Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۲۱۵
ویرایش
imported>Hasaninasab جز (+ رده:مقالههای با درجه اهمیت ج (هاتکت)) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
''' | '''کَعْبُ الاَحْبار'''(درگذشت ۳۲یا۳۴ق) از عالمان یهودی که در زمان خلافت [[شیخین]]، مسلمان شد. کعب الاحبار از افراد مورد اطمینان [[خلیفه دوم]] بود و بسیاری از [[اسرائیلیات]] را در میان مسلمانان رواج داد. [[صحابه|صحابه پیامبر]] دیدگاهها و رفتارهای متفاوتی نسبت به او داشتهاند و [[امام باقر(ع)]] او را دروغگو دانسته است. هیچ یک از [[کتب اربعه]] شیعه از او حدیثی را نقل نکردهاند. | ||
==زندگی نامه== | ==زندگی نامه== | ||
کعب بن ماتع حمیری یمانی، با کنیه أبوإسحاق<ref>ذهبی، | کعب بن ماتع حمیری یمانی، با کنیه أبوإسحاق<ref>ذهبی، تاریخ الإسلام،۱۴۰۹ق، ج۳، ص۳۹۷.</ref> از [[تابعان]] بوده است.<ref>زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۵، ص۲۲۸.</ref> | ||
او در زمان [[جاهلیت]] از بزرگان [[یهود|علمای یهود]] در [[یمن]] بود.<ref>زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۵، ص۲۲۸.</ref> بنابر ادعای برخی مورخان، او درست و نادرست آنچه به [[کتاب مقدس]] ارجاع میدادند را تشخیص میداد.<ref>ذهبی، | او در زمان [[جاهلیت]] از بزرگان [[یهود|علمای یهود]] در [[یمن]] بود.<ref>زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۵، ص۲۲۸.</ref> بنابر ادعای برخی مورخان، او درست و نادرست آنچه به [[کتاب مقدس]] ارجاع میدادند را تشخیص میداد.<ref>ذهبی، تاریخ الإسلام،۱۴۰۹ق، ج۳، ص۳۹۷.</ref> | ||
او در زمان خلیفه دوم به [[مدینه]] آمد و در آنجا باقی ماند.<ref>ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۳۸.</ref> در زمان [[خلیفه سوم]] به شام رفته و در [[شهر حمص]] ساکن شد. و در [[سال ۳۲ قمری|سال ۳۲ق]]<ref>ابن سعد، | او در زمان خلیفه دوم به [[مدینه]] آمد و در آنجا باقی ماند.<ref>ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۳۸.</ref> در زمان [[خلیفه سوم]] به شام رفته و در [[شهر حمص]] ساکن شد. و در [[سال ۳۲ قمری|سال ۳۲ق]]<ref>ابن سعد، | ||
الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۷، ص۳۰۹.</ref> و یا [[سال ۳۴ قمری|۳۴ق]]<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۱۱،ص۶۲۷.</ref> از دنیا رفت. | |||
او معروف به کعب الأحبار بوده است. «أحبار» جمع کلمه «حِبْر» و به معنای عالم دین است.<ref>فراهیدی، | او معروف به کعب الأحبار بوده است. «أحبار» جمع کلمه «حِبْر» و به معنای عالم دین است.<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۲۱۸.</ref> | ||
کعب مطالب بسیاری از [[تورات]] نقل میکرد و از آن با عنوان کتاب الله یاد مینمود.<ref>برای نمونه: بلاذری، | کعب مطالب بسیاری از [[تورات]] نقل میکرد و از آن با عنوان کتاب الله یاد مینمود.<ref>برای نمونه: بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱۰، ص۴۰۹.</ref> | ||
===اسلام آوردن=== | ===اسلام آوردن=== | ||
کعب در زمان خلافت [[ابوبکر]] و یا اوائل خلافت [[عمر]] مسلمان شد.<ref> ذهبی، | کعب در زمان خلافت [[ابوبکر]] و یا اوائل خلافت [[عمر]] مسلمان شد.<ref> ذهبی، تاریخ الإسلام،۱۴۰۹ق، ج۳، ص۳۹۷.</ref> برخی منابع، اسلامآوردن کعب را در زمان فتح [[بیت المقدس]] و به پیشهاد خلیفه دوم دانستهاند.<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۲۸.</ref> | ||
