Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۳۰۳
ویرایش
جز (←معنای روح در آیه) |
جز (اصلاح الگوی درجهبندی) |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
معنای روح در این آیه معرکه آرای بسیار گوناگونی در آثار تفسیری بوده است؛ به گونهای که در کتابهای تفسیری [[اهلسنت]] <ref> سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۱۹۹؛ صنعانی، تفسیر عبدالرزاق، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۳۲۹.</ref> و [[شیعه]]، <ref> قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۲۶؛ عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱۳۸۰ق، ج ۲، ص۳۱۶؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۲۱۴؛ حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج ۳، ص۲۱۵- ۲۱۶؛ کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۷۳.</ref> [[روایات]] کاملا مختلفی از [[پیامبر(ص)]] و یا [[اهلبیت(ع)]] در [[تفسیر]] این کلمه به معانی گوناگون ذکر گردیده است. به هر روی به رغم آن که برخی به اختلافی بودن تفسیر این کلمه در بین [[مفسران]] اذعان داشتهاند و اقوال متعددی را در این زمینه نقل کردهاند،<ref> طبرانی، التفسیر الکبیر، ۲۰۰۸م، ج۴، ص۱۳۲؛ طوسی، التبیان، بیروت، ج۶، ص۵۱۵؛ قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۰، ص۳۲۳؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۵، ص۱۰۵؛ میبدی، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۶۱۳؛ ماتریدی، تأویلات أهل السنة، ۱۴۲۶ق، ج۷، ص۱۰۵.</ref> تلاشهایی برای دستهبندی گونههای متفاوت در پنج <ref> ماوردی، النکت و العیون، بیروت، ج۳، ص۲۶۹.</ref> و یا شش قول <ref>ابنجوزی، زاد المسیر، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۵۰.</ref> صورت گرفته است. گفتنی است که برای تفسیر روح در این آیه به کاربست و معنای آن در آیات دیگر توجه شده است. <ref> سمرقندی، بحرالعلوم، ۱۴۱۶ق، ج۲، ۳۲۷؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۵ ؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۱۳، ص۱۹۵.</ref> | معنای روح در این آیه معرکه آرای بسیار گوناگونی در آثار تفسیری بوده است؛ به گونهای که در کتابهای تفسیری [[اهلسنت]] <ref> سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۱۹۹؛ صنعانی، تفسیر عبدالرزاق، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۳۲۹.</ref> و [[شیعه]]، <ref> قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۲۶؛ عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱۳۸۰ق، ج ۲، ص۳۱۶؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۲۱۴؛ حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج ۳، ص۲۱۵- ۲۱۶؛ کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۷۳.</ref> [[روایات]] کاملا مختلفی از [[پیامبر(ص)]] و یا [[اهلبیت(ع)]] در [[تفسیر]] این کلمه به معانی گوناگون ذکر گردیده است. به هر روی به رغم آن که برخی به اختلافی بودن تفسیر این کلمه در بین [[مفسران]] اذعان داشتهاند و اقوال متعددی را در این زمینه نقل کردهاند،<ref> طبرانی، التفسیر الکبیر، ۲۰۰۸م، ج۴، ص۱۳۲؛ طوسی، التبیان، بیروت، ج۶، ص۵۱۵؛ قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۰، ص۳۲۳؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۵، ص۱۰۵؛ میبدی، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۶۱۳؛ ماتریدی، تأویلات أهل السنة، ۱۴۲۶ق، ج۷، ص۱۰۵.</ref> تلاشهایی برای دستهبندی گونههای متفاوت در پنج <ref> ماوردی، النکت و العیون، بیروت، ج۳، ص۲۶۹.</ref> و یا شش قول <ref>ابنجوزی، زاد المسیر، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۵۰.</ref> صورت گرفته است. گفتنی است که برای تفسیر روح در این آیه به کاربست و معنای آن در آیات دیگر توجه شده است. <ref> سمرقندی، بحرالعلوم، ۱۴۱۶ق، ج۲، ۳۲۷؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۵ ؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۱۳، ص۱۹۵.</ref> | ||
[[محمد جواد مغنیه|مغنیه]] در کتاب [[تفسیر الکاشف]] خود منظور از روح در این آیه را زندگی دانسته است و در ادامه برای اثبات مدعای خود به ناتوانی انسانها در خلق موجودات و همچنین پیچیدگی دانش سلولها اشاره میکند.<ref>مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۵، ص۷۹.</ref> برخی دیگر با استناد به روایتی از [[امام علی(ع)]] روح را به معنای [[فرشته|فرشتهای]] عظیم به شکل انسان دانسته که از تمامی مخلوقات بزرگتر است.<ref> ابن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۵۴۷.</ref> | |||
[[محمد جواد مغنیه|مغنیه]] در کتاب [[تفسیر الکاشف]] | |||
