پرش به محتوا

امیرکبیر: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۳ آوریل ۲۰۲۲
جز
خط ۳۲: خط ۳۲:
==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
[[پرونده:تمبر سال روز رحلت امیر کبیر سال ۱۳۶۴.jpg|بندانگشتی|تمبر سال روز رحلت امیر کبیر در سال ۱۳۶۴ش چاپ شده است]]
[[پرونده:تمبر سال روز رحلت امیر کبیر سال ۱۳۶۴.jpg|بندانگشتی|تمبر سال روز رحلت امیر کبیر در سال ۱۳۶۴ش چاپ شده است]]
میرزا محمدتقی‌ خان (۱۲۲۲ هجری قمری) فرزند «کربلایی قربان» متولد یکی از محله‌های «اراک» بود. پدرش در خانه «میرزا‌عیسی قائم‌مقام اول» به آشپزی اشتغال داشت. میرزا‌تقی‌خان پس از پدرش در دستگاه قائم‌مقام ثانی سمت پدر را حفظ کرد. میرزا تقی‌خان در ابتدای جوانی منشی و محرم اسرار «میرزا عیسی» ملقب به میرزا بزرگ پدر قائم‌مقام ثانی بود و بعد از فوت وی در خدمت پسرش درآمد و به‌ شغل کتابت مشغول شد و تا سال ۱۲۴۴ق. که قائم مقام او را به همراهی «خسرو میرزا» پسر ولیعهد به روسیه فرستاد، به منشی‌گری مشغول بود و پس از بازگشت از روسیه به لقب «مستوفی نظام» ملقب گردید.{{یادداشت| امیر کبیر از مشهورترین لقب‌های میرزا محد تقی خان است ولی در این که آیا با این لقب در زمان حیات نیز مشهور بوه اختلاف است وبرخی ب  این باورند که به صورت رسمی این لقب را در زمان حیاتش از ناصرالدین شاه دریافت گرفته وبه آن مشهور بوده است. در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی آمده است که: اردوی ناصرالدین شاه در ۱۹ شوال ۱۲۶۴ق. از تبریز به راه افتاد وشاه در باسمنج، میرزا تقی خان را به امیرنظامی منصوب كرد و به این وسیله اعتماد خود را به او آشكار ساخت. امیرنظام در این سفر درایت بسیار نشان داد و اردوی شاهی را با نهایت نظم به تهران رسانید؛ پس از ورود شاه به تهران و جلوس بر تخت سلطنت، امیرنظام منصب صدارت یافت و لقب اتابك اعظم و امیركبیر گرفت  ولی امیر از پذیرش لقب صدراعظم امتناع كرد و به همان لقب امیرنظام بسنده كرد. https://www.cgie.org.ir/fa/article/225779/%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%DA%A9%D8%A8%DB%8C%D8%B1}} وی در اوایل سلطنت [[ناصرالدین شاه قاجار]] به مقام صدارت اعظمی و به دامادی خاندان سلطنت رسید. او با عزت الدوله خواهر ناصرالدین شاه ازدواج کرد.<ref>رضوی‌نژاد، ۱۳۷۷، ص۱۹-۲۱.</ref>
میرزا محمدتقی‌ خان (۱۲۲۲ هجری قمری) فرزند «کربلایی قربان» متولد یکی از محله‌های «اراک» بود. پدرش در خانه «میرزا‌عیسی قائم‌مقام اول» به آشپزی اشتغال داشت. میرزا‌تقی‌خان پس از پدرش در دستگاه قائم‌مقام ثانی سمت پدر را حفظ کرد. میرزا تقی‌خان در ابتدای جوانی منشی و محرم اسرار «میرزا عیسی» ملقب به میرزا بزرگ پدر قائم‌مقام ثانی بود و بعد از فوت وی در خدمت پسرش درآمد و به‌ شغل کتابت مشغول شد و تا سال ۱۲۴۴ق. که قائم مقام او را به همراهی «خسرو میرزا» پسر ولیعهد به روسیه فرستاد، به منشی‌گری مشغول بود و پس از بازگشت از روسیه به لقب «مستوفی نظام» ملقب گردید.{{یادداشت| امیر کبیر از مشهورترین لقب‌های میرزا محد تقی خان است ولی در این که آیا با این لقب در زمان حیات نیز مشهور بوه اختلاف است وبرخی بر این باورند که به صورت رسمی این لقب را در زمان حیاتش از ناصرالدین شاه دریافت گرفته و به آن مشهور بوده است. در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی آمده است که: اردوی ناصرالدین شاه در ۱۹ شوال ۱۲۶۴ق. از تبریز به راه افتاد وشاه در باسمنج، میرزا تقی خان را به امیرنظامی منصوب كرد و به این وسیله اعتماد خود را به او آشكار ساخت. امیرنظام در این سفر درایت بسیار نشان داد و اردوی شاهی را با نهایت نظم به تهران رسانید؛ پس از ورود شاه به تهران و جلوس بر تخت سلطنت، امیرنظام منصب صدارت یافت و لقب اتابك اعظم و امیركبیر گرفت  ولی امیر از پذیرش لقب صدراعظم امتناع كرد و به همان لقب امیرنظام بسنده كرد. https://www.cgie.org.ir/fa/article/225779/}} وی در اوایل سلطنت [[ناصرالدین شاه قاجار]] به مقام صدارت اعظمی و به دامادی خاندان سلطنت رسید. او با عزت الدوله خواهر ناصرالدین شاه ازدواج کرد.<ref>رضوی‌نژاد، ۱۳۷۷، ص۱۹-۲۱.</ref>


تحولات مهمی در زمان وی در شئون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی‌ و اجتماعی کشور رقم خورد؛ از جمله سنگ بنای مدرسه «دارالفنون» در اوایل سال ۱۲۶۶ق. به دست وی گذاشته شد و در [[یکشنبه]] [[۵ ربیع‌الاول]] سال ۱۲۶۸ق. از طرف [[ناصرالدین شاه]] و رجال دولت گشایش یافت. مخالفان امیرکبیر اقدامات بسیاری علیه او انجام دادند و نزد شاه جوان قاجار از وی به بدگویی پرداختند و او در نهایت برکنار، تبعید و به قتل رسید.<ref>رضوی‌نژاد، ۱۳۷۷، ص۱۹-۲۱.</ref>
تحولات مهمی در زمان وی در شئون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی‌ و اجتماعی کشور رقم خورد؛ از جمله سنگ بنای مدرسه «دارالفنون» در اوایل سال ۱۲۶۶ق. به دست وی گذاشته شد و در [[یکشنبه]] [[۵ ربیع‌الاول]] سال ۱۲۶۸ق. از طرف [[ناصرالدین شاه]] و رجال دولت گشایش یافت. مخالفان امیرکبیر اقدامات بسیاری علیه او انجام دادند و نزد شاه جوان قاجار از وی به بدگویی پرداختند و او در نهایت برکنار، تبعید و به قتل رسید.<ref>رضوی‌نژاد، ۱۳۷۷، ص۱۹-۲۱.</ref>
۱۸٬۳۲۷

ویرایش