[[عباس بن عبد المطلب]] از کعب پرسید: چه شد که در زمان [[پیامبر اسلام|پیامبر]] مسلمان نشدی و اکنون در زمان خلافت عمر ایمان آوردی. کعب گفت: پدرم از تورات مطلبی را برایم نوشت و گفت: به آن عمل کن و بر همه کتابهایش مهر نهاد و از من پیمان گرفت که مهر آنها را باز نکنم. هنگامی که [[اسلام]] را دیدم که ظهور کرده و مشکلی برایش پیش نیامده، گفتم: شاید پدرم دانشی را از من پنهان کرده است. به همین دلیل مهر کتابها را باز کردم. ناگهان اوصاف پیامبر و امت او را در آنها مشاهده کردم و بدین ترتیب مسلمان شدم.<ref>ابن سعد، | [[عباس بن عبد المطلب]] از کعب پرسید: چه شد که در زمان [[پیامبر اسلام|پیامبر]] مسلمان نشدی و اکنون در زمان خلافت عمر ایمان آوردی. کعب گفت: پدرم از تورات مطلبی را برایم نوشت و گفت: به آن عمل کن و بر همه کتابهایش مهر نهاد و از من پیمان گرفت که مهر آنها را باز نکنم. هنگامی که [[اسلام]] را دیدم که ظهور کرده و مشکلی برایش پیش نیامده، گفتم: شاید پدرم دانشی را از من پنهان کرده است. به همین دلیل مهر کتابها را باز کردم. ناگهان اوصاف پیامبر و امت او را در آنها مشاهده کردم و بدین ترتیب مسلمان شدم.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۷، ص۳۰۹-۳۱۰.</ref> | ||
==کعب از نگاه صحابه== | ==کعب از نگاه صحابه== | ||
مهمترین | مهمترین و اصلیترین فرد از صحابه پیامبر که کعب را مطرح ساخت و به او اعتماد داشت، [[خلیفه دوم]] بوده است. منابع مختلف اهل سنت نقلهای متنوعی را در این راستا ذکر کردهاند. | ||
===خلیفه دوم و کعب=== | ===خلیفه دوم و کعب=== | ||
کعب در مسجد میان افراد، سخن میگفت؛ خلیفه در کنار این افراد نشست و از کعب خواست او را توصیه کند.<ref>ابونعیم اصفهانی، حلیة الأولیاء وطبقات الأصفیاء، ۱۳۹۴ق، ج۵، ص۳۷۱.</ref> در روایت دیگری خلیفه دوم از کعب میخواست که از [[قیامت]] برایش بگوید<ref>ابن المبارک، الزهد والرقائق لابن المبارک، ج۲، ص۱۱۷.</ref> | کعب در مسجد میان افراد، سخن میگفت؛ خلیفه در کنار این افراد نشست و از کعب خواست او را توصیه کند.<ref>ابونعیم اصفهانی، حلیة الأولیاء وطبقات الأصفیاء، ۱۳۹۴ق، ج۵، ص۳۷۱.</ref> در روایت دیگری خلیفه دوم از کعب میخواست که از [[قیامت]] برایش بگوید<ref>ابن المبارک، الزهد والرقائق لابن المبارک، ج۲، ص۱۱۷.</ref> | ||
روزی خلیفه به دنبال کعب فرستاد و به او گفت: | روزی خلیفه به دنبال کعب فرستاد و به او گفت:ای کعب! وصف مرا در تورات چگونه میبینی؟ او گفت: خلیفه قلعه آهنین است که در راه خدا از ملامت هیچ ملامتگری نمیترسد.<ref>ابونعیم اصفهانی، حلیة الأولیاء وطبقات الأصفیاء، ۱۳۹۴ق، ج۶، ص۲۵.</ref> | ||
در مواردی، خلیفه حرف او را نمیپذیرفت. از عمر نقل شده که به کعب | در مواردی، خلیفه حرف او را نمیپذیرفت. از عمر نقل شده که به کعب میگفت: نقل احادیث را رها کن یا آن که تو را به سرزمین میمونها میفرستم.<ref>ابنکثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۰۶</ref> البته این کلام در راستای منع خلیفه از نقل حدیث از [[پیامبر اسلام]] بوده و اختصاصی به کعب نداشته است.{{مدرک}} | ||
