۱۷٬۳۳۲
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (←کتابشناسی: تمیزکاری) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (افزایش مطلب) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
برای جعل حدیث اهداف و عللی ذکر شده است، برخی از اهداف و انگیزههای آن عبارتند از: | برای جعل حدیث اهداف و عللی ذکر شده است، برخی از اهداف و انگیزههای آن عبارتند از: | ||
* کمرنگ کردن [[فضایل امام علی(ع)]]؛ چنانکه [[ابن ابیالحدید معتزلی|ابنابیالحدید]] از [[ابوجعفر اسکافی|ابوجعفر اِسکافی]] متکلم معتزلی قرن سوم قمری نقل کرده، معاویه گروهی از صحابه و تابعین را مأمور کرده بود که احادیثی در نکوهش امام علی جعل کنند.<ref>ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۶۳.</ref> او در نامهای از کارگزارانش خواست از مردم بخواهند كه روایاتی در فضیلت [[صحابه]] و [[خلفای سهگانه]] جعل كنند تا اینکه در فضيلت حضرت علی(ع) حديثى نباشد، مگر اينكه روايتى همانند آن در فضل خلفاى نخستين و صحابه بياورند يا ضد و مخالف آن را نقل كنند.<ref>ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۵.</ref> | * کمرنگ کردن [[فضایل امام علی(ع)]]؛ چنانکه [[ابن ابیالحدید معتزلی|ابنابیالحدید]] از [[ابوجعفر اسکافی|ابوجعفر اِسکافی]] متکلم معتزلی قرن سوم قمری نقل کرده، معاویه گروهی از صحابه و تابعین را مأمور کرده بود که احادیثی در نکوهش امام علی جعل کنند.<ref>ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۶۳.</ref> او در نامهای از کارگزارانش خواست از مردم بخواهند كه روایاتی در فضیلت [[صحابه]] و [[خلفای سهگانه]] جعل كنند تا اینکه در فضيلت حضرت علی(ع) حديثى نباشد، مگر اينكه روايتى همانند آن در فضل خلفاى نخستين و صحابه بياورند يا ضد و مخالف آن را نقل كنند.<ref>ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۵.</ref> | ||
* مشروعیتبخشی به سلطنت معاویه؛ معاویه هنگامی که حکومت را در دست گرفت دستور داد در فضلیت بنی امیه به ویژه عثمان حدیث جعل کنند.<ref> مدیرشانهچی، علم الحدیث، ۱۳۸۱ش، ص۱۱۶.</ref> | * مشروعیتبخشی به سلطنت معاویه؛ معاویه هنگامی که حکومت را در دست گرفت دستور داد در فضلیت بنی امیه به ویژه عثمان حدیث جعل کنند.<ref> مدیرشانهچی، علم الحدیث، ۱۳۸۱ش، ص۱۱۶.</ref> مانند «الخلافة بعدی ثلاثون سنه ثم تکون ملکا» | ||
*فضلیتتراشی برای فرقه خود و مذمت دیگر فرق؛ هر حزب یا فرقهای برای تثبیت خود به قرآن و سنت استناد میکردند و اگر مستندی یافت نمیشد حدیث جعل میکردند.<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۹۰-۹۱.</ref> مثلا غالیان برای تثبیت عقاید خود حدیث جعل میکردند. | *فضلیتتراشی برای فرقه خود و مذمت دیگر فرق؛ هر حزب یا فرقهای برای تثبیت خود به قرآن و سنت استناد میکردند و اگر مستندی یافت نمیشد حدیث جعل میکردند.<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۹۰-۹۱.</ref> مثلا غالیان برای تثبیت عقاید خود حدیث جعل میکردند. | ||
نزدیک شدن به پادشاهان، | نزدیک شدن به پادشاهان، اصلاح جامعه،<ref>هاشمی خویی، منهاج البراعة، ۱۴۰۰ق، ج۱۴، ص۳۶.</ref> توجه دادن مردم به قرآن<ref>شهید ثانی، الرعایه، ۱۳۶۷ق، ص۱۵۷.</ref> و کسب پاداش الهی<ref>هاشمی خویی، منهاج البراعة، ۱۴۰۰ق، ج۱۴، ص۳۷.</ref> از دیگر انگیزهای جعل حدیث بوده است | ||
همچنین اختلاف در جانشینی پیامبر و فرقهگرایی از علل جعل حدیث دانسته شدهاند.<ref>احمد امین، فجر الاسلام، ۲۰۱۲ق، ص۲۳۳.</ref> | همچنین اختلاف در جانشینی پیامبر و فرقهگرایی از علل جعل حدیث دانسته شدهاند.<ref>احمد امین، فجر الاسلام، ۲۰۱۲ق، ص۲۳۳.</ref> | ||
== پیامدها== | == پیامدها== | ||
* سخت شدن دستیابی به احادیث صحیح: جعل حدیث سبب شد | * سخت شدن دستیابی به احادیث صحیح: جعل حدیث سبب شد تفکیک احادیث صحیح از احادیث موضوع دشوار گردد. چنانکه ۷۰۰۰ حدیث صحیح بخاری از میان ۶۰۰ هزار حدیث<ref>احمد امین، فجر الاسلام، ۲۰۱۲ق، ص۲۳۲.</ref>و ۷۲۷۵ حدیث صحیح مسلم<ref> مدیر شانهچی، علم الحدیث، ۱۳۸۱ش، ص۶۷.</ref>از میان ۳۰۰ هزار انتخاب شده است.<ref>بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۱۰۲.</ref> | ||
