پرش به محتوا

سید محمد طباطبایی مجاهد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
'''سید محمد بن علی طباطبایی''' ([[سال ۱۱۸۰ هجری قمری|۱۱۸۰]]- [[سال ۱۲۴۲ هجری قمری|۱۲۴۲]]ق)، معروف به '''سید محمد مجاهد''' و '''صاحب مناهل'''، از [[فقیه|فقیهان]] [[شیعه]] در [[قرن ۱۲ هجری قمری|قرن دوازدهم]] و [[قرن ۱۳ هجری قمری|سیزدهم قمری]].
'''سید محمد بن علی طباطبایی''' ([[سال ۱۱۸۰ هجری قمری|۱۱۸۰]]- [[سال ۱۲۴۲ هجری قمری|۱۲۴۲]]ق)، معروف به '''سید محمد مجاهد''' و '''صاحب مناهل'''، از [[فقیه|فقیهان]] [[شیعه]] در [[قرن ۱۲ هجری قمری|قرن دوازدهم]] و [[قرن ۱۳ هجری قمری|سیزدهم قمری]].


سید محمد، در [[کربلا]] نزد فقیهانی چون پدرش، [[سید علی طباطبایی]] و پدر زنش، [[علامه بحرالعلوم]] تحصیلاتش را به پایان برد. او در زمان حیات پدر به [[اصفهان]] مهاجرت کرد و حدود ۱۳ سال در آنجا به تدریس و تحقیق مشغول بود. پس از درگذشت پدرش (۱۲۳۱ق) به کربلا بازگشت و [[مرجعیت]] شیعیان را بر عهده گرفت. دوره مرجعیت او با جنگ‌های [[ایران]] و [[روسیه|روس]] همزمان بود، از این‌رو او همانند [[فقیهان]] دیگر شیعه به مبارزه با روس‌ها پرداخت، سید محمد، نخست [[فتوا|فتوای]] [[جهاد]] در برابر روس‌ها داد و در اواخر عمر به همراه گروهی از علمای [[عتبات]]، عازم [[تهران]] و سپس [[تبریز]] شد تا شخصاً مردم را به جهاد علیه روس‌ها تشویق و پادشاه را به جنگ با آن‌ها وادار کند. از این‌رو به سید محمد مجاهد لقب گرفت.
سید محمد، در [[کربلا]] نزد فقیهانی چون پدرش، [[سید علی طباطبایی]] و پدر زنش، [[علامه بحرالعلوم]] تحصیل کرد. او در زمان حیات پدر به [[اصفهان]] مهاجرت کرد و حدود ۱۳ سال در آنجا به تدریس مشغول بود. پس از درگذشت پدرش (۱۲۳۱ق) به کربلا بازگشت و [[مرجعیت]] شیعیان را بر عهده گرفت. دوره مرجعیت او با جنگ‌های [[ایران]] و [[روسیه]] همزمان بود، از این‌رو او به مبارزه با روس‌ها پرداخت، سید محمد، نخست [[فتوا|فتوای]] جهاد در برابر روس‌ها داد و در اواخر عمر به همراه گروهی از علمای [[عتبات]]، عازم [[تهران]] و سپس [[تبریز]] شد تا مردم را به [[جهاد]] علیه روس‌ها تشویق و پادشاه را به جنگ با آن‌ها وادار کند. از این‌رو به سید محمد مجاهد لقب گرفت.


این خیزش هرچند در ابتدا پیروزهایی برای سپاه ایران در پی داشت، اما پس از عقب‌نشینی [[فتحعلی شاه]]، منجر به جدایی بخش‌هایی از ایران بر اساس [[قرارداد ترکمنچای]](۱۲۰۶ش.۱۸۲۸م) شد. سید محمد در بازگشت از تبریز در [[قزوین]] درگذشت و پیکرش در [[کربلا]] به خاک سپرده شد.
این خیزش هرچند در ابتدا پیروزهایی برای سپاه ایران در پی داشت، اما پس از عقب‌نشینی [[فتحعلی شاه]]، منجر به جدایی بخش‌هایی از ایران بر اساس [[قرارداد ترکمنچای]] (۱۲۰۶ش/۱۸۲۸م) شد. سید محمد در بازگشت از تبریز در [[قزوین]] درگذشت و پیکرش در [[کربلا]] به خاک سپرده شد.


