Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۳۰۳
ویرایش
جز (اصلاح الگوی درجهبندی) |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
| آیات مرتبط= | | آیات مرتبط= | ||
}} | }} | ||
'''آیه روح''' هشتاد و پنجمین آیه [[سوره اسراء]] است که در جواب سوال [[مشرکان|مشرکان مکه]] درباره حقیقت روح نازل شد. [[خداوند]] در این آیه، شناخت کامل روح را منحصر به خود دانسته و دانش بشر را نسبت به آن بسیار کم توصیف کرده است. | '''آیه روح''' هشتاد و پنجمین آیه [[سوره اسراء]] است که در جواب سوال [[مشرکان|مشرکان مکه]] درباره حقیقت [[روح]] نازل شد. [[خداوند]] در این آیه، شناخت کامل روح را منحصر به خود دانسته و دانش بشر را نسبت به آن بسیار کم توصیف کرده است. | ||
[[مفسران]] با استناد به معانی روح در دیگر [[آیه|آیات]] و [[حدیث|روایات]]، به احتمالاتی چون روح آدمی، [[جبرئیل]]، [[حضرت عیسی(ع)]]، [[قرآن]] و ... در تفسیر این آیه اشاره کردهاند. بیشتر مفسران، روح را در آیه به معنای روح آدمی دانستهاند؛ چنانکه در روایتی از [[امام باقر(ع)]] به همین معنا اشاره شده است. | [[مفسران]] با استناد به معانی روح در دیگر [[آیه|آیات]] و [[حدیث|روایات]]، به احتمالاتی چون روح آدمی، [[جبرئیل]]، [[حضرت عیسی(ع)]]، [[قرآن]] و ... در تفسیر این آیه اشاره کردهاند. بیشتر مفسران، روح را در آیه به معنای روح آدمی دانستهاند؛ چنانکه در روایتی از [[امام باقر(ع)]] به همین معنا اشاره شده است. | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
==معرفی اجمالی== | ==معرفی اجمالی== | ||
به آیه ۸۵ [[سوره اسراء]]، آیه روح گفته میشود.<ref> رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۱۲، ص۱۴۸.</ref> [[خداوند]] در این آیه با مخاطب قرار دادن پیامبر(ص)<ref> دینوری، الواضح، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۴۶۲؛ طوسی، التبیان، بیروت، ج۶، ص۵۱۵.</ref> یا یهودیان<ref> طبرانی، التفسیر الکبیر، ۱۰۰۸م، ج۴، ص۱۳۵؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۵، ص۱۰۴.</ref> و یا کل عالم،<ref> قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۰، ص۳۲۴.</ref> به عظمت [[روح]] پرداخته و به دانش اندک انسان اشاره میکند.<ref> رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۱۲، ص۱۴۸.</ref> در این آیه به پاسخ یکی از سوالات مهم مطرح شده در ارتباط با روح و حقیقت و کیفیت آن<ref> واحدی، الوجیز، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۶۴۶.</ref> و همچنین [[حدوث و قدم]]<ref> بیضاوی، أنوار التنزیل، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۲۶۵؛ نیشابوری، وضح البرهان، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۲۰.</ref> و یا جسم و عرض بودن آن<ref> ابنشهرآشوب، متشابه القرآن، ۱۳۶۹ق، ج۱، ص۴۲.</ref> پرداخته و میفرماید: از تو درباره روح سؤال میکنند، بگو روح از فرمان پروردگار من است و به شما بیش از اندکی علم و دانش داده نشده است.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۲۵۰.</ref> این پاسخ به خوبی این مفهوم را میرساند که بشر نمیتواند حقیقت روح را درک کرده و به کنه آن پی ببرد<ref> جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۶، ص۳۵۴.</ref> و فقط باید بداند که روح به فرمان خدا آفریده شده است<ref> جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۶، ص۳۵۳.</ref> و تنها خداوند از آن علم کامل دارد.{{یادداشت|برخی از مفسران معنای امر در آیه را علم خداوند دانستهاند. (زید بن علی، تفسیر غریب القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۱۹۰؛ فراء، معانی القرآن، ۱۹۸۰م، ج۲، ص۱۳۰.)}} دیوبندی نویسنده کتاب [[تفسیر کابلی]] معتقد است که حکما و [[فلاسفه]] مشهور تا به امروز حقیقت ماده را درک نکردهاند؛ حال آنکه روح نسبت به ماده به مراتب لطیفتر و خفیتر است؛ لذا امیدی به درک کامل آن نیست. <ref>دیوبندی، تفسیر کابلی، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۵۹۱.</ref> | به آیه ۸۵ [[سوره اسراء]]، آیه روح گفته میشود.<ref> رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۱۲، ص۱۴۸.</ref> [[خداوند]] در این [[آیه]] با مخاطب قرار دادن [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]<ref> دینوری، الواضح، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۴۶۲؛ طوسی، التبیان، بیروت، ج۶، ص۵۱۵.</ref> یا [[یهودیت|یهودیان]]<ref> طبرانی، التفسیر الکبیر، ۱۰۰۸م، ج۴، ص۱۳۵؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۵، ص۱۰۴.