همچنین خلیفه دوم با نظر کعب در ساخت [[محراب]] در [[بیت المقدس]]، مخالفت کرد.<ref>ابن کثیر، البدایةوالنهایة، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۵۸.</ref> | همچنین خلیفه دوم با نظر کعب در ساخت [[محراب]] در [[بیت المقدس]]، مخالفت کرد.<ref>ابن کثیر، البدایةوالنهایة، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۵۸.</ref> | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
[[جعفر مرتضی عاملی]] معتقد است؛ اطمینانی که خلیفه دوم به کعب داشت و همچنین رجوع خود خلیفه به او در مسائل مختلف، علت نقل فراوان صحابه از کعب بوده است.<ref>جعفر مرتضی، الصحیح من سیره النبی، ج۱،ص۱۲۱.</ref> | [[جعفر مرتضی عاملی]] معتقد است؛ اطمینانی که خلیفه دوم به کعب داشت و همچنین رجوع خود خلیفه به او در مسائل مختلف، علت نقل فراوان صحابه از کعب بوده است.<ref>جعفر مرتضی، الصحیح من سیره النبی، ج۱،ص۱۲۱.</ref> | ||
[[ابودرداء]] از [[صحابه پیامبر(ص)|صحابه پیامبر]]، | [[ابودرداء]] از [[صحابه پیامبر(ص)|صحابه پیامبر]]، کعب الاحبار را دارای علم فراوان میدانست.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۷،ص۳۱۰.</ref> | ||
[[معاویه]] نیز کعب را یکی از علماء معرفی میکرد.<ref>ابنحجر، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۴۸۳.</ref> و هم او چنین گفته است: | [[معاویه]] نیز کعب را یکی از علماء معرفی میکرد.<ref>ابنحجر، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۴۸۳.</ref> و هم او چنین گفته است: «صادقترین افرادی که از اهل کتاب روایت میکنند، کعب الاحبار است. اگر چه ما از این کتابها دروغهایی را شنیدهایم».<ref>بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۲۲ق، ج۹، ص۱۱۰</ref> {{یادداشت| «وَ ذَکرَ کعْبَ الأَحْبَارِ فَقَالَ (معاویه): إِنْ کانَ مِنْ أَصْدَقِ هَؤُلاَءِ المُحَدِّثِینَ الَّذِینَ یحَدِّثُونَ عَنْ أَهْلِ الکتَابِ، وَإِنْ کنَّا مَعَ ذَلِک لَنَبْلُو عَلَیهِ الکذِبَ». در معنای بخش دوم اختلاف وجود دارد و با اینکه ظاهرش بر علیه کعب است، اما شارحان [[صحیح بخاری]] ضمیر در «لنبلو عَلَیهِ» را به کتاب برگشت داده و مقصود از این تعبیر را وجود دروغ در خود کتاب تحریف شده دانستهاند.<ref>ابن جوزی، کشف المشکل من حدیث الصحیحین، ج۴، ص۹۵.</ref>}}و حتی بنابر ادعای برخی مورخان، جملات مدح آمیز معاویه در مورد کعب معروف بوده است.<ref>التراتیب الاداریه، ج۲،ص۴۴۶ به نقل از الصحیح من سیره النبی الاغظم،ج۱، ص۱۲۴.</ref> | ||
[[ابن عباس]] و [[عمرو بن عاص]] در نزد معاویه اختلافی در قرائت یک کلمه از قرآن | [[ابن عباس]] و [[عمرو بن عاص]] در نزد معاویه اختلافی در قرائت یک کلمه از قرآن پیدا کردند. سپس به دنبال کعب فرستادند تا نظر او را جویا شوند.<ref>سیوطی،الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ۱۴۰۴، ج۴، ص۲۴۸.</ref> | ||
[[طلحه]] با ابنعباس در مسئلهای اختلاف پیدا کردند و اختلاف خود را به نزد کعب بردند.<ref>أخبارالدولةالعباسیة، ۱۳۹۱ق، ص۱۲۵.</ref> و اینها نشان از اطمینان آنها به کعب دارد. | [[طلحه]] با ابنعباس در مسئلهای اختلاف پیدا کردند و اختلاف خود را به نزد کعب بردند.<ref>أخبارالدولةالعباسیة، ۱۳۹۱ق، ص۱۲۵.</ref> و اینها نشان از اطمینان آنها به کعب دارد. | ||