== زندگی‎نامه ==
== زندگی‎نامه ==
سید محمد در ۱۱۸۰ق در [[کربلا]] به دنیا آمد. پدرش [[سید علی طباطبایی]] معروف به صاحب [[ریاض المسائل|ریاض]] و مادرش دختر [[وحید بهبهانی]] است. [[محمد علی طباطبایی]] و [[عبدالحسین طباطبایی]] نیز دایی‌های او به شمار می‌روند. وی با دختر استادش، [[علامه بحرالعلوم]] [[ازدواج]] کرد.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۹، ص۴۴۳؛ مدرس تبریزی، ریحانة‌ الادب، ۱۳۶۹ش، ج۳، ص۴۰۱؛ خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۱ق، ج۷، ص۱۴۵.</ref> جد وی ابوالمعالی کبیر از تبار [[سادات حسنی]] معروف به [[سادات طباطبایی|طباطبایی]] است که در قرن دوازدهم قمری از اصفهان به کربلا کوچ کرده‌اند.
سید محمد در ۱۱۸۰ق در [[کربلا]] به دنیا آمد. پدرش [[سید علی طباطبایی]] معروف به صاحب [[ریاض المسائل|ریاض]] و مادرش دختر [[وحید بهبهانی]] است. [[محمدعلی طباطبایی]] و [[عبدالحسین طباطبایی]] نیز دایی‌های او بودند. وی با دختر استادش، [[علامه بحرالعلوم]] [[ازدواج]] کرد.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۹، ص۴۴۳؛ مدرس تبریزی، ریحانة‌ الادب، ۱۳۶۹ش، ج۳، ص۴۰۱؛ خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۱ق، ج۷، ص۱۴۵.</ref> جد وی ابوالمعالی کبیر از تبار [[سادات حسنی]] معروف به [[سادات طباطبایی|طباطبایی]] است که در قرن دوازدهم قمری از اصفهان به کربلا کوچ کرده‌اند.


او هنگام درگذشت پدرش ([[سال ۱۲۳۱ هجری قمری|۱۲۳۱]]ق) در [[اصفهان]] بود و همانجا برای او مجلس عزا به پا کرد.<ref>خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۱ق، ج۴، ص۴۰۲، ج۷، ص۱۴۶؛ شیخ عباس قمی، فوائد الرضویه، ص۳۲۴.</ref> سیدمحمد پس از درگذشت پدر به [[کربلا]] مهاجرت کرد و [[مرجعیت]] شیعیان را عهده‌دار شد و پس از مدتی در[[کاظمین]] اقامت گزید تا اینکه در اواخر عمر، در زمان [[فتحعلی شاه قاجار]]، برای دفاع از مرز‌های ایران در برابر روس‌ها راهی [[ایران]] شد.<ref>خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۱ق، ج۷، ص۱۴۶.</ref>
او هنگام درگذشت پدرش ([[سال ۱۲۳۱ هجری قمری|۱۲۳۱ق]]) در [[اصفهان]] بود و همانجا برای او مجلس عزا به پا کرد.<ref> خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۱ق، ج۴، ص۴۰۲، ج۷، ص۱۴۶؛ شیخ عباس قمی، فوائد الرضویه، ص۳۲۴.</ref> سید محمد پس از درگذشت پدر به [[کربلا]] مهاجرت کرد و [[مرجعیت]] شیعیان را عهده‌دار شد و پس از مدتی در[[کاظمین]] اقامت گزید تا اینکه در اواخر عمر، در زمان [[فتحعلی شاه قاجار]]، برای دفاع از مرز‌های ایران در برابر روس‌ها راهی [[ایران]] شد.<ref>خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۱ق، ج۷، ص۱۴۶.</ref>


