صاحب بن عباد: تفاوت میان نسخهها
جز
←وزارت: افزایش/ یادداشت
جز (←خدمات علمی) |
جز (←وزارت: افزایش/ یادداشت) |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
==وزارت== | ==وزارت== | ||
صاحب بن عباد در سال ۳۳۵ق به شهر [[ری]] آمد؛<ref>لغتنامه دهخدا، «صاحب بن عباد».</ref> سالی که [[رکن الدوله]] آن را فتح کرده و در [[ماه محرم]] ۳۳۵ق وارد آن شده بود.<ref>ابن مسکویه، تجارب الامم، ۱۳۷۹ش، ج۶، ص۱۳۹.</ref> صاحب در عنفوان جوانی همکاریاش را با [[ابوالفضل بن عمید]]، وزیر رکن الدوله آغاز میکند.<ref>حموی، معجم الأدباء، ۱۴۰۰ق، ج۶، ص۱۷۱؛ لغتنامه دهخدا، «صاحب بن عباد».</ref> در سال ۳۴۷ق، وقتی [[مؤید الدوله دیلمی|مؤید الدوله]] وارد [[بغداد]] میشود (دوره خلافت [[المطیع لله]])،ابن عباد در مقام کتابت همراه اوست.<ref>ابن مسکویه، تجارب الامم، ۱۳۷۹ش، ج۶، ص۲۰۷.</ref> رکن الدوله در سال ۳۶۶ق و اندکی قبل از فوت خویش، قلمرو حکومتش را میان دو پسرش، [[مؤید الدوله دیلمی|مؤید الدوله]] (نواحی [[اصفهان]]) و فخر الدوله ([[ری]] و [[همدان]]) به شرط اطاعت از برادر بزرگشان، [[عضد الدوله دیلمی]] (مالک فارس و کرمان) واگذار کرد.<ref>پیرنیا، تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاریه، ۱۳۸۰ش، ص۱۷۸.</ref> مؤید الدوله، حاکم شاخه اصفهان [[آل بویه]]، پس از قتل وزیرش ابن عمید، در سال ۳۶۷ق (دوره خلافت [[الطائع لله]]) به صاحب بن عباد حکم وزارت میدهد.<ref>مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۶۴ش، ص۴۱۷؛ حموی، معجم الأدباء، ۱۴۰۰ق، ج۶، ص۱۷۲ و نیز نگاه کنید به: سجادی، تاریخ جامع ایران، ۱۳۹۴ش، ج۸، ص۳۴.</ref> طبق گزارش دیگر، صاحب بن عباد در سال ۳۶۸ق وزیر مؤید الدوله شده است.<ref>حسینی خاتونآبادی، وقایع السنین و الاعوام، ۱۳۵۲ش، ص۲۳۷.</ref> ابن عباد در دوره وزارت مؤید الدوله به همراه وی به بغداد و سپس به اصفهان میرود.<ref>لغتنامه دهخدا، «صاحب بن عباد».</ref>وقتی در [[شوال]] ۳۷۲ق، عضد الدوله در بغداد و بر اثر بیماری صرع وفات میکند،<ref>ابن اثیر جزری، تاریخ کامل بزرگ اسلام و ایران، ۱۳۷۱ش، ج۲۱، ص۱۳۹.</ref> مؤید الدوله حاکم تمام [[عراق عجم]]، [[گرگان]] و [[طبرستان]] میشود و امور این ممالک را با تدبیر صاحب اداره میکند.<ref>پیرنیا، تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاریه، ۱۳۸۰ش، ص۱۷۹.</ref> یک سال پس از وفات عضد الدوله، مؤید الدوله نیز در [[شعبان]] ۳۷۳ق در [[گرگان]] در ۴۳ سالگی و در اثر بیماری خناق فوت میکند<ref>ابن اثیر جزری، تاریخ کامل بزرگ اسلام و ایران، ۱۳۷۱ش، ج۲۱، ص۱۴۶.</ref> و چون برای خود جانشینی تعیین نکرده بود، با پیشنهاد صاحب بن عباد، بزرگان مملکت [[فخر الدوله الدیلمی|فخر الدوله]] را که در [[نیشابور]] بود برای امارت کشور دعوت میکنند.<ref>پیرنیا، تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاریه، ۱۳۸۰ش، ص۱۶۸ و ۱۷۹؛ و نیز نگاه کنید به: فضل الله همدانی، جامع التواریخ، ۱۳۸۶ش، ص۲۹؛ ابن اثیر جزری، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۹، ص۲۶؛ عتبی، الیمینی، ۱۴۲۴ق، ص۷۰؛ سجادی، تاریخ جامع ایران، ۱۳۹۴ش، ج۷، ص۷۱۴.