کاربر ناشناس
صفویان: تفاوت میان نسخهها
←صفویه و تشیع
Ahmadnazem (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Kmhoseini |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
ضعف نفس شاه، شرابخواری و شهوت رانی و عدم کنترل او بر امراء و عمال رقابت و دو دستگی درباریان و امراء و تضاد و فساد میان آنان و سپاهی رزم ندیده در صلح صد ساله اوضاع را چنان آشفته کرده بود که فرمانده سپاهیان ایران، فتحعلی خان ترکمان، خود [[حرم امام رضا (ع)]] در [[مشهد]] را مورد دستبرد قرار میداد.<ref>باستانی پاریزی،۱۳۴۸:ص۲۰۱</ref> در حالی که [[محمود افغان]] رئیس قبیله غلجایی [[هرات]] جانشین پدرش میرویس در سال ۱۱۳۴ قمری آماده حرکت به سوی [[اصفهان]] بود، در پایتخت [[حکیمباشی]] و [[ملاباشی]] سرگرم منازعه و جدال با فتعلی خان اعتماد الدوله بودند و هنگامی که محمود اصفهان را در حصار گرفت، هیچ امیدی به نجات تاج و تخت شاه نماند و سرانجام عمر سلطنت صفویان در سال ۱۱۳۵ قمری به سر رسید. | ضعف نفس شاه، شرابخواری و شهوت رانی و عدم کنترل او بر امراء و عمال رقابت و دو دستگی درباریان و امراء و تضاد و فساد میان آنان و سپاهی رزم ندیده در صلح صد ساله اوضاع را چنان آشفته کرده بود که فرمانده سپاهیان ایران، فتحعلی خان ترکمان، خود [[حرم امام رضا (ع)]] در [[مشهد]] را مورد دستبرد قرار میداد.<ref>باستانی پاریزی،۱۳۴۸:ص۲۰۱</ref> در حالی که [[محمود افغان]] رئیس قبیله غلجایی [[هرات]] جانشین پدرش میرویس در سال ۱۱۳۴ قمری آماده حرکت به سوی [[اصفهان]] بود، در پایتخت [[حکیمباشی]] و [[ملاباشی]] سرگرم منازعه و جدال با فتعلی خان اعتماد الدوله بودند و هنگامی که محمود اصفهان را در حصار گرفت، هیچ امیدی به نجات تاج و تخت شاه نماند و سرانجام عمر سلطنت صفویان در سال ۱۱۳۵ قمری به سر رسید. | ||
== صفویه و تشیع == | == صفویه و تشیع == | ||
===رسمی شدن مذهب شیعه=== | |||
صفویه در دوران حکومت خود شیعه را به عنوان مذهب رسمی ایران اعلام کردند | صفویه در دوران حکومت خود شیعه را به عنوان مذهب رسمی ایران اعلام کردند | ||
===ارتباط علمای شیعه و صفویان=== | |||
با اینکه در مرحله آغازین تشکیل حکومت صفویه، علمای شیعه نقشی در تشکیل حکومت نداشتند، در اواخر دوران سلطنت شاه اسماعیل صفوی، علما به ساختار حکومتی صفویان وارد شدند و عهده دار مناصبی مانند صدارت و قضاوت شدند. از دوران سلطنت شاه طهماسب صفوی، ورود فقها به دربار صفوی سرعت بالاتری یافت. همزمان از سوی محقق کرکی نظریه تازهای مطرح شد که حضور علما در دربار را از نظر شرعی توجیه میکرد. بر اساس این نظریه، حکومت در زمان امام معصوم از اختیارات فقیه جامع الشرایط است اما این فقیه میتواند از روی مصلحت قدرت سیاسی مشروع خود را به سلطان واگذار کند. شاه طهماسب این نظریه پذیرفت و خود را نایب فقیه جامع الشرایط خواند.<ref>جعفریان، صفویه در عرصه دین،فرهنگ و سیاست، ج1، ص 121</ref> بدین ترتیب هر چند موقعیت علما در طول حکومت صفویان با فراز و فرودهایی همراه بود، آنان همیشه نقشی تعیین کننده و موثر در ساختار سیاسی حکومت صوفیان داشتند. علما در این دوران با بر عهده داشتن مناصب مختلف به امور شرعی مانند قضاوت، رسیدگی به موقوفات، امامت جمعه و ... میپرداختند. | |||
==رابطه صفویان با عثمانیان== | ==رابطه صفویان با عثمانیان== |