[[سید محسن امین]] در [[اعیان الشیعة (کتاب)|اعیان شیعه]] با عباراتی چون سیدالفقهاء، علّامة‌العلماء و «اعلم اهل العلم بالاصول و الکلام» از او یاد کرده است، و درباره مهاجرتش به اصفهان می‌گوید:
[[سید محسن امین]] در [[اعیان الشیعة (کتاب)|اعیان شیعه]] با عباراتی چون سیدالفقهاء، علّامة‌العلماء و «اعلم اهل العلم بالاصول و الکلام» از او یاد کرده است، و درباره مهاجرتش به اصفهان می‌گوید:
::پدرش یقین کرده بود که سید محمد از او اعلم است لذا تصمیم گرفت تا فرزندش در کربلا است [[فتوا]] ندهد، سید محمد وقتی این را متوجه شد به اصفهان هجرت کرد.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۹، ص۴۴۳.</ref>
::پدرش یقین کرده بود که سید محمد از او اعلم است لذا تصمیم گرفت تا فرزندش در کربلا است [[فتوا]] ندهد، سید محمد وقتی این را متوجه شد به اصفهان هجرت کرد.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۹، ص۴۴۳.</ref>


[[محمد باقر خوانساری|خوانساری]] در [[روضات الجنات]] می‌گوید: از خصائص او این بود که در [[نماز]] به کسی اقتدا نکرده بود و زمانی را سراغ نداریم که [[امامت جماعت]] نبوده باشد.<ref>خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۱ق، ج۷، ص۱۴۶.</ref>
[[محمدباقر خوانساری]] در [[روضات الجنات]] می‌گوید: از خصائص او این بود که در [[نماز]] به کسی اقتدا نکرده بود و زمانی را سراغ نداریم که [[امامت جماعت]] نبوده باشد.<ref>خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۱ق، ج۷، ص۱۴۶.</ref>


او سرانجام در ۱۲۴۲ق تبریز را به قصد تهران ترک گفت اما در [[قزوین]] دچار بیماری شد و بر اثر همین بیماری در [[۱۳ جمادی‌الثانی]] [[سال ۱۲۴۲ هجری قمری|۱۲۴۲ق]] درگذشت. پیکر او را به [[کربلا]] انتقال داده و به خاک سپردند.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۹، ص۴۴۳؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۳، ص۴۰۱؛ خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۱ق، ج۷، ص۱۴۷.</ref>
او سرانجام در ۱۲۴۲ق تبریز را به قصد تهران ترک گفت اما در [[قزوین]] بیمار شد و بر اثر همین بیماری در [[۱۳ جمادی‌الثانی]] [[سال ۱۲۴۲ هجری قمری|۱۲۴۲ق]] درگذشت. پیکر او را به [[کربلا]] انتقال داده و به خاک سپردند.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۹، ص۴۴۳؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۳، ص۴۰۱؛ خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۱ق، ج۷، ص۱۴۷.</ref>


