Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۲۱۵
ویرایش
جز (←در مثنوی معنوی) |
جز (←در اشعار ناصر خسرو) |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
'''محمد بدان داد گنج و دفینش''' | '''محمد بدان داد گنج و دفینش''' | ||
{{شعر}}{{ب|...[[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|محمد]] بدان داد گنج و دفینش|که او بود در خور قرین محمد}}{{ب|قرین محمد که بود؟ آنکه جفتش|نبودی مگر [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حور عین محمد]]}}{{ب|ازاین حور عین و قرین گشت پیدا|حسین و حسن شین و سین محمد}}{{ب|[[امام حسین علیه السلام|حسین]] و [[امام حسن علیه السلام|حسن]] را شناسم حقیقت|بدو جهان گل و یاسمین محمد}}{{ب|چنین یاسمین و گل اندر دو عالم|کجا رست جز در زمین محمد؟}}{{ب|نیارم گزیدن همی مر کسی را|بر این هر دوان نازنین محمد}}{{ب|نیارم گزیدن کسی را بر ایشان|که شرم آیدم از جبین محمد}}{{ب|قران بود و شمشیر پاکیزه حیدر|دو بنیاد دین متین محمد}}{{ب|که استاد با [[ذوالفقار]] مجرد|بهر حربگه بر یمین محمد}}{{ب|چو تیغ علی داد یاری [[قرآن]]|علی بود بیشک معین محمد}}{{ب|چو هرون موسی علی بود در دین|هم انباز و هم همنشین محمد}}{{ب|بمحشر ببوسند هارون و موسی|ردای علی و آستین محمد}}{{ب|عرین بود دین محمد ولیکن|علی بود شیر عرین محمد}}{{ب|بفرمود جستن بچین علم دین را|محمد شدم من بچین محمد}}{{ب|شنیدم ز میراثدار محمد|سخنهای چون انگبین محمد}}{{ب|دلم دید میری که بنمود زاول|بحیدر دل پیشبین محمد}}{{ب|زفرزند [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|زهرا]] و حیدر گرفتم|من این سیرت راستین محمد}}{{ب|از آن شهره فرزند کو را رسیداست|به قدر بلند برین محمد}}{{ب|نبودی ازین بیش بهره من از وی|اگر بودمی من بحین محمد}}{{ب|جهان آفرین آفرین کرد بر من|به حب علی و آفرین محمد}}{{ب|کنون بافرین جهان آفرینم|من اندر حصار حصین محمد}}{{ب|توای [[ناصبی]] جز که نامی نداری|از این شهره دین رزین محمد}}{{ب|بدشنام مر پاک فرزند او را|بدری همی پوستین محمد}}{{ب|مرا نیز کز [[شیعه|شیعت]] آل اویم|همی کشت خواهی به کین محمد}}{{ب|به دین محمد تو را کشتن من|کجا شد حلال؟ای لعین محمد}}{{ب|بغوغا چه نازی؟ فرازای با من|بحکم کتاب مبین محمد}}{{ب|اگر من به حب محمد رهینم|تو چونی عدوی رهین محمد؟}}{{ب|بعیسی نرست از تو ترسا نخواهد|همی رستن این بو معین محمد}}{{ب|منم مستعین محمد بمشرق|چه خواهی از این مستعین محمد}}{{ب|چه داری جواب محمد بمحشر|چو پیش آیدت هان و هین محمد؟<ref>دیوان اشعار ناصر خسرو، ص۱۰۳-۱۰۴.</ref>}}{{پایان شعر}} | {{شعر}}{{ب|...[[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|محمد]] بدان داد گنج و دفینش|که او بود در خور قرین محمد}}{{ب|قرین محمد که بود؟ آنکه جفتش|نبودی مگر [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حور عین محمد]]}}{{ب|ازاین حور عین و قرین گشت پیدا|حسین و حسن شین و سین محمد}}{{ب|[[امام حسین علیه السلام|حسین]] و [[امام حسن علیه السلام|حسن]] را شناسم حقیقت|بدو جهان گل و یاسمین محمد}}{{ب|چنین یاسمین و گل اندر دو عالم|کجا رست جز در زمین محمد؟}}{{ب|نیارم گزیدن همی مر کسی را|بر این هر دوان نازنین محمد}}{{ب|نیارم گزیدن کسی را بر ایشان|که شرم آیدم از جبین محمد}}{{ب|قران بود و شمشیر پاکیزه حیدر|دو بنیاد دین متین محمد}}{{ب|که استاد با [[ذوالفقار]] مجرد|بهر حربگه بر یمین محمد}}{{ب|چو تیغ علی داد یاری [[قرآن]]|علی بود بیشک معین محمد}}{{ب|چو هرون موسی علی بود در دین|هم انباز و هم همنشین محمد}}{{ب|بمحشر ببوسند هارون و موسی|ردای علی و آستین محمد}}{{ب|عرین بود دین محمد ولیکن|علی بود شیر عرین محمد}}{{ب|بفرمود جستن بچین علم دین را|محمد شدم من بچین محمد}}{{ب|شنیدم ز میراثدار محمد|سخنهای چون انگبین محمد}}{{ب|دلم دید میری که بنمود زاول|بحیدر دل پیشبین محمد}}{{ب|زفرزند [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|زهرا]] و حیدر گرفتم|من این سیرت راستین محمد}}{{ب|از آن شهره فرزند کو را رسیداست|به قدر بلند برین محمد}}{{ب|نبودی ازین بیش بهره من از وی|اگر بودمی من بحین محمد}}{{ب|جهان آفرین آفرین کرد بر من|به حب علی و آفرین محمد}}{{ب|کنون بافرین جهان آفرینم|من اندر حصار حصین محمد}}{{ب|توای [[ناصبی]] جز که نامی نداری|از این شهره دین رزین محمد}}{{ب|بدشنام مر پاک فرزند او را|بدری همی پوستین محمد}}{{ب|مرا نیز کز [[شیعه|شیعت]] آل اویم|همی کشت خواهی به کین محمد}}{{ب|به دین محمد تو را کشتن من|کجا شد حلال؟ای لعین محمد}}{{ب|بغوغا چه نازی؟ فرازای با من|بحکم [[کتاب مبین]] محمد}}{{ب|اگر من به حب محمد رهینم|تو چونی عدوی رهین محمد؟}}{{ب|بعیسی نرست از تو ترسا نخواهد|همی رستن این بو معین محمد}}{{ب|منم مستعین محمد بمشرق|چه خواهی از این مستعین محمد}}{{ب|چه داری جواب محمد بمحشر|چو پیش آیدت هان و هین محمد؟<ref>دیوان اشعار ناصر خسرو، ص۱۰۳-۱۰۴.</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
'''چرا گویم که بهتر بود در عالم کسی زان کس''' | '''چرا گویم که بهتر بود در عالم کسی زان کس''' |