پرش به محتوا

سلام: تفاوت میان نسخه‌ها

۶٬۱۹۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۰ مهٔ ۲۰۱۷
اصلاح کامل مدخل به همراه خلاصه بحث های فقهی و افزودن بخش های جدید
جز (←‏منابع: حذف ناوبری)
imported>Rafati
(اصلاح کامل مدخل به همراه خلاصه بحث های فقهی و افزودن بخش های جدید)
خط ۱: خط ۱:
{{دیگر کاربردها|سلام}}
{{دیگر کاربردها|سلام}}
{{احکام}}
{{احکام}}
'''سلام''' به معنای تحیت و درود گفتن است. در [[قرآن]] و [[روایات]] بر سلام کردن تأکید گردیده و از [[مستحبات]] مؤکد شمرده شده است. پاسخ به سلام ـ حتی برای نمازگزار ـ [[واجب فوری]] است. جواب سلام [[واجب کفایی]] است و با پاسخ دادن یک نفر از میان جمع، دیگران واجب نیست پاسخ دهند.
'''سلام''' به معنای سلامتی، امنیت و صلح است که در اسلام برای تحیت و درود گفتن انتخاب است. در [[قرآن]] و [[روایات]] بر سلام کردن تأکید گردیده و از [[مستحبات]] مؤکد شمرده شده است. پاسخ به سلام حتی برای نمازگزار [[واجب فوری]] است و با پاسخ دادن یک نفر از میان جمع، جواب سلام بر دیگران واجب نیست. سلام دارای آداب و احکام ویژه‎ بوده و در قرآن و سنت دارای کاربردهای متعددی است.


==اهمیت سلام==
==معنا و عبارت==
[[قرآن کریم]] از سلام به عنوان تحیت [[بهشت|بهشتیان]] یاد<ref>یونس، آیه ۱۰</ref> و بدان امر کرده است.<ref>نور، آیه ۶۱</ref> در [[روایات]] اسلامی نیز سلام از سنت‌های [[رسول خدا(ص)]] و از [[مستحب مؤکد|مستحبات مؤکد]] شمرده شده است. اول سلام کردن و مقدم داشتن آن بر هر سخنی، سلام کردن به کودکان و افشای سلام؛ یعنی سلام کردن به هر کس که انسان با او برخورد می‌کند، تأکید و سفارش شده است.<ref>وسائل الشیعة ج ۱۲، ص ۵۵ـ۶۳</ref>
===معنای سلام===
سلام در لغت به معنای سلامتی، امنیت و صلح است<ref>معجم الوسیط، ذیل سلم</ref> که در فارسی به درود ترجمه شده است<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85 معنای کلمه سلام]</ref>. در اسلام، لفظ «سلام» برای تحیت انتخاب شده است؛ زیرا به معنای دعا برای سلامتی از آفت‎های جسمی و دینی است؛ همچنین سلام کردن مسلمانان به یکدیگر به منزله‎ عهدی بین آنان برای حفاظت از جان و مال و آبروی آنان است.<ref>معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیة، ج۲، ص۲۸۴</ref> قرآن کریم نیز سلام کردن را تحیتی پربرکت و پاکیزه از جانب خداوند بر مؤمنان می‎داند: «فَسَلِّمُوا عَلىٰ أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللّٰهِ مُبٰارَكَةً طَيِّبَةً»<ref>سوره نور، آیه ۶۱.</ref>.


==حکم سلام==
===عبارت سلام===
پیشی گرفتن در سلام به مسلمانان، مستحب مؤکد و ترک آن [[مکروه]] است،<ref>وسائل الشیعة ج ۱۲، ص ۵۷</ref> مگر نمازگزار که ابتدا به سلام برای او جایز نیست.<ref>العروة الوثقی، ج ۳، ص ۱۵</ref> برخی، سلام کردن به نمازگزار را مکروه دانسته‌اند.<ref>مستند الشیعة، ج ۷، ص ۶۶ـ۶۷ ؛ العروة الوثقی، ج ۳، ص ۲۴</ref> در مقابل، برخی تفاوتی میان نمازگزار و غیر نمازگزار نگذاشته، سلام کردن را مطلقا، حتی به نمازگزار، مستحب دانسته‌اند؛<ref>الحدائق الناضرة، ج ۹، ص ۸۹ ـ ۹۰</ref> بلکه عدم کراهت سلام کردن به نمازگزار به [[قول مشهور]] نسبت داده شده است.<ref>مجمع الفائدة، ج ۳، ص ۱۲۲</ref>
در نظر معروف میان فقها می‎توان با هر یک از چهار عبارت «سلامٌ علیک»، «السّلامُ علیک»، «سلامٌ علیکم» و «السّلام علیکم» سلام را آغاز کرد.<ref>جواهر الکلام، ج ۱۱، ص ۱۰۳</ref> در این میان برخی از علماء تنها چهار ترکیب بالا را برای شروع سلام معتبر دانسته‎اند<ref>الحدائق الناضرة، ج ۹، ص ۷۲</ref> ولی در مقابل، برخی گفته‌اند که سلام کردن با هر عبارتی که عنوان تحیت و سلام بر آن صادق است، تحقق می‌یابد؛ خواه با ترکیب «سلام علیکم» باشد یا «علیکم السّلام» و یا حتی «سلام» به تنهایی.<ref>مختلف الشیعة، ج ۲، ص ۲۰۴ ؛ جواهر الکلام، ج ۱۱، ص ۱۰۴</ref>


