پرش به محتوا

قوم عاد: تفاوت میان نسخه‌ها

۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ مهٔ ۲۰۱۷
جز
جز (←‏قوم عاد در قرآن کریم: ویکی‌سازی)
خط ۱۱: خط ۱۱:
قرآن کریم در توصیف ظاهری قوم عاد عنوان کرده است که آنها بلند قامت چون درخت خرما،<ref>سوره قمر، آیه ۲۰؛ سوره الحاقه، آیه ۷.</ref> بسیار فربه و درشت هیكل <ref>سوره اعراف، آیه ۶۹.</ref> و سخت نیرومند و قهرمان<ref>سوره سجده، آیه ۱۵؛ سوره شعراء، آیه ۱۳۰.</ref> بوده‌اند. در [[روایات]] نیز آمده است که بلندترین فرد ایشان قامتش ۱۰۰ [[ذراع]] و كوتاهترین ۷۰ ذراع بود<ref>جزایری، النور المبين،۱۳۸۱ق، ص۱۳۵.</ref>. برخی از [[مفسران]] معتقدند که از ظاهر آیات قرآن در خصوص قوم عاد می‌توان نتیجه گرفت که این قوم برای خود تمدنی داشته و مردمی مترقی بوده‌اند، همچنین آنها دارای شهرهایی آباد و سرزمینی حاصلخیز و پوشیده از باغ‌ها و نخلستان‌ها و زراعت‌ها بوده‌اند. در پیشرفت و عظمت تمدن آنان همین بس كه در آیه ۸ سوره فجر در باره آنان آمده است:«الَّتِی لَمْ یخْلَقْ مِثْلُها فِی الْبِلادِ؛ قومی كه در هیچ سرزمینی مثل آنان آفریده نشده بودند.»<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۴۵۶؛ مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۶، ص۴۵۲.</ref> بنابراین این قوم همیشه غرق در نعمت خدا بودند تا اینكه وضع خود را تغییر دادند و مسلك [[بت پرستی]] در بین‌شان رواج پیدا کرد. آنها در هر مرحله‌ای برای خود بتی به عنوان سرگرمی می‌ساختند و در زیر زمین مخزن‌های آب درست می‌كردند به امید اینكه جاودانه خواهند بود. خدای تعالی به خاطر همین انحراف‌های‌شان برادرشان [[هود(ع)]] را مبعوث كرد تا به سوی حق دعوت‌شان نموده، و ارشادشان كند.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۴۵۷؛ طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ۱۳۵۲ش، ج۲۳، ص: ۱۵: مکارم، تفسیر نمونه، ج۶، ۲۲۶-۲۳۲.</ref> البته [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] معتقد است که احتمال دارد كه قوم عاد غیر از هود (ع)، پیغمبران دیگری نیز داشته‌اند كه قبل از هود و بعد از جناب نوح (ع) در بین آنان مبعوث شده باشد ولی قرآن كریم نام آنان را نبرده باشد و لیكن سیاق آیات با این احتمال مساعد نیست.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۴۵۳.</ref>  
قرآن کریم در توصیف ظاهری قوم عاد عنوان کرده است که آنها بلند قامت چون درخت خرما،<ref>سوره قمر، آیه ۲۰؛ سوره الحاقه، آیه ۷.</ref> بسیار فربه و درشت هیكل <ref>سوره اعراف، آیه ۶۹.</ref> و سخت نیرومند و قهرمان<ref>سوره سجده، آیه ۱۵؛ سوره شعراء، آیه ۱۳۰.</ref> بوده‌اند. در [[روایات]] نیز آمده است که بلندترین فرد ایشان قامتش ۱۰۰ [[ذراع]] و كوتاهترین ۷۰ ذراع بود<ref>جزایری، النور المبين،۱۳۸۱ق، ص۱۳۵.</ref>. برخی از [[مفسران]] معتقدند که از ظاهر آیات قرآن در خصوص قوم عاد می‌توان نتیجه گرفت که این قوم برای خود تمدنی داشته و مردمی مترقی بوده‌اند، همچنین آنها دارای شهرهایی آباد و سرزمینی حاصلخیز و پوشیده از باغ‌ها و نخلستان‌ها و زراعت‌ها بوده‌اند. در پیشرفت و عظمت تمدن آنان همین بس كه در آیه ۸ سوره فجر در باره آنان آمده است:«الَّتِی لَمْ یخْلَقْ مِثْلُها فِی الْبِلادِ؛ قومی كه در هیچ سرزمینی مثل آنان آفریده نشده بودند.»<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۴۵۶؛ مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۶، ص۴۵۲.</ref> بنابراین این قوم همیشه غرق در نعمت خدا بودند تا اینكه وضع خود را تغییر دادند و مسلك [[بت پرستی]] در بین‌شان رواج پیدا کرد. آنها در هر مرحله‌ای برای خود بتی به عنوان سرگرمی می‌ساختند و در زیر زمین مخزن‌های آب درست می‌كردند به امید اینكه جاودانه خواهند بود. خدای تعالی به خاطر همین انحراف‌های‌شان برادرشان [[هود(ع)]] را مبعوث كرد تا به سوی حق دعوت‌شان نموده، و ارشادشان كند.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۴۵۷؛ طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ۱۳۵۲ش، ج۲۳، ص: ۱۵: مکارم، تفسیر نمونه، ج۶، ۲۲۶-۲۳۲.</ref> البته [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] معتقد است که احتمال دارد كه قوم عاد غیر از هود (ع)، پیغمبران دیگری نیز داشته‌اند كه قبل از هود و بعد از جناب نوح (ع) در بین آنان مبعوث شده باشد ولی قرآن كریم نام آنان را نبرده باشد و لیكن سیاق آیات با این احتمال مساعد نیست.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۴۵۳.</ref>  


