سیره نبوی: تفاوت میان نسخهها
جز
←سیره تبلیغی
Ahmadnazem (بحث | مشارکتها) جز (←سیره تبلیغی) |
Ahmadnazem (بحث | مشارکتها) جز (←سیره تبلیغی) |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
پس از [[هجرت]] به مدینه، پیامبر مبلغانی را به نقاط مختلف ارسال میکرد که کار دعوت و تعلیم قرآن و معارف را بر عهده داشتند. اعزام [[علی بن ابیطالب]] به [[یمن]]، [[معاذ بن جبل]] به سوی [[حمیر|قبیله حمیر]] و عمرو بن حزم به سوی خاندان بنی الحارث نمونههایی از آن است.<ref>عبدالمحمدی، «سیره تبلیغی پیامبر خاتم از منظر قرآن کریم»، ص۹۷.</ref> [[بلال حبشی]] و [[ابن اممکتوم|ابنام مکتوم]] مؤذن آن حضرت بودند و [[حسّان بن ثابت]] نیز شاعر او بود. به این ترتیب سازمان تبلیغی پیامبر از مبلغ، قاری، [[مؤذن]] و شاعر شکل مییافت.<ref>داداشنژاد، «محمد رسول الله»، از هجرت تا بعثت، ج۱، ص۷۰.</ref> همچنین، پیامبر سران و حاکمان جهان را نیز به دین اسلام دعوت کرد. در [[سال ششم هجری]] پیامبر در یک روز به [[نجاشی پادشاه حبشه|نجاشی]]، [[قیصر روم]]، [[خسرو پرویز]]، مقوقس، حارث بن غسانی و هوذة بن علی نامههایی ارسال کرد.<ref>عبدالمحمدی، «سیره تبلیغی پیامبر خاتم از منظر قرآن کریم»، ص۹۷.</ref> | پس از [[هجرت]] به مدینه، پیامبر مبلغانی را به نقاط مختلف ارسال میکرد که کار دعوت و تعلیم قرآن و معارف را بر عهده داشتند. اعزام [[علی بن ابیطالب]] به [[یمن]]، [[معاذ بن جبل]] به سوی [[حمیر|قبیله حمیر]] و عمرو بن حزم به سوی خاندان بنی الحارث نمونههایی از آن است.<ref>عبدالمحمدی، «سیره تبلیغی پیامبر خاتم از منظر قرآن کریم»، ص۹۷.</ref> [[بلال حبشی]] و [[ابن اممکتوم|ابنام مکتوم]] مؤذن آن حضرت بودند و [[حسّان بن ثابت]] نیز شاعر او بود. به این ترتیب سازمان تبلیغی پیامبر از مبلغ، قاری، [[مؤذن]] و شاعر شکل مییافت.<ref>داداشنژاد، «محمد رسول الله»، از هجرت تا بعثت، ج۱، ص۷۰.</ref> همچنین، پیامبر سران و حاکمان جهان را نیز به دین اسلام دعوت کرد. در [[سال ششم هجری]] پیامبر در یک روز به [[نجاشی پادشاه حبشه|نجاشی]]، [[قیصر روم]]، [[خسرو پرویز]]، مقوقس، حارث بن غسانی و هوذة بن علی نامههایی ارسال کرد.<ref>عبدالمحمدی، «سیره تبلیغی پیامبر خاتم از منظر قرآن کریم»، ص۹۷.</ref> | ||
[[مرتضی مطهری]] روش تبلیغ پیامبر را همانگونه که [[خداوند]] در [[قرآن]] توصیف کرده<ref>«يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا» احزاب/۴۵.</ref> همراه با بشارت و انذار دانسته است. وی میگوید بشارت به معنی مژده دادن است که | [[مرتضی مطهری]] روش تبلیغ پیامبر را همانگونه که [[خداوند]] در [[قرآن]] توصیف کرده<ref>«يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا» احزاب/۴۵.