۱۷٬۱۱۷
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (افزایش یادداشت) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (ویرایش جزیی) |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
== منابع== | == منابع== | ||
این حدیث در کتابهایی همچون صحیح ترمذی، مسند احمد بن حنبل؛<ref>ابن حنبل، مسند، مؤسسة قرطبه، ج۴، ص۴۳۷.</ref> جامع الاحادیث سیوطی؛<ref>سیوطی، جامع الاحادیث، ج۱۶، ص۲۵۶، ح۷۸۶۶ و ج۲۷ ص۷۲.</ref> کنزالعمال؛<ref>متقی هندی، کنزالعمال، ج۱۳، ص۶۲.</ref> مسند ابیداود؛<ref> طیالسی، مسند ابیداود، دارالمعرفه، ص۳۶۰.</ref> فضائل الصحابه؛<ref>ابن حنبل، فضائل الصحابه، ۱۴۰۳ق، ج۲، ۶۰۵، ۶۲۰، ۶۴۹.</ref> آلآحاد و المثانی؛<ref> ابوبکر شیبانی، الآحاد و المثانی، ۱۴۱۱ق، ج۴، ص۲۷۸.</ref>سنن نسائی؛<ref>نسائی، السنن الکبری، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۳۲.</ref> مسند ابویعلی؛<ref>ابویعلی موصلی، مسند ابییعلی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۹۳.</ref> مسند رویانی؛<ref>رویانی، مسند الرویانی، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۲۵.</ref>صحیح ابن حبان؛<ref>ابن حبان، صحیح ابن حبان، ۱۴۱۴ق، ج۱۵، ص۳۷۳.</ref> المعجم الکبیر طبرانی؛<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ۱۴۰۴ق، ج۱۸، ص۱۲۸، ج۱۲، ص۷۸.</ref> الشریعه؛<ref> آجری، الشریعه، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۲۰۲۱،۱۴۸۸.</ref> تاریخ مدینه دمشق؛<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۲، ص۱۹۹.</ref>البدایه و النهایه؛<ref> ابن کثیر، البدایه و النهایه، مکتبه معارف، ج۷، ۱۴۰۸ق، ص۳۷۴.</ref> الاصابه؛<ref>ابن حجر، الاصابه، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۵۶۷.</ref> الجوهره فی نسب النبی و اصحابه العشره؛<ref> تلمسانی، الجوهره، ج۱، ص۲۹۲.</ref> الوافی بالوفیات؛<ref>صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۲۰ق، ج۲۱، ص۱۷۸.</ref>خزانه الادب و لب لباب لسان العرب؛<ref> بغدادی، خزانه الادب، ۱۹۹۸م، ج۶، ص۶۸. </ref>الغدیر؛<ref>امینی، الغدیر، ۱۳۹۷ق، ج۱، ص۵۱.</ref> الجوهره فی نسب الامام علی و آله؛<ref> بری، الجوهره فی نسب الامام علی و آله، ۱۴۰۲ق، ص۶۴.</ref> | این حدیث در کتابهایی همچون صحیح ترمذی، مسند احمد بن حنبل؛<ref>ابن حنبل، مسند، مؤسسة قرطبه، ج۴، ص۴۳۷.</ref> جامع الاحادیث سیوطی؛<ref>سیوطی، جامع الاحادیث، ج۱۶، ص۲۵۶، ح۷۸۶۶ و ج۲۷ ص۷۲.</ref> کنزالعمال؛<ref>متقی هندی، کنزالعمال، ج۱۳، ص۶۲.</ref> مسند ابیداود؛<ref> طیالسی، مسند ابیداود، دارالمعرفه، ص۳۶۰.</ref> فضائل الصحابه؛<ref>ابن حنبل، فضائل الصحابه، ۱۴۰۳ق، ج۲، ۶۰۵، ۶۲۰، ۶۴۹.</ref> آلآحاد و المثانی؛<ref> ابوبکر شیبانی، الآحاد و المثانی، ۱۴۱۱ق، ج۴، ص۲۷۸.</ref>سنن نسائی؛<ref>نسائی، السنن الکبری، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۳۲.