کاربر ناشناس
حور العین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) |
imported>Alikhosravi بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
«حور» جمع اَحور و حَوراء، واژۀ عربی است و به کسی میگویند که سیاهی چشمش کاملاً مشکی و سفیدی آن کاملاً شفاف است و دارای پلکهایی باریک است، و گاه به زنان سفید چهره نیز اطلاق شدهاست.<ref>راغب، مفردات، ماده حور.</ref> «عین» نیز جمع اَعین و عَیناء، به معنی درشت چشم است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۱، ص ۲۱۲.</ref> حور در فارسی بهصورت مفرد بهمعنای زن بسیار زیبا یا زن زیبای بهشتی گفته شده و جمع آن را حوران آوردهاند.<ref>عمید، فرهنگ فارسی عمید، ج۱، ص٨۱۱.</ref> برخی گفتهاند که حور از ماده حیرت گرفته شده یعنی آنچنان زیبا هستند که چشمها از دیدن آنها حیران میشود.<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۲۷۸.</ref> | «حور» جمع اَحور و حَوراء، واژۀ عربی است و به کسی میگویند که سیاهی چشمش کاملاً مشکی و سفیدی آن کاملاً شفاف است و دارای پلکهایی باریک است، و گاه به زنان سفید چهره نیز اطلاق شدهاست.<ref>راغب، مفردات، ماده حور.</ref> «عین» نیز جمع اَعین و عَیناء، به معنی درشت چشم است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۱، ص ۲۱۲.</ref> حور در فارسی بهصورت مفرد بهمعنای زن بسیار زیبا یا زن زیبای بهشتی گفته شده و جمع آن را حوران آوردهاند.<ref>عمید، فرهنگ فارسی عمید، ج۱، ص٨۱۱.</ref> برخی گفتهاند که حور از ماده حیرت گرفته شده یعنی آنچنان زیبا هستند که چشمها از دیدن آنها حیران میشود.<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۲۷۸.</ref> | ||
==حور | ==حور العین در قرآن== | ||
واژه «حور» چهار مرتبه در قرآن آمده که سه بار با صفت عین (به معنای زن فراخ چشم) همراه است.<ref>سوره دخان، آیه۵۴. سوره طور، آیه۲۰. سوره واقعه، آیه۲۲.</ref> همچنین در آیاتی ضمن سخن از بهشت و نعمتهای آن، بدون ذکر ترکیب حور العین به صورتهای متفاوتی همچون «قاصرات الطرف»<ref>سوره صافات، آیه۴۸و سوره الرحمن، آیه۵۶.</ref> و «ازواج مطهره»<ref>سوره بقره، آیه۲۵ و آل عمران، آیه۱۵ و نساء۵۷.</ref> به همین معنا استفاده شده است. بر اساس دیدگاه برخی از [[مفسران]]، در بهشت هر کدام از مرد و زن از نعمت همسران پاکیزه برخوردار است و این فقط اختصاص به مردان ندارد. در [[سوره بقره]]، [[آیه]] ۲۵ آمده: «برای بهشتیان در آن جا همسرانی پاک و پاکیزه است.» برخی معتقدند ضمیر «هم» در این آیه به همه بهشتیان (اعم از زن و مرد برمی گردد)، نه فقط به مردان بهشتی. ضمن آنکه «ازواج» جمع «زوج» به معنای همسر است ، نه زوجه به معنای زن.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۶، ص۲۶۱.</ref> | واژه «حور» چهار مرتبه در قرآن آمده که سه بار با صفت عین (به معنای زن فراخ چشم) همراه است.<ref>سوره دخان، آیه۵۴. سوره طور، آیه۲۰. سوره واقعه، آیه۲۲.</ref> همچنین در آیاتی ضمن سخن از بهشت و نعمتهای آن، بدون ذکر ترکیب حور العین به صورتهای متفاوتی همچون «قاصرات الطرف»<ref>سوره صافات، آیه۴۸و سوره الرحمن، آیه۵۶.</ref> و «ازواج مطهره»<ref>سوره بقره، آیه۲۵ و آل عمران، آیه۱۵ و نساء۵۷.