قاعده زرین: تفاوت میان نسخهها
imported>Sama ایجاد. ناتمام. |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۶ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۰۲
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ ۱۶ دی ۱۳۹۷ توسط کاربر:Sama برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
قاعده زرین یا قاعدهٔ طلایی، قاعدهای اخلاقی بنیادین و جهانشمول است که مضمون آن «آنچه را برای خود میپسندی برای دیگران بپسند و آنچه را برای خود نمیپسندی برای دیگران مپسند». این قاعده در ادیان و مکاتب گوناگون اخلاقی آمده است. به دلیل بنیادین بودن این قاعده و ارزش آن، آن را «زرین» خواندهاند. این قاعده دو شکل منفی و مثبت دارد. قاعده طلایی قاعدهای عام است و منحصر به همکیشان نیست. در برخی روایات اسلامی، قاعده زرین به انصاف تعبیر شده است. از این قاعده نمیتوان مقابله به مثل و بدی در برابر بدی را برداشت کرد.
معرفی قاعده
صورت مشهور این قاعده عبارت است از «آنچه را برای خود دوست میداری برای دیگران دوست بدار و آنچه را برای خود نمیپسندی بر دیگران مپسند»[۱] یا «با دیگران همان کن که دوست داری دیگران با تو کنند» [۲]فرد باید با دیگران به گونهای رفتار کند که آرزو دارد دیگران با او رفتار کنند.
این قاعده از قرن شانزدهم، قاعده زرین خوانده شد. این صفت به دلیل ارزش این قاعده [۳] و چیرگی این قاعده بر دیگر قواعد است.
این قانون منشأ بسیاری از تعالیم اخلاقی دیگر است و از قوانین بنیادین است.[۴]
قاعده به دو شکل منفی «آنچه را برای خود نمیپسندی، برای دیگران مپسند» و مثبت «آنچه را برای خود میپسندی، برای دیگران بپسند» بیان شده است. گفته شده روایت منفی قدیمیتر است.[۵] قاعدهٔ زرین معمولاً به معنای مطلق هم شامل بخش منفی است و هم مثبت. اما گاه فقط به معنای خاص به کار برده میشود و منظور بخش مثبت قاعده است و به بخش سلبی و منفی قاعده «قاعدهٔ سیمین» گفته میشود. [۶]
قاعدهٔ زرین در متنهای اسلامی
آیات
- هل جزاء الاحسان الا الاحسان؛ برخی این آیه را اشاره به قاعده زرین میداند(اسلامی، ص ۱۴-۱۵) و برخی آن را صرفاً مقابه به مثل در برابر احسان و خوبی نه قاعده زرین میشمرند.[۷]
- ولیعفوا ولیصفحوا الا تحبون ان یغفر الله لکم؛ اگرچه مضمون این آیه «از خطای دیگران بگذرید، مگر نمیخواهید خداوند از خطای شما بگذرد» با قاعده زرین متفاوت است و به جای «دیگران»، خدا آمده است [۸]
اما برخی این را اشاره به قاعدهٔ زرین دانستهاند.[۹]
مضمون این آیات با قاعده زرین تفاوت دارند. آیه احسان دربارهٔ مقابله به مثل و پاداش خوبی با خوبی است. و آیه سوره نور، جواب گذر از خطای دیگران، گذر خداوند از خطای شخص است نه گذر دیگران از خطای شخص و این با قاعده زرین متفاوت است.[۱۰]
- ویل للمطففین الذین اذا اکتالو علی الناس یستوفون واذا کالوهم اووزنوهم یخسرون.