همچنین کعب از معدود [[تابعان|تابعانی]] است که صحابه پیامبر از او نقل حدیث کردهاند. ذهبی این نقل صحابه از یک تابعی را امری نادر و گرامی | همچنین کعب از معدود [[تابعان|تابعانی]] است که صحابه پیامبر از او نقل حدیث کردهاند. ذهبی این نقل صحابه از یک تابعی را امری نادر و گرامی دانسته است.<ref>ذهبی، سیر أعلام النبلاء، ۱۴۲۷ق، ج۳،ص۴۹۰.</ref> | ||
===صحابه مخالف=== | ===صحابه مخالف=== | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
از [[ابوذر غفاری]] نیز برخورد تندی با کعب گزارش شده است: | از [[ابوذر غفاری]] نیز برخورد تندی با کعب گزارش شده است: | ||
* [[عثمان]]: آیا اشکال دارد که از [[بیت المال]]، مقداری را برداشته و در امور خودمان خرج کنیم و ببخشیم؟ کعب: اشکال ندارد. ابوذر عصای خود را بلند کرده و بر سینه کعب زد و گفت: | * [[عثمان]]: آیا اشکال دارد که از [[بیت المال]]، مقداری را برداشته و در امور خودمان خرج کنیم و ببخشیم؟ کعب: اشکال ندارد. ابوذر عصای خود را بلند کرده و بر سینه کعب زد و گفت:ای فرزند یهودی چه چیز به تو جرأت داده که در مورد دین ما سخن میگویی.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۳۴۰.</ref> | ||
==نقل روایت از کعب== | ==نقل روایت از کعب== | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
==کعب و جعلیات== | ==کعب و جعلیات== | ||
مردی به نزد [[امام باقر(ع)]] آمده و گفت: کعب الأحبار میگفت: هر روزه صبحگاهان [[کعبه]] در برابر بیت المقدس سر به خاک میگذارد. امام: نظر تو درباره آنچه کعب گفته چیست؟ آن مرد گفت: کعب الاحبار راست گفته است. آنچه کعب الاحبار گفته، درست است. امام: «تو دروغ گفتهای و کعب الاحبار هم مانند تو دروغ گفته است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۲۴۰ق.</ref> | |||
[[علامه عسکری]] معتقد است که بیشتر اخبار یهود، مدح و ثنای اهل کتاب و تمجید بسیار از بیت المقدس توسط کعب الاحبار وارد منابع اسلامی شده است.<ref>علامه عسکری، نقش ائمه در احیای دین، ج۱، ص۴۹۴.</ref> | [[علامه عسکری]] معتقد است که بیشتر اخبار یهود، مدح و ثنای اهل کتاب و تمجید بسیار از بیت المقدس توسط کعب الاحبار وارد منابع اسلامی شده است.<ref>علامه عسکری، نقش ائمه در احیای دین، ج۱، ص۴۹۴.</ref> | ||
[[ابن کثیر]]، مفسر قرن هشتم در ذیل روایتی از اسرائیلیات چنین میگوید: این موارد از اهل کتاب میباشد که از کتابهای خود نقل | [[ابن کثیر]]، مفسر قرن هشتم در ذیل روایتی از اسرائیلیات چنین میگوید: این موارد از اهل کتاب میباشد که از کتابهای خود نقل کردهاند. مانند روایات کعب و وهب که خداوند با آنها با تسامح برخورد کند به جهت اسرائیلیاتی که در بین مسلمانان مطرح کردند از جمله اخبار بنیاسرائیل که برخی وجود داشته و برخی وجود نداشته و برخی تحریف و تبدیل شده است.<ref>ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۶، ص۱۷۷.</ref> | ||
[[رشید رضا]] مفسر معاصر اهل سنت نیز در بحث [[الواح حضرت موسی]] روایات بسیاری که در مورد جنس، مقدار، عرض و طول این الواح وجود دارد را از اسرائیلیات باطل میداند و معتقد است که کعب الاحبار و امثال او این اسرائیلیات دروغ را در بین مسلمین مطرح کردهاند.<ref>رشید رضا، المنار، ۱۹۹۰م، ج۹، ص۱۶۴.</ref> | [[رشید رضا]] مفسر معاصر اهل سنت نیز در بحث [[الواح حضرت موسی]] روایات بسیاری که در مورد جنس، مقدار، عرض و طول این الواح وجود دارد را از اسرائیلیات باطل میداند و معتقد است که کعب الاحبار و امثال او این اسرائیلیات دروغ را در بین مسلمین مطرح کردهاند.<ref>رشید رضا، المنار، ۱۹۹۰م، ج۹، ص۱۶۴.</ref> | ||
