پرش به محتوا

سربداران: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۷
←‏عبدالرزاق: ویرایش و تصحیح (جزئی)
imported>Naimi
(←‏نهضت سربداران: ویرایش و تصحیح (جزئی))
imported>Naimi
(←‏عبدالرزاق: ویرایش و تصحیح (جزئی))
خط ۱۴: خط ۱۴:
==حاکمان سربداران==
==حاکمان سربداران==
===عبدالرزاق===
===عبدالرزاق===
[[عبدالرزاق باشتنی]](۸۳۸-۷۳۶قمری) فرزند خواجه فضل الله از خواجگان متمول قریه [[باشتین| باشتین سبزوار]] بود که از طرف پدر به امام سوم شیعیان، [[امام حسین (ع)]] و از طرف مادر به [[یحیی بن خالد برمکی]] نسب می‌رساند. عبدالرزاق در زمان حیات سلطان [[ابوسعید ایلخان|ابوسعید]] (آخرین سلطان ایلخان مغول) در دربار او کار می‌کرد و ابوسعید پیش از مرگش او را مامور دریافت مالیات [[کرمان]] کرد. <ref>آژند،۱۳۶۳:ص۱۱۲</ref> عبدالرزاق پس از گردآوری مالیات آن را حیف و میل کرد. درست در همین هنگام خبر مرگ سلطان ابو سعید به او رسید، از این رو عازم [[سبزوار]] شد. پیش از ورود او به سبزوار مردم این منطقه که تحت تاثیر تعالیم شیعیانه- صوفیانه [[شیخ خلیفه]] و جانشین او [[شیخ حسن جوری]] قرار گرفته بودند، ماموران مالیاتی خواجه علاالدین محمد وزیر خراسان را به سبب رفتارها و خواسته‌های نامطلوبشان به قتل رسانده بودند و منطقه و به خصوص زادگاه عبدالرزاق ([[باشتین]]) در تب و تاب بود. هنگامی که عبدالرزاق وارد زادگاه خود شد و از ماجرا آگاهی یافت، او نیز به شورش‌گران پیوست و در رأس آنها قرار گرفت و جماعتی از جوانان منطقه را دور خود گرد آورد. آنها تصمیم گرفتند که بنیاد ظلم و ستم را براندازند و در این راه از هیچ کوشش و سردادنی امتناع نکنند و به این ترتیب سنت سربداری بنیان گذاشته شد.<ref>آژند،۱۳۶۳:صص۱۱۳و۱۱۴</ref>
[[عبدالرزاق باشتنی]](۸۳۸-۷۳۶قمری) فرزند خواجه فضل الله از خواجگان متمول قریه [[باشتین| باشتین سبزوار]] بود که نسبش از طرف پدر به امام سوم شیعیان، [[امام حسین (ع)]] و از طرف مادر به [[یحیی بن خالد برمکی]] می‌رسد. عبدالرزاق در زمان حیات سلطان [[ابوسعید ایلخان|ابوسعید]] (آخرین سلطان ایلخان مغول) در دربار او کار می‌کرد و ابوسعید پیش از مرگش او را مامور دریافت مالیات [[کرمان]] کرد. <ref>آژند،۱۳۶۳:ص۱۱۲</ref> عبدالرزاق پس از گردآوری مالیات آن را حیف و میل کرد. درست در همین هنگام خبر مرگ سلطان ابو سعید به او رسید، از این رو عازم [[سبزوار]] شد. پیش از ورود او به سبزوار مردم این منطقه که تحت تاثیر تعالیم شیعیانه- صوفیانه [[شیخ خلیفه]] و جانشین او [[شیخ حسن جوری]] قرار گرفته بودند، ماموران مالیاتی خواجه علاالدین محمد وزیر خراسان را به سبب رفتارها و خواسته‌های نامطلوبشان به قتل رسانده بودند و منطقه و به خصوص زادگاه عبدالرزاق ([[باشتین]]) در تب و تاب بود. هنگامی که عبدالرزاق وارد زادگاه خود شد و از ماجرا آگاهی یافت، او نیز به شورش‌گران پیوست و در رأس آنها قرار گرفت و جماعتی از جوانان منطقه را دور خود گرد آورد. آنها تصمیم گرفتند که بنیاد ظلم و ستم را براندازند و در این راه از هیچ کوشش و سردادنی امتناع نکنند و به این ترتیب سنت سربداری بنیان گذاشته شد.<ref>آژند،۱۳۶۳:صص۱۱۳و۱۱۴</ref>


آنها با کشتن خواجه علاالدین محمد وزیر خراسان در سال ۷۳۸ قمری بر [[سبزوار]] دست یافتند و آن را به پایتختی برگزیدند. عبدالرزاق با اختلافی که بر سر دختر یکی از اعیان منطقه با برادرش [[وجیه الدین مسعود]] پیدا کرد، در یک درگیری به دست او در ۱۲ ذی حجه ۷۳۸ قمری کشته شد و وجیه الدین مسعود رهبری سربداران را به عهده گرفت.
آنها با کشتن خواجه علاالدین محمد وزیر خراسان در سال ۷۳۸ قمری بر [[سبزوار]] دست یافتند و آن را به پایتختی برگزیدند. عبدالرزاق با اختلافی که بر سر دختر یکی از اعیان منطقه با برادرش [[وجیه الدین مسعود]] پیدا کرد، در یک درگیری به دست او در ۱۲ ذی حجه ۷۳۸ قمری کشته شد و وجیه الدین مسعود رهبری سربداران را به عهده گرفت.
کاربر ناشناس