طباطبایی در تفسیر این آیات میگوید:
فمضمون الآيتين جميعا ذم واحد وهو أنهم يراعون الحق لأنفسهم ولا يراعونه لغيرهم وبعبارة أخرى لا يراعون لغيرهم من الحق مثل ما يراعونه لأنفسهم وفيه إفساد الاجتماع الإنساني المبني على تعادل الحقوق المتقابلة وفي إفساده كل الفساد. (المیزان ج ۲۰، ص ۲۳۰)
- یا ایها الذین آمنوا انفقوا من طیبات ما کسبتم ومما اخرجنا لکم من الارض ولاتیمموا الخبیث منه تنفقون ولستم بآخذیه الا ان تغمضوا فیه واعلموا ان الله غنی حمید
آیه میگوید: همانگونه که خود مال ناپاک دیگران را نمیگیرید پس در هنگام انفاق مال ناپاک انفاق نکنید. این آیه بخش سلبی قانون زرین را بیان میکند. بر اساس آیه انسان نباید از چیزهای ناپاک و ناپسند انفاق کند؛ زیرا اگر خود او به جای شخص نیازمند باشد، حاضر نمیشود چنان چیزی را بپذیرد. آیات دیگری که بر انفاق آنچه دوست داشته میشود امر میکند مانند «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون» (آل عمران، ۹۲) میتواند اشاره به بخش مثبت قانون زرین باشد.[۱۱]
از آیات ۸ و ۹ ممتحنه میتوان برداشت کرد که نیکی به دیگران مختص به مؤمنان نیست و دلیلی ندارد که قاعدهٔ زرین را به مؤمنان محدود کرد.[۱۲]
روایات
قاعدهٔ زرین به صورت مستقیم و غیرمستقیم بارها در روایات اسلامی تکرار شده است.[۱۳] گاهی این قاعده به صورت مشهور خود در روایات بیان شده است. در باب انصاف و عدلِ اصول کافی، روایاتی است که صریحاً و تلویحاً مضمون قاعدهٔ زرین را بیان میکنند. در این باب آمده که اعرابیای به رسول خدا میگوید: به من عملی بیاموز تا با آن وارد بهشت شوم. پیامبر پاسخ داد: آنگونه که دوست داری مردم با تو رفتار کنند، با آنان رفتار کن و آنگونه که نمیپسندی با تو رفتار کنند، با آنان رفتار مکن»[۱۴] همین مضمون در نامهٔ ۳۱ نهج البلاغه آمده است.[۱۵] امام علی خطاب به فرزندش امام حسن مینویسد:
- پسركم! خود را ميان خويش و ديگرى ميزانى بشمار، پس آنچه براى خود دوست مى دارى براى جز خود دوست بدار. و آنچه تو را خوش نيايد براى او ناخوش بشمار. و ستم مكن چنانكه دوست ندارى بر تو ستم رود، و نيكى كن چنانكه دوست مى دارى به تو نيكى كنند. و آنچه از جز خود زشت مى دارى براى خود زشت بدان، و از مردم براى خود آن را بپسند كه از خود مى پسندى در حق آنان، و مگوى بديگران آنچه خوش ندارى شنيدن آن، و مگو آنچه را ندانى، هر چند اندك بود آنچه مى دانى، و مگو آنچه را دوست ندارى به تو گويند.[۱۶]
این عبارت نهجالبلاغه روشنترین عبارت منابع شیعی است که هم وجه ایجابی و هم وجه سلبی قاعدهٔ زرین را بیان میکند و آن را «میزان» میداند. امام علی، ستمنکردن و نیکی کردن و ... را مصادیق اجرای این قاعده برمی شمرد. ابن ابیالحدید در شرح، روایتی مرفوع را نقل میکند که ایمان آنگاه تکمیل میشود که آنچه را برای خود دوست دارد، برای برادرش دوست بدارد و آنچه را برای خود ناپسند داری، برای برادرش ناپسند دارد.[۱۷]
۲.در نامه به مالک اشتر
۳.ومن صاحب الناس بالذی یحب ان یصاحبوه به کان عدلا [۱۸]
۴. واحسن جوار من جاورک تکن مسلما وصاحب الناس بما تحب ان یصبحوک تکن منصفا [۱۹]
کافی باب «حق المؤمن علی اخیه و اداء حقه»
۵. سید الاعمال ثلاثة انصاف الناس من نفسک حتی لاترضی بشیٔ الا رضیت لهم مثله [۲۰]
۶. انی اخاف ان تکفروا ان من اشد ما افترض الله علی خلقه ثلاثا انصاف المرء من نفسه حتی یرضی لاخیه من نفسه الا بما یرضی لنفسه منه [۲۱]
۷. احب لاخیک المسلم ما تحب لنفسک [۲۲] ۸.ست خصال من کن فیه کان بین یدی الله عز وجل وعن یمین الله ..یحب المرء المسلم لاخیه ما یحب لاغز اهله ویکره المرء المسلم لأخیه ما یکره لأعز اله
۹. ..«واحبوا للناس ما تحبون لانفسکم» [۲۳]
لاستکمل عبد الایمان حتی یحب لاخیه ما یحب لنفسه [۲۴]
این موعظهای رایج و قدیمی است و به پیش از میلاد بازمیگردد. در ادیان گوناگون ذکر شده است. همین عبارت از کنفوسیوس نقل شده. خاستگاه نخست این «کلمه طلایی» نامعلوم است. اما این جهانشمول است. حیات و تعامل انسانی جز با «حب» حاصل نمیشود. هر واجب و حرام از رفتارهای انسان بر پایه نظریهٔ حب بنا شده است.