</ref> به همین معنا استفاده شده است. بر اساس دیدگاه برخی از [[مفسران]]، در بهشت هر کدام از مرد و زن از نعمت همسران پاکیزه برخوردار است و این فقط اختصاص به مردان ندارد. در [[سوره بقره]]، [[آیه]] ۲۵ آمده: «برای بهشتیان در آن جا همسرانی پاک و پاکیزه است.» برخی معتقدند ضمیر «هم» در این آیه به همه بهشتیان (اعم از زن و مرد برمی گردد)، نه فقط به مردان بهشتی. ضمن آنکه «ازواج» جمع «زوج» به معنای همسر است ، نه زوجه به معنای زن.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۶، ص۲۶۱.</ref> | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== توصیف حور | == توصیف حور العین در احادیث شیعه== | ||
علی رغم اینکه در آیات قرآن سخنی از تعداد حوریان بهشتی نیامده، اما در روایات شیعه گفته شده هیچ مؤمنی داخل [[بهشت]] نمیشود مگر آنکه خداوند، پانصد حوری به او عطا میفرماید که با هر حوری هفتاد غلام و هفتاد کنیز نیز میباشد که هریک مانند لؤلؤ منثور و لؤلؤ مکنون میباشند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج٨، ح٢٠٥.</ref> طبق برخی نقلهای دیگر هر مؤمنی را هفتاد زوجه از حوران میدهند و چهار زن از آدمیان، که ساعتی با حوریّه صحبت میدارد و ساعتی با زن دنیا و ساعتی باخود خلوت میکند و بر کُرسیها تکیه زدهاند و بایکدیگر صحبت میکنند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۱۵۷.</ref> | علی رغم اینکه در آیات قرآن سخنی از تعداد حوریان بهشتی نیامده، اما در روایات شیعه گفته شده هیچ مؤمنی داخل [[بهشت]] نمیشود مگر آنکه خداوند، پانصد حوری به او عطا میفرماید که با هر حوری هفتاد غلام و هفتاد کنیز نیز میباشد که هریک مانند لؤلؤ منثور و لؤلؤ مکنون میباشند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج٨، ح٢٠٥.</ref> طبق برخی نقلهای دیگر هر مؤمنی را هفتاد زوجه از حوران میدهند و چهار زن از آدمیان، که ساعتی با حوریّه صحبت میدارد و ساعتی با زن دنیا و ساعتی باخود خلوت میکند و بر کُرسیها تکیه زدهاند و بایکدیگر صحبت میکنند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۱۵۷.</ref> | ||
همچنین گفته شده بیشتر نهرهای بهشتی از نهر [[کوثر]] است که در کناره آن دختران نار پستان (مانند گیاه) میرویند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۱۹۶.</ref> این دوشیزگان با چنان صدایی میخوانند که خلایق تا کنون چنین صدایی را نشنیدهاند و این نعمت، بالاترین نعمات بهشتی است این دوشیزگان به تسبیح (ذکر صفات الهی)<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ص۱۲۷.</ref> بهطور دستهجمعی آواز میخوانند، و یا احساسات خود را درباره همسرانشان بیان میکنند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۱۹۴و۱۹۵.</ref> از امام علی(ع) نیز نقل شده هریک ازآن حوریان، هفتاد حلّه پوشیدهاند و سفیدی ساق ایشان از زیر هفتاد حلّه معلوم است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج٨، ح٢٠٥.</ref> | همچنین گفته شده بیشتر نهرهای بهشتی از نهر [[کوثر]] است که در کناره آن دختران نار پستان (مانند گیاه) میرویند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۱۹۶.</ref> این دوشیزگان با چنان صدایی میخوانند که خلایق تا کنون چنین صدایی را نشنیدهاند و این نعمت، بالاترین نعمات بهشتی است این دوشیزگان به تسبیح (ذکر صفات الهی)<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ص۱۲۷.