پرش به محتوا

آیه روح: تفاوت میان نسخه‌ها

۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۶ ژانویهٔ ۲۰۱۹
جز
ویرایش و حذف برچسب ویرایش
جز (←‏معنای روح در آیه: ویرایش جزیی)
جز (ویرایش و حذف برچسب ویرایش)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[دی]]|روز=[[۱۵]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=Golpoor  }}
{{جعبه اطلاعات آیه
{{جعبه اطلاعات آیه
| عنوان          = آیه روح
| عنوان          = آیه روح
خط ۱۹: خط ۱۸:
'''آیه روح'''، [[آیه]] ۸۵ [[سوره اسراء]] است و در ارتباط با حقیقت [[روح]] نازل شده است. در ارتباط با [[شأن نزول]] آیه، نقل شده است که [[یهودیان]] یا [[مشرکان مکه]] برای امتحان [[پیامبر(ص)]]، از ایشان در مورد حقیقت روح سوأل کردند. بعد از مدتی آیه نازل شد و در آن به صورت کوتاه و پرمعنا به توضیح روح پرداخته شد. [[خداوند]] در این آیه، شناخت کامل روح را منحصر در خود دانسته و دانش بشر نسبت به آن را بسیار کم توصیف کرده است.
'''آیه روح'''، [[آیه]] ۸۵ [[سوره اسراء]] است و در ارتباط با حقیقت [[روح]] نازل شده است. در ارتباط با [[شأن نزول]] آیه، نقل شده است که [[یهودیان]] یا [[مشرکان مکه]] برای امتحان [[پیامبر(ص)]]، از ایشان در مورد حقیقت روح سوأل کردند. بعد از مدتی آیه نازل شد و در آن به صورت کوتاه و پرمعنا به توضیح روح پرداخته شد. [[خداوند]] در این آیه، شناخت کامل روح را منحصر در خود دانسته و دانش بشر نسبت به آن را بسیار کم توصیف کرده است.


در [[قرآن]] کلمه روح ۲۱ مرتبه در معانی مختلف، تکرار شده است. [[مفسران]] در تفسیر این آیه به معانی چون جبرئیل، حضرت عیسی(ع)، قرآن و ... اشاره کرده‌اند. بنابر نظر جمهور مفسران، روح در آیه به معنای روح آدمی است؛ چنان‌که در روایتی از [[امام باقر(ع)]] نیز، روح به همین معنا لحاظ شده است. روح بشر امری پیچیده و ناشناخته و دارای بعد آسمانی قلمداد شده که با توجه به آیه تنها خداوند است که آن را به طور کامل می‌شناسد.
در [[قرآن]] کلمه روح ۲۱ مرتبه در معانی مختلف، تکرار شده است. [[مفسران]] با استناد به روایات و معانی روح در آیات دیگر، به احتمالاتی چون [[جبرئیل]]، [[حضرت عیسی(ع)]]، قرآن و ... در تفسیر این آیه اشاره کرده‌اند. بنابر نظر جمهور مفسران، روح در آیه به معنای روح آدمی است؛ چنان‌که در روایتی از [[امام باقر(ع)]] نیز، روح به همین معنا لحاظ شده است. روح بشر امری پیچیده و ناشناخته و دارای بعد آسمانی قلمداد شده که با توجه به آیه تنها خداوند است که آن را به طور کامل می‌شناسد.