قاعده زرین به معنای مقابله به مثل نیست.[۲۵] و نمیتوان از آن برداشت کرد که بدی را بدی پاسخ ده. در روایات [۲۶] بسیاری از بدی را با بدی پاسخ دادن منع شده است. [۲۷]
قاعده زرین و انصاف
قاعده زرین در صورتبندیهای رایج آن، شبیه انصافورزی در آموزه اسلامی است. [۲۸]در روایاتی «هرچه برای خود می پسندی برای مردم نیز دوست بدار» به انصاف تعبیر شده است. [۲۹]
عام بودن قاعده
در برخی متون قاعده زرین به همکیشان منحصر شده است. ... اما تعبیر بسیاری روایات عام است. امام کاظم دربارهٔ آیه «هل جزاء الاحسان الا الاحسان» میگوید: این سخن خدا «آیا پاداش نیکی، جز نیکی است در باب مؤمن و کافر، درستکار و بدکار است. هر کس به او نیکی شود، باید پاسخ نیکی را بدهد...»[۳۰] در مسیحیت این قاعده حتی دشمنان را شامل میشود. در اسلام قید کافر یا مؤمن ندارد.[۳۱]
ادیان و قاعده زرین
ادیان بزرگ جهان به قاعده زرین توجه داشتهاند.[۳۲] گزارش ادیان از این قاعده چندان تفاوتی با هم ندارد و به نظر میرسد وحدت رویه دارند.[۳۳]
در آنالکت که کلمات کنفسیوس جمع شده است، قاعده زرین ملاکی عمومی برای تمام شئون زندگی انسان است.[۳۴]
-زیگونگ پرسید: آیا یک واژه وجود دارد که به عنوان راهنما، تمام شئون زندگی فرد را کفایت کند؟ کنفسیوس پاسخ داد آیا قابل فهم نیست؟ بر دیگران چیزی را که خود دوست نمیداری، تحمیل نکن.[۳۵]
تورات:
«به شخص غریبه ظلم نکنید؛ برای اینکه خودتان در مصر غریب بودید» یا «به شخص غریبه نباید ستم کنی؛ به این خاطر که تو خود در مصر غریب بودی و از حال غریبگان با خبری.» [۳۶]
غریبه هیچ قیدی در نوع دین و کیش و آیین ندارد.[۳۷]
«تو نباید انتقام بگیری و نباید کینهای را علیه کودکان مردم به کار ببندی؛بلکه باید همانند خود به همسایهات عشق بورزی،من خدا هستم. [۳۸]
در برخی تفاسیر «همسایه» غیرهمکیشان را شامل نمیشود و این واژه را فقط شامل یهود دانستهاند.[۳۹]
مسیحیت: در عهد جدید و قدیم قاعدهٔ زرین گاه به عنوان فرمان محبت به همسایه آمده است. «میباید همسایهات را مانند خود دوست بداری» [۴۰] و گاه صریحاً ذکر میشود: «هر آنچه تمایل داری افراد برای تو انجام دخند، تو هم برای آنها انجام بده؛ ...زیرا این یک قانون و دستور انبیا است. [۴۱] «همانگونه که میخواهی افراد با تو رفتار کنند، با آنها رفتار کن»[۴۲]
«اگر فقط کسانی را دوست بدارید که شما را دوست دارند، چه برتری بر دیگران دارید؟ فاسقین هم چنین میکنند»[۴۳]
پانویس
- ↑ نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، نامه ۳۱، ص ۳۹۷
- ↑ سینگر، قاعده زرین،ص ۵۶
- ↑ سینگر، قاعده زرین،ص ۵۶
- ↑ شیواپور، اخباری، تأملاتی در کاربرد قانون زرین اخلاق در قرآن کریم، ص ۶۷
- ↑ سلامی، حسن، قاعده زرین در حدیث و اخلاق، ص ۲۵
- ↑ شیواپور، اخباری، تأملاتی در کاربرد قانون زرین اخلاق در قرآن کریم، ص ۶۸
- ↑ کریمی لاسکی، فرامرزقراملکی، ادیان بزرگ، قاعده زرین و دیگری، ص ۹۰
- ↑ کریمی لاسکی، فرامرزقراملکی، ادیان بزرگ، قاعده زرین و دیگری، ص ۹۱
- ↑ اسلامی، حسن، قاعده زرین در حدیث و اخلاق، ص ۱۴-۱۵
- ↑ کریمی لاسکی، فرامرزقراملکی، ادیان بزرگ، قاعده زرین و دیگری، ص ۹۰-۹۱
- ↑ شیواپور، اخباری، تأملاتی در کاربرد قانون زرین اخلاق در قرآن کریم، ص ۷۰
- ↑ کریمی لاسکی، فرامرزقراملکی، ادیان بزرگ، قاعده زرین و دیگری، ص ۹۳
- ↑ اسلامی، حسن، قاعده زرین در حدیث و اخلاق، ص ۱۵
- ↑ کلینی، کافی، ج ۲، ص ۱۴۶
- ↑ نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، نامه ۳۱، ص ۳۹۷
- ↑ رضی، نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، نامه ۳۱، ص ۳۰۱
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۱۶، ص ۸۴
- ↑ کنز الفوائد، ۲۷۱/ اعلام الدین، دیلمی، ص ۱۵۲
- ↑ دیلمی، ارشاد القلوب، ج۱، ص ۵۵ - مجموعة ورام 2:216.