</ref> بهطور دستهجمعی آواز میخوانند، و یا احساسات خود را درباره همسرانشان بیان میکنند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۱۹۴و۱۹۵.</ref> از امام علی(ع) نیز نقل شده هریک ازآن حوریان، هفتاد حلّه پوشیدهاند و سفیدی ساق ایشان از زیر هفتاد حلّه معلوم است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج٨، ح٢٠٥.</ref> | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
[[عبدالله بن عباس]] از پیامبر نقل میکند: شب [[معراج]] وقتی مرا وارد بهشت کردند، نوری به صورتم برخورد. به [[جبرئیل]] گفتم: این چه نوری بود؟ گفت: این نور خورشید و ماه نبود، یکی از حوریههای علی بن ابی طالب از قصرش سرک کشید و به تو نگریست و خندید، و این نور از دهانش خارج شد. این حوریه در بهشت میگردد و میچرخد تا علی وارد بهشت شود.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج٣٩، ص۲۳۶.</ref> | [[عبدالله بن عباس]] از پیامبر نقل میکند: شب [[معراج]] وقتی مرا وارد بهشت کردند، نوری به صورتم برخورد. به [[جبرئیل]] گفتم: این چه نوری بود؟ گفت: این نور خورشید و ماه نبود، یکی از حوریههای علی بن ابی طالب از قصرش سرک کشید و به تو نگریست و خندید، و این نور از دهانش خارج شد. این حوریه در بهشت میگردد و میچرخد تا علی وارد بهشت شود.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج٣٩، ص۲۳۶.</ref> | ||
==حور | ==حور العین در منابع اهل سنت== | ||
در منابع [[حدیث|روایی]] [[اهل سنّت]]، درباره حوریان بهشتی توصیفاتی آمده، از جمله اینکه، حوریان بهشتی از قطرههای باران ابری در آسمان عرش<ref>قرطبی، جامع احکام قرآن، ۱۴۰۵ق، ذیل واژه رحمن، آیه۷۲.</ref> یا از تسبیح فرشتگان<ref>ثعلبی، تفسیر ثعلبی، ۱۴۲۲ق، ذیل سوره واقعه، آیه ۳۵.</ref> یا از زعفران<ref>طبری، جامع طبری، ذیل سوره واقعه، آیه۲۲.</ref>آفریده شدهاند. همچنین در نقلی مادّه خلقت حوریان، زعفران، مشک، عنبر و کافور ذکر شده است.<ref>قرطبی، جامع احکام قرآن، ۱۴۰۵ق، ذیل سوره واقعه، آیه۲۲.</ref> در روایات اهل سنت بدن حوریان بیاندازه سفید و براق توصیف شده، به حدی که ظرافت اندامشان به اندازهای است که حتی عصب ساقهای آنان از پس هفتاد لباس ابریشم هویداست.<ref>بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۰۱ق، ج۴، ص۸۸.</ref> ابروانشان خطی سیاه بر بالای نور، پیشانیشان هلال ماه، و چهرههای درخشانشان منعکس کننده نور الهی است.<ref>بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۰۱ق، ج۱۴، ص۹۵.</ref> آنان مزیّن به جواهرات و سنگهای قیمتی فراواناند به طوری که اگر یک حوری دستبندش را نمایان سازد تمام دنیا نورانی میشود،<ref>قرطبی، التذکره فی احوال الموتی و امور الآخره، ۱۴۱۰، ج۱، ص۱۵۰.</ref> همچنین در این منابع گفته شده اگر زنی بهشتی بر اهل دنیا ظاهر شود، نور و بوی او آسمان و زمین را فراخواهد گرفت<ref>بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۰۱ق، ج۷، ص۲۰۴.</ref>، و اگر قطرهای از آب دهان او در دریا بریزد، آب آن شیرین میشود.<ref>ثعلبی، تفسیر ثعلبی، ۱۴۲۲ق، ذیل سوره رحمن، آیه۷۲.