==کعب و قتل عمر== | ==کعب و قتل عمر== | ||
منابع تاریخی نقلی را آوردهاند که براساس آنها کعب سه روز قبل از قتل [[خلیفه دوم]]، به او گفته بود تو تنها سه روز زنده خواهی بود و تا میتوانی وصیت کن. و میگفت که این مطلب را در تورات یافته است.<ref>طبری، | منابع تاریخی نقلی را آوردهاند که براساس آنها کعب سه روز قبل از قتل [[خلیفه دوم]]، به او گفته بود تو تنها سه روز زنده خواهی بود و تا میتوانی وصیت کن. و میگفت که این مطلب را در تورات یافته است.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۱۹۱.</ref> | ||
در مورد این نقل، بحثها و گفتارهای بسیاری وجود دارد و افراد مختلفی از آن به بحث و بررسی پرداختهاند. برخی معتقدند این نقل دلالت بر دخالت کعب در قتل عمر میکند و برخی نیز مخالف آن هستند.<ref>[http://www.emamat.ir/component/k2/item/3559.html آیا کعب الاحبار در قتل خلیفه دوم دست داشته است؟- رسول جعفریان]</ref> | در مورد این نقل، بحثها و گفتارهای بسیاری وجود دارد و افراد مختلفی از آن به بحث و بررسی پرداختهاند. برخی معتقدند این نقل دلالت بر دخالت کعب در قتل عمر میکند و برخی نیز مخالف آن هستند.<ref>[http://www.emamat.ir/component/k2/item/3559.html آیا کعب الاحبار در قتل خلیفه دوم دست داشته است؟- رسول جعفریان]</ref> | ||
== جستار وابسته== | == جستار وابسته== | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* ابن اعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، تحقیق: شیری، علی، | * ابن اعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، تحقیق: شیری، علی، بیروت،دار الاضواء، ۱۴۱۱ق. | ||
* ابن المبارک، الزهد والرقائق لابن المبارک، محقق، | * ابن المبارک، الزهد والرقائق لابن المبارک، محقق، حبیب الرحمن الأعظمی، بیروت،دار الکتب العلمیة، بیتا. | ||
* ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق، عبد الموجود، عادل احمد، معوض، علی محمد، | * ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق، عبد الموجود، عادل احمد، معوض، علی محمد، بیروت،دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۵ق. | ||
* ابن | * ابن جوزی، المنتظم، محقق: عطا، محمد عبد القادر، عطا، مصطفی عبد القادر، بیروت،دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق. | ||
* ابن جوزی، | * ابن جوزی، کشف المشکل من حدیث الصحیحین، المحقق: علی حسین البواب، ریاض،دار الوطن، بیتا. | ||
* ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن | * ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، بیروت،دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق. | ||
* ابن کثیر | * ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت،دار الفکر، ۱۴۰۷ق. | ||
* ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق: شمس الدین، محمد حسین، بیروت، دارالکتب العلمیة، منشورات محمدعلی بیضون، چاپ اول، ۱۴۱۹ق. | * ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق: شمس الدین، محمد حسین، بیروت، دارالکتب العلمیة، منشورات محمدعلی بیضون، چاپ اول، ۱۴۱۹ق. | ||