== فعالیت علمی==
== فعالیت علمی==
سیدمحمد، علوم اسلامی را نزد پدرش فرا گرفت<ref>خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۱ق، ج۴، ص۴۰۳-۴۰۵.</ref> و از درس استادانی چون [[علامه بحرالعلوم]]، [[شیخ جعفر کاشف الغطاء]]، آقا محمدباقر هزار جریبی و میرعبدالباقی اصفهانی در [[کربلا]] بهره برد. پس از حمله [[وهابیان|وهابی‌ها]] به کربلا(۱۲۱۶ق)، به [[ایران]] آمد. نخست در [[کرمانشاه]] نزد دایی‌اش [[آقا محمدعلی کرمانشاهی]] مدت کوتاهی توقف کرد<ref>[http://daneshnameh.irdc.ir/?p=1338 دانشنامه‌های انقلاب اسلامی و تاریخ ایران].</ref>، سپس برای تدریس و تحقیق روانه [[حوزه علمیه اصفهان|حوزه اصفهان]] گردید. او مدت سیزده سال در [[اصفهان]] به تدریس و تألیف مشغول بود. وی  مفاتیح‌الاصول را در همانجا نگاشت.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۹، ص۴۴۳؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۳، ص۴۰۱.</ref>
سیدمحمد، علوم اسلامی را نزد پدرش فرا گرفت<ref>خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۱ق، ج۴، ص۴۰۳-۴۰۵.</ref> و از درس استادانی چون [[علامه بحرالعلوم]]، [[شیخ جعفر کاشف‌الغطاء]]، آقا محمدباقر هزار جریبی و میرعبدالباقی اصفهانی در [[کربلا]] بهره برد. پس از حمله [[وهابیان|وهابی‌ها]] به کربلا (۱۲۱۶ق)، به [[ایران]] آمد. نخست در [[کرمانشاه]] نزد دایی‌اش [[آقا محمدعلی کرمانشاهی]] مدت کوتاهی توقف کرد<ref>[http://daneshnameh.irdc.ir/?p=1338 دانشنامه‌های انقلاب اسلامی و تاریخ ایران].</ref>، سپس برای تدریس و تحقیق به اصفهان رفت. او مدت سیزده سال در [[اصفهان]] به تدریس و تألیف مشغول بود. وی  مفاتیح‌الاصول را در همانجا نگاشت.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۹، ص۴۴۳؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۳، ص۴۰۱.</ref>


=== شاگردان ===
=== شاگردان ===
خط ۵۵: خط ۵۵:
* داود بن اسدالله بن عبدالله بروجردی<ref>سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۱۳، ص۲۶۰.</ref>
* داود بن اسدالله بن عبدالله بروجردی<ref>سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۱۳، ص۲۶۰.</ref>
* [[سید ابراهیم موسوی قزوینی]]
* [[سید ابراهیم موسوی قزوینی]]
* [[محمد صالح برغانی|ملا محمد صالح برغانی]]
* [[محمدصالح برغانی|ملا محمد صالح برغانی]]
* ملا حسن بن محمد علی(محمد) یزدی<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۲۱، ص۳۳۶، ج۲۳، ص۲۹۹.</ref>
* ملا حسن بن محمدعلی (محمد) یزدی<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۲۱، ص۳۳۶، ج۲۳، ص۲۹۹.</ref>
* ملا حسین واعظ تستری<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۶، ص۱۹۰.</ref>
* ملا حسین واعظ تستری<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۶، ص۱۹۰.</ref>
* [[شریف العلمای مازندرانی]]
* [[شریف العلمای مازندرانی]]
* ملا صفر علی لاهیجانی قزوینی<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۸، ص۵۵، ج۱۴، ص۷۱.</ref>
* ملا صفر علی لاهیجانی قزوینی<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۸، ص۵۵، ج۱۴، ص۷۱.</ref>
* [[سید محمد شفیع جاپلقی]]<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۸۱.</ref>
* [[سید محمدشفیع جاپلقی]]<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۸۱.</ref>
* احمد بن علی مختار گلپایگانی<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۱۱، ص۶۱؛ اعیان شیعه، ج۳، ص۴۹.</ref>
* احمد بن علی مختار گلپایگانی<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۱۱، ص۶۱؛ اعیان شیعه، ج۳، ص۴۹.</ref>
* ملا علی بن محمد ولی قائنی<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۱۴، ص۷۱.</ref>
* ملا علی بن محمد ولی قائنی<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۱۴، ص۷۱.</ref>
* میرزا نصرالله مشهدی<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۱۵، ص۱۸۷.</ref>
* میرزا نصرالله مشهدی<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۱۵، ص۱۸۷.</ref>
* میرزا محمد علی بن محمد حسین شهرستانی<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۱۵، ص۱۸۶.</ref>
* میرزا محمدعلی بن محمدحسین شهرستانی<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۱۵، ص۱۸۶.</ref>
* میرزا محمدرضا بن محمد باقر قزوینی خویسینی<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۲۱، ص۱۳۹.</ref>
* میرزا محمدرضا بن محمد باقر قزوینی خویسینی<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۲۱، ص۱۳۹.</ref>
{{پایان}}
{{پایان}}
خط ۸۳: خط ۸۳:
== فعالیت سیاسی ==
== فعالیت سیاسی ==
[[پرونده:مقبره سید محمد مجاهد.jpg|بندانگشتی|مقبره سید محمد مجاهد در [[بین الحرمین]] [[کربلا]]]]
[[پرونده:مقبره سید محمد مجاهد.jpg|بندانگشتی|مقبره سید محمد مجاهد در [[بین الحرمین]] [[کربلا]]]]
در دوره مرجعیت او جنگ اول ایران و روس روی داد. پس از گذشت ده سال از شروع جنگ، سیدمحمد همراه با جمع دیگری از مراجع و علمای [[عتبات]] و ایران،‌از جمله [[سید علی طباطبایی]] و [[شیخ جعفر نجفی]] هر یک جداگانه رساله‌ای در باب وجوب [[جهاد]] با روس‌ها انتشار دادند. آقا سیدمحمد در رساله خود شرکت در آن جنگ را مصداق جهاد و مجاهده دانست.<ref>[http://daneshnameh.irdc.ir/?p=1338 دانشنامه‌های انقلاب اسلامی و تاریخ ایران].</ref>
در دوره مرجعیت سید محمد جنگ اول ایران و روس روی داد. پس از گذشت ده سال از شروع جنگ، سید محمد همراه با جمع دیگری از مراجع و علمای [[عتبات]] و ایران،‌ از جمله [[سید علی طباطبایی]] و [[شیخ جعفر نجفی]] هر یک جداگانه رساله‌ای در باب وجوب [[جهاد]] با روس‌ها انتشار دادند. سید محمد در رساله خود شرکت در آن جنگ را مصداق جهاد دانست.<ref>[http://daneshnameh.irdc.ir/?p=1338 دانشنامه‌های انقلاب اسلامی و تاریخ ایران].</ref>