* تدوین کتابهای رجالی: جعل حدیث سبب شد کتابهایی در جرح و تعدیل، علل حدیث و وضع آن نوشته شود. گفته شده تقریباً در اواخر قرن پنجم مطالعات موضوعات و اقسام وضع و کیفیت تشخیص آن، صورت تدوینیافتهای به خود گرفت و آثاری در این باره نوشته شد. پیش از آن استفاده از اتهام صریح وضع حدیث در ارزیابیهای رجالی شیعه به اوایل قرن چهارم قمری باز میگردد و نمونههای آن در اظهارنظرهای [[ابن عقده]] و [[ابن ولید]]<ref>نک: نجاشی، رجال، ص۳۳۸؛ علامۀحلی، رجال، ص۳۴۲.</ref> و در قرن پنجم نزد ابنغضائری دیده میشود. | * تدوین کتابهای رجالی: جعل حدیث سبب شد کتابهایی در جرح و تعدیل، علل حدیث و وضع آن نوشته شود. گفته شده تقریباً در اواخر قرن پنجم مطالعات موضوعات و اقسام وضع و کیفیت تشخیص آن، صورت تدوینیافتهای به خود گرفت و آثاری در این باره نوشته شد. پیش از آن استفاده از اتهام صریح وضع حدیث در ارزیابیهای رجالی شیعه به اوایل قرن چهارم قمری باز میگردد و نمونههای آن در اظهارنظرهای [[ابن عقده]] و [[ابن ولید]]<ref>نک: نجاشی، رجال، ص۳۳۸؛ علامۀحلی، رجال، ص۳۴۲.</ref> و در قرن پنجم نزد ابنغضائری دیده میشود. | ||
* نفی برخی از احادیث صحیح | * نفی برخی از احادیث صحیح: برخی از احادیث صحیح به بهانه جعلزدایی کنار گذاشته شده است. به عنوان نمونه ابن جوزی در کتاب الموضوعات برخی از احادیثی را که در فضیلت امام علی(ع) بوده یا ابن قیم امامت علی در غدیر را جعلی دانستهاند با آنکه حدیث غدیر در منابع شیعه و سنی به صورت متواتر نقل شده است. | ||
* محرومیت مردم از اهل | * محرومیت مردم از اهل بیت؛ با جعل احادیث درباره بنی امیه، معاویه و... امر بر مسلمانان مشتبه میشد. | ||
== جاعلان== | == جاعلان مشهور== | ||
برخی از کسانی که حدیث جعل می کردند به این شرح هستند: | برخی از کسانی که حدیث جعل می کردند به این شرح هستند: | ||
* | * [[ابوهریره]]: در کتب حدیثی بیش از ۵۳۷۴ حدیث از طریق وی نقل شده است، با توجه به اینکه وی حداکثر چهار سال پس از درگذشت پیامبر از دنیا رفته، کثرت روایات او از پیامبر مورد تردید واقع شده است. | ||
* [[ | * [[کعب الاحبار]]: گفته شده بیشتر اخبار یهود، مدح و ثنای اهل کتاب و تمجید بسیار از بیت المقدس توسط کعب الاحبار وارد منابع اسلامی شده است.<ref>عسکری، نقش ائمه در احیای دین، ج۱، ص۴۹۴.</ref> | ||
* [[ابی بن کعب]]:روایاتی از او در فضیلت سورههای قرآن ([[فضائل سور]]) نقل شده است. در اسناد این روایات تردید شده و برخی از آنها را [[حدیث موضوع]] دانستهاند. | |||
* [[ابن مریم مروزی]]:ابن مریم رویگردانی مردم از قرآن و توجه به فقه [[ابوحنیفه]] و مغازی [[ابن اسحاق]] و همچنین کسب پاداش الهی را دلیلی برای جعل حدیث خود، دانسته است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۲، ص۳۸۶؛ هاشمی خویی، منهاج البراعة، ۱۴۰۰ق، ج۱۴، ص۳۷.</ref> | |||
* [[ابن مریم مروزی]] | * عبدالکریم بن ابوالعوجاء؛ از او نقل شده که چهار هزار حدیث جعل کرده است.<ref>احمد امین، فجر الاسلام، ۲۰۱۲ق، ص۲۳۲.</ref> | ||
* | |||
همچنین [[قرطبی]]، از محمد بن عکاشه کرمانی، احمد بن عبدالله جویباری، [[میسره بن عبد ربه]]، [[حسن بن عباس بن حریش|حسن بن عباس بن حریش رازی]] و [[مغیره بن سعید کوفی]] نیز به عنوان جاعلان حدیث فضائل سور نام برده است.<ref>بستانی، اعتبارسنجی روایات فضائل قرائت قرآن نزد شیعه، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۷۸، به نقل از قرطبی.</ref> | همچنین [[قرطبی]]، از محمد بن عکاشه کرمانی، احمد بن عبدالله جویباری، [[میسره بن عبد ربه]]، [[حسن بن عباس بن حریش|حسن بن عباس بن حریش رازی]] و [[مغیره بن سعید کوفی]] نیز به عنوان جاعلان حدیث فضائل سور نام برده است.<ref>بستانی، اعتبارسنجی روایات فضائل قرائت قرآن نزد شیعه، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۷۸، به نقل از قرطبی.</ref> | ||
== کتابشناسی== | == کتابشناسی== |
ویرایش