- ↑ الکافی، ج ۲۷ ص ۱۴۴
- ↑ کافی، ج۲، ص ۱۷۰
- ↑ کافی، ج۲، ص ۱۷۰
- ↑ کافی، ج۲، ص ۶۳۵ کتاب العشره، باب ما یجب من المعاشره
- ↑ کنز العمال، متقی هندی، ص ۱۰۶؛ شرح مغنیه فی ظلال نهج البلاغه ج۳، ص ۵۰۲
- ↑ اسلامی، حسن، قاعده زرین در حدیث و اخلاق، ص ۲۵
- ↑ مثلا کافی، ج ۲، ص ۳۲۲ و کافی ج۲، ص ۱۲۴
- ↑ اسلامی، حسن، قاعده زرین در حدیث و اخلاق، ص ۲۶
- ↑ قرائی سلطان آبادی، نظری توکلی،نسبت انصاف با قاعده زرین، ص ۴۲
- ↑ کافی، ج۲، ص ۱۴۴؛ مجلسی، ج ۷۱، ص ۷
- ↑ تحف العقول، ج۱، ص ۲۹۵
- ↑ کریمی لاسکی، فرامرزقراملکی، ادیان بزرگ، قاعده زرین و دیگری، ص ۹۵
- ↑ کریمی لاسکی، فرامرزقراملکی، ادیان بزرگ، قاعده زرین و دیگری، ص ۹۵
- ↑ کریمی لاسکی، فرامرزقراملکی، ادیان بزرگ، قاعده زرین و دیگری، ص ۹۵
- ↑ کریمی لاسکی، فرامرزقراملکی، ادیان بزرگ، قاعده زرین و دیگری، ص ۸۴
- ↑ Analects: 15.24
- ↑ Exodus 23:9
- ↑ کریمی لاسکی، فرامرزقراملکی، ادیان بزرگ، قاعده زرین و دیگری، ص ۸۰
- ↑ سفر لاویان:۱۹:۱۸
- ↑ شیواپور، اخباری، تأملاتی در کاربرد قانون زرین اخلاق در قرآن کریم، ص ۷۸
- ↑ Matthew 22:39
- ↑ Mattew 7:12
- ↑ لوقا ۶:۳۱
- ↑ لوقا ۶:۳۱
منابع
- شریف رضی، نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، دار الهجرة، ۱۴۱۴، قم
- شریف رضی، نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۷۸
- شیواپور، حامد، اخباری، محسن، تأملاتی در کاربرد قانون زرین اخلاق در قرآن کریم، در مجلهٔ پژوهشنامهٔ اخلاق، شمارهٔ ۲۴، سال هفتم، تابستان ۱۳۹۳
- کریمی لاسکی، محمد، فرامرزقراملکی، احد، ادیان بزرگ، قاعده زرین و دیگری، در مجلهٔ پژوهشنامهٔ اخلاق، شماره ۲۸، سال هشتم، تابستان ۱۳۹۴
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح علی اکبر غفاری، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۶۵
- اسلامی، سید حسن، قاعده زرین در حدیث و اخلاق، در مجلهٔ علوم حدیث، شمارهٔ ۴۵ و ۴۶، پاییز و زمستان ۱۳۸۶
- سینگر، مارکوس، قاعدهٔ زرین، ترجمه غلامرضایی، زهرا، در مجلهٔ اطلاعات حکمت و معرفت، سال هشتم، شماره ۵، مرداد ۱۳۹۲
- ابن ابی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغه، تحقیق ابراهیم، محمد ابوالفض، مکتبة آیة الله العظمی المرعشي النجفي، قم