</ref> | در منابع [[حدیث|روایی]] [[اهل سنّت]]، درباره حوریان بهشتی توصیفاتی آمده، از جمله اینکه، حوریان بهشتی از قطرههای باران ابری در آسمان عرش<ref>قرطبی، جامع احکام قرآن، ۱۴۰۵ق، ذیل واژه رحمن، آیه۷۲.</ref> یا از تسبیح فرشتگان<ref>ثعلبی، تفسیر ثعلبی، ۱۴۲۲ق، ذیل سوره واقعه، آیه ۳۵.</ref> یا از زعفران<ref>طبری، جامع طبری، ذیل سوره واقعه، آیه۲۲.</ref>آفریده شدهاند. همچنین در نقلی مادّه خلقت حوریان، زعفران، مشک، عنبر و کافور ذکر شده است.<ref>قرطبی، جامع احکام قرآن، ۱۴۰۵ق، ذیل سوره واقعه، آیه۲۲.</ref> در روایات اهل سنت بدن حوریان بیاندازه سفید و براق توصیف شده، به حدی که ظرافت اندامشان به اندازهای است که حتی عصب ساقهای آنان از پس هفتاد لباس ابریشم هویداست.<ref>بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۰۱ق، ج۴، ص۸۸.</ref> ابروانشان خطی سیاه بر بالای نور، پیشانیشان هلال ماه، و چهرههای درخشانشان منعکس کننده نور الهی است.<ref>بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۰۱ق، ج۱۴، ص۹۵.</ref> آنان مزیّن به جواهرات و سنگهای قیمتی فراواناند به طوری که اگر یک حوری دستبندش را نمایان سازد تمام دنیا نورانی میشود،<ref>قرطبی، التذکره فی احوال الموتی و امور الآخره، ۱۴۱۰، ج۱، ص۱۵۰.</ref> همچنین در این منابع گفته شده اگر زنی بهشتی بر اهل دنیا ظاهر شود، نور و بوی او آسمان و زمین را فراخواهد گرفت<ref>بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۰۱ق، ج۷، ص۲۰۴.</ref>، و اگر قطرهای از آب دهان او در دریا بریزد، آب آن شیرین میشود.<ref>ثعلبی، تفسیر ثعلبی، ۱۴۲۲ق، ذیل سوره رحمن، آیه۷۲.</ref> | ||
==حور | ==حور العین در ادیان دیگر== | ||
اعتقاد به حوریهای بهشتی از سنتها و آموزههای برخی از ادیان دیگر نیز هست. در آیین زرتشت ویژگیها و مشخصههای معادل با حوریهای بهشتی به صراحت در اوستا آمده است. آنجا که زرتشت در پاسخ اهورامزدا درباره آرامش روان درگذشتگان به دختران زیبا و سفید و باکره و پانزده ساله اشاره میکند که در شب سوم قبر به نزد درگذشتگان میآیند.<ref>اوستا، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۵۱۱، و ج۲، ص۸۷۰.</ref> در مسیحیت به صراحت سخنی از زنان سپیدروی درشت چشم یا دوشیزگان بهشتی نیامده اما بهجای آن از نعمت انگور سفید که به معنی میوه فرجامگرایانه (اخروی) است یاد شده است. بنابر دیدگاه مسیحیان، انگورهای بهشتی همان مفهوم حورعین در قرآن است.<ref>کریمینیا، مسئله تأثیر زبانهای آرامی و سریانی در زبان قرآن، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۴۵و۵۶.</ref> اما در آیین یهود، با آنکه در تورات اشاراتی به زندگی اخروی انسانها شده و توضیحات مبسوط و کاملتری در اینباره در متون ربّانی و تلمودی آمده است، با این حال در شمار نعمتهای بهشتی مفهومی نظیر حوری آنگونه که در تلقی اسلامی وجود دارد دیده نمیشود.<ref>کوهن، گنجینهای از تلمود، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۳۶۲و۳۹۱.</ref> | اعتقاد به حوریهای بهشتی از سنتها و آموزههای برخی از ادیان دیگر نیز هست. در آیین زرتشت ویژگیها و مشخصههای معادل با حوریهای بهشتی به صراحت در اوستا آمده است. آنجا که زرتشت در پاسخ اهورامزدا درباره آرامش روان درگذشتگان به دختران زیبا و سفید و باکره و پانزده ساله اشاره میکند که در شب سوم قبر به نزد درگذشتگان میآیند.