پرش به محتوا

شرک: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۴۸۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ مهٔ ۲۰۱۸
جز
افزایش
جز (←‏اقسام شرک: تمیزکاری)
جز (افزایش)
خط ۱۰: خط ۱۰:
شرک در برابر [[توحید]] و به معنای تعدد خدایان و انکار یگانگی خداست.<ref>التحقیق فی کلمات قرآن الکریم، ج۱، ص۱۵۰- ۱۵۱.</ref>
شرک در برابر [[توحید]] و به معنای تعدد خدایان و انکار یگانگی خداست.<ref>التحقیق فی کلمات قرآن الکریم، ج۱، ص۱۵۰- ۱۵۱.</ref>


==اقسام شرک==
==مراتب==
شرک در برابر توحید است و همانند آن دارای اقسامی است. اقسام آن عبارتند از
شرک در برابر توحید است و همانند آن دارای اقسامی است. اقسام آن عبارتند از
* '''شرک ذاتی'''؛ این قسم از شرک به دو معنا آمده است؛ یکی اعتقاد به اینکه ذات خدا مرکب از دو یا چند جزء است. دیگر اعتقاد به چند خدای مستقل.<ref> المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الكریم، ص۱۰۳- ۱۱۸.</ref>
* '''شرک ذاتی'''؛ این قسم از شرک به دو معنا آمده است؛ یکی اعتقاد به اینکه ذات خدا مرکب از دو یا چند جزء است. دیگر اعتقاد به چند خدای مستقل.<ref> المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الكریم، ص۱۰۳- ۱۱۸.</ref>
خط ۲۷: خط ۲۷:
و «اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّـهِ» (توبه/ ۳۱) «آنها دانشمندان و راهبان خویش را معبودهایی در برابر خدا قرار دادند.» و برای اثبات شرک زنا به آیه «وَ شارِكْهُمْ فِی الأَمْوالِ وَالأَوْلادِ؛ «و در ثروت و فرزندانشان شركت جوی».» (اسراء/ ۶۴) و برای اثبات شرک ربا به «فَمَن کانَ یرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لایشْرِکْ بِعِبادةِ رَبِّهِ أَحَدا» (کهف/ ۱۱۰)؛ «پس هر كه به لقای پروردگارش امید دارد، باید كاری شایسته انجام دهد، و هیچ كس را در عبادت پروردگارش شریک نكند.» استناد کرده است.
و «اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّـهِ» (توبه/ ۳۱) «آنها دانشمندان و راهبان خویش را معبودهایی در برابر خدا قرار دادند.» و برای اثبات شرک زنا به آیه «وَ شارِكْهُمْ فِی الأَمْوالِ وَالأَوْلادِ؛ «و در ثروت و فرزندانشان شركت جوی».» (اسراء/ ۶۴) و برای اثبات شرک ربا به «فَمَن کانَ یرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لایشْرِکْ بِعِبادةِ رَبِّهِ أَحَدا» (کهف/ ۱۱۰)؛ «پس هر كه به لقای پروردگارش امید دارد، باید كاری شایسته انجام دهد، و هیچ كس را در عبادت پروردگارش شریک نكند.» استناد کرده است.