خط ۳۶: خط ۳۵:
به آیه ۸۵ [[سوره اسراء]]، آیه روح گفته می‌شود.<ref> رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۱۲، ص۱۴۸.</ref> [[خداوند]] در این آیه با مخاطب قرار دادن پیامبر(ص)<ref> دینوری، الواضح، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۴۶۲؛ طوسی، التبیان، بیروت، ج۶، ص۵۱۵.</ref> یا یهودیان<ref> طبرانی، التفسیر الکبیر، ۱۰۰۸م، ج۴، ص۱۳۵؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۵، ص۱۰۴.</ref> و یا کل عالم،<ref> قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۰، ص۳۲۴.</ref> به عظمت [[روح]] پرداخته و به دانش اندک انسان اشاره می‌کند.<ref> رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۱۲، ص۱۴۸.</ref> در این آیه به پاسخ یکی از سوالات مهم مطرح شده در ارتباط با روح و حقیقت و کیفیت آن<ref> واحدی، الوجیز، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۶۴۶.</ref> و همچنین [[حدوث و قدم]]<ref> بیضاوی، أنوار التنزیل، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۲۶۵؛ نیشابوری، وضح البرهان، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۲۰.</ref> و یا جسم و عرض بودن آن<ref> ابن‌شهرآشوب، متشابه القرآن، ۱۳۶۹ق، ج۱، ص۴۲.</ref> پرداخته و می‌فرماید: از تو درباره روح سؤال می‌کنند، بگو روح از فرمان پروردگار من است و به شما بیش از اندکی علم و دانش داده نشده است.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۲۵۰.</ref> این پاسخ به خوبی این مفهوم را می‌رساند که بشر نمی‌تواند حقیقت روح را درک کرده و به کنه آن پی ببرد<ref> جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۶، ص۳۵۴.</ref>  و فقط باید بداند که روح به فرمان خدا آفریده شده است<ref> جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۶، ص۳۵۳.</ref> و تنها خداوند از آن علم کامل دارد.{{یادداشت|برخی از مفسران معنای امر در آیه را علم خداوند دانسته‌اند. (زید بن علی، تفسیر غریب القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۱۹۰؛ فراء، معانی القرآن، ۱۹۸۰م، ج۲، ص۱۳۰.)}} دیوبندی نویسنده کتاب [[تفسیر کابلی]] معتقد است که حکما و [[فلاسفه]] مشهور تا به امروز حقیقت ماده را درک نکرده‌اند؛ حال آنکه روح نسبت به ماده به مراتب لطیف‌تر و خفی‌تر است؛ لذا امیدی به درک کامل آن نیست. <ref>دیوبندی، تفسیر کابلی، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۵۹۱.</ref>
به آیه ۸۵ [[سوره اسراء]]، آیه روح گفته می‌شود.<ref> رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۱۲، ص۱۴۸.</ref> [[خداوند]] در این آیه با مخاطب قرار دادن پیامبر(ص)<ref> دینوری، الواضح، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۴۶۲؛ طوسی، التبیان، بیروت، ج۶، ص۵۱۵.</ref> یا یهودیان<ref> طبرانی، التفسیر الکبیر، ۱۰۰۸م، ج۴، ص۱۳۵؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۵، ص۱۰۴.</ref> و یا کل عالم،<ref> قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۰، ص۳۲۴.</ref> به عظمت [[روح]] پرداخته و به دانش اندک انسان اشاره می‌کند.<ref> رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۱۲، ص۱۴۸.</ref> در این آیه به پاسخ یکی از سوالات مهم مطرح شده در ارتباط با روح و حقیقت و کیفیت آن<ref> واحدی، الوجیز، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۶۴۶.</ref> و همچنین [[حدوث و قدم]]<ref> بیضاوی، أنوار التنزیل، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۲۶۵؛ نیشابوری، وضح البرهان، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۲۰.</ref> و یا جسم و عرض بودن آن<ref> ابن‌شهرآشوب، متشابه القرآن، ۱۳۶۹ق، ج۱، ص۴۲.</ref> پرداخته و می‌فرماید: از تو درباره روح سؤال می‌کنند، بگو روح از فرمان پروردگار من است و به شما بیش از اندکی علم و دانش داده نشده است.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۲۵۰.</ref> این پاسخ به خوبی این مفهوم را می‌رساند که بشر نمی‌تواند حقیقت روح را درک کرده و به کنه آن پی ببرد<ref> جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۶، ص۳۵۴.</ref>  و فقط باید بداند که روح به فرمان خدا آفریده شده است<ref> جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۶، ص۳۵۳.</ref> و تنها خداوند از آن علم کامل دارد.{{یادداشت|برخی از مفسران معنای امر در آیه را علم خداوند دانسته‌اند. (زید بن علی، تفسیر غریب القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۱۹۰؛ فراء، معانی القرآن، ۱۹۸۰م، ج۲، ص۱۳۰.)}} دیوبندی نویسنده کتاب [[تفسیر کابلی]] معتقد است که حکما و [[فلاسفه]] مشهور تا به امروز حقیقت ماده را درک نکرده‌اند؛ حال آنکه روح نسبت به ماده به مراتب لطیف‌تر و خفی‌تر است؛ لذا امیدی به درک کامل آن نیست. <ref>دیوبندی، تفسیر کابلی، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۵۹۱.</ref>