</ref> همراه با بشارت و انذار دانسته است. وی میگوید بشارت به معنی مژده دادن است که با هدف تشویق به انجام کاری صورت میگیرد. انذار نیز به معنی بیم دادن و اعلام خطر کردن است. او معتقد است در دعوت به دین، تبشیر و انذار دو رکنی هستند که باید در کنار هم وجود داشته باشند. پیامبر، هم خود به این روش پایبند بود و هم دعوت کنندگان را توصیه میکرد به این روش عمل کنند. به عنوان مثال وقتی پیامبر معاذ بن جبل را برای تبلیغ به [[یمن]] فرستاد به او فرمود: «ای معاذ! بشارت بده و تنفر ایجاد نکن، امور را سهل و آسان گیر و از سختگیری بپرهیز.»<ref>ابن هشام، السیره النبویه، دارالمعرفه، ج۲، ص۵۹۰.</ref><ref>رک: مطهری، سیری در سیره نبوی (ص)،۱۳۸۱ش، ص۲۰۵ـ۲۱۱.</ref> | ||
پیامبر | پیامبر به اجبار دیگران به پذیرفتن دین اسلام اعتقاد نداشت. او در دستورالعملی به مردم یمن فرمود هرکس [[یهودیت|یهودی]] یا [[نصرانی]] باشد از دین خود برگردانده نمیشود.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دارصادر، ج۲، ص۸۱.</ref> همچنین در [[مدینه منوره|مدینه]] بر رعایت حقوق یهودیان تأکید داشت و میفرمود یهودیان و [[مسلمانان]] هر کدام دین خود را دارند (و به آنها اعتراضی نخواهد شد) مگر این که ظلمی مرتکب شده و جرمی انجام دهند.»<ref>رک: همایون مصباح، «بررسی کارآمدی دعوت به دین»، ص۱۴۶.</ref> | ||
==سیره سیاسی و نظام اداری== | ==سیره سیاسی و نظام اداری== | ||
[[رسول خدا (ص)]] هنگامی که به مدینه هجرت کرد نظم اجتماعی و اداری جدیدی را پدید آورد که بر اساس اصول اسلام پایه ریزی شده بود.<ref>رک: داداشنژاد، «محمد رسول الله»، از هجرت تا بعثت، ج۱، ص۶۹.</ref> محققان معتقدند با اقدامات پیامبر (ص) امتی پدید آمد که روابط آنان | [[رسول خدا (ص)]] هنگامی که به مدینه هجرت کرد نظم اجتماعی و اداری جدیدی را پدید آورد که بر اساس اصول اسلام پایه ریزی شده بود.<ref>رک: داداشنژاد، «محمد رسول الله»، از هجرت تا بعثت، ج۱، ص۶۹.</ref> محققان معتقدند با اقدامات پیامبر (ص) امتی پدید آمد که روابط آنان بر پایه عقائد دینی استوار بود، نه بر اساس خویشاوندی و روابط اقلیمی. در جامعه نوین، [[مسلمانان]] به پروردگاری یگانه ایمان داشتند و از دستورات دین واحدی پیروی میکردند.<ref>رک: داداشنژاد، «محمد رسول الله»، از هجرت تا بعثت، ج۱، ص۶۹.</ref> | ||
گذشته از آن پیامبر نظام اداری به وجود آورد و به حسب نیاز مسئولیتهایی را به کسانی واگذار میکرد. [[احمدی میانجی]] فهرست کسانی که از جانب رسول خدا (ص) به مأموریتی فرستاده شده یا به منصبی گماشته شدهاند ارائه داده که ۲۳۶ نفر هستند.<ref>احمدی میانجی، مکاتیب الرسول، ۱۹۹۸م، ج۱، ص۹ـ۴۹.</ref> در برخی موارد نامههایی از پیامبر (ص) باقی مانده که شرح وظایف اشخاص مشخص شده است.<ref>رک: داداشنژاد، «محمد رسول الله»، از هجرت تا بعثت، ج۱، ص۶۹.</ref> مقریزی (م۸۴۵ق) میگوید پیامبر (ص) [[امام علی (ع)]] و [[معاذ بن جبل]] را به عنوان [[قاضی]] به یمن فرستاد.