[[مفسران]] معتقدند بر اساس آیه «وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ»[[سوره هود، آیه ۵۹.]] می‌توان نتیجه گرفت که قوم عاد گرفتار سه خصلتِ انكار آیات الهی، نافرمانی انبیاء و اطاعت كردن از جباران بودند. در واقع آنها از دستورات هر جبار و زورگوی عنیدی پیروی می‌كردند و همین گوش به فرمان جباران بودن، آنان را از پیروی [[هود(ع)]] و پذیرفتن دعوتش باز داشت. خداوند در ادامه توصیف قوم عاد در [[سوره احقاف]] عنوان کرده است «وَ أُتْبِعُوا فِی هذِهِ الدُّنْیا لَعْنَةً وَ یوْمَ الْقِیامَةِ» یعنی به خاطر آن سه خصلت نكوهیده، لعنت در همین دنیا و در قیامت دنبال‌شان كرد و از رحمت خدا دور شدند، مصداق این لعن همان، عذابی بود كه آن قدر تعقیب‌شان كرد تا به آنها رسید و نابودشان کرد.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۴۵۳؛ مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۱۴۳-۱۴۴.</ref>
[[مفسران]] معتقدند بر اساس آیه «وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ»[[سوره هود، آیه ۵۹.]] می‌توان نتیجه گرفت که قوم عاد گرفتار سه خصلتِ انكار آیات الهی، نافرمانی انبیاء و اطاعت كردن از جباران بودند. در واقع آنها از دستورات هر جبار و زورگوی عنیدی پیروی می‌كردند و همین گوش به فرمان جباران بودن، آنان را از پیروی [[هود(ع)]] و پذیرفتن دعوتش باز داشت. خداوند در ادامه توصیف قوم عاد در [[سوره احقاف]] عنوان کرده است «وَ أُتْبِعُوا فِی هذِهِ الدُّنْیا لَعْنَةً وَ یوْمَ الْقِیامَةِ» یعنی به خاطر آن سه خصلت نكوهیده، لعنت در همین دنیا و در قیامت دنبال‌شان كرد و از رحمت خدا دور شدند، مصداق این [[لعن]] همان، عذابی بود كه آن قدر تعقیب‌شان كرد تا به آنها رسید و نابودشان کرد.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۴۵۳؛ مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۱۴۳-۱۴۴.</ref>
 
