پرش به محتوا

قزلباش: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۲ فوریهٔ ۲۰۱۷
imported>Hamedona
جز (منابع)
imported>Hamedona
خط ۴۳: خط ۴۳:


==تاریخچه تشکیل ارتش قزلباش==
==تاریخچه تشکیل ارتش قزلباش==
آغاز شکل‌گیری ارتش قزلباش به پیش از تأسیس پادشاهی صفویه و به دوران خانقاهی طریقت صفوی برمی‌گردد. شیخ جنید (درگذشته ۸۶۰ ق) [[مرشد کامل]] صفویه پس از [[شیخ ابراهیم]] بود و همراه با ۵۶ هزار نفر مریدانش، قصد خروج بر [[قراقویونلوها]] کرد اما از [[اردبیل]] بیرون شده و در [[آناتولی]] به [[اوزون حسن]](درگذشته۸۸۲ق)، پیوست و خواهرش را به زنی گرفت. وی به ترویج [[طریقت]] صفویه در میان آق قویونلوها پرداخت. بعدها همراه یارانش به اردبیل بازگشت و برای جنگ با چرکسیان، راهی [[قفقاز]] گردید و در آن جنگ، کشته شد.<ref>منبع</ref> شیخ حیدر (درگذشته۸۹۳ ق) فرزند شیخ جنید با حمایت دایی خود اوزون حسن که پدرزن او نیز شد، به ریاست [[خانقاه]] صفوی رسید اما در این مقام نیز در اندیشه انتقام خون پدر بود و راه و مقصد او را پی‌گرفت. برای همین، علاوه بر رهبری مذهبی مریدان، بخشی از وقت خود را به امور نظامی و ساخت سلاح گذراند و تعداد زیادی نیزه، شمشیر، زره و سپر ساخت، چنان که خانقاه وی به قورخانه (زرادخانه) بدل گردید.<ref>منبع</ref>
آغاز شکل‌گیری ارتش قزلباش به پیش از تأسیس پادشاهی صفویه و به دوران خانقاهی طریقت صفوی برمی‌گردد. شیخ جنید (درگذشته ۸۶۰ ق) [[مرشد کامل]] صفویه پس از [[شیخ ابراهیم]] بود و همراه با ۵۶ هزار نفر مریدانش، قصد خروج بر [[قراقویونلوها]] کرد اما از [[اردبیل]] بیرون شده و در [[آناتولی]] به [[اوزون حسن]](درگذشته۸۸۲ق)، پیوست و خواهرش را به زنی گرفت. وی به ترویج [[طریقت]] صفویه در میان آق قویونلوها پرداخت. بعدها همراه یارانش به اردبیل بازگشت و برای جنگ با چرکسیان، راهی [[قفقاز]] گردید و در آن جنگ، کشته شد.{{مدرک}} شیخ حیدر (درگذشته۸۹۳ ق) فرزند شیخ جنید با حمایت دایی خود اوزون حسن که پدرزن او نیز شد، به ریاست [[خانقاه]] صفوی رسید اما در این مقام نیز در اندیشه انتقام خون پدر بود و راه و مقصد او را پی‌گرفت. برای همین، علاوه بر رهبری مذهبی مریدان، بخشی از وقت خود را به امور نظامی و ساخت سلاح گذراند و تعداد زیادی نیزه، شمشیر، زره و سپر ساخت، چنان که خانقاه وی به قورخانه (زرادخانه) بدل گردید.{{مدرک}}


===کلاه قزلباشان===
===کلاه قزلباشان===
شیخ حیدر برای مریدانش، کلاه مخروطی شکلِ دوازده تَرک سرخ رنگی ([[تاج حیدری]]) ساخت که مدعی بود حضرت [[علی]] علیه‌السلام در عالم رؤیا به وی الهام کرده است.<ref>منبع</ref> همچنین به داستانی استناد کرده که حضرت علی پس از آن که سر [[پیامبر]] در یکی از جنگ‌ها زخمی و خونین شد، همواره دستمالی سرخ رنگ بر سر می‌بسته است.<ref>منبع</ref> در میان درویشان، این چین‌ها را نشانه تَرکِ برخی پلیدی‌های اخلاقی می‌دانسته‌اند و تعداد آن از پنج عدد شروع می‌شده اما بعدها هر چین، نشانه و نماد یک عنصر مثبت مثل پنج تن آل عبا شد.<ref>منبع</ref> کلاه دوازده ترکی، می‌تواند نشانه اعتقاد صفویان به تشیع دوازده امامی، در آن زمان باشد؛<ref>منبع</ref> گرچه ارادت صوفیان به حضرت علی تلازمی با شیعه بودن آن‌ها ندارد.
شیخ حیدر برای مریدانش، کلاه مخروطی شکلِ دوازده تَرک سرخ رنگی ([[تاج حیدری]]) ساخت که مدعی بود حضرت [[علی]] علیه‌السلام در عالم رؤیا به وی الهام کرده است.{{مدرک}} همچنین به داستانی استناد کرده که حضرت علی پس از آن که سر [[پیامبر]] در یکی از جنگ‌ها زخمی و خونین شد، همواره دستمالی سرخ رنگ بر سر می‌بسته است.{{مدرک}} در میان درویشان، این چین‌ها را نشانه تَرکِ برخی پلیدی‌های اخلاقی می‌دانسته‌اند و تعداد آن از پنج عدد شروع می‌شده اما بعدها هر چین، نشانه و نماد یک عنصر مثبت مثل پنج تن آل عبا شد.{{مدرک}} کلاه دوازده ترکی، می‌تواند نشانه اعتقاد صفویان به تشیع دوازده امامی، در آن زمان باشد؛{{مدرک}} گرچه ارادت صوفیان به حضرت علی تلازمی با شیعه بودن آن‌ها ندارد.