<ref>اوستا، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۵۱۱، و ج۲، ص۸۷۰.</ref> در مسیحیت به صراحت سخنی از زنان سپیدروی درشت چشم یا دوشیزگان بهشتی نیامده اما بهجای آن از نعمت انگور سفید که به معنی میوه فرجامگرایانه (اخروی) است یاد شده است. بنابر دیدگاه مسیحیان، انگورهای بهشتی همان مفهوم حورعین در قرآن است.<ref>کریمینیا، مسئله تأثیر زبانهای آرامی و سریانی در زبان قرآن، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۴۵و۵۶.</ref> اما در آیین یهود، با آنکه در تورات اشاراتی به زندگی اخروی انسانها شده و توضیحات مبسوط و کاملتری در اینباره در متون ربّانی و تلمودی آمده است، با این حال در شمار نعمتهای بهشتی مفهومی نظیر حوری آنگونه که در تلقی اسلامی وجود دارد دیده نمیشود.<ref>کوهن، گنجینهای از تلمود، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۳۶۲و۳۹۱.</ref> | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
در روایات برای برخی از اعمال، چون فروخوردن خشم، [[جهاد]] در راه خدا، پرهیز از مال حرام، چشم پوشی از نامحرم<ref>ابن بابویه، من لایحضره الفقیه، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۴۷۳و۴۷۴. </ref> و قرائت برخی از سورههای قرآن (چون سوره [[سوره انسان|انسان]]، [[سوره نوح|نوح]]، [[سوره زمر|زمر]]، [[سوره شوری |شوری]]، [[سوره شعرا|شعرا]] ، [[سوره نمل|نمل]] و [[سوره قصص|قصص]] ) پاداش حورعین ذکر شده است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۱۹۱و۱۹۲.</ref> در روایتی از [[امام موسی کاظم]] نیز آمده، بهشت و حورالعین مشتاق دیدار کسی هستند که [[مسجد]] را جاروب، و آن را گردگیری میکند.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۳، ص۲۸۲. «إنَّ الجَنَّةَ و الحُورَ لَتَشتاقُ إلی مَن یَکسَحُ المَساجِدَ و یَأخُذُ مِنهُ القِذی»</ref> | در روایات برای برخی از اعمال، چون فروخوردن خشم، [[جهاد]] در راه خدا، پرهیز از مال حرام، چشم پوشی از نامحرم<ref>ابن بابویه، من لایحضره الفقیه، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۴۷۳و۴۷۴. </ref> و قرائت برخی از سورههای قرآن (چون سوره [[سوره انسان|انسان]]، [[سوره نوح|نوح]]، [[سوره زمر|زمر]]، [[سوره شوری |شوری]]، [[سوره شعرا|شعرا]] ، [[سوره نمل|نمل]] و [[سوره قصص|قصص]] ) پاداش حورعین ذکر شده است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۱۹۱و۱۹۲.</ref> در روایتی از [[امام موسی کاظم]] نیز آمده، بهشت و حورالعین مشتاق دیدار کسی هستند که [[مسجد]] را جاروب، و آن را گردگیری میکند.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۳، ص۲۸۲. «إنَّ الجَنَّةَ و الحُورَ لَتَشتاقُ إلی مَن یَکسَحُ المَساجِدَ و یَأخُذُ مِنهُ القِذی»</ref> | ||
== حور | == حور العین در فرهنگ عمومی و ادبیات فارسی== | ||
در فرهنگ عمومی، همواره زنان زیبا به حوری تشبیه میشوند. این واژه در شعر و ادبیات فارسی نیز بازتابهایی داشته که ابیات زیر نمونههایی از آن است: | در فرهنگ عمومی، همواره زنان زیبا به حوری تشبیه میشوند. این واژه در شعر و ادبیات فارسی نیز بازتابهایی داشته که ابیات زیر نمونههایی از آن است: | ||