به تصریح برخی، سلام کردن به [[کافر]] جز هنگام ضرورت جایز نیست.<ref>الحدائق الناضرة، ج ۹، ص ۸۴ـ۸۵ ؛ مستند الشیعة، ج ۷، ص ۷۴</ref>
===سلام (صفت خداوند)===
{{نوشتار اصلی|سلام (صفت خداوند)}}
سلام یکی از نام های خداوند است که در سه معنی به کار می رود. معنی اول آن از جمله صفات سلبی خداوند بوده و بیانگر تنزیه ذات حق از کاستی ها است<ref>روح الأرواح، ۲۱</ref>. بدین صورت صفت سلام بدان معناست که حق تعالی از کاستی های منسوب به آفریدگان، مثل زوال و مرگ و... مبرّا است<ref>التوحید، ۲۰۴</ref>. شیخ صدوق در تبیین این معنا و در تایید آن به تفسیر آیه « لَهُمْ دٰارُ السَّلٰامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ» <ref>الانعام، ۱۲۷</ref> می پردازد و می گوید: سلام خدا است و دار بهشت است و بهشت را از ان رو دارالسلام گفته اند که از گزندهای دنیوی به دور است<ref>التوحید، ۲۰۵</ref>. معنی دوم سلام از جمله صفات فعل بوده و به معنی سلامت بخش است. سلام به عنوان صفتی از صفات خداوندی، به معنی «معطی السلامة» است و سلامت از جانب او به بار می اید <ref>التویحد، ۲۰۴؛ مصباح کفعمی، ۳۱۸</ref>. همچنین معنای سومی برای سلام به عنوان صفت خداوند ذکر شده است که در این معنی سلام در معنای سلام دهنده، صفت ثبوتی و نیز از جمله صفات ذات خداوند محسوب می شود<ref>لوامع البینات، ۱۸۸</ref>.


سلام کردن زن به مرد نامحرم و عکس آن، در صورتی که بیم فتنه و افتادن در [[گناه]] نباشد جایز است.<ref>الحدائق الناضرة، ج ۹، ص ۸۳ ؛ مستند الشیعة، ج ۷، ص ۷۳؛ العروة الوثقی، ج ۳، ص ۲۵</ref> قول به حرمت سلام کردن زن به مرد نامحرم به بسیاری از فقها نسبت داده شده است.<ref>مجمع الفائدة، ج ۳، ص۱۲۰ </ref>البته برخی به کراهت سلام کردن مرد بر زن جوان نامحرم تصریح کرده‌اند.<ref>غنائم الأیام، ج ۳، ص ۲۳۷</ref>
==اهمیت==
[[قرآن]] سلام را تحیت [[بهشت|بهشتیان]] دانسته<ref>سوره یونس، آیه ۱۰.</ref> و به آن امر کرده است.<ref>سوره نور، آیه ۶۱.</ref> در [[روایات]] نیز سلام از سنت‌های [[رسول خدا(ص)]] و از [[مستحب مؤکد|مستحبات مؤکد]] شمرده شده است. در روایتی از پیامبر(ص) آمده است: «به كسی كه بدون ادای سلام، لب به سخن گشود، جواب ندهید».<ref>«مَنْ بدأ بالكلامِ قَبْلَ السّلامِ فَلاتُجیبُوهُ» (کلینی، اصول كافی، ج۴، ص۴۵۹).</ref>


سلام کردن، مستحب کفایی است و در جایی که جمعی وارد بر کسی می‌شوند با سلام کردن یکی از آنان، استحباب آن از دیگران ساقط می‌گردد؛ <ref>تذکرة الفقهاء، ج ۹، ص ۲۰ ؛ الحدائق الناضرة، ج ۹، ص ۷۵</ref> لیکن برخی در فرض یاد شده قائل به بقای اصل استحباب برای دیگران شده و گفته‌اند: تنها مؤکد بودن آن برداشته می‌شود.<ref>جواهر الکلام، ج ۱۱، ص ۱۰۶</ref>
==آداب==
* آشکار سلام گفتن
[[امام باقر(ع)]]: به‌درستى كه خداى عز و جل آشكار كردن سلام را دوست دارد.<ref>كلينى، الکافی، ج۲، ص۶۴۵</ref> فیض کاشانی در توضیح آشکار گفتن سلام می‌نویسد: منظور این است که به هر کس رسیدید سلام کنید و فرقی نمی‎کند او چطور فردی است.<ref>فيض كاشانى، الوافی، ج۵، ص۵۹۶</ref>