</ref> مسند ابویعلی؛<ref>ابویعلی موصلی، مسند ابییعلی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۹۳.</ref> مسند رویانی؛<ref>رویانی، مسند الرویانی، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۲۵.</ref>صحیح ابن حبان؛<ref>ابن حبان، صحیح ابن حبان، ۱۴۱۴ق، ج۱۵، ص۳۷۳.</ref> المعجم الکبیر طبرانی؛<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ۱۴۰۴ق، ج۱۸، ص۱۲۸، ج۱۲، ص۷۸.</ref> الشریعه؛<ref> آجری، الشریعه، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۲۰۲۱،۱۴۸۸.</ref> تاریخ مدینه دمشق؛<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۲، ص۱۹۹.</ref>البدایه و النهایه؛<ref> ابن کثیر، البدایه و النهایه، مکتبه معارف، ج۷، ۱۴۰۸ق، ص۳۷۴.</ref> الاصابه؛<ref>ابن حجر، الاصابه، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۵۶۷.</ref> الجوهره فی نسب النبی و اصحابه العشره؛<ref> تلمسانی، الجوهره، ج۱، ص۲۹۲.</ref> الوافی بالوفیات؛<ref>صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۲۰ق، ج۲۱، ص۱۷۸.</ref>خزانه الادب و لب لباب لسان العرب؛<ref> بغدادی، خزانه الادب، ۱۹۹۸م، ج۶، ص۶۸. </ref>الغدیر؛<ref>امینی، الغدیر، ۱۳۹۷ق، ج۱، ص۵۱.</ref> الجوهره فی نسب الامام علی و آله؛<ref> بری، الجوهره فی نسب الامام علی و آله، ۱۴۰۲ق، ص۶۴.</ref> الاستیعاب؛<ref> ابن عبدالبر، استیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۹۱. </ref> و کشف الغمه<ref> اربلی، کشف الغمه، ۱۴۰۵ق، ص۱۷۷.</ref> آمده است. | ||
== تشکیک== | == تشکیک== | ||
مبارکفوی مدعی است کلمه «بعدی» که در برخی از نسخههای این حدیث نیست، از سوی راویان شیعی اضافه به آن شده است. او برای اثبات ادعای خود به مسند احمد بن حنبل استناد میکند که در آن، این حدیث با سندهای متعددی آمده اما در هیچ یک از آنها این اضافه وجود ندارد.<ref>مبارکفوری، تحفة الاحوذی، ج۱۰، ص۱۴۶-۱۴۷.</ref> البته احمد حنبل این حدیث را در مسند<ref>ابن حنبل، مسند، مؤسسة قرطبه، ج۱، ص۳۳۰، ج۴، ص۴۳۷.</ref> و فضائل الصحابه با همین اضافه آورده است.<ref>ابن حنبل، فضائل الصحابه، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۶۸۴، ح۱۱۶۸.</ref> همچنین مبارکفوری گفته است این حدیث را فقط | مبارکفوی مدعی است کلمه «بعدی» که در برخی از نسخههای این حدیث نیست، از سوی راویان شیعی اضافه به آن شده است. او برای اثبات ادعای خود به مسند احمد بن حنبل استناد میکند که در آن، این حدیث با سندهای متعددی آمده اما در هیچ یک از آنها این اضافه وجود ندارد.<ref>مبارکفوری، تحفة الاحوذی، ج۱۰، ص۱۴۶-۱۴۷.</ref> البته احمد حنبل این حدیث را در مسند<ref>ابن حنبل، مسند، مؤسسة قرطبه، ج۱، ص۳۳۰، ج۴، ص۴۳۷.</ref> و فضائل الصحابه با همین اضافه آورده است.<ref>ابن حنبل، فضائل الصحابه، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۶۸۴، ح۱۱۶۸.</ref> | ||