بنابر نظر [[قرطبی]] در کتاب تفسیر الجامع لاحکام القرآن، اکثر قائلین به تأویل، روح را به معنای روح انسانی دانستهاند؛ چنانکه برخی با توجه به قرائن موجود در [[آیه]] منظور از روح را، روح آدمی<ref>طبرانی، التفسیر الکبیر، ۲۰۰۸م، ج۴، ص۱۳۴.</ref> یا حیوانی<ref> زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۹۰؛ طوسی، التبیان، بیروت، ج۶، ص۵۱۵؛ طبرسی، جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۳۴۳.</ref> و یا روحی که به وسیله آن بدن زنده میشود،<ref> بیضاوی، أنوار التنزیل، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۲۶۵؛ واحدی، الوجیز، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۶۴۶.</ref> دانستهاند؛ چنانکه عدهای برای آن دلایلی را نیز در کتب خود نقل کردهاند<ref> ماوردی، النکت و العیون، بیروت، ج۳، ص۲۷۰.</ref> و برخی آن را نظر مشهور و جمهور علما دانستهاند.<ref> زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۲، ۶۹۰؛ ابن عطیه، المحرر الوجیز، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۴۸۱.</ref> | بنابر نظر [[قرطبی]] در کتاب تفسیر الجامع لاحکام القرآن، اکثر قائلین به تأویل، روح را به معنای روح انسانی دانستهاند؛ چنانکه برخی با توجه به قرائن موجود در [[آیه]] منظور از روح را، روح آدمی<ref>طبرانی، التفسیر الکبیر، ۲۰۰۸م، ج۴، ص۱۳۴.</ref> یا حیوانی<ref> زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۹۰؛ طوسی، التبیان، بیروت، ج۶، ص۵۱۵؛ طبرسی، جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۳۴۳.</ref> و یا روحی که به وسیله آن بدن زنده میشود،<ref> بیضاوی، أنوار التنزیل، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۲۶۵؛ واحدی، الوجیز، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۶۴۶.</ref> دانستهاند؛ چنانکه عدهای برای آن دلایلی را نیز در کتب خود نقل کردهاند<ref> ماوردی، النکت و العیون، بیروت، ج۳، ص۲۷۰.</ref> و برخی آن را نظر مشهور و جمهور علما دانستهاند.<ref> زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۲، ۶۹۰؛ ابن عطیه، المحرر الوجیز، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۴۸۱.</ref> | ||
خط ۷۱: | خط ۶۹: | ||
برخی از مفسران پیامهای گوناگونی را از این آیه برداشت کردهاند از جمله آنکه حقیقت روح فوق دانش بشر و از اسرار [[خداوند]] بوده<ref> قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۵، ص۱۱۳.</ref> و منشأ الهی دارد<ref> رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۱۲، ص۱۵۱.</ref> و دانش انسان بسیار محدود و اندک میباشد.<ref> قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۵، ص۱۱۳.</ref> این واقعیتی است که پس از چهارده قرن به اثبات رسیده که دانش ما در مورد اسرار کل جهان به ویژه حقیقت روح بسیار اندک است، چرا که حواس انسان مادیات و محسوسات را درک میکند و مسائل متافیزیک از دسترس انسان تقریباً خارج است.<ref> رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۱۲، ص۱۵۱.</ref> | برخی از مفسران پیامهای گوناگونی را از این آیه برداشت کردهاند از جمله آنکه حقیقت روح فوق دانش بشر و از اسرار [[خداوند]] بوده<ref> قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۵، ص۱۱۳.</ref> و منشأ الهی دارد<ref> رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۱۲، ص۱۵۱.</ref> و دانش انسان بسیار محدود و اندک میباشد.<ref> قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۵، ص۱۱۳.</ref> این واقعیتی است که پس از چهارده قرن به اثبات رسیده که دانش ما در مورد اسرار کل جهان به ویژه حقیقت روح بسیار اندک است، چرا که حواس انسان مادیات و محسوسات را درک میکند و مسائل متافیزیک از دسترس انسان تقریباً خارج است.<ref> رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۱۲، ص۱۵۱.</ref> | ||
در وجود انسان غیر از این جسم مادی چیز دیگری وجود دارد که به آن روح میگویند؛ چیزی که از عالم امر است که در اثر حکم و اراده الهی به وجود میآید.<ref> دیوبندی، تفسیر کابلی، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۵۹۲.</ref> | در وجود انسان غیر از این جسم مادی چیز دیگری وجود دارد که به آن روح میگویند؛ چیزی که از عالم امر است که در اثر حکم و اراده الهی به وجود میآید.<ref> دیوبندی، تفسیر کابلی، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۵۹۲.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۱۳۹: | خط ۱۳۳: | ||
| جانبداری = <!--دارد، ندارد-->ندارد | | جانبداری = <!--دارد، ندارد-->ندارد | ||
| شناسه = <!--ناقص، کامل-->کامل | | شناسه = <!--ناقص، کامل-->کامل | ||
| رسا بودن = <!--ندارد، دارد--> | | رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->ندارد | ||
| جامعیت = <!--ندارد، دارد-->دارد | | جامعیت = <!--ندارد، دارد-->دارد | ||
| زیادهنویسی = <!--دارد، ندارد--> | | زیادهنویسی = <!--دارد، ندارد-->دارد | ||
| تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}--> | | تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}--> | ||
| تاریخ برتر شدن =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}--> | | تاریخ برتر شدن =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}--> |