==مکان زندگی==
==مکان زندگی==
[[قرآن]] مکان زندگی قوم عاد را با نام [[احقاف]] معرفی می‌کند: «وَ اذْكُرْ أَخا عادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقاف؛  برادر قوم عاد را ياد كن، هنگامى كه قومش را در سرزمين احقاف بيم داد».<ref>سوره احقاف، آیه۲۱.</ref>  احقاف به معنای شن‌هاى روان است كه بر اثر وزش باد در بيابان‌ها به صورت مستطيل و كج و معوج روى هم انباشته مى‌‏شوند، و سرزمين قوم عاد را از اين جهت" ا[[حقاف]]" مى‌‏گفتند  كه ريگستانى به اين صورت بود<ref>مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱، ج۲۱، ص۲۹۲.</ref>. [[مفسران]] احقاف را سرزمینی در [[جنوب جزيرة العرب]] دانسته‌اند.<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۶۵.</ref> البته تعیین نقطه دقیق آن اختلاف‌هایی وجود دارد.<ref>طباطبائی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱۸، ص۲۱۰.</ref> [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] و [[طبرسی]] معتقدند که سرزمین احقاف مکانی بین [[یمن]] و [[عمان]] است<ref>طباطبائی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴، ج۱۰، ص ۴۵۶؛ طبرسی، ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج ۱۸، ص۲۱۸.</ref> که در حال حاضر به صورت ریگزاری در آمده است.<ref>ندایی، تاریخ انبیاء، ۱۳۸۹، ص۵۵.</ref> در [[سوره احقاف]] که غرض از آن انذار بر [[عذاب الیم]] [[مشركين]] است.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴، ج۱۸، ص۲۸۳.</ref>  گوشه‏‌اى از داستان قوم عاد به عنوان نمونه‌ای از مشرکان عذاب شده مطرح شده است و [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] در تفسیر نمونه معتقد است که نام سوره احقاف نیز بر گرفته از  داستان قوم عاد و محل زندگی آنهاست<ref>مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴، ج۲۱، ۲۹۵.</ref>.
[[قرآن]] مکان زندگی قوم عاد را با نام [[احقاف]] معرفی می‌کند: «وَ اذْكُرْ أَخا عادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقاف؛  برادر قوم عاد را ياد كن، هنگامى كه قومش را در سرزمين احقاف بيم داد».<ref>سوره احقاف، آیه۲۱.</ref>  احقاف به معنای شن‌هاى روان است كه بر اثر وزش باد در بيابان‌ها به صورت مستطيل و كج و معوج روى هم انباشته مى‌‏شوند، و سرزمين قوم عاد را از اين جهت" ا[[حقاف]]" مى‌‏گفتند  كه ريگستانى به اين صورت بود<ref>مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱، ج۲۱، ص۲۹۲.</ref>. [[مفسران]] احقاف را سرزمینی در [[جنوب جزيرة العرب]] دانسته‌اند.<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۶۵.</ref> البته تعیین نقطه دقیق آن اختلاف‌هایی وجود دارد.<ref>طباطبائی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱۸، ص۲۱۰.</ref> [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] و [[طبرسی]] معتقدند که سرزمین احقاف مکانی بین [[یمن]] و [[عمان]] است<ref>طباطبائی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴، ج۱۰، ص ۴۵۶؛ طبرسی، ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج ۱۸، ص۲۱۸.</ref> که در حال حاضر به صورت ریگزاری در آمده است.<ref>ندایی، تاریخ انبیاء، ۱۳۸۹، ص۵۵.</ref> در [[سوره احقاف]] که غرض از آن انذار بر [[عذاب الیم]] [[مشركين]] است.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴، ج۱۸، ص۲۸۳.</ref>  گوشه‏‌اى از داستان قوم عاد به عنوان نمونه‌ای از مشرکان عذاب شده مطرح شده است و [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] در تفسیر نمونه معتقد است که نام سوره احقاف نیز بر گرفته از  داستان قوم عاد و محل زندگی آنهاست<ref>مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴، ج۲۱، ۲۹۵.</ref>.
confirmed، templateeditor
۱۲٬۳۸۳

ویرایش