==صیغه سلام==
* رعایت مراتب
معروف میان فقها تحقق ابتدا به سلام با هر یک از چهار لفظ: {سلامٌ علیک، السّلامُ علیک، سلامٌ علیکم و السّلام علیکم} است؛<ref>جواهر الکلام، ج ۱۱، ص ۱۰۳</ref> لیکن در اینکه سلام تنها با چهار ترکیب یاد شده (با تقدم کلمه سلام) تحقق می‌یابد یا نه، اختلاف است. برخی، تنها چهار ترکیب بالا را تحقق بخش سلام دانسته و سلام کردن به دیگر ترکیب ها همچون{علیک و علیکم السلام}(با تقدم ظرف بر سلام) را صحیح ندانسته‌اند؛ در نتیجه جواب آن واجب نخواهد بود.<ref>الحدائق الناضرة، ج ۹، ص ۷۲</ref> برخی دیگر صیغه‌های سلام را {سلام علیک، سلام علیکم، السّلام علیکم و علیکم السّلام} دانسته‌اند.<ref>کتاب السرائر، ج ۱، ص ۲۳۶</ref>
[[امام صادق(ع)]]: كوچك بر بزرگ سلام كند، و رهگذر بر نشسته، و گروه اندک بر گروه بسيار سلام كنند.<ref>مصطفوى، ترجمه أصول الکافی، ج۴، ص۴۶۲.</ref>


در مقابل، برخی گفته‌اند: سلام کردن به آنچه عنوان تحیت و سلام بر آن صادق است، تحقق می‌یابد؛ خواه با ترکیب{سلام علیکم}باشد یا{علیکم السّلام}و یا{سلام}به تنهایی؛ در نتیجه با هر صیغه‌ای ادا شود، پاسخ آن واجب خواهد بود.<ref>مختلف الشیعة، ج ۲، ص ۲۰۴ ؛ جواهر الکلام، ج ۱۱، ص ۱۰۴</ref>
* اول سلام گفتن
امام صادق(ع): آن كه آغاز به سلام كند، به خدا و رسولش نزدیک‌تر است<ref>مصطفوى، ترجمه أصول الكافي، ج۴، ص۴۶۰</ref>.


==پاسخ سلام==
* به نحو شایسته سلام گفتن
سلام کردن مستحب، بلکه افضل از پاسخ آن است، لیکن پاسخ آن حتی بر نمازگزار [[واجب]] است.<ref>مفتاح الکرامة، ج ۴، ص ۹۷۳ ؛ مستند الشیعة، ج ۷، ص ۶۷</ref> البته وجوب آن کفایی است و با پاسخ دادن فردی از میان جمع، از دیگران ساقط می‌شود.<ref>جواهر الکلام، ج ۱۱، ص ۱۰۶</ref>
امام صادق(ع): هر كس بگويد «السلام عليكم»، ده‏ حسنه برای اوست و هر كه بگويد «السلام عليكم و رحمة اللَّه» بيست حسنه و هر كه بگويد «السلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته» سى حسنه برای اوست.<ref>مصطفوى، ترجمه اصول الکافی، ج۴، ص۴۶۱</ref> در اداب اسلامی پاسخ هر سلام و تحیتی نیز مناسب است کامل‌تر از آن یا دست‌کم مطابق با آن باشد. خداوند در قرآن می فرماید: «وَ إِذا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ حَسيباً: هر گاه به شما تحيّت گويند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهيد يا (لا اقل) به همان‌گونه پاسخ گوييد! خداوند حساب همه چيز را دارد».<ref>سوره نساء، آیه ۸۶.</ref>


پاسخ سلام [[واجب فوری]] است؛<ref>مفتاح الکرامة، ج ۴، ص ۹۶۹ ؛ جواهرالکلام، ج ۱۱، ص ۱۱۱</ref> بدین معنا که سلام شونده باید در پاسخ دادن شتاب کند؛ در حدّی که عرف او را تارک آن نداند. بنابر این، پاسخگویی پس از اتمام کلمه یا کلام در صورتی که سلام در اثنای آن صورت گرفته باشد، ضرری به فوری بودن نمی‌رساند.<ref>ذخیرة المعاد، ص ۳۶۷ ؛ الحدائق الناضرة، ج ۹، ص ۸۱</ref>
همچنین هنگام سلام کردن فشردن دست غیر مسافر و در آغوش گرفتن مسافر مستحب است.<ref>وسائل الشیعة، ج ۱۲، ص ۷۳</ref>


بنابر قول مشهور، پاسخ سلام باید به گونه‌ای باشد که سلام کننده آن را بشنود؛<ref>ذخیرة المعاد، ص ۳۶۶ ؛ جواهر الکلام، ج ۱۱، ص ۱۰۸</ref> لیکن برخی در وجوب آن تردید کرده‌اند؛<ref>مجمع الفائدة، ج ۳، ص ۱۱۹ـ۱۲۰</ref> بلکه بعضی در حال نماز، پاسخ آهسته را نیز جایز دانسته‌اند.<ref>المعتبر، ج ۲، ص ۲۶۴</ref>
==احکام==
{{مقاله توصیفی فقهی}}
===سلام کردن===
پیشی گرفتن در سلام به مسلمانان، مستحب مؤکد و ترک آن [[مکروه]] است،<ref>وسائل الشیعة ج ۱۲، ص ۵۷</ref> مگر نمازگزار که برای او جایز در سلام کردن پیشی بگیرد.<ref>العروة الوثقی، ج ۳، ص ۱۵</ref> همچنین مستحب است انسان وقتی وارد خانه‌ای می‌شود که کسی در آن نیست، بر خود این‌گونه سلام کند: «السّلامُ عَلَینا مِنْ عِنْدِ رَبِّنا».<ref>وسائل الشیعة، ج ۱۲، ص ۸۰ـ۸۱</ref> همچنین سلام کردن به حاضران در مجلس، هنگام برخاستن از آن و خداحافظی از آنان مستحب است؛<ref>وسائل الشیعة، ج ۱۲، ص ۸۳</ref> اما در مستحب یا واجب بودنِ پاسخ به آن اختلاف نظر است.<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۹، ص ۲۳ ؛ بحار الأنوار، ج ۸۴، ص ۲۷۶ ؛ غنائم الأیام، ج ۳، ص ۲۳۶ ؛ صراط النجاة، ج ۳، ص ۲۹۱</ref>