==مراتب شرک==
==شرک جلی و خفی==
{{اصلی|شرک خفی}}
{{اصلی|شرک خفی}}
شرک از جهت پنهان و آشکار بودن، به دو قسم جلی و خفی تقسیم می‌­شود؛ شرک جلی به معنای انجام مناسک عبادی و اعمال خاصی مانند [[رکوع]] و [[سجود]]، [[قربانی]] و... برای معبودی غیر از خداوند است. البته همراه با این اعتقاد که آن معبود، شایسته مقام خدایی باشد. اما در مراتب خفی و پنهان آن می­‌توان به هر گونه دنیاپرستی، جاه‌پرستی، هواپرستی، [[ریا]] و... اشاره کرد.
شرک از جهت پنهان و آشکار بودن، به دو قسم جلی و خفی تقسیم می‌­شود؛ شرک جلی به معنای انجام مناسک عبادی و اعمال خاصی مانند [[رکوع]] و [[سجود]]، [[قربانی]] و... برای معبودی غیر از خداوند است. البته همراه با این اعتقاد که آن معبود، شایسته مقام خدایی باشد. اما در مراتب خفی و پنهان آن می­‌توان به هر گونه دنیاپرستی، جاه‌پرستی، هواپرستی، [[ریا]] و... اشاره کرد.
خط ۴۳: خط ۴۳:
قرآن از محبت دنیا، هواپرستی، فراموشی خدا، غلو درباره شخصیت های دینی و قرآن دادن آنها در کنار خدا، سفاهت و حکومت های فاسد را از عوامل گرایش به شرک ذکر کرده است.
قرآن از محبت دنیا، هواپرستی، فراموشی خدا، غلو درباره شخصیت های دینی و قرآن دادن آنها در کنار خدا، سفاهت و حکومت های فاسد را از عوامل گرایش به شرک ذکر کرده است.


== دیدگاه وهابیت==
==اتهام وهابیان به شیعیان==
وهابیان اعمالی همچون [[توسل به اموات]]، [[تبرک]]، [[استغاثه]] به اولیای الهی و شفاعت‌خواهی از آنان در [[عالم برزخ]] را از مصادیق شرک در [[عبادت]] می‌دانند. آنان این اعمال مسلمانان را با اعمال مشرکان صدر اسلام مقایسه می‌کنند. عالمان مسلمان در پاسخ آنان گفته‌اند که اعمال مشرکان با اعتقاد به ربوبیت و مالکیت بت‌ها انجام می‌شد اما کارهای مسلمانان در مورد اولیای الهی با چنین اعتقادی همراه نیست بلکه توسل، تبرک و طلب [[شفاعت]] از آنان تعظیم شعائر الهی به شمار می‌آید.{{مدرک}}
وهابیان اعمالی همچون [[توسل به اموات]]، [[استغاثه]] به پیامبران و اولیای الهی، [[تبرک]] جستن به قبور آنان و شفاعت‌خواهی از آنان در [[عالم برزخ]] را از مصادیق شرک در [[عبادت]] می‌دانند.{{مدرک}} [[ابن تیمیه]] نیز بر این باور است که توسل به دعای پیامبر(ص) و صالحان،  در زمان حیات آنان شرک نیست بلکه توسل به آنان پس از مرگشان([[توسل به مردگان]])، شرک است.<ref>ابن تیمیه، مجموعةالفتاوی، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۵۹.</ref> آنان این اعمال مسلمانان را با اعمال مشرکان صدر اسلام مقایسه می‌کنند که مشرکان بت‌ها را می‌پرستیدند.{{مدرک}} عالمان مسلمان در پاسخ آنان گفته‌اند که اعمال مشرکان با اعتقاد به ربوبیت و مالکیت بت‌ها انجام می‌شد اما کارهای مسلمانان در مورد اولیای الهی با چنین اعتقادی همراه نیست بلکه توسل، تبرک و طلب [[شفاعت]] از آنان تعظیم شعائر الهی به شمار می‌آید.{{مدرک}} معتقدند مسلمانانی که این اعمال را انجام می‌دهند، هرگز قصد پرستش پیامبران و اولیای الهی را ندارند و برای آنان مقام الوهیت قائل نیستند و قصدشان تنها تکریم پیامبران و اولیای الهی، و همچنین تقرب جستن به خداوند از طریق آنهاست.<ref>استادی، شیعه و پاسخ به چند پرسش، ۱۳۸۵ش، ص۸۴.</ref>