همچنین مبارکفوری گفته است این حدیث را فقط [[جعفر بن سلیمان]] و [[ابن اجلح کندی]] شیعی روایت کردهاند. که به دلیل شیعه بودن، روایات آنها پذیرفته نیست او همچنین شیعیان را اهل بدعت میداند و میگوید اگر بدعتگزار روایتی نقل کند که باعث تقویت مذهبش شود، روایت او پذیرفته نمیشود.<ref>مبارکفوری، تحفة الاحوذی، ج۱۰، ص۱۴۶-۱۴۷.</ref> در حالی که به گفته البانی، تنها معیار پذیرش حدیث، راستگویی و دقت راوی در نقل حدیث است و مذهب راوی تأثیری در پذیرش یا عدم پذیرش حدیث او تأثیر ندارد از همین رو بخاری و مسلم در صحیحین احادیثی را از راویانی که مذهبشان مخالف مذهب اهل سنت بوده مثل خوارج و شیعه روایت نمودهاند.<ref>البانی، السلسلة الصحیحة، ج۵، ص۲۲۲.</ref> البته به گفته البانی از عالمان اهلسنت گفته است که این حدیث در منابع اهلسنت با سندهای دیگری نقل شده که در سلسله سند آن راوی شیعی وجود ندارد.<ref>البانی، السلسلة الصحیحة، ج۵، ص۲۲۲.</ref> | |||
همچنین جعفر بن سلیمان، از راویان صحیح مسلم است<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۸، ص۱۹۷؛ مسلم، صحیح مسلم، ج۱، ص۴۴۸-۶۴۸.</ref> ذهبی از او با تعبیر امام یاد کرده<ref>ذهبی تاریخ الاسلام، ج۱۱، ص۶۸. </ref>و از یحیی بن معین نقل کرده که او را ثقه میدانسته است.<ref> ذهبی سیر اعلام النبلاء ج۸ ص ۱۹۷.</ref> البانی او را از راویان مورد اعتماد و صاحب روایات متقن و قوی میداند که مایل به اهل بیت بوده که به مذهب خود دعوت نمیکرده است.او میگوید اختلافی نزد پیشوایان ما در این نیست که اگر راستگویی از اهل بدعت باشد ولی به مذهبش دعوت نکند تمسک به حدیث او صحیح است.<ref>البانی، السلسلة الصحیحة، ج۵، ص۲۲۲.</ref> | |||
همچنین علمای اهل سنت حدیث اجلح را حسن و برخی از آنها او را توثیق کردهاند.<ref>مناوی، فیض القدیر، ۱۳۵۶ق، ج۴، ص۳۵۷.</ref> البانی حدیث اجلح را شاهدی بر درستی حدیث جعفر بن سلیمان میداند.<ref>البانی، السلسلة الصحیحة، ج۵، ص۲۲۲.</ref> | |||
[[ابن تیمیه]] مدعی است این روایت [[دروغ|دروغی]] است که آن را به رسول خدا نسبت دادهاند.<ref>ابن تیمیه، منهاج السنه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۳۹۱.</ref> البانی از عالمان اهل سنت از انکار این حدیث، اظهار تعجب و شگفتی کرده است.<ref>البانی، السلسلة الصحیحة، ج۵، ص۲۲۲.</ref> | [[ابن تیمیه]] مدعی است این روایت [[دروغ|دروغی]] است که آن را به رسول خدا نسبت دادهاند.<ref>ابن تیمیه، منهاج السنه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۳۹۱.</ref> البانی از عالمان اهل سنت از انکار این حدیث، اظهار تعجب و شگفتی کرده است.<ref>البانی، السلسلة الصحیحة، ج۵، ص۲۲۲.</ref> | ||
== تکنگاری== | == تکنگاری== | ||
حدیث الولایه؛ سید علی حسینی میلانی مرکز حقائق الاسلامیه ۱۴۲۱ق. | حدیث الولایه؛ سید علی حسینی میلانی مرکز حقائق الاسلامیه ۱۴۲۱ق. |
ویرایش