* پاسخ سلام کودک ممیز نیز واجب است؛ لیکن در صورتی که سلام بر جمع باشد، در جواز اکتفا به پاسخ وی، اختلاف است.<ref>الحدائق الناضرة، ج ۹، ص ۷۵ـ۷۶ ؛ مستند الشیعة، ج ۷، ص ۷۱ ؛ جواهر الکلام، ج ۱۱، ص ۱۰۷</ref> برخی، پاسخ دادن به سلام کودک ممیز را واجب ندانسته‌اند.<ref>مفتاح الکرامة، ج ۴، ص ۹۶۷ـ۹۶۸</ref>
سلام کردن زن به مرد نامحرم و عکس آن جایز است، مگر در صورتی که ترس از [[گناه]] در میان باشد.<ref>الحدائق الناضرة، ج ۹، ص ۸۳ ؛ مستند الشیعة، ج ۷، ص ۷۳؛ العروة الوثقی، ج ۳، ص ۲۵</ref> البته برخی به کراهت سلام کردن مرد بر زن جوان نامحرم تصریح کرده‌اند.<ref>غنائم الأیام، ج ۳، ص ۲۳۷</ref>
* در اینکه پاسخ سلام کافر واجب است یا نه اختلاف است.<ref>مفتاح الکرامة، ج ۴، ۹۷۲ـ۹۷۳ ؛ مستند الشیعة، ج ۷، ص ۷۴</ref>
* بنابر قول به حرمت سلام کردن زن بر مرد نامحرم و عکس آن، آیا در صورت سلام کردن، پاسخ آن واجب است یا نه، مسئله اختلافی است.<ref>مفتاح الکرامة، ج ۴، ص ۹۷۲ ؛ جواهر الکلام، ج ۱۱، ص ۱۱۷ـ۱۱۸</ref>
* پاسخ به سلام کتبی (نامه) واجب نیست؛ هرچند مستحب است؛<ref>جواهر الکلام، ج ۱۱، ص ۱۱۰ـ۱۱۱</ref> لیکن بنابر قول به وجوب جواب نامه، پاسخگویی به سلام مندرج در آن نیز واجب خواهد بود.<ref>الحدائق الناضرة، ج ۹، ص ۸۲ ؛ مستند الشیعة، ج ۷، ص ۷۳</ref>
* پاسخگویی به سلام با واسطه واجب نیست؛ هرچند استحباب دارد و مستحب است پاسخ دهنده خطاب به واسطه بگوید: «علیک و علیه‌السلام».<ref>الحدائق الناضرة، ج ۹، ص ۸۲</ref> برخی، در این فرض نیز رد سلام را واجب دانسته‌اند.<ref>مستند الشیعة، ج ۷، ص ۷۳</ref>
* پاسخ دادن به سلام غلط نیز واجب است، مگر آنکه غلط به حدّی فاحش باشد که عنوان سلام و تحیت بر آن صدق نکند. <ref>مستند الشیعة، ج ۷، ص ۶۹ ؛ جواهر الکلام، ج ۱۱، ص ۱۰۷؛ العروة الوثقی، ج ۳، ص ۱۹</ref>
* پاسخ به سلام در غیر حال [[نماز]] با لفظ «علیکم» یا «علیک السّلام» تحقق می‌یابد؛ لیکن در اینکه منحصر به کیفیت یاد شده است یا به دیگر صیغه‌ها نیز، همچون «سلام علیکم» محقق می‌شود، اختلاف است.<ref>الحدائق الناضرة، ج ۹، ص ۷۰ـ۷۱ ؛ مفتاح الکرامة، ج ۴، ص ۹۷۳ـ۹۷۴ ؛ جواهر الکلام، ج ۱۱، ص ۱۱۴ـ۱۱۵</ref>
* بنابر قول مشهور، در جواب سلام کافر «علیک» گفته می‌شود؛<ref>مستند الشیعة، ج ۷، ص ۷۴</ref> لیکن در وجوب اکتفا به آن و عدم ضمیمه «سلام» یا جواز پاسخ به غیر آن، اختلاف است.<ref>مستند الشیعة، ج ۷، ص ۷۴ ؛ مفتاح الکرامة، ج ۴، ص۹۷۳ ؛ مستمسک العروة، ج ۶، ص ۵۶۹ ـ۵۷۰</ref>