</ref> و یا کل عالم،<ref> قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۰، ص۳۲۴.</ref> به عظمت [[روح]] پرداخته و به دانش اندک انسان اشاره میکند.<ref> رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۱۲، ص۱۴۸.</ref> در این آیه به پاسخ یکی از سوالات مهم مطرح شده در ارتباط با روح و حقیقت و کیفیت آن<ref> واحدی، الوجیز، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۶۴۶.</ref> و همچنین [[حدوث و قدم]]<ref> بیضاوی، أنوار التنزیل، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۲۶۵؛ نیشابوری، وضح البرهان، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۲۰.</ref> و یا جسم و عرض بودن آن<ref> ابنشهرآشوب، متشابه القرآن، ۱۳۶۹ق، ج۱، ص۴۲.</ref> پرداخته و میفرماید: از تو درباره روح سؤال میکنند، بگو روح از فرمان پروردگار من است و به شما بیش از اندکی علم و دانش داده نشده است.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۲۵۰.</ref> این پاسخ به خوبی این مفهوم را میرساند که بشر نمیتواند حقیقت روح را درک کرده و به کنه آن پی ببرد<ref> جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۶، ص۳۵۴.</ref> و فقط باید بداند که روح به فرمان خدا آفریده شده است<ref> جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۶، ص۳۵۳.</ref> و تنها خداوند از آن علم کامل دارد.{{یادداشت|برخی از مفسران معنای امر در آیه را علم خداوند دانستهاند. (زید بن علی، تفسیر غریب القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۱۹۰؛ فراء، معانی القرآن، ۱۹۸۰م، ج۲، ص۱۳۰.)}} دیوبندی نویسنده کتاب [[تفسیر کابلی]] معتقد است که حکما و [[فلاسفه]] مشهور تا به امروز حقیقت ماده را درک نکردهاند؛ حال آنکه روح نسبت به ماده به مراتب لطیفتر و خفیتر است؛ لذا امیدی به درک کامل آن نیست. <ref>دیوبندی، تفسیر کابلی، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۵۹۱.</ref> | ||
با توجه به مغایرت روح با جهان ماده و اصول حاکم بر آن، [[پیامبر(ص)]] مأمور شد تا در یک جملهای کوتاه و پر معنا آن را از [[عالم امر]] معرفی کند؛ <ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۲۵۲.</ref> {{یادداشت| در حدیثی از معصوم روح، از عالم ملکوت و قدرت خداوند دانسته شده است. ( | با توجه به مغایرت روح با جهان ماده و اصول حاکم بر آن، [[پیامبر(ص)]] مأمور شد تا در یک جملهای کوتاه و پر معنا آن را از [[عالم امر]] معرفی کند؛<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۲۵۲.</ref> {{یادداشت| در حدیثی از معصوم روح، از عالم ملکوت و قدرت خداوند دانسته شده است.(عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۳۱۷؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۲۱۴.)}} و در ادامه با رد ادعای [[یهود]] مبنی بر وجود علم همه چیز در کتابهایشان، علم و دانش را در دسترسی به حقیقت آن، کم و ناچیز معرفی میکند.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۲۵۲.</ref> به هر حال روح بشر امری پیچیده و ناشناخته و دارای بعد آسمانی است که با توجه به آیه، تنها خداوند است که آن را میشناسد.<ref> قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۵، ص۱۱۳.</ref> | ||
برخی دلیل نبودن [[نص]] کافی و جواب کلی [[آیه]] در ارتباط با روح را به اقتضای مصلحت دانسته تا انسانها را به فکر و تدبر در آن وادار کند؛<ref>ابن عربی، احکام القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۳۴.</ref> چنانکه قصد سؤالکنندگان مبنی بر آزار و اذیت و عدم [[ایمان]] در صورت جواب تفصیلی را نیز دلیل دیگر دانستهاند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۴.</ref> همچنین برخی نیز فهمیدن اینگونه مسائل پیچیده را بیضرورت دانسته و جز وظیفه تبلیغی [[انبیاء]] نمیدانند.<ref> دیوبندی، تفسیر کابلی، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۵۹۱.</ref> | برخی دلیل نبودن [[نص]] کافی و جواب کلی [[آیه]] در ارتباط با روح را به اقتضای مصلحت دانسته تا انسانها را به فکر و تدبر در آن وادار کند؛<ref>ابن عربی، احکام القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۳۴.</ref> چنانکه قصد سؤالکنندگان مبنی بر آزار و اذیت و عدم [[ایمان]] در صورت جواب تفصیلی را نیز دلیل دیگر دانستهاند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۴.</ref> همچنین برخی نیز فهمیدن اینگونه مسائل پیچیده را بیضرورت دانسته و جز وظیفه تبلیغی [[انبیاء]] نمیدانند.<ref> دیوبندی، تفسیر کابلی، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۵۹۱.</ref> |