتگان زیادی بر جنازه نماز میخوانند. سپس فرمود: ای جبرئیل برای چه حقی بر او نماز میخوانید؟ جبرئیل گفت: به خاطر خواندن [[سوره اخلاص|قل هو الله احد]] در حال نشسته، ایستاده، سواره و ...»<ref>دایرة المعارف الشیعة العامة، ج10، ص365.</ref> | |||
سرانجام بعد از دفن سعد، وقتی پیامبر (ص) و اصحابش از قبر سعد دور میشدند، مادر سعد گفت: ای سعد، [[بهشت]] بر تو گوارا باد! پیامبر (ص) در جواب وی فرمود: ای مادر سعد، سعد در آخرت با مشکل برخورد خواهد کرد، زیرا که اخلاقش با خانوادهاش چنانکه باید و شاید نبود.<ref>تستری، قاموس الرجال، ج5، ص66.</ref> قبرش در [[قبرستان بقیع]] کنار قبر [[فاطمه بنت اسد]] قرار دارد. | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس|اندازه=ریز|3}} | {{پانویس|اندازه=ریز|3}} |