* ابونعیم اصفهانی، أحمد بن عبد الله، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، مصر، السعادة، ۱۳۹۴ق. | * ابونعیم اصفهانی، أحمد بن عبد الله، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، مصر، السعادة، ۱۳۹۴ق. | ||
* بینام، أخبار الدولة | * بینام، أخبار الدولة العباسیة، تحقیق عبد العزیز الدوری و عبد الجبار المطلبی، بیروت،دار الطلیعة، ۱۳۹۱ق. | ||
* بخاری، محمد بن اسماعیل، الجامع المسند الصحیح المختصر من أمور رسول الله(ص) و سننه و أیامه(صحیح بخاری)، محقق: الناصر، محمد زهیر بن ناصر، | * بخاری، محمد بن اسماعیل، الجامع المسند الصحیح المختصر من أمور رسول الله(ص) و سننه و أیامه(صحیح بخاری)، محقق: الناصر، محمد زهیر بن ناصر، بیروت،دار طوق النجاة، چاپ اول، ۱۴۲۲ق. | ||
* بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق: زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، | * بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق: زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، بیروت،دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۱۷ق. | ||
* ذهبی، تاریخ الاسلام، تحقیق: تدمری، عمر عبد السلام، | * ذهبی، تاریخ الاسلام، تحقیق: تدمری، عمر عبد السلام، بیروت،دار الکتاب العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق. | ||
* ذهبی، سیر أعلام النبلاء، ۱۴۲۷ق، | * ذهبی، سیر أعلام النبلاء، ۱۴۲۷ق، القاهرة، دارالحدیث، ۱۴۲۷ق. | ||
* رشید رضا، | * رشید رضا، تفسیر القرآن الحکیم (تفسیر المنار)، الهیئة المصریة العامة للکتاب، ۱۹۹۰م. | ||
* زرکلی، خیر الدین، الاعلام، | * زرکلی، خیر الدین، الاعلام، بیروت،دار العلم للملایین، چاپ هشتم، ۱۹۸۹م. | ||
* سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق. | * سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق. | ||
* طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق: ابراهیم، محمد أبو الفضل، | * طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق: ابراهیم، محمد أبو الفضل، بیروت،دار التراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق. | ||
* عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیره النبی الاعظم، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۵ش. | * عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیره النبی الاعظم، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۵ش. | ||
* علامه عسکری، نقش ائمه در احیای دین،قم، انتشارات علامه عسکری، ۱۳۸۹ش. | * علامه عسکری، نقش ائمه در احیای دین،قم، انتشارات علامه عسکری، ۱۳۸۹ش. | ||
* فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق و مصحح: | * فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق و مصحح: مخزومی، مهدی، سامرائی، ابراهیم، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق. | ||
* کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | * کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | ||
* مسعودی، ابو الحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق: داغر، اسعد، قم، دارالهجرة، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق. | * مسعودی، ابو الحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق: داغر، اسعد، قم، دارالهجرة، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق. |