</ref> وقتی فخر الدوله به حکومت مینشیند، صاحب بن عباد را علی رغم میل او به کنارهگیری، به وزارت ابقاء میکند<ref>پیرنیا، تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاریه، ۱۳۸۰ش، ص۱۷۹؛ و نیز نگاه کنید به: فضل الله همدانی، جامع التواریخ، ۱۳۸۶ش، ص۲۹.</ref> و او را تا روز مرگ صاحب نزد خویش نگاه میدارد.<ref>اشپولر، تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۱۸۴.</ref> صاحب، مجموعاً هجده سال وزیر بود.<ref>حسینی خاتونآبادی، وقایع السنین و الاعوام، ۱۳۵۲ش، ص۲۳۷؛ حموی، معجم الأدباء، ۱۴۰۰ق، ج۶، ص۱۷۱.</ref> | صاحب بن عباد در سال ۳۳۵ق به شهر [[ری]] آمد؛<ref>لغتنامه دهخدا، «صاحب بن عباد».</ref> سالی که [[رکن الدوله]] آن را فتح کرده و در [[ماه محرم]] ۳۳۵ق وارد آن شده بود.<ref>ابن مسکویه، تجارب الامم، ۱۳۷۹ش، ج۶، ص۱۳۹.</ref> صاحب در عنفوان جوانی همکاریاش را با [[ابوالفضل بن عمید]]، وزیر رکن الدوله آغاز میکند.<ref>حموی، معجم الأدباء، ۱۴۰۰ق، ج۶، ص۱۷۱؛ لغتنامه دهخدا، «صاحب بن عباد».</ref>{{یادداشت| نویسنده اعیان الشیعه از شذرزات الذهب نقل کرده که صاحب بن عباد چون مصاحبت با استادش، أبو الفضل بن عمید داشته است، به همین مناسبت او را صاحب گویند، و بعدا هم که به مقام وزارت رسید، این لقب به عنوان عَلَم براى او باقى ماند.(وصحب أبا الفضل الوزير ابن العميد وأخذ عنه الأدب والشعر والترسل و بِصُحبته لُقِّب بالصاحب) امین، اعیان الشیعه، ج۳، ص۳۳۱. }} در سال ۳۴۷ق، وقتی [[مؤید الدوله دیلمی|مؤید الدوله]] وارد [[بغداد]] میشود (دوره خلافت [[المطیع لله]])،ابن عباد در مقام کتابت همراه اوست.<ref>ابن مسکویه، تجارب الامم، ۱۳۷۹ش، ج۶، ص۲۰۷.</ref> رکن الدوله در سال ۳۶۶ق و اندکی قبل از فوت خویش، قلمرو حکومتش را میان دو پسرش، [[مؤید الدوله دیلمی|مؤید الدوله]] (نواحی [[اصفهان]]) و فخر الدوله ([[ری]] و [[همدان]]) به شرط اطاعت از برادر بزرگشان، [[عضد الدوله دیلمی]] (مالک فارس و کرمان) واگذار کرد.<ref>پیرنیا، تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاریه، ۱۳۸۰ش، ص۱۷۸.</ref> مؤید الدوله، حاکم شاخه اصفهان [[آل بویه]]، پس از قتل وزیرش ابن عمید، در سال ۳۶۷ق (دوره خلافت [[الطائع لله]]) به صاحب بن عباد حکم وزارت میدهد.<ref>مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۶۴ش، ص۴۱۷؛ حموی، معجم الأدباء، ۱۴۰۰ق، ج۶، ص۱۷۲ و نیز نگاه کنید به: سجادی، تاریخ جامع ایران، ۱۳۹۴ش، ج۸، ص۳۴.</ref> طبق گزارش دیگر، صاحب بن عباد در سال ۳۶۸ق وزیر مؤید الدوله شده است.<ref>حسینی خاتونآبادی، وقایع السنین و الاعوام، ۱۳۵۲ش، ص۲۳۷.</ref> ابن عباد در دوره وزارت مؤید الدوله به همراه وی به بغداد و سپس به اصفهان میرود.<ref>لغتنامه دهخدا، «صاحب بن عباد».</ref>وقتی در [[شوال]] ۳۷۲ق، عضد الدوله در بغداد و بر اثر بیماری صرع وفات میکند،<ref>ابن اثیر جزری، تاریخ کامل بزرگ اسلام و ایران، ۱۳۷۱ش، ج۲۱، ص۱۳۹.</ref> مؤید الدوله حاکم تمام [[عراق عجم]]، [[گرگان]] و [[طبرستان]] میشود و امور این ممالک را با تدبیر صاحب اداره میکند.<ref>پیرنیا، تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاریه، ۱۳۸۰ش، ص۱۷۹.