حمایت [[اوزون حسن]] [[آق‌قویونلو]]<ref>منبع</ref> و نشان‌دار شدن مریدان طریقت صفوی به کلاه سرخ، به ترویج آنان کمک کرد و به همین مناسبت، ارتشی با عنوان جدید قزلباش، تشکیل گردید.<ref>منبع</ref>شیخ حیدر با این لشکر قزلباش به شروان تاخت. شروان‌شاه، اموال و حرم‌سرایش را به قلعه گلستان فرستاد و با سربازان اندک برای مبارزه با شیخ حیدر آماده شد. قزلباشان به راحتی مقاومت سپاهیان شروان را درهم شکستند و آنان را به درون قلعه گلستان راندند. آنگاه شهر را تصرف و اهالی را قتل عام کردند. شیخ حیدر همچنین با استفاده از توپ و منجنیق، کار را برای محاصره شدگانِ گلستان تنگ کرد.از سوی دیگر، یعقوب‌بیگ در پاسخ به استمداد شروان‌شاه، به سرعت خود را از سلطانیه برای مقابله با قزلباشان رساند. شروان‌شاه نیز در یک فرصت از قلعه خارج شد و به سپاه یعقوب بیگ پیوست. در نهایت شیخ حیدر و قزلباشان در ۲۴ رجب ۸۹۳ در تبرسران با سپاه دشمن برخورد کردند. شیخ حیدر در نبردی تن به تن بر سلیمان‌بیگ بیژن اوغلو فرمانده لشکر یعقوب‌بیگ غلبه کرد، اما تیری به شیخ خورد و تلاش قزلباشان برای انتقال او به جایی امن نتیجه نداد تا این که دربان یعقوب‌بیگ، موسوم به علی‌آقا، بر وی دست یافت و سرش را از تن جدا ساخت. سر شیخ حیدر را در کوچه‌های تبریز گرداندند و در میدان شهر آویختند. جسدش را نیز قزلباشان در نزدیکی میدان جنگ (در تبرسران شروان) دفن کردند.<ref>منبع</ref>
حمایت [[اوزون حسن]] [[آق‌قویونلو]]{{مدرک}} و نشان‌دار شدن مریدان طریقت صفوی به کلاه سرخ، به ترویج آنان کمک کرد و به همین مناسبت، ارتشی با عنوان جدید قزلباش، تشکیل گردید.{{مدرک}}شیخ حیدر با این لشکر قزلباش به شروان تاخت. شروان‌شاه، اموال و حرم‌سرایش را به قلعه گلستان فرستاد و با سربازان اندک برای مبارزه با شیخ حیدر آماده شد. قزلباشان به راحتی مقاومت سپاهیان شروان را درهم شکستند و آنان را به درون قلعه گلستان راندند. آنگاه شهر را تصرف و اهالی را قتل عام کردند. شیخ حیدر همچنین با استفاده از توپ و منجنیق، کار را برای محاصره شدگانِ گلستان تنگ کرد.از سوی دیگر، یعقوب‌بیگ در پاسخ به استمداد شروان‌شاه، به سرعت خود را از سلطانیه برای مقابله با قزلباشان رساند. شروان‌شاه نیز در یک فرصت از قلعه خارج شد و به سپاه یعقوب بیگ پیوست. در نهایت شیخ حیدر و قزلباشان در ۲۴ رجب ۸۹۳ در تبرسران با سپاه دشمن برخورد کردند. شیخ حیدر در نبردی تن به تن بر سلیمان‌بیگ بیژن اوغلو فرمانده لشکر یعقوب‌بیگ غلبه کرد، اما تیری به شیخ خورد و تلاش قزلباشان برای انتقال او به جایی امن نتیجه نداد تا این که دربان یعقوب‌بیگ، موسوم به علی‌آقا، بر وی دست یافت و سرش را از تن جدا ساخت. سر شیخ حیدر را در کوچه‌های تبریز گرداندند و در میدان شهر آویختند. جسدش را نیز قزلباشان در نزدیکی میدان جنگ (در تبرسران شروان) دفن کردند.{{مدرک}}


==درجات نظامی قزلباشان==
==درجات نظامی قزلباشان==
کاربر ناشناس