در ۱۲۴۱ق نامه‌های متعددی از مردم مسلمان ولایات قفقاز که توسط روس‌ها اشغال گردیده بود به دست وی و دیگر علمای ایران و [[عتبات]] می‌رسید. در این نامه‌ها، مردم از ظلم و ستم و توهین به مقدسات اسلامی دادخواهی می‌نمودند. عباس میرزا، ولیعهد نیز که از انعقاد [[قرارداد گلستان]] با روسیه ناخشنود بود توسط نزدیکان خود از سیدمحمد استمداد نمود. سیدمحمد، نخست نامه‌ای به [[فتحعلی شاه قاجار|فتحعلی شاه]] نوشت و از او خواست تا جلوی ظلم و تعدی قوای روس را بگیرد و چون به مسامحه و تعلل شاه در جنگ با روسیه پی برد فتوای جهاد علیه روسیه صادر کرد و به همراه گروهی از علمای عتبات، عازم [[تهران]] شد تا شخصاً مردم را به جهاد علیه روس‌ها تشویق و پادشاه را به جنگ با آن‌ها وادار کند. در مسیر راه بسیاری از داوطلبان دعوت او را قبول کرده و به همراه وی عازم تهران شدند.
در ۱۲۴۱ق نامه‌های متعددی از مردم مسلمان ولایات قفقاز که توسط روس‌ها اشغال گردیده بود به دست وی و دیگر علمای ایران و [[عتبات]] می‌رسید. در این نامه‌ها، مردم از ظلم و ستم و توهین به مقدسات اسلامی دادخواهی می‌نمودند. عباس میرزا، ولیعهد نیز که از انعقاد [[قرارداد گلستان]] با روسیه ناخشنود بود از سید محمد استمداد نمود. سید محمد، نخست نامه‌ای به [[فتحعلی شاه قاجار|فتحعلی شاه]] نوشت و از او خواست تا جلوی ظلم و تعدی قوای روس را بگیرد و چون به مسامحه و تعلل شاه در جنگ با روسیه پی برد فتوای جهاد علیه روسیه صادر کرد و به همراه گروهی از علمای عتبات، عازم [[تهران]] شد تا شخصاً مردم را به جهاد علیه روس‌ها تشویق و پادشاه را به جنگ با آن‌ها وادار کند. در مسیر راه بسیاری از داوطلبان دعوت او را قبول کرده و به همراه وی عازم تهران شدند.