===پاسخ به سلام در نماز===
===پاسخ سلام===
در پاسخ سلام در حال نماز بنابر قول مشهور، مماثلت آن با سلام شرط است. بنابر این، اگر کسی با صیغه «سلام علیکم» بر نمازگزار سلام کند، بر او واجب است در پاسخ «سلام علیکم» بگوید و پاسخ دادن به صیغه دیگر جایز نیست.<ref>جواهر الکلام، ج ۱۱، ص ۱۰۱</ref> برخی، مماثلت را واجب ندانسته و گفتن «علیکم السّلام» در پاسخ «سلام علیکم» را در حال نماز نیز جایز دانسته‌اند.<ref>کتاب السرائر، ج ۱، ص ۲۳۶ ؛ مختلف الشیعة، ج ۲، ص ۲۰۳ ؛ مستند الشیعة، ج ۷، ص ۶۸</ref>
سلام کردن مستحب است؛ ولی پاسخ آن حتی بر نمازگزار [[واجب]] است.<ref>مفتاح الکرامة، ج ۴، ص ۹۷۳ ؛ مستند الشیعة، ج ۷، ص ۶۷</ref> پاسخ سلام [[واجب فوری]] است؛<ref>مفتاح الکرامة، ج ۴، ص ۹۶۹ ؛ جواهرالکلام، ج ۱۱، ص ۱۱۱</ref> یعنی باید در پاسخ دادن شتاب کند.<ref>ذخیرة المعاد، ص ۳۶۷ ؛ الحدائق الناضرة، ج ۹، ص ۸۱</ref>


* چنانچه کسی با صیغه «علیکم السّلام» به نمازگزار سلام کند، آیا پاسخگویی به آن بر او جایز است و در صورت جواز آیا باید جواب همانند سلام باشد یا با صیغه «سلام علیکم»؟ مسئله اختلافی است.<ref>مفتاح الکرامة، ج ۴، ص ۹۶۳ـ۹۶۴ ؛ مستمسک العروة، ج ۶، ص ۵۵۷ـ۵۵۸ ؛ مستند العروة (الصلاة)، ج ۴، ص ۴۸۷ـ۴۸۹ ؛ مهذب الأحکام، ج ۷، ص ۱۸۹ـ۱۹۰</ref>
وجوب جواب سلام به صورت [[واجب کفایی|کفایی]] است و با پاسخ دادن فردی از میان جمع، از دیگران ساقط می‌شود.<ref>جواهر الکلام، ج ۱۱، ص ۱۰۶</ref> بنابر قول مشهور، پاسخ سلام باید به گونه‌ای باشد که سلام کننده آن را بشنود؛<ref>ذخیرة المعاد، ص ۳۶۶ ؛ جواهر الکلام، ج ۱۱، ص ۱۰۸</ref> اما برخی در وجوب آن تردید کرده‌اند؛<ref>مجمع الفائدة، ج ۳، ص ۱۱۹ـ۱۲۰</ref> بلکه بعضی در حال نماز، پاسخ آهسته را نیز جایز دانسته‌اند.<ref>المعتبر، ج ۲، ص ۲۶۴</ref>
* آیا نماز گزار می‌تواند جواب سلام را نیکوتر از سلام بدهد، مانند آنکه در پاسخ «سلام علیکم» بگوید «سلام علیکم و رحمة اللّه”؟ اختلاف است.<ref>مفتاح الکرامة، ج ۴، ص ۹۶۴ ؛ جواهر الکلام، ج ۱۱، ص ۱۰۳</ref>
* هرگاه یکی از نمازگزاران سلام را پاسخ دهد، آیا پاسخگویی بر دیگران نیز جایز بلکه مستحب است، یا نه؟ مسئله اختلافی است.<ref>مفتاح الکرامة، ج ۴، ص ۹۶۶ـ۹۶۷ ؛ جواهر الکلام، ج ۱۱، ص ۱۰۸</ref>
* هرگاه نماز گزار پاسخ سلام را ندهد و نماز را ادامه دهد، آیا نمازش باطل می‌گردد؟ مسئله اختلافی است.<ref>مفتاح الکرامة، ج ۴، ص ۹۶۹ـ۹۷۱</ref>


==سلام بر خود و اهل مجلس==
پاسخ سلامِ با واسطه،<ref>یعنی کسی بگوید فلانی به شما سلام رساند.</ref> واجب نیست؛ هرچند مستحب است پاسخ‌دهنده خطاب به واسطه بگوید: «علیک و علیه‌السلام: بر تو و بر او سلام».<ref>الحدائق الناضرة، ج ۹، ص ۸۲</ref>. پاسخ به سلام کتبی (نامه) نیز واجب نیست، بلکه مستحب است<ref>جواهر الکلام، ج ۱۱، ص ۱۱۰ـ۱۱۱</ref>.


مستحب است انسان وقتی وارد خانه‌ای می‌شود که کسی در آن نیست، برخود این گونه سلام کند:{السّلامُ عَلَینا مِنْ عِنْدِ رَبِّنا}<ref>وسائل الشیعة، ج ۱۲، ص ۸۰ـ۸۱</ref> همچنین سلام کردن به حاضران در مجلس هنگام برخاستن از آن و خداحافظی از آنان مستحب است؛<ref>وسائل الشیعة، ج ۱۲، ص ۸۳</ref> لیکن در استحباب یا وجوب پاسخ به آن اختلاف است.<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۹، ص ۲۳ ؛ بحار الأنوار، ج ۸۴، ص ۲۷۶ ؛ غنائم الأیام، ج ۳، ص ۲۳۶ ؛ صراط النجاة، ج ۳، ص ۲۹۱</ref>
===سلام گفتن در نماز===
اول سلام گفتن برای نمازگزار جایز نیست؛<ref>العروة الوثقی، ج ۳، ص ۱۵</ref> ولی پاسخ به سلام بر او واجب است.<ref>مفتاح الکرامة، ج ۴، ص ۹۷۳ ؛ مستند الشیعة، ج ۷، ص ۶۷</ref> بنابر قول مشهور، در پاسخ سلام در حال نماز باید جواب مثل خود سلام باشد؛ این‌گونه که اگر کسی گفت «سلام علیکم»، بر نمازگزار واجب است در پاسخ او «سلام علیکم» بگوید و پاسخ دادن به عبارت‌های دیگر، مثل «علیکم السلام»، جایز نیست.<ref>جواهر الکلام، ج ۱۱، ص ۱۰۱</ref>