[[شیعیان]] با اتکا به آیات [[قرآن کریم]]، شفاعت را در صورتی مردود می‌دانند که به صورت مستقل و بدون نیاز به اذن خداوند درخواست شود؛ چرا که در این صورت شرک در ربوبیت و تدبیر الهی است.<ref>استادی، شیعه و پاسخ به چند پرسش، ۱۳۸۵ش، ص۸۴-۸۵.</ref> [[عالمان شیعه]] در پاسخ استناد وهابیان به آیاتی از [[قرآن کریم]] که در آنها شفاعت خواستن از بت‌ها نفی شده است، به تفاوت اساسی شفاعت خواستن از پیامبر با شفاعت خواستن بت‌پرستان از بت‌ها اتکا کرده و معتقدند مسلمانان برخلاف بت‌پرستان، هرگز پیامبر را اله، رب و یا زمامدار هستی نمی‌دانند.<ref>سبحانی تبریزی، مرزهای توحید و شرک در قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۱۵۹.</ref>
به باور [[ابن تیمیه]]، هر کس به [[امام علی(ع)]] [[توسل]] جوید، کافر است و هر که در کفر این چنین کسی شک کند، او هم کافر است<ref>«وقال شیخ الإسلام ابن تیمیة رحمه‌الله: من دعا علی بن أبی‌طالب، فقد کفر، ومن شک فی کفره، فقد کفر.» (الدّرر السّنیة فی الأجوبة النّجدیة، ۱۴۱۷ق، ج۹، ص۲۹۲.)</ref> و هر کس کنار قبر پیامبر یا یکی از افراد صالح برود و از آنها حاجت بخواهد، مشرک است و لازم است وادار به [[توبه]] شود و اگر توبه نکرد، باید کشته شود.<ref>ابن تیمیه، زیارة القبور والاستنجاد بالمقبور، ۱۴۱۲ق، ص۱۹.</ref> عبدالعزیز بن‌باز، مفتی وهابی هم در آثار خود، دعا و [[استغاثه]] نزد قبور، طلب شفا و پیروزی بر دشمنان را از مظاهر شرک اکبر دانسته است.<ref>[http://www.binbaz.org.sa/fatawa/152 بن باز، «بعض الممارسات الشرکیة عند القبور».]</ref>


[[ابن تیمیه]] نیز بر این باور است که توسل به دعای پیامبر(ص) و صالحان،  در زمان حیات آنان شرک نیست بلکه توسل به آنان پس از مرگشان([[توسل به مردگان]])، شرک است.<ref>ابن تیمیه، مجموعةالفتاوی، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۵۹.</ref>  از نظر موافقان توسل، میان توسل در حیات و ممات اولیاء الهی تفاوتی نیست. همان‌گونه که در زمان حیات پیامبر(ص) و دیگر اولیای خدا می‌توان از آنان خواست تا برای انسان [[دعا]] و [[استغفار]] کنند، پس از حیات آنان نیز می‌توان همین درخواست را داشت.<ref>رجوع کنید به: سمهودی، وفاء الوفاء، ۲۰۰۶م، ج۴، ص۱۹۷-۱۹۶.</ref> همچنین در این زمینه به آیه {{متن قرآن|وَلَوْ أنَّهُمْ إذْ ظَلَمُوا أنْفُسَهُمْ جَاءُوک فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّاباً رَحیماً|.|سوره=[[سوره نساء|نساء]]|آیه=۶۴}} استناد شده که هم، زمان حیات پیامبر(ص) و هم پس از مرگ آن حضرت را در برمی‌گیرد.<ref>رجوع کنید به: ابن تیمیه، مجموعةالفتاوی، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۵۹.</ref> سیره مسلمانان از جمله [[صحابه]] نشان می‌دهد که [[توسل به اموات]] امری جایز بوده است.<ref> نگاه کنید به: سمهودی، وفاء الوفاء، ۲۰۰۶م، ج۴، ص۱۹۷-۱۹۵.</ref>


== حکم فقهی و پیامدها ==
== حکم فقهی و پیامدها ==