او در اواخر شوال ۱۲۴۱ق وارد تهران گردید، گروهی از علما، شاهزادگان و مردم از او استقبال کردند. شماری از علما از جمله [[ملا احمد نراقی]] به اردوگاه لشکر در چمن سلطانیه آمدند تا به همراه سیدمحمد عازم نبرد با روس‌ها شوند. آنان از راه قزوین، عازم تبریز شدند استقبال عمومی از سید محمد و دیگر علما چنان بود که هنگامی که سید محمد از حوض مسجد بزرگ قزوین [[وضو]] گرفت، همه مردم در مدت کوتاهی،‌آب حوض را برای تیمن و [[تبرک]] بردند.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۹، ص۳۴۳؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۳، ص۴۰۱.</ref> سیدمحمد که به سبب شرکت فعال در جنگ، «مجاهد» لقب گرفته بود به همراه دیگر علما در تبریز اردو زدند و به وعظ و تشویق مردم و سپاه پرداختند.
او در اواخر شوال ۱۲۴۱ق وارد تهران گردید، گروهی از علما، شاهزادگان و مردم از او استقبال کردند. شماری از علما از جمله [[ملا احمد نراقی]] به اردوگاه لشکر در چمن سلطانیه آمدند تا به همراه سید محمد عازم نبرد با روس‌ها شوند. آنان از راه قزوین، عازم تبریز شدند به گفته سید محسن امین استقبال عمومی از سید محمد و دیگر علما چنان بود که هنگامی که سید محمد از حوض مسجد بزرگ قزوین [[وضو]] گرفت، همه مردم در مدت کوتاهی،‌آب حوض را برای تیمن و [[تبرک]] بردند.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۹، ص۳۴۳؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۳، ص۴۰۱.</ref> سید محمد که به سبب شرکت فعال در جنگ، «مجاهد» لقب گرفته بود به همراه دیگر علما در تبریز اردو زدند و به وعظ و تشویق مردم و سپاه پرداختند.