<ref>رک: مقریزی، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۲۹۴، ج۹، ص۲۰۸.</ref> اما در [[مدینه]] خود پیامبر (ص) [[قضاوت]] را برعهده داشت.<ref>داداشنژاد، «محمد رسول الله»، از هجرت تا بعثت، ج۱، ص۶۹.</ref> همچنین، رسول خدا (ص) اشخاصی را به عنوان مأمور جمعآوری صدقات و [[زکات|زکاتها]] معین کرد.<ref>رک: داداشنژاد، «محمد رسول الله»، از هجرت تا بعثت، ج۱، ص۷۰.</ref> ابن | گذشته از آن پیامبر نظام اداری به وجود آورد و به حسب نیاز مسئولیتهایی را به کسانی واگذار میکرد. [[احمدی میانجی]] فهرست کسانی که از جانب رسول خدا (ص) به مأموریتی فرستاده شده یا به منصبی گماشته شدهاند ارائه داده که ۲۳۶ نفر هستند.<ref>احمدی میانجی، مکاتیب الرسول، ۱۹۹۸م، ج۱، ص۹ـ۴۹.</ref> در برخی موارد نامههایی از پیامبر (ص) باقی مانده که شرح وظایف اشخاص مشخص شده است.<ref>رک: داداشنژاد، «محمد رسول الله»، از هجرت تا بعثت، ج۱، ص۶۹.</ref> مقریزی (م۸۴۵ق) میگوید پیامبر (ص) [[امام علی (ع)]] و [[معاذ بن جبل]] را به عنوان [[قاضی]] به یمن فرستاد.<ref>رک: مقریزی، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۲۹۴، ج۹، ص۲۰۸.</ref> اما در [[مدینه]] خود پیامبر (ص) [[قضاوت]] را برعهده داشت.<ref>داداشنژاد، «محمد رسول الله»، از هجرت تا بعثت، ج۱، ص۶۹.</ref> همچنین، رسول خدا (ص) اشخاصی را به عنوان مأمور جمعآوری صدقات و [[زکات|زکاتها]] معین کرد.<ref>رک: داداشنژاد، «محمد رسول الله»، از هجرت تا بعثت، ج۱، ص۷۰.</ref> ابن عبد ربه (م۳۲۸ق) از ۲۵ نفر نام میبرد که هر یک از آنها مسئول نوشتن گونهای از نامهها بودند.<ref>ابن عبدربه، العقد الفرید، ۱۴۰۳ق، ج۴، ص۲۴۴.</ref> اما احمدی میانجی غیر از کاتبان [[وحی]] و کاتبان صدقات، از ۳۷ نفر به عنوان نویسندگان نامهها و پیمانهای رسول خدا (ص) نام میبرد.<ref>احمدی میانجی، مکاتیب الرسول، ۱۹۹۸م، ج۱، ص۱۳۸ـ۱۷۳.</ref> | ||
==سیره نظامی== | ==سیره نظامی== | ||
پیامبر (ص) پس از [[هجرت]] به مدینه در چهار جبهه نبرد با مشرکان [[قریش]] مانند [[غزوه بدر]]، پیمان شکنان یهود همچون [[غزوه بنیقریظه|غزوه بنیقُرَیظه]]، قبایل عرب مانند [[غزوه | پیامبر (ص) پس از [[هجرت]] به مدینه در چهار جبهه نبرد با مشرکان [[قریش]] (مانند [[غزوه بدر]])، پیمان شکنان یهود (همچون [[غزوه بنیقریظه|غزوه بنیقُرَیظه]])، قبایل عرب (مانند [[غزوه بنی مصطلق]]) و جبهه روم (مانند [[غزوه تبوک]]) به رویارویی با دشمن پرداخت و در مجموع در ۲۷ [[غزوه]] شرکت داشت اما تنها ۹ مورد از آنها به جنگ انجامید.<ref>داداشنژاد، «محمد رسول الله»، از هجرت تا بعثت، ج۱، ص۷۰.</ref> مجموع [[سریه|سریههایی]] که به فرماندهی یکی از یاران پیامبر (ص) انجام شد نیز بر اساس آمار ابن اسحاق ۳۸ مورد و بنابر اقوال دیگر ۴۷ مورد بود.<ref>داداشنژاد، «محمد رسول الله»، از هجرت تا بعثت، ج۱، ص۷۰ـ۷۱.</ref> همچنین مجموع تلفات انسانی دو طرف نزاع در درگیریهای عصر رسول خدا (ص) به هزار نفر نمیرسد.<ref>داداشنژاد، «محمد رسول الله»، از هجرت تا بعثت، ج۱، ص۷۱.</ref> | ||
