Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۸۰۲
ویرایش
imported>M.bahrami (− رده:اصطلاحات کلامی (هاتکت)) |
|||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==دلایل اثبات واجب الوجود== | ==دلایل اثبات واجب الوجود== | ||
در فلسفه اسلامی استدلالهای فراوانی برای اثبات واجب الوجود یا خداوند مطرح شده است<ref>طباطبایی، نهایة الحکمه، | در فلسفه اسلامی استدلالهای فراوانی برای اثبات واجب الوجود یا خداوند مطرح شده است<ref>طباطبایی، نهایة الحکمه، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۱۰۴۱.</ref> و برخی [[برهان صدیقین]] را محکمترین دلیل بر وجود واجب الوجود میدانند؛<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۵۸؛ طباطبایی، نهایة الحکمه، ۱۳۸۶، ج۴، ص۱۰۴۱.</ref> البته این برهان به صورتهای مختلف و با استدلالهای متعدد بیان شده است.<ref>طباطبایی، نهایة الحکمه، ۱۳۸۶، ج۴، ص۱۰۴۲.</ref> استدلالهایی که [[ابن سینا]]، [[ملاصدرا]]، [[ملاهادی سبزواری]] و [[علامه طباطبایی]] مطرح کردهاند، از جملهٔ آنها هستند.<ref>ر.ک: طباطبایی، نهایة الحکمه، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۱۰۴۲-۱۰۵۴.</ref>{{یادداشت|فیلسوفان مسلمان در خصوص اینکه کدامیک از این استدلالها قویتر است اختلاف نظر دارند. به باور برخی، سادهترین و محکمترین برهان بر اثبات واجب الوجود، برهان «امکان و وجوب» ابن سینا است که به هیچ مقدمه حسی و تجربی وابسته نیست؛ (مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۵۸.) برخی دیگر تقریر [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] از برهان صدیقین را قویتر دانسته و گفتهاند: این استدلال افزون بر آنکه مقدمه حسی و تجربی ندارد، از اصول فلسفی نیز بینیاز است.([[جوادی آملی]]، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۷۵ش، ص۲۱۶.)}} | ||
بر طبق برهان «امکان و وجوب»، هر موجودی به لحاظ عقلی یا ممکن الوجود است یا واجب الوجود و غیر از این دو حالت، قابل فرض نیست. نمیتوان همه موجودات جهان را ممکن الوجود دانست؛ چرا که ممکن الوجود برای وجودیافتن به علت نیاز دارد و علت آن اگر خود ممکن الوجود باشد، آن نیز نیاز به علت دارد. اگر همه علتها ممکن الوجود و نیازمند به علت باشند، هیچگاه هیچ موجودی در جهان تحقق پیدا نخواهد کرد. بنابراین باید موجودی باشد که نیازمند موجود دیگر نباشد و آن واجب الوجود است.<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید،۱۳۸۴ش، ص۵۷و۵۸.</ref> | بر طبق برهان «امکان و وجوب»، هر موجودی به لحاظ عقلی یا ممکن الوجود است یا واجب الوجود و غیر از این دو حالت، قابل فرض نیست. نمیتوان همه موجودات جهان را ممکن الوجود دانست؛ چرا که ممکن الوجود برای وجودیافتن به علت نیاز دارد و علت آن اگر خود ممکن الوجود باشد، آن نیز نیاز به علت دارد. اگر همه علتها ممکن الوجود و نیازمند به علت باشند، هیچگاه هیچ موجودی در جهان تحقق پیدا نخواهد کرد. بنابراین باید موجودی باشد که نیازمند موجود دیگر نباشد و آن واجب الوجود است.<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید،۱۳۸۴ش، ص۵۷و۵۸.</ref> |