کاربر ناشناس
سید اسماعیل حمیری: تفاوت میان نسخهها
جز
←سیادت بر شعراء
imported>Fayaz جز (←دیدار امام صادق(ع)) |
imported>Fayaz جز (←سیادت بر شعراء) |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
::هر کس بگوید سید بر مذهب کیسانی باقی مانده بر او دروغ بسته و نسبت نادرست داده است. روشنترین دلیل بر بطلان این سخن، دعا و ثنای امام صادق(ع) بر او است. به امام گفتند سید شراب مینوشد، فرمود: اگر یک پای او لغزیده، پای دیگر ثابت و استوار مانده است... عباد بن صُهَیت به امام صادق(ع) عرض کرد: آیا به کسی دعا میکنی که شراب مینوشد و ابوبکر و عمر را دشنام میدهد و به رجعت یقین دارد؟... فرمود: دوستان آل محمد(ص) تا توبه نکنند، نمیمیرند.(شوشتری، مجالس المؤمنین، صص۵۱۱-۵۱۲.)}} | ::هر کس بگوید سید بر مذهب کیسانی باقی مانده بر او دروغ بسته و نسبت نادرست داده است. روشنترین دلیل بر بطلان این سخن، دعا و ثنای امام صادق(ع) بر او است. به امام گفتند سید شراب مینوشد، فرمود: اگر یک پای او لغزیده، پای دیگر ثابت و استوار مانده است... عباد بن صُهَیت به امام صادق(ع) عرض کرد: آیا به کسی دعا میکنی که شراب مینوشد و ابوبکر و عمر را دشنام میدهد و به رجعت یقین دارد؟... فرمود: دوستان آل محمد(ص) تا توبه نکنند، نمیمیرند.(شوشتری، مجالس المؤمنین، صص۵۱۱-۵۱۲.)}} | ||
[[کشی]] در رجال خود آورده است که [[امام صادق(ع)]] سید را دید و فرمود: ::مادرت اسم تو را سید گذاشته است، تو نیز موفق شدهای و اکنون سید شاعرانی.<ref>کشی، رجال، ص۲۸۸؛ اعیان الشیعه، ج۳، ص۴۰۶؛ شوشتری، مجالس المؤمنین، ص۵۰۳؛ قهپایی، مجمع الرجال، ج۳، صص۱۸۵؛ تستری، قاموس الرجال، ج۲، ص۱۰۸.</ref> | [[کشی]] در رجال خود آورده است که [[امام صادق(ع)]] سید را دید و فرمود: ::مادرت اسم تو را سید گذاشته است، تو نیز موفق شدهای و اکنون سید شاعرانی.<ref>کشی، رجال، ص۲۸۸؛ اعیان الشیعه، ج۳، ص۴۰۶؛ شوشتری، مجالس المؤمنین، ص۵۰۳؛ قهپایی، مجمع الرجال، ج۳، صص۱۸۵؛ تستری، قاموس الرجال، ج۲، ص۱۰۸.</ref> | ||
==ارتباط با خلفا== | ==ارتباط با خلفا== | ||
سید اسماعیل حمیری زمان ده خلیفه را دریافت: [[هشام بن عبدالملک]]، [[ولید بن یزید]]، [[یزید بن الولید]]، ابراهیم بن الولید و مروان حمار از امویان، و [[سفّاح]]، [[مهدی عباسی|مهدی]]، [[هادی عباسی|هادی]] و [[هارون الرشید]] از عباسیان. وقتی [[سفاح]] به خلافت رسید، او رسماً به دربار عباسیان پیوست و شاعر مداح آن خاندان گردید.<ref>الغدیر، ج۲، ص۲۴۸.</ref> از سفاح هر سال یک جاریه با خادمهاش، یک کیسه چرمی (بدره) پر از درهم با غلامی که آن را میآورد، یک اسب با مهتر آن و یک گنجه پر از انواع لباس با غلام حامل آن صله دریافت مینمود. منصور عباسی هر ماه هزار درهم به او حقوق میداد و زبانش را آزاد گذاشته بود که به هرکس بخواهد حمله کند. مهدی و هادی نیز در مدت کوتاه خلافت، او را بینصیب نمیگذاشتند. هارون الرشید ممدوح سید بود و سید از او صلات و جوایز فراوان به دست میآورد. به علاوه هارون بیدریغ از سید حمایت و او را در برابر مخالفان و حسودان محافظت میکرد.<ref>ابن شاکر کتبی، فوات الوفیات، ج۱، ص۱۹۲-۱۹۳؛ برای مطالعه بیشتر رک: امین، اعیان الشیعه، ج۳، ص۴۱۳؛ امینی، الغدیر، ج۲، ص۳۱۵؛ حمیری، دیوان، صص۱۲-۱۵.</ref> | سید اسماعیل حمیری زمان ده خلیفه را دریافت: [[هشام بن عبدالملک]]، [[ولید بن یزید]]، [[یزید بن الولید]]، ابراهیم بن الولید و مروان حمار از امویان، و [[سفّاح]]، [[مهدی عباسی|مهدی]]، [[هادی عباسی|هادی]] و [[هارون الرشید]] از عباسیان. وقتی [[سفاح]] به خلافت رسید، او رسماً به دربار عباسیان پیوست و شاعر مداح آن خاندان گردید.<ref>الغدیر، ج۲، ص۲۴۸.</ref> از سفاح هر سال یک جاریه با خادمهاش، یک کیسه چرمی (بدره) پر از درهم با غلامی که آن را میآورد، یک اسب با مهتر آن و یک گنجه پر از انواع لباس با غلام حامل آن صله دریافت مینمود. منصور عباسی هر ماه هزار درهم به او حقوق میداد و زبانش را آزاد گذاشته بود که به هرکس بخواهد حمله کند. مهدی و هادی نیز در مدت کوتاه خلافت، او را بینصیب نمیگذاشتند. هارون الرشید ممدوح سید بود و سید از او صلات و جوایز فراوان به دست میآورد. به علاوه هارون بیدریغ از سید حمایت و او را در برابر مخالفان و حسودان محافظت میکرد.<ref>ابن شاکر کتبی، فوات الوفیات، ج۱، ص۱۹۲-۱۹۳؛ برای مطالعه بیشتر رک: امین، اعیان الشیعه، ج۳، ص۴۱۳؛ امینی، الغدیر، ج۲، ص۳۱۵؛ حمیری، دیوان، صص۱۲-۱۵.</ref> |