==آداب سلام==
===سلام به کافر===
به تصریح برخی، سلام کردن به [[کافر]] جز هنگام ضرورت جایز نیست.<ref>الحدائق الناضرة، ج ۹، ص ۸۴ـ۸۵ ؛ مستند الشیعة، ج ۷، ص ۷۴</ref> در اینکه پاسخ سلام کافر واجب است یا نه اختلاف نظر وجود دارد.<ref>مفتاح الکرامة، ج ۴، ۹۷۲ـ۹۷۳ ؛ مستند الشیعة، ج ۷، ص ۷۴</ref> بنابر قول مشهور، در جواب سلام کافر «علیک» گفته می‌شود<ref>مستند الشیعة، ج ۷، ص ۷۴</ref> ولی در جواز بیان کلمه «سلام» در جواب او اختلاف است.<ref>مستند الشیعة، ج ۷، ص ۷۴ ؛ مفتاح الکرامة، ج ۴، ص۹۷۳ ؛ مستمسک العروة، ج ۶، ص ۵۶۹ ـ۵۷۰</ref>


پاسخ دادن سلام به نیکوتر از آن در غیر نماز، مستحب و مورد تأکید [[قرآن کریم]] است.<ref>نساء، ۸۶</ref> نیکویی با گفت {علیکم السّلام و رحمة اللّه‌ و برکاته} در پاسخ «سلام علیکم» تحقق می‌یابد.<ref>تحریر الوسیلة، ج ۱، ص ۱۸۷</ref>
اما بعد از تبیین علت این حکم، علامه طباطبایی به بیان استثنائات حکم پرداخته و می‎فرمایند:
:چه بسا می‎‏شود كه مصلحت اقتضاء كند انسان به ستمكاران تقرب بجويد براى اينكه دين خدا را تبليغ كند، بطورى كه اگر با آنها نسازد نمی‎‏گذارند تبليغ دين در بين مردم صورت بگيرد و يا براى اينكه كلمه حق را به گوش آنها برساند، و اين تقرب حاصل نمی‎‏شود مگر با سلام دادن به آنها، تا كاملا با ما مانوس شوند و دلهاشان با دل ما ممزوج گردد، به همين خاطر كه گاهى مصلحت چنين اقتضا می‎‏كند رسول خدا (ص) نيز به اين روش مامور شدند، در آيه: «فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَ قُلْ سَلامٌ؛ پس (اكنون كه چنين است) از آنان روى برگردان و بگو: سلام بر شما،» <ref>الزخرف: ۸۹</ref>، هم چنان كه در وصف مؤمنين فرمود: «وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً؛ بندگان (خاص خداوند) رحمان، كسانى هستند كه با آرامش و بی‎تكبّر بر زمين راه مى‏روند و هنگامى كه جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گويند)، به آنها سلام می‎گويند (و با بی‎‏اعتنايى و بزرگوارى می‎‏گذرند)» <ref>الفرقان: ۶۳</ref>. <ref>موسوی همدانی، سید محمد باقر، ترجمه تفسیر المیزان، انتشارات جامعه مدرسین، قم، ۱۳۷۴، چاپ پنجم، ج۵، ص۵۲</ref>


آغاز کردن به سلام برای اینان مستحب است: سواره به پیاده؛ ایستاده به نشسته؛ جمع اندک به جمع انبوه و کوچک‌تر به بزرگ‌تر.<ref>العروة الوثقی، ج ۳، ص ۲۶</ref>
==سلام در قرآن==
ماده «س-ل-م» و مشتقات آن، صد و چهل مرتبه در قرآن کریم به کار رفته است<ref>روحانی، المعجم الإحصائی، ج۱، ص۴۸۵</ref>. غروی در کتاب «السلام فی القرآن و الحدیث» معتقد است که سلام در قرآن در معانی متعددی بکار رفته است و با بررسی این کاربردها می‎توان به این جمع‎بندی رسید که در نهایت سلام در قرآن دارای چهار معنی اصلی است<ref>الغروی، السلام فی القران و الحدیث، ص۲۸-۲۹</ref>:
# به معنای اسم خداوند: «هُوَ اللَّهُ الَّذِى لَا إِلَاهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ» اوست خداى يكتايى كه غير او خدايى نيست، سلطان مقتدر عالم، پاك از هر نقص و آلايش، منزّه از هر عيب و ناشايست، ايمنى بخش دلهاى هراسان<ref>الحشر: ۲۳</ref>.
# ترک جنگ و صلح: «وَ لَا تَقُولُواْ لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنً» و به آن كس كه اظهار اسلام كند و به شما سر تسليم فرود آورد نسبت كفر مدهيد<ref>النساء: ۹۴</ref>
# صلح ابتدائی جهانی: «يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ ادْخُلُواْ فىِ السِّلْمِ كَافَّةً» اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد همگى در صلح و آشتى درآييد<ref>البقرة: ۲۰۸</ref>
# تحیت و درود:<ref>الصافات: ۷۹ و ۱۰۹ و ۱۲۰ و ۱۳۰ و ۱۸۱؛ هود: ۴۸؛ النمل: ۵۹؛ الأنعام: ۵۴؛ الذاریات: ۲۵؛ الرعد: ۲۳-۲۴</ref> سلام در موارد زیادی در آیات به معنی تحیت بکار رفته است و این کاربرد می‎تواند با معانی دیگر سلام جمع گردد چرا که سلام در لغت معنای عامی دارد و شامل هر صحت و عافیتی می‎شود<ref>الغروی، السلام فی القران و الحدیث، ص۲۹</ref>. وی در نهایت معتقد است که در ده آیه از قرآن سلام به معنی تحیت است<ref>الغروی، السلام فی القران و الحدیث، ص۱۹ و ص۵۶</ref>.