</ref> یک سال پس از وفات عضد الدوله، مؤید الدوله نیز در [[شعبان]] ۳۷۳ق در [[گرگان]] در ۴۳ سالگی و در اثر بیماری خناق فوت میکند<ref>ابن اثیر جزری، تاریخ کامل بزرگ اسلام و ایران، ۱۳۷۱ش، ج۲۱، ص۱۴۶.</ref> و چون برای خود جانشینی تعیین نکرده بود، با پیشنهاد صاحب بن عباد، بزرگان مملکت [[فخر الدوله الدیلمی|فخر الدوله]] را که در [[نیشابور]] بود برای امارت کشور دعوت میکنند.<ref>پیرنیا، تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاریه، ۱۳۸۰ش، ص۱۶۸ و ۱۷۹؛ و نیز نگاه کنید به: فضل الله همدانی، جامع التواریخ، ۱۳۸۶ش، ص۲۹؛ ابن اثیر جزری، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۹، ص۲۶؛ عتبی، الیمینی، ۱۴۲۴ق، ص۷۰؛ سجادی، تاریخ جامع ایران، ۱۳۹۴ش، ج۷، ص۷۱۴.</ref> وقتی فخر الدوله به حکومت مینشیند، صاحب بن عباد را علی رغم میل او به کنارهگیری، به وزارت ابقاء میکند<ref>پیرنیا، تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاریه، ۱۳۸۰ش، ص۱۷۹؛ و نیز نگاه کنید به: فضل الله همدانی، جامع التواریخ، ۱۳۸۶ش، ص۲۹.</ref> و او را تا روز مرگ صاحب نزد خویش نگاه میدارد.<ref>اشپولر، تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۱۸۴.</ref> صاحب، مجموعاً هجده سال وزیر بود.<ref>حسینی خاتونآبادی، وقایع السنین و الاعوام، ۱۳۵۲ش، ص۲۳۷؛ حموی، معجم الأدباء، ۱۴۰۰ق، ج۶، ص۱۷۱.</ref> | ||
ابن عباد را دستپرورده ابوالفضل بن عمید (وزیر [[رکن الدوله]]) دانستهاند<ref>پیرنیا، تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاریه، ۱۳۸۰ش، ص۱۷۹.</ref> و چون همراه و مصاحب ابن عمید بوده است به او [[لقب]] «صاحب» دادهاند و قبل از او کسی به این عنوان ملقب نبود.<ref>حسینی منشی، ریاض الفردوس خانی، ۱۳۸۵ش، ص۱۲۸ و ۱۲۹. </ref> و از این جهت او نخستین وزیری است که لقب صاحب گرفته است و بعد از او هر کسی را که وزیر میشد با همین عنوان مینامیدند.<ref>لغتنامه دهخدا، «صاحب بن عباد».</ref> برخی نیز این لقب را به دلیل همنشینی او از کودکی با [[مؤید الدوله دیلمی|مؤید الدوله]] دانستهاند و به همین دلیل او از کودکی با همین لقب مشهور بوده است.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۳، ص۳۲۹؛ لغتنامه دهخدا، «صاحب بن عباد».</ref> | ابن عباد را دستپرورده ابوالفضل بن عمید (وزیر [[رکن الدوله]]) دانستهاند<ref>پیرنیا، تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاریه، ۱۳۸۰ش، ص۱۷۹.</ref> و چون همراه و مصاحب ابن عمید بوده است به او [[لقب]] «صاحب» دادهاند و قبل از او کسی به این عنوان ملقب نبود.<ref>حسینی منشی، ریاض الفردوس خانی، ۱۳۸۵ش، ص۱۲۸ و ۱۲۹. </ref> و از این جهت او نخستین وزیری است که لقب صاحب گرفته است و بعد از او هر کسی را که وزیر میشد با همین عنوان مینامیدند.<ref>لغتنامه دهخدا، «صاحب بن عباد».</ref> برخی نیز این لقب را به دلیل همنشینی او از کودکی با [[مؤید الدوله دیلمی|مؤید الدوله]] دانستهاند و به همین دلیل او از کودکی با همین لقب مشهور بوده است.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۳، ص۳۲۹؛ لغتنامه دهخدا، «صاحب بن عباد».</ref> |