با توجه به مغایرت روح با جهان ماده و اصول حاکم بر آن، [[پیامبر(ص)]] مأمور شد تا در یک جمله‌ای کوتاه و پر معنا آن را از [[عالم امر]] معرفی کند؛ <ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۲۵۲.</ref> {{یادداشت| در حدیثی از معصوم روح، از عالم ملکوت و قدرت خداوند دانسته شده است. (هی من الملکوت من القدرة، عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۳۱۷؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۲۱۴.)}} و در ادامه با رد ادعای [[یهود]] مبنی بر وجود علم همه چیز در کتاب‌هایشان، علم و دانش را در دسترسی به حقیقت آن، کم و ناچیز معرفی می‌کند.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۲۵۲.</ref> به هر حال روح بشر امری پیچیده و ناشناخته و دارای بعد آسمانی است که با توجه به آیه تنها خداوند است که آن را می‌شناسد.<ref> قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۵، ص۱۱۳.</ref>
با توجه به مغایرت روح با جهان ماده و اصول حاکم بر آن، [[پیامبر(ص)]] مأمور شد تا در یک جمله‌ای کوتاه و پر معنا آن را از [[عالم امر]] معرفی کند؛ <ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۲۵۲.</ref> {{یادداشت| در حدیثی از معصوم روح، از عالم ملکوت و قدرت خداوند دانسته شده است. (هی من الملکوت من القدرة، عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۳۱۷؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۲۱۴.)}} و در ادامه با رد ادعای [[یهود]] مبنی بر وجود علم همه چیز در کتاب‌هایشان، علم و دانش را در دسترسی به حقیقت آن، کم و ناچیز معرفی می‌کند.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۲۵۲.</ref> به هر حال روح بشر امری پیچیده و ناشناخته و دارای بعد آسمانی است که با توجه به آیه، تنها خداوند است که آن را می‌شناسد.<ref> قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۵، ص۱۱۳.</ref>


برخی دلیل نبودن [[نص]] کافی و جواب کلی [[آیه]] در ارتباط با روح را به اقتضای مصلحت دانسته تا انسان‌ها را به فکر و تدبر در آن وادار کند؛<ref>ابن عربی، احکام القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۳۴.</ref> چنان‌که قصد سوأل‌کنندگان مبنی بر آزار و اذیت و عدم [[ایمان]] در صورت جواب تفصیلی را نیز دلیل دیگر دانسته‌اند.<ref> طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش،</ref> همچنین برخی نیز فهمیدن این‌گونه مسائل پیچیده را بی‌ضرورت دانسته و جز وظیفه تبلیغی [[انبیاء]] نمی‌دانند.<ref> دیوبندی، تفسیر کابلی، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۵۹۱.</ref>
برخی دلیل نبودن [[نص]] کافی و جواب کلی [[آیه]] در ارتباط با روح را به اقتضای مصلحت دانسته تا انسان‌ها را به فکر و تدبر در آن وادار کند؛<ref>ابن عربی، احکام القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۳۴.</ref> چنان‌که قصد سوأل‌کنندگان مبنی بر آزار و اذیت و عدم [[ایمان]] در صورت جواب تفصیلی را نیز دلیل دیگر دانسته‌اند.<ref> طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش،</ref> همچنین برخی نیز فهمیدن این‌گونه مسائل پیچیده را بی‌ضرورت دانسته و جز وظیفه تبلیغی [[انبیاء]] نمی‌دانند.<ref> دیوبندی، تفسیر کابلی، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۵۹۱.</ref>
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۱٬۸۴۴

ویرایش