هنگام سلام کردن فشردن دست غیر مسافر و در آغوش گرفتن مسافر مستحب است.<ref>وسائل الشیعة، ج ۱۲، ص ۷۳</ref>
==سلام نماز==
{{نوشتار اصلی|سلام (نماز)}}
«سَلام» (تسلیم) جزء پایانی نماز است که پس از [[تشهد]] آخر [[نماز]] خوانده می‌شود. سلام از واجبات [[ارکان نماز|غیر رکنی نماز]] است و در همه نمازها به جز [[نماز میت]] وجود دارد. سه سلام در آخر نماز خوانده می‌شود:
* «{{عربی|اَلسَّلامُ عَلَیک اَیهَا النَّبِی وَ رَحْمَةُ اللَّـه وَبَرَکاتُهُ}}»؛ یعنی سلام بر تو ای پیغمبر و رحمت و برکات خدا بر تو باد.
* «{{عربی|اَلسَّلامُ عَلَینا وَ عَلی عِبادُ اللَّـه الصّالِحینَ}}»؛ یعنی سلام از خداوند عالم بر نمازگزاران و تمام بندگان خوب او.
* «{{عربی|اَلسَّلامُ عَلَیکمْ وَ رَحْمَةُ اللَّـه وَ بَرَکاتُهُ}}»؛ یعنی سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما مؤمنین باد.<ref>[http://www.mojtabatehrani.ir/Resale.aspx?catid=159&tid=3 ترجمه تشهد و سلام نماز]</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۶۱: خط ۷۴:
== منابع ==
== منابع ==
  {{ستون-شروع}}
  {{ستون-شروع}}
* منبع: فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۴، ص ۵۱۴-۵۱۷.
* قرآن.
* قرآن.
* ابن‌ادریس، محمد بن احمد، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، موسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفه، ۱۴۱۰ق.
* انصاری، مرتضی بن محمدامین، صراط النجاة، کنگره جهانی بزرگداشت دویستمین سالگرد تولد شیخ اعظم انصاری، ۱۴۱۵ق.
* بروجردی، مرتضی، مستند العروة (الصلاة)، تقریر: خوئی، ابوالقاسم، نشر لطفی، ۱۴۱۴ق.
* بحرانی، یوسف بن احمد، الحدایق الناضره فی احکام العتره الطاهره، موسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفه، ۱۴۰۵ ۱۴۱۶ق.
* حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، مؤسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، ۱۴۱۴ق.
* حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، مؤسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، ۱۴۱۴ق.
* نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، دارالکتب الاسلامیه و المکتبه الاسلامیه، تهران، ۱۳۶۲ ۱۳۶۹ش.
* حسینی عاملی، محمدجواد بن محمد، مفتاح الکرامه فی شرح قواعد العلامه، دارالتراث، بیروت، ۱۴۱۷ ۱۴۱۸ق.
* حکیم، محسن، مستمسک العروه الوثقی، مکتبة آیة الله مرعشی نجفی، ۱۳۸۸ ۱۳۹۱ق.
* خمینی، روح الله، تحریر الوسیله، دارالکتب العلمیه، اسماعیلیان، ۱۴۰۸ق.
* رضی بهابادی، بی بی سادات، عوامل سلام و لعن در قرآن کریم، «تحقیقات قرآن و حدیث»، زمستان ۹۳، شماره ۴،
* روحانی، محمود، المعجم الإحصائی، مشهد، نشر الاستانة الرضویة المقدسة، چاپ دوم،
* سمعانی، احمد بن منصور، روح الارواح فی شرح اسماء الملک الفتاح، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۸۴ ش.
* شیخ صدوق، ابن بابویه محمد بن علی، التوحید، جامعه مدرسین، قم-ایران، ۱۳۸۹ق.
* طباطبائی یزدی، محمد کاظم، العروة الوثقی، مؤسسة النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین، قم، ۱۴۱۷ ۱۴۲۰ق.
* طباطبائی یزدی، محمد کاظم، العروة الوثقی، مؤسسة النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین، قم، ۱۴۱۷ ۱۴۲۰ق.
* نراقی، احمد بن محمد مهدی، مستند الشیعه فی احکام الشریعه، موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۰۸ ۱۴۰۹ ق.
* عبدالاعلی، موسوی سبزواری، مهذب الاحکام فی بیان الحلال و الحرام، موسسة المنار، ۱۴۱۳ ۱۴۱۷ق.
* بحرانی، یوسف بن احمد، الحدایق الناضره فی احکام العتره الطاهره، موسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفه، ۱۴۰۵ ۱۴۱۶ق.
* مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، مجمع الفایده و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، موسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفه، ۱۴۰۳ ۱۴۱۶ق.
* میرزای قمی، ابو القاسم بن محمد حسن، غنایم الایام فی مسایل الحلال و الحرام، مکتب الاعلام الاسلامی، فرع خراسان، ۱۴۱۷ ۱۴۲۰ ق.
* علامه حلی، حسن بن یوسف، تذکره الفقهاء، موسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، قم، ۱۴۱۴ ۱۴۲۰ق.
* علامه حلی، حسن بن یوسف، تذکره الفقهاء، موسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، قم، ۱۴۱۴ ۱۴۲۰ق.
* ابن‌ادریس، محمد بن احمد، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، موسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفه، ۱۴۱۰ق.
* علامه حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعه فی احکام الشریعه، موسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفه، ۱۴۱۲ ۱۴۱۹ق.
* علامه حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعه فی احکام الشریعه، موسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفه، ۱۴۱۲ ۱۴۱۹ق.
* حسینی عاملی، محمدجواد بن محمد، مفتاح الکرامه فی شرح قواعد العلامه، دارالتراث، بیروت، ۱۴۱۷ ۱۴۱۸ق.
* الغروی، محمد، السلام فی القران و الحدیث، دارالاضواء بیروت، ۱۴۱۱ق،
* فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۴، ص ۵۱۴-۵۱۷.
* فخر رازی، محمد بن عمر، شرح أسماء الحسنی (لوامع البیّنات)، مکتب الکلیات الازهریة، قاهر.
* فيض كاشانى، محمد محسن بن شاه مرتضى‏، الوافی، کتابخانه امیرالمومنین علیه السلام، اصفهان، ۱۴۰۶ق.
* كفعمى، ابراهيم بن على‌، المصباح، دار الرضی، قم-ایران، ۱۴۰۵ق.
* كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏، الکافی، محقق علی اکبر غفاری، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۴۰۷ ق.
* مصطفوى، سيد جواد، أصول الكافي/ترجمه مصطفوی، علميه اسلاميه، تهران‏، چاپ اول، ۱۳۶۹ ش‏.
* محقق سبزواری، محمد باقر بن محمد مومن، ذخیره المعاد فی شرح الارشاد، موسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، (طبع حجری).
* محقق سبزواری، محمد باقر بن محمد مومن، ذخیره المعاد فی شرح الارشاد، موسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، (طبع حجری).
* محقق حلی، جعفر بن حسن، المعتبر فی شرح المختصر النافع، موسسه سید الشهداء(ع)، قم، ۱۳۶۴ش.
* محقق حلی، جعفر بن حسن، المعتبر فی شرح المختصر النافع، موسسه سید الشهداء(ع)، قم، ۱۳۶۴ش.
* خمینی، روح الله، تحریر الوسیله، دارالکتب العلمیه، اسماعیلیان، ۱۴۰۸ق.
* انصاری، مرتضی بن محمدامین، صراط النجاة، کنگره جهانی بزرگداشت دویستمین سالگرد تولد شیخ اعظم انصاری، ۱۴۱۵ق.
* مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، موسسة الوفا، بیروت، ۱۴۰۳ق.
* مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، موسسة الوفا، بیروت، ۱۴۰۳ق.
* عبدالاعلی، موسوی سبزواری، مهذب الاحکام فی بیان الحلال و الحرام، موسسة المنار، ۱۴۱۳ ۱۴۱۷ق.
* محمود عبد الرحمن، معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية‌، دارالفضیلة، قاهره.
* بروجردی، مرتضی، مستند العروة (الصلاة)، تقریر: خوئی، ابوالقاسم، نشر لطفی، ۱۴۱۴ق.
* محمد بن یعقوب كلینی، اصول كافی، ترجمه و شرح: سید جواد مصطفوی، تهران، انتشارات وفا، ۱۳۸۲ش.
* حکیم، محسن، مستمسک العروه الوثقی، مکتبة آیة الله مرعشی نجفی، ۱۳۸۸ ۱۳۹۱ق.
* مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، مجمع الفایده و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، موسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفه، ۱۴۰۳ ۱۴۱۶ق.
* میرزای قمی، ابو القاسم بن محمد حسن، غنایم الایام فی مسایل الحلال و الحرام، مکتب الاعلام الاسلامی، فرع خراسان، ۱۴۱۷ ۱۴۲۰ ق.
* نراقی، احمد بن محمد مهدی، مستند الشیعه فی احکام الشریعه، موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۰۸ ۱۴۰۹ ق.
* نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، دارالکتب الاسلامیه و المکتبه الاسلامیه، تهران، ۱۳۶۲ ۱۳۶۹ش.
 
 
{{پایان}}
{{پایان}}


{{فروع دین}}
{{نمازها}}
{{نمازها}}


[[رده:مستحبات]]
[[رده:مستحبات]]
[[رده:مقاله‌های با درجه اهمیت ج]]
[[رده:مقاله‌های با درجه اهمیت ج]]
کاربر ناشناس