سپاه ایران در عرض چند هفته، بیشتر شهرها و ولایات از دست رفته را باز پس گرفت. مردم برخی از شهرهای اشغالی نیز علیه پادگان‌های روسی شورش کردند و به سپاه ایران پیوستند. با وجود این پیروزی‌ها به خاطر فرمان غیر مترقبه عباس میرزا مبنی بر عقب کشاندن شاهزادگان از خط مقدم، فرار یکی از فرماندهان لشکر و کارشکنی برخی از دولتمردان سپاه ایران به لشکر و کارشکنی برخی از دولتمردان، سپاه ایران به فرماندهی عباس میرزا همه نقاط تصرف شده را از دست داد. فتحعلی شاه به تهران بازگشت و عباس میرزا را در مقابل روس‌ها تنها گذارد. سید محمد مجاهد که از سست‌رأیی شاه و شکست سپاه ایران بسیار دلتنگ شده بود تبریز را به قصد تهران ترک گفت اما در قزوین دچار بیماری گردید و بر اثر همین بیماری در [[۱۳ جمادی‌الثانی|۱۳ جمادی الثانی]] [[سال ۱۲۴۲ هجری قمری|۱۲۴۲ق]] درگذشت. پیکر او را به [[کربلا]] انتقال دادند و به خاک سپردند.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۹، ص۴۴۳.</ref>
سپاه ایران در عرض چند هفته، بیشتر شهرها و ولایات از دست رفته را باز پس گرفت. مردم برخی از شهرهای اشغالی نیز علیه پادگان‌های روسی شورش کردند و به سپاه ایران پیوستند. با وجود این پیروزی‌ها به خاطر فرمان غیرمترقبه عباس میرزا مبنی بر عقب کشاندن شاهزادگان از خط مقدم، فرار یکی از فرماندهان لشکر و کارشکنی برخی از دولتمردان سپاه ایران به لشکر و کارشکنی برخی از دولتمردان، سپاه ایران به فرماندهی عباس میرزا همه نقاط تصرف شده را از دست داد. فتحعلی شاه به تهران بازگشت و عباس میرزا را در مقابل روس‌ها تنها گذارد. سید محمد مجاهد که از سست‌رأیی شاه و شکست سپاه ایران دلتنگ شده بود تبریز را به قصد تهران ترک گفت اما در قزوین بیمار شد و بر اثر همین بیماری در [[۱۳ جمادی‌الثانی|۱۳ جمادی‌الثانی]] [[سال ۱۲۴۲ هجری قمری|۱۲۴۲ق]] درگذشت. پیکر او را به [[کربلا]] انتقال دادند و به خاک سپردند.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۹، ص۴۴۳.</ref>


[[سید میرزا ابراهیم نواب یزدی]] از جمله علمایی بود که در برابر تجاوز روس‌ها سید محمد را همراهی می‌کرد.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۱۷۶.</ref>
[[سید میرزا ابراهیم نواب یزدی]] از جمله علمایی بود که در برابر تجاوز روس‌ها سید محمد را همراهی می‌کرد.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۱۷۶.</ref>
خط ۹۸: خط ۹۸:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* آقابزرگ طهرانی، الذریعة إلی تصانیف الشیعه، اسماعیلیان، قم، کتابخانه اسلامیه، تهران، ۱۴۰۸ق.
* آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة إلی تصانیف الشیعه، اسماعیلیان، قم، کتابخانه اسلامیه، تهران، ۱۴۰۸ق.
* امین، سید محسن، أعیان الشیعة، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت، ۱۴۰۶ق.
* امین، سید محسن، أعیان الشیعة، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت، ۱۴۰۶ق.
* خوانساری، سید محمدباقر، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، اسماعیلیان، قم، ۱۳۹۱ق.
* خوانساری، سید محمدباقر، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، اسماعیلیان، قم، ۱۳۹۱ق.
* شیخ عباس قمی، فوائدالرضویه، بی‌نا، بی‌تا.
* شیخ عباس قمی، فوائدالرضویه، بی‌نا، بی‌تا.
* مدرس تبریزی، میرزا محمدعلی، ریحانة الادب، انتشارات خیام، تهران، ۱۳۶۹ش.
* مدرس تبریزی، میرزا محمدعلی، ریحانة الادب، انتشارات خیام، تهران، ۱۳۶۹ش.
* سبحانی، چعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، قم، مؤسسه امام صادق، ۱۴۱۸ق.
* سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، قم، مؤسسه امام صادق، ۱۴۱۸ق.
* [http://daneshnameh.irdc.ir/?p=1338 دانشنامه‌های انقلاب اسلامی و تاریخ ایران]
* [http://daneshnameh.irdc.ir/?p=1338 دانشنامه‌های انقلاب اسلامی و تاریخ ایران]
* انصاری، مرتضی، زندگی و شخصیت شیخ انصاری، کنگره جهانی بزرگداشت دویست‌مین سالگرد تولد شیخ انصاری.
* انصاری، مرتضی، زندگی و شخصیت شیخ انصاری، کنگره جهانی بزرگداشت دویست‌مین سالگرد تولد شیخ انصاری.