محققان بر این باورند که مجموعهای از ارزشهای انسانی در شرایط جنگی توسط [[پیامبر (ص)]] رعایت شده | محققان بر این باورند که مجموعهای از ارزشهای انسانی در شرایط جنگی توسط [[پیامبر (ص)]] رعایت شده است، مانند چگونگی برخورد با غیر نظامیان، مجروحان، اسیران جنگی، محیط زیست، اجساد دشمنان و ...<ref>باقری، محمدیبخش، «اخلاق نظامی پیامبر (ص) در جنگ»، ص۱۰۷.</ref> طبق سیره پیامبر (ص) پیش از شروع جنگ، نصیحت و [[ارشاد]] طرف مقابل به منظور اتمام حجت با آنها لازم است.<ref>باقری، محمدیبخش، «اخلاق نظامی پیامبر (ص) در جنگ»، ص۱۱۱.</ref> به عنوان مثال آن حضرت به [[امام علی (ع)]] هنگامی که برای جنگ به [[یمن]] میرفت توصیه کرد با آنها نرمش نشان دهد و آنها را به دین اسلام دعوت کند و از آنچه بر ایشان [[واجب]] گردیده آگاهشان گرداند.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۷۹.</ref> با توجه به مستندات تاریخی در هیچ نبردی پیامبر آغازگر جنگ نبوده و به یاران خود دستور میداد تا لشگریان دشمن جنگ را آغاز نکردهاند، کسی شروع نکند.<ref>باقری، محمدیبخش، «اخلاق نظامی پیامبر (ص) در جنگ»، ص۱۱۴.</ref> از توصیههای [[رسول خدا (ص)]] به سربازان خود این بود که از روشهای بیرحمانه در کشتن دشمنان پرهیز کنند. خیانت و عهدشکنی نکرده و از مُثله (تکه تکه) کردن کشتهشدگان بپرهیزند.<ref>داداشنژاد، «محمد رسول الله»، از هجرت تا بعثت، ج۱، ص۷۱.</ref> از هرگونه بی عفتی نسبت به زنانی که اسیر میشدند برحذر باشند. کسی اجازه کشتن زنان، کودکان و پیرمردانی که قدرت جنگیدن ندارند را ندارد. و از خراب کردن خانههای مسکونی دشمنان منع میکرد.<ref>باقری، محمدیبخش، «اخلاق نظامی پیامبر (ص) در جنگ»، ص۱۲۰ـ۱۲۱.</ref> | ||
با این اوصاف، رسول خدا (ص) از تاکتیکهای نظامی در جنگها بهره میبرد. با یاران خویش مشورت میکرد تا بهترین روش برای جنگ را انتخاب کند. از اعزام جاسوس برای کسب خبر بهره میبرد و نقشهها و تدابیر جنگی خویش را پنهان میداشت و چون گروهی برای جنگ آماده میشد طوری وانمود میکرد که قصد گروه دیگری را دارد و از جنگ روانی بر ضد دشمن به منظور ایجاد وحشت در آنها استفاده میکرد.<ref>داداشنژاد، «محمد رسول الله»، از هجرت تا بعثت، ج۱، ص۷۱.</ref> | با این اوصاف، رسول خدا (ص) از تاکتیکهای نظامی در جنگها بهره میبرد. با یاران خویش مشورت میکرد تا بهترین روش برای جنگ را انتخاب کند. از اعزام جاسوس برای کسب خبر بهره میبرد و نقشهها و تدابیر جنگی خویش را پنهان میداشت و چون گروهی برای جنگ آماده میشد طوری وانمود میکرد که قصد گروه دیگری را دارد و از جنگ روانی بر ضد دشمن به منظور ایجاد وحشت در آنها استفاده میکرد.<ref>داداشنژاد، «محمد رسول الله»، از هجرت تا